علی اکبر حسنوند
علی اکبر حسنوند
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

اصلا به قیافه اش نمی خورد




این جمله را زیاد گفته ام . چرا چون فکر می کنم من به قول این جوانها، اند تقوایی الهی ،اند ایمان و خلاصه من تمام خوبی ها هستم. طبیعتاً بقیه را کوچک می بینم ، همه بجز خودم نیاز با اصلاح دارند، زهی خیال باطل، من کجا این مردم کجا. در خیل عظیم جمعیت زوار آقا امام رضا چیزهایی می بینم که چشم دلم را باز می کند. یکی با سبیل های بناگوش در رفته هیکل قدرتمند لباس آستین کوتاه اینها را من جزیی از کفر می دانستم بماند خودم گاهگاهی پیراهن آستین کوتاه می پوشم بماند. با شرایط نامطلوب در اوج معرفت داشت یک دستش را به دیوار حرم می کشید خوب نگاه کردم لباس نوزاد بود . راستی من اینقدر ایمان نداشتم که لباس نوزاد را هم تبرک کنم تا بپوشد. یک پاکستانی بود یا افغانستانی یا هندی نمی دانم از دور دیدم یه احترام نظامی به ضریح امام و اون تعظیم های هندی را انجام داد و رفت . من هنوز ادای احترام نظامی به ضریح نکرده ام. او یکی که اصلا به قیافش نمی خورد مال این حرفها نبود کنار من ایستاده بود و هر زائری را در حال گریه می دید از ته دل می گفت ای جانم من نوکر زائرای امام رضا یم من فقط از ظاهر زوار ایراد می گیرم این فقط ریا می کنه این نمازش درست نیست اون حواسش به بچه اش است و اون یکی پشت به امام کرده است. کلا من بی عیب هستم بقیه پر عیب.خداوند من را به راه راست هدایت کند آمین. راستی شما هم مثل من هستید؟

اماملباس نوزاد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید