متنی را که در پایین می آورم با الهام گرفتن از مقاله زبان آوریهای هوشنگ گلشیری نوشته ام : استفاده از متونی که دارای کلمات پربار هستند یا کلماتی که در دایره لغات ما نیستند و می خواهیم جزء دایره واژگانی ما باشند اتفاق خوبی است که برای یادداشت نویسی بکار می آید. توفیق در این موضوع که تا چه حد در این مقوله درست عمل کنیم تا حد زیادی به شناخت ما از زبان برمی گردد. زبان صرفا استفاده از واژه یا عبارت نیست بلکه ما با زبان معنا و محتوای متنمان را انتفال می دهیم. بنابراین اگر با کلمات ساده بتوانیم منظور و مقصودمان را به بهترین نحو به خواننده گوشزد کنیم کفایت می کند. اگر نتوانیم با کلماتی که در ذهن داریم متن یا داستان را طوری بنویسیم که در سر داریم در آن صورت است نشان دهنده این است که به قدر کافی مطالعه نداریم. مطالعه رمان خیلی میتواند در این امر به ما کمک کند. نه اینکه بخواهیم دنبال کلمات جدید بگردیم. بلکه با این دید به رمان یا شعر نگاه کنیم که باعث غنای ادبیات ما هستند. باعث پی بردن به معناهای مختلف کلمات در جمله می شوند اینکه در چه جایی از چه کلماتی استفاده کنیم و بار معنایی هم داشته باشد. در اینجا منظور ما استفاده از رمانهایی است که مورد نقد قرار گرفته باشند و در ضمن ارزش زیبایی شناسی آن هم به اثبات رسیده باشد که از هر رمانی باید چنین توقعی داشته باشیم.