آنهایی که با بچه هایشان درگیر هستند، می گویند اصلا بچه ام را نمی فهمم خیلی اذیتم می کند،درس نمی خواند و یا مثلا میگویند بچه هام با هم درگیرند یا مثلا میگویند من و همسرم خیلی با هم درگیر هستیم.
این به دلیل عدم سازگاری تیپ های شخصیتی است.
ما دو تیپ شخصیتی متضاد داریم،برخی افراد درونگرا و برخی دیگر برونگرا هستند.
صفتهای درونگرایی:
همه ما چند تا از این صفتهای درون گرایی را داریم . بدیهی است هرچه بیشتر از صفات اشاره شده در بالا را داشته باشیم درونگرایمان بیشتر است.
صفتهای برونگرایی:
همه ما صفتهای درونگرایی و صفتهای برونگرایی داریم،مهم آن است که کدام صفت غالب است .معمولا بچه های فرد خانواده درون گرا میشوند و بچه های زوج خانواده برون گرا میشوند و این قانون خداست. آنچه که قطعی است این است که دو بچه پشت سرهم به هیچ عنوان مثل هم نیستند و این قانون خلقت است.
اگر اولی درونگرا باشد دومی برونگراست، برای همین است باهم به شدت چلنج و درگیری دارند. درونگرا و برونگرا باهم می جنگند و این درست است. بچه ها اجازه دارند روزی سه تا یازده بار همدیگر را بزنند و این طبیعی است، درونگرا نمی زند،نمیزند، وقتی بزند،دیگر بلند نمی شود،برون گرا کلا مشغول انگولک است، خوشش می آید اذیت کند، مادرها وقتی بچه ها باهم درگیر می شوند، دخالت نکنید.
بعضی از مادرها به بچه بزرگ گیر میدهند(گندبک خجالت نمیکشی،فقط قد دراز کردی، عقلت اندازه نخود است)یا به بچه کوچک گیر میدهند(آب زیر کاه تو که مارمولکی،تو که مثل عمه ات هستی) به جای این که به بچه گیر بدهید،بیایید تخلیه عاطفی کنید.
به بچه کوچک بگویید:حرف بزن ببینم چی شده؟ بچه ی کوچک وقتی قشنگ حرفش را زد و تخلیه عاطفی شد بعد از بچه ی بزرگ، بپرسید چی شده؟
ولی شما به جای تخلیه عاطفی ،تشر اول را به بچه کوچک میای و میگویی بسه برو تو اتاق ، بعد به بچه بزرگ میگویید برو تو حال نمیخواهم صدایت را بشنوم. هیچ وقت بین بچه هایتان تعیین مقصر نکنید. خطرناکترین کار است. چون یک ربع بعد باهم آشتی می کنند و شما ضایع میشوید.
درونگرا وقتی درس می خواند استرس دارد شب امتحان میل به سکوت دارد و عمیق و دقیق میخواند.
درونگرا خیلی می خواند همه چی را هم می خواند(توضیحات پشت جلد،پاورقی و...) ولی هیچی نمی فهمد،چون استرس دارد.
برونگرا سطحی، عدم تمرکز،ریلکس هست شب امتحان راحت میخوابد، وقتی درس میخواند میگوید همه را بلد هستم، آخر هم نمره اش هشت می شود.
مرجع: سایت روانشناس دکتر زهره واثقی