در گذشته از روشهای خیلی جالبی برای بازارگرمی و حفظ ارزش و قیمت ادویهها استفاده میکردن. در زمانهای بسیار قدیم، ادویه دارچین تنها در اختیار عربها بود و تاجران عرب دارچین رو از طریق مسیر زمینی و به سختی به اروپا میبردن و به همین خاطر دارچین ادویه گرونقیمتی محسوب میشد. اونها محل منبع این ادویه رو برای کسی فاش نمیکردن و این راز تا اوایل قرن شانزدهم حفظ شده بود.
تاجران عرب برای اینکه بتونن قیمت بالای دارچین رو توجیه کنن و انحصار اون رو برای خودشون داشته باشن، داستانهای جالبی از نحوه دستیابی به دارچین برای همه تعریف میکردن.
یکی از این داستانها این بود که میگفتن پرندههای عظیمالجثهای، چوبهای دارچین رو به لونههاشون در بالای کوهها، که برای انسانها قابل دستیابی نبود، میبردن. به همین خاطر افراد بومی تکههایی از گوشت گاو رو به عنوان غذا، پایین لونه این پرندهها قرار میدادن و وقتی پرندهها این گوشت رو برمیداشتن و به لونهشون میبردن، به خاطر سنگینی گوشت لونه خراب میشد و دارچینها پایین میفتادن و توسط افراد جمعآوری میشد.
داستان دیگهای که تعریف میکردن این بود که میگفتن پرندهها از چوب دارچین برای لونهسازی استفاده میکردن و افراد بومی برای دستیابی به این دارچین، تیرهایی با نوک سربی، به سمت این لونهها پرتاب میکردن که لونه رو خراب کنه و بتونن دارچین رو بردارن.
داستان دیگه این بود که میگفتن دارچین در درههایی پیدا میشد که مارهای وحشتناکی در اونجا نگهبانی میدادن. افرادی که برای جمعآوری دارچین میرفتن، هر مقداری که جمعآوری میشد رو به سه قسمت تقسیم میکردن، دو قسمت رو برمیداشتن و یک قسمت رو به عنوان پیشکش برای خدای خورشید همونجا باقی میذاشتن تا از اونها در مقابل مارها در مسیر برگشت محافظت کنه.
این داستانها شاید الان برای ما خندهدار باشن اما به نظر در اون زمان، روش بازاریابی خیلی موفقی محسوب میشد.