از ابتدای انتخابات فعلی نظرات متفاوتی در باره شرکت در انتخابات ویا عدم شرکت مطرح شده است. بیایید کمی با رفرنس های علمی به این موضوع نگاه کنیم. از نگاه مدیریت عمومی که در کشورما به نام مدیریت دولتی مشهور است و یک رشته دانشگاهی است مواردی مطرح می شود این موارد را با شرایط امروزی مقایسه کنیم.و در جامعه شناسی سیاسی هم به موارد آن بپردازیم در این علم هم اشاره به جوامع طبیعی جوامع توده ای و جوامع مدنی می شود.
در صفحه۷۲ کتاب مبانی مدیریت دولتی نوشته دکتر علی اصغر پورعزت چرخه های باطل و لایه های تودرتوی عقب ماندگی و توسعه نیافتگی را در یک جامعه به تصویر کشیده است در این چرخه دولتها که سه عرصه اقتصادی و فرهنگی و سیاسی را اجرا می کنند در صورتی که در این سه عرصه ما دچار فقری باشیم باعث عدم مشارکت مردم می گردد و این امر باعث فقر بیشتر در این حوزه ها و عدم مشارکت بیشتر و عقب ماندگی بیشتر می گردد . در واقع کسانی که با عدم مشارکت در انتخابات قصد دارند به قولی اعتراض مدنی انجام بدهم باعث ضعیف شدن کشور می گردند. اما اعتراضات مدنی در حوزه جامعه شناسی سیاسی تعریف دارد . جامعه ما چگونه است جامعه توده ای یا جامعه مدنی؟ خیلی ها اصرار دارند که جامعه ایران مدنی است و ادله ای هم دارند ولی اگر خوب به مشخصات جامعه توده ای نگاه کنیم در می یابیم که جامعه ایران یک جامعه توده ای است . حالا در زمانی که نهاد های مدنی در این جامعه شکل نیافته اند احزابی وجود ندارد سمن ها جدی نیستند نخبگان تضارب آرا دارند وکشور به شدت تحت تأثیر تبلیغات است اعتراض مدنی واژه درستی است برای عدم مشارکت سیاسی در واقع حزبی که از عدم مشارکت سود می برد کیست؟!؟ آیا حزب مخالفی وجود دارد که این عدم مشارکت به نفع آنها باشد . مثلاً آیا عدم مشارکت به معنای موافقت با حزب توده است با حزب کوموله است با نهضت آزادی است با سازمان مجاهدین است . آیا عدم مشارکت یک راه کار حزبی است یا یک حرکت مقطعی و یا هیجانی . به نظر میرسد رای دادن و مشارکت سیاسی می تواند از عقب ماندگی اجتماعی جلوگیری کند.