روزگار عجیبی است، من از آمار به شدت متنفرم ! ولی آمار با زندگی نه فقط من بلکه با تمام دنیا گره خورده است. شاید بی سوادی من باشد که هر عددی از قیمت طلا و بورس تا تخم مرغ را جزیی از آمار می دانم تا تعداد کشته های یک حادثه اجتماعی؟ فرق نمی کند موضوع در کجا باشد عددها همواره زیر سوال هستند. دقیق ترین کشورهای دنیا از این نظر باز مشکل دارند؟!؟! مثلا در بمباران اتمی هیرو شیما چند نفر کشته شده است؟ خیلی ها کشته شده های اخیر را در ژاپن ناشی از اثرات بمب اتمی می دانند و آمار تلفات را بالا می برند. به راستی چند نفر کشته شده است؟
ببینید الان چند تا آمار را برایتان از گل و بلبل ترین کشورها نشان می دهم تا به تناقض آمار پی ببرید:
مرکز مالی و توسعه مسکن فنلاند (ARA) یک نظرسنجی ملی سالانه در مورد بی خانمانی
این آمار در تاریخ 15 نوامبر 2019 وجود داشته است. 4600 بی خانمان مجرد و 264 خانواده بی خانمان. (برآورد در میان سال های گذشته در خانواده ها وجود داشت. 680 نفر شامل خانواده های دارای خردسال و زوج بدون فرزند). تعداد واقعی افراد بی خانمان. در این صورت تقریباً 5280 و تعداد آنها خواهد بود. تعداد بی خانمان ها نسبت به سال 2018 200 نفر کاهش یافته است.
جمعیت اولیه فنلاند در پایان فوریه 5,550,066 نفر است. 22 مارس 2022- بر اساس داده های اولیه آمار فنلاند، جمعیت فنلاند در پایان فوریه 5،550،066 نفر بود. جمعیت این کشور در بازه زمانی دی تا بهمن 467 نفر افزایش یافت. دلیل این افزایش افزایش مهاجرت از خارج بوده است، زیرا مهاجرت 2294 بیشتر از مهاجرت بوده است. تعداد تولدها 3206 نفر کمتر از تعداد فوت شدگان بود.
فرهنگ تغییر ناپذیر: سالمندان بسیار محافظه کار و ضد اجتماعی هستند، در حالی که نسل جوان بسیار روشن فکر هستند. اکثر مردم بسیار الکلی هستند.
عزت نفس پایین: ملت فنلاند به دلیل نگرش نسبت به چیزهای خاص، عزت نفس پایینی دارند. اکثر مردم در مورد موفقیت کشورها عادات منفی دارند.
الکلی ها: در طول سال ها، این کشور برای مصرف الکل و افسردگی مبارزه کرده است.
افسردگی: فنلاند، به ویژه در فصل پاییز، افسرده ترین کشور جهان محسوب می شود. هر روز سرد، مرطوب و بارانی است.
فنلاند در «گزارش جهانی شادی» در سال 2019 از میان 156 کشور، رتبه اول را به خود اختصاص داد و پس از آن دانمارک، نروژ، ایسلند، هلند و سوئیس قرار گرفتند. ایالات متحده در رتبه 19 قرار گرفت. کشورهای برتر از نظر همه عوامل اصلی حمایت از شادی: مراقبت، آزادی، سخاوت، صداقت، سلامت، درآمد و حکمرانی خوب رتبه بالایی را کسب کردند.
کشور - میزان کل خودکشی - نرخ مرد- نرخ زن - جمعیت 2022
فنلاند 15.3 23.2 7.6 5,554,960
ایران 5.2 7.7 2.8 86,022,837
اسراییل 5.3 8.4 2.3 8,922,892
بلژیک 18.3 24.9 11.8 11,668,278
ایالات متحده 16.1 25 7.5 334,805,269
ملاحظه می فرمایید شاد ترین کشور دنیا افسرده ترین مردم دنیا را دارد. در کشوری که یکی از شاخص های آن سلامت است اعتیاد به مصرف الکل بسیار بالا است. و میزان خودکشی در فنلاند هم رتبه بالایی دارد حدا اقل بیشتر از ایران است.
آمار آمار آمار چیز بسیار غریبی است. اگر از شما بپرسند فاسد ترین سیاست مداران دنیا کجا هستند بدون شک شما ایران را مثال می زنید! جالب است بدانید در اسنادی به نام پاندورا :
اوراق پاندورا چیست؟ فایلهای لو رفته از 14 ارائهدهنده خدمات فراساحلی، بیش از 330 مقام دولتی، از جمله 35 رهبر جهان، را به ثروتهای فراساحلی مرتبط میکند. میلیون ها فایل محرمانه فاش شده بیش از 330 سیاستمدار را به ثروت های پنهان به ارزش میلیاردها دلار مرتبط می کرد [رویترز] منتشر شده در 4 اکتبر 2021
تحقیقات گسترده نشان میدهد که دهها رهبر جهان و صدها مقام دولتی از بهشتهای مالیاتی فراساحلی برای مخفی کردن داراییهایی به ارزش صدها میلیون دلار استفاده کردند. اسناد پاندورا که روز یکشنبه منتشر شد، بر اساس اسنادی است که به کنسرسیوم بین المللی روزنامه نگاری تحقیقی (ICIJ) درز کرده است و معاملات فراساحلی پادشاهان، روسای جمهور و نخست وزیران از جمله پادشاه اردن عبدالله دوم، نخست وزیر چک آندری بابیس و رئیس جمهور کنیا را افشا می کند. اوهورو کنیاتا.
چه کسی پشت آن بود؟ ICIJ - شبکه ای از خبرنگاران و سازمان های رسانه ای - تلاش دو ساله ای را برای بررسی 11.9 میلیون پرونده محرمانه که به آن فاش شده بود، با کمک بیش از 600 روزنامه نگار از 150 رسانه در این تلاش آغاز کرد.
اسناد پاندورا و خاورمیانه: کدام رهبران دخیل هستند؟ نخست وزیر و رئیس بانک مرکزی لبنان، خواهر پادشاه مراکش، حاکم دبی، امیر قطر و پادشاه اردن همگی در نشت گسترده بهشت مالیاتی نقش دارند. خودتان بروید ببینید اصلا نامی از ایرانیان در این 11/5 ملیون پرونده نیست.
رسوایی انرون (2001): رسوایی های حسابداری - Enron Corp
اولین مورد: Enron Corporation یک شرکت انرژی، کالا و خدمات ایالات متحده بود که در هیوستون، تگزاس مستقر است. در یکی از جنجالیترین رسواییهای حسابداری در دهه گذشته، در سال 2001 مشخص شد که این شرکت از خلأهای حسابداری برای مخفی کردن میلیاردها دلار بدهی بد استفاده میکرده و به طور همزمان درآمدهای شرکت را افزایش میداد. این رسوایی منجر به از دست دادن بیش از 74 میلیارد دلار از سهامداران شد زیرا قیمت سهام انرون از حدود 90 دلار به کمتر از یک دلار در یک سال سقوط کرد.
تحقیقات SEC نشان داد که مدیر عامل شرکت، جف اسکیلینگز، و مدیر عامل سابق، کن لی، میلیاردها دلار بدهی را در ترازنامه شرکت نگه داشته اند. علاوه بر این، آنها شرکت حسابرسی شرکت، آرتور اندرسن را تحت فشار قرار داده بودند تا این موضوع را نادیده بگیرد.
این دو عمدتا بر اساس شهادت شرون واتکینز، کارمند سابق انرون، محکوم شدند. با این حال، لی قبل از گذراندن دوران زندان درگذشت. جف اسکیلینز به 24 سال زندان محکوم شد. این رسوایی منجر به ورشکستگی انرون و انحلال آرتور اندرسن شد.
پس از این واقعیت، محکومیت ها همانقدر بحث برانگیز بود که فروپاشی شرکت تکان دهنده بود، زیرا دادستان اندرو وایزمن نه تنها افراد، بلکه کل شرکت حسابداری آرتور اندرسن را متهم کرد و عملاً شرکت را از کار انداخت. تسلی کمی برای 20000 کارمندی که پس از لغو محکومیت، شغل خود را از دست داده بودند، نبود. به عبارتی می شود 2220000000000000 تومان.
بله دنیای اعداد اینطوری است و یا مورد بعدی:
رسوایی ورلدکام (2002). رسوایی های حسابداری - WorldCom
ورلدکام یک شرکت مخابراتی آمریکایی مستقر در اشبرن، ویرجینیا بود. در سال 2002، تنها یک سال پس از رسوایی انرون، مشخص شد که ورلدکام دارایی های خود را تقریباً 11 میلیارد دلار افزایش داده است، که آن را به یکی از بزرگترین رسوایی های حسابداری تبدیل کرده است.
شرکت هزینههای خط را با سرمایهگذاری به جای هزینهکردن کمتر گزارش کرده بود و با ثبتهای نادرست درآمدهای خود را افزایش داده بود. این رسوایی اولین بار زمانی آشکار شد که بخش حسابرسی داخلی شرکت تقریباً 3.8 میلیارد دلار در حساب های تقلبی پیدا کرد. مدیر عامل این شرکت، برنی ابرز، به اتهام کلاهبرداری، توطئه و تشکیل اسناد جعلی به 25 سال زندان محکوم شد. این رسوایی منجر به از دست دادن بیش از 30000 شغل و بیش از 180 میلیارد دلار ضرر توسط سرمایه گذاران شد یعنی به عبارتی 5400000000000000 تومان . البته من قصد ندارم تخلف و جرم و اختلاس را تطهیر کنم اما یک واقعیت است و آن ارائه آمارهای مختلف است بدون بررسی تفاوت این سه آمار در چیست؟ دو آمار آخری پس از رای دادگاه عنوان شده است و آمار مربوط به ایران هنوز به دادگاهی ارجاع نشده است تا دفاعیات مجرمین عنوان شده نهایت عدد اختلاس را دقیق در بیاورند.
وزارت خزانهداری ایالات متحده در اکتبر 2021 گزارش داد که بانکها و مؤسسات مالی آمریکایی تقریباً 600 میلیون دلار پرداختهای مشکوک باجافزار در نیمه اول سال 2021 ثبت کردهاند - بیش از کل سال 2020. این وزارتخانه به همراه دفتر کنترل داراییهای خارجی گزارش دادهاند. راهنمایی برای سازمان ها، الزام آنها به مسئولیت بیشتر در جلوگیری از حملات سایبری و اجتناب از پرداخت باج. (به «گزارش های خزانه داری 590 میلیون دلاری در پرداخت های مشکوک باج افزار»، PYMNTS، 15 اکتبر 2021 مراجعه کنید.)به عبارتی 600 ملیون دلار به تومان می شود18000000000000
به راستی کشته های هلوکاست چند نفر است. اگر 6 ملیون یهودی است یازده ملیون اقوام دیگر کشته شده و اگر این آمار درست است .تعداد کشته های ایران در جنگ دوم جهانی چقدر است. آیا کشتار قحطی در جنگ برای ایرانیان صحت دارد ؟ درباره سه قحطی بزرگ تاریخ ایران، که پیامدهای عظیم در سرنوشت ایران داشت، کار تحقیقی کافی نشده. از این منظر، کتابهای آقای دکتر محمدقلی مجد ارزشمند است زیرا برای اولین بار بهطور جدی ما را با ابعاد فاجعه انسانی که در ایران رخ داده آشنا میکند. اولین قحطی بزرگ در سال ۱۲۸۸ ق./ ۱۸۷۱ میلادی رخ داد و ایران را به کشوری نسبتا فقیر تبدیل کرد که برای تامین نیازهای اولیه خود درمانده بود.
قحطی پس از جنگ جهانی دوم
درباره این قحطی گفتهاند: گرانی که آدمخوری باب گشت/ هزار و دویست است و هشتاد و هشت. دومین قحطی بزرگ، قحطی سالهای جنگ جهانی اول است که حدود ۸ الی ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ایران را از بین برد. کتاب «قحطی بزرگ» دکتر مجد در اینباره است که مطلع شدم ویرایش دوم آن انتشار یافته. ویرایش دوم با چاپ دوم متفاوت است یعنی مطالب و اسناد جدید بر کتاب افزوده شده، هم در متن انگلیسی و هم در ترجمه فارسی آن. سومین قحطی بزرگ، قحطی سالهای جنگ جهانی دوم است که خوشبختانه کتاب دکتر مجد در این زمینه نیز اخیرا منتشر شده و موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ترجمه آن را به فارسی آغاز کرده است. دکتر مجد تلفات قحطی جنگ جهانی دوم در ایران را حدود چهار میلیون نفر برآورد میکند. حداقل رقمی که برای جمعیت ایران در حوالی سال ۱۹۰۰ میلادی مورد اجماع است رقمی است که ویلیام مورگان شوستر بیان کرده یعنی ۱۳ الی ۱۵ میلیون نفر. اگر دستکم را مبنا قرار دهیم یعنی ۱۳ میلیون نفر و میزان (نرخ) رشد جمعیت در ایران را ۲/ ۱ درصد بدانیم، که بهنظر من نرخ رشد جمعیتی پایینی است برای ایران آن زمان، در سال ۱۹۴۴، یعنی در پایان جنگ جهانی دوم، جمعیت ایران باید ۲۱٬۹۷۲٬۸۲۵ نفر باشد. اگر نرخ رشد را ۳ درصد بگیریم، که با توجه به بافت عشایری ایران آن زمان معقول است مانند پاکستان که در دهه ۱۹۸۰ نرخ رشد بالای ۳ درصد داشت و الان ۶/ ۱ درصد است، جمعیت ایران در پایان جنگ دوم جهانی باید ۴۷٬۷۲۸٬۸۷۹ نفر باشد. این درحالی است که جمعیت ایران در سال ۱۹۴۴ بار دیگر ۱۳ میلیون نفر ارزیابی میشود و در سرشماری ۱۳۳۵ ش./ ۱۹۵۶ م. به ۱۹ میلیون نفر نزدیک میشود. به این ترتیب، ملاحظه میشود که بهدلیل قحطی ناشی از دو جنگ جهانی چه فاجعه بزرگ انسانی در ایران رخ داده است.
چرا در رابطه باین امارها کسی چیزی نمی گوید! هلوکاست را هر کاری کرده اند از 6 ملیون بیشتر نتوانستند آمار بدهند الان ایران تکلیفش چیست این کشتار ها به حساب چه کسی است. انگلستان شوروی آمریکا خطاهای خود را می پذیرند یا آمار را تغییر می دهند ؟