علی اکبر حسنوند
علی اکبر حسنوند
خواندن ۲۳ دقیقه·۲ سال پیش

7 مدل برنامه ریزی استراتژیک، به علاوه 8 چارچوب برای کمک به شما


مدل های برنامه ریزی استراتژیک در مقابل چارچوب ها

برگرفته شده از Team AsanaJanuary 21st, 2022•

1. مدل پایه

2. مدل مبتنی بر مسئله

3. مدل تراز

4. مدل سناریو

5. مدل خود سازماندهی

6. مدل زمان واقعی

7. مدل الهام بخش

8. چارچوب تحلیل SWOT

9. چارچوب OKRs

10. چارچوب کارت امتیازی متوازن (BSC).

11. چارچوب پنج نیروی پورتر

12. چارچوب VRIO

13. چارچوب تئوری محدودیت ها (TOC).

14. چارچوب تجزیه و تحلیل PEST/PESTLE

15. چارچوب هوشین کانری

خلاصه

برنامه ریزی استراتژیک برای تعیین اینکه کسب و کار شما در سه تا پنج سال آینده به کجا خواهد رفت، حیاتی است. با مدل‌ها و چارچوب‌های برنامه‌ریزی استراتژیک مناسب، می‌توانید فرصت‌ها را کشف کنید، ریسک‌ها را شناسایی کنید و یک برنامه استراتژیک برای تقویت موفقیت سازمان خود ایجاد کنید. ما محبوب‌ترین مدل‌ها و چارچوب‌ها را فهرست می‌کنیم و توضیح می‌دهیم که چگونه می‌توانید آنها را برای ایجاد یک برنامه استراتژیک متناسب با کسب‌وکارتان ترکیب کنید.

یک برنامه استراتژیک ابزاری عالی برای کمک به شما در رسیدن به اهداف تجاری است. اما گاهی اوقات، این ابزار نیاز به به روز رسانی دارد تا اولویت های تجاری جدید یا تغییر شرایط بازار را منعکس کند. اگر تصمیم دارید از مدلی استفاده کنید که از قبل وجود دارد، می توانید از نقشه راهی که قبلا ایجاد شده بهره مند شوید. مدلی که انتخاب می‌کنید می‌تواند دانش شما را در مورد آنچه در سازمان شما بهتر عمل می‌کند، بهبود بخشد، نقاط قوت و ضعف ناشناخته را آشکار کند، یا به شما کمک کند دریابید که چگونه می‌توانید از رقبای خود پیشی بگیرید.

در این مقاله، رایج ترین مدل ها و چارچوب های برنامه ریزی استراتژیک را پوشش می دهیم و توضیح می دهیم که چه زمانی از کدام یک استفاده کنیم. به علاوه، نکاتی را در مورد نحوه اعمال آنها و اینکه کدام مدل ها و چارچوب ها به خوبی با هم کار می کنند، دریافت کنید.

مدل های برنامه ریزی استراتژیک در مقابل چارچوب ها

اول: این یک سناریوی یک یا هیچ نیست. شما می توانید به تعداد یا تعداد کمتری از مدل ها و چارچوب های برنامه ریزی استراتژیک که دوست دارید استفاده کنید.

هنگامی که سازمان شما تحت یک مرحله برنامه ریزی استراتژیک قرار می گیرد، ابتدا باید یک یا دو مدل را انتخاب کنید که می خواهید اعمال کنید. این به شما یک طرح کلی از مراحلی که در طول فرآیند برنامه ریزی استراتژیک باید بردارید ارائه می دهد.

در طول این فرآیند، چارچوب های برنامه ریزی استراتژیک را به عنوان ابزارهای جعبه ابزار خود در نظر بگیرید. بسیاری از مدل ها پیشنهاد می کنند که ابتدا با تجزیه و تحلیل SWOT شروع کنید یا ابتدا بیانیه های چشم انداز و ماموریت خود را تعریف کنید. با این حال، بسته به اهداف خود، ممکن است بخواهید چندین چارچوب مختلف را در طول فرآیند برنامه ریزی استراتژیک اعمال کنید.

به عنوان مثال، اگر از یک برنامه استراتژیک مبتنی بر سناریو استفاده می کنید، می توانید با تجزیه و تحلیل SWOT و PEST (LE)شروع کنید تا دید کلی بهتری از وضعیت فعلی خود داشته باشید. اگر یکی از نقاط ضعفی که شناسایی می‌کنید به فرآیند تولید شما مربوط می‌شود، می‌توانید تئوری محدودیت‌ها را برای بهبود تنگناها و کاهش خطرات اعمال کنید.

اکنون که تفاوت بین این دو را می دانید، در مورد هفت مدل برنامه ریزی استراتژیک و همچنین هشت فریم ورک متداول که همراه با آنها هستند بیشتر بدانید.

1. مدل پایه

مدل اصلی برنامه ریزی استراتژیک برای تعیین چشم انداز، مأموریت، اهداف تجاری و ارزش های شرکت شما ایده آل است. این مدل به شما کمک می کند تا گام های خاصی را که برای رسیدن به اهداف خود باید بردارید، نظارت بر پیشرفت برای نگه داشتن همه افراد در هدف و رسیدگی به مسائل در صورت بروز آنها، ترسیم کنید.

اگر اولین جلسه برنامه ریزی استراتژیک شماست، مدل اصلی راهی است که باید بروید. بعداً، می‌توانید آن را با مدل‌های دیگر تزیین کنید تا در صورت نیاز، استراتژی کسب‌وکار خود را تنظیم یا بازنویسی کنید. بیایید نگاهی بیندازیم که چه نوع کسب و کارهایی می توانند از این مدل برنامه ریزی استراتژیک بهره ببرند و چگونه آن را به کار ببرند.

بهترین برای:

کسب و کارهای کوچک یا سازمان ها

شرکت‌هایی که تجربه برنامه‌ریزی استراتژیک کمی دارند یا ندارند

سازمان هایی با منابع کم

مراحل:

بیانیه ماموریت خود را بنویسید تیم برنامه ریزی خود را جمع آوری کنید و یک جلسه طوفان فکری داشته باشید. هرچه بتوانید ایده های بیشتری را در اوایل این مرحله جمع آوری کنید، مرحله تجزیه و تحلیل سرگرم کننده تر و با ارزش تر خواهد بود.

اهداف سازمان خود را مشخص کنید. تعیین اهداف تجاری شفاف عملکرد تیم شما را افزایش می دهد و بر انگیزه آنها تأثیر مثبت می گذارد.

راهبردهایی را که به شما در رسیدن به اهدافتان کمک می کند، مشخص کنید. از خود بپرسید که برای رسیدن به این اهداف چه قدم هایی باید بردارید و آنها را به اهداف بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت تقسیم کنید.

برای اجرای هر یک از استراتژی های بالا برنامه های عملیاتی ایجاد کنید. برنامه‌های اقدام تیم‌ها را با انگیزه نگه می‌دارد و سازمان شما را در وضعیت مطلوب نگه می‌دارد

گرفتن.

برنامه را در حین حرکت کنترل و بازنگری کنید. مانند هر برنامه استراتژیک، مهم است که نظارت دقیقی داشته باشید که آیا شرکت شما آن را با موفقیت اجرا می کند و چگونه می توانید آن را برای نتیجه بهتر تنظیم کنید.

یک الگوی برنامه ریزی استراتژیک ایجاد کنید

2. مدل مبتنی بر مسئله

این مدل که به آن مدل برنامه ریزی مبتنی بر هدف نیز می گویند، اساساً توسعه ای از مدل اصلی برنامه ریزی استراتژیک است. برای شرکت هایی که می خواهند طرح جامع تری ایجاد کنند کمی پویاتر و بسیار محبوب است.

بهترین برای:

سازمان هایی با تجربه اولیه برنامه ریزی استراتژیک

مشاغلی که به دنبال طرح جامع تری هستند

مراحل:

تجزیه و تحلیل SWOT انجام دهید. نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای سازمان خود را با تجزیه و تحلیل SWOTارزیابی کنید تا دید کلی بهتری از آنچه برنامه استراتژیک شما باید بر روی آن تمرکز کند به دست آورید. هنگامی که به چارچوب های برنامه ریزی استراتژیک زیر وارد می شویم، نحوه انجام تجزیه و تحلیل SWOT را توضیح خواهیم داد.

مسائل و/یا اهداف اصلی را شناسایی و اولویت بندی کنید. بر اساس تجزیه و تحلیل SWOT خود، مشخص کنید و اولویت بندی کنید که برنامه استراتژیک شما باید بر روی آن تمرکز کند.

استراتژی های اصلی خود را توسعه دهید که به این مسائل و/یا اهداف می پردازد. هدف توسعه یک استراتژی فراگیر را داشته باشید که به هدف و/یا مشکل شما با بالاترین اولویت رسیدگی کند تا این فرآیند تا حد امکان ساده باشد.

یک بیانیه ماموریت و چشم انداز را به روز کنید یا ایجاد کنید. اطمینان حاصل کنید که اظهارات کسب و کار شما با استراتژی جدید یا به روز شده شما همخوانی دارد. اگر قبلاً این کار را نکرده‌اید، این فرصتی برای شماست تا ارزش‌های سازمان خود را تعریف کنید.

برنامه های عملیاتی ایجاد کنید. اینها به شما کمک می کند تا اهداف، نیازهای منابع، نقش ها و مسئولیت های سازمان خود را برطرف کنید.

تدوین سند برنامه عملیاتی سالانه. اگر کسب و کار شما فرآیند اجرای برنامه استراتژیک را به صورت سالانه تکرار کند، این مدل بهترین کار را دارد، بنابراین از یک برنامه عملیاتی سالانه برای ثبت اهداف، پیشرفت و فرصت‌های بعدی خود استفاده کنید.

منابع را برای برنامه عملیاتی یکساله خود اختصاص دهید. چه برای اجرای اولین برنامه استراتژیک خود به بودجه یا اعضای تیم اختصاص داده شده نیاز داشته باشید، اکنون زمان تخصیص تمام منابعی است که نیاز دارید.

نظارت و بازنگری برنامه استراتژیک. درس های آموخته شده خود را در برنامه عملیاتی ثبت کنید تا بتوانید آن را برای مرحله بعدی برنامه ریزی استراتژیک مرور کرده و بهبود بخشید.

طرح مبتنی بر مسئله می تواند به صورت سالانه تکرار شود (یا کمتر زمانی که مشکلات را حل کنید). مهم است که برنامه را هر بار که در حال انجام است به روز کنید تا مطمئن شوید که هنوز بهترین کار ممکن را برای سازمان شما انجام می دهد.

3. مدل تراز

این مدل مدل همسویی استراتژیک (SAM) نیز نامیده می شود و یکی از محبوب ترین مدل های برنامه ریزی استراتژیک است. این به شما کمک می کند تا استراتژی های کسب و کار و فناوری اطلاعات خود را با اهداف استراتژیک سازمان خود هماهنگ کنید.

هنگام استفاده از مدل برنامه ریزی استراتژیک همسویی، باید چهار دیدگاه به یک اندازه مهم و در عین حال متفاوت را در نظر بگیرید:

اجرای استراتژی: استراتژی کسب و کار که مدل را هدایت می کند

پتانسیل فناوری: استراتژی فناوری اطلاعات که از استراتژی تجاری حمایت می کند

پتانسیل رقابتی: قابلیت های نوظهور فناوری اطلاعات که می تواند محصولات و خدمات جدید ایجاد کند

سطح خدمات: اعضای تیم به ایجاد بهترین سیستم فناوری اطلاعات در سازمان اختصاص داده شده اند

در حالت ایده‌آل، استراتژی شما تمام معیارهای بالا را بررسی می‌کند – با این حال، به احتمال زیاد مجبور خواهید بود یک مصالحه پیدا کنید.

در اینجا نحوه ایجاد یک برنامه استراتژیک با استفاده از مدل همسویی و نوع شرکت‌هایی که می‌توانند از آن بهره‌مند شوند، آمده است.

بهترین برای:

سازمان هایی که نیاز به تنظیم دقیق استراتژی های خود دارند

کسب و کارهایی که می خواهند مسائلی را کشف کنند که آنها را از همسویی با مأموریت خود باز می دارد

شرکت‌هایی که می‌خواهند اهداف را دوباره ارزیابی کنند یا حوزه‌های مشکل‌ساز را اصلاح کنند که مانع از رشد آنها می‌شود

مراحل:

ماموریت، برنامه ها، منابع و جاهایی که نیاز به حمایت است را مشخص کنید. قبل از اینکه بتوانید اظهارات و رویکردهای خود را بهبود بخشید، باید مشخص کنید که دقیقاً چه هستند.

شناسایی کنید که چه فرآیندهای داخلی کار می کنند و کدام یک کار نمی کنند. مشخص کنید که کدام فرآیندها باعث ایجاد مشکل، ایجاد تنگنا می شوند یا می توانند از بهبود استفاده کنند. سپس اولویت بندی کنید که کدام فرآیندهای داخلی بیشترین تأثیر مثبت را بر تجارت شما خواهند داشت.

راه حل ها را شناسایی کنید. هنگامی که در حال ایجاد یک استراتژی جدید برای بهره مندی از تجربه و دیدگاه آنها در مورد وضعیت فعلی هستید، با تیم های مربوطه کار کنید.

برنامه استراتژیک خود را با راه حل ها به روز کنید. برنامه استراتژیک خود را به روز کنید و نظارت کنید که آیا اجرای آن باعث بهبود یا رشد کسب و کار شما می شود. در غیر این صورت، ممکن است مجبور شوید به تابلوی نقشه برگردید و برنامه استراتژیک خود را با راه حلهای جدید به روز کنید.

4. مدل سناریو

اگر آن را با مدل های دیگر مانند مدل پایه یا مبتنی بر مسئله ترکیب کنید، مدل سناریو عالی عمل می کند. این مدل به ویژه در صورتی مفید است که باید عوامل خارجی را نیز در نظر بگیرید. اینها می توانند مقررات دولتی، تغییرات فنی یا جمعیتی باشند که ممکن است به آنها آسیب برساند کسب و کار خود را انجام دهید

بهترین برای:

تلاش سازمان ها برای شناسایی موضوعات و اهداف استراتژیک ناشی از عوامل خارجی

مراحل:

عوامل خارجی مؤثر بر سازمان شما را شناسایی کنید. به عنوان مثال، شما باید عوامل جمعیتی، مقرراتی یا محیطی را در نظر بگیرید.

بدترین سناریویی که عوامل فوق ممکن است بر سازمان شما داشته باشند را مرور کنید. اگر می دانید بدترین سناریو برای کسب و کار شما چگونه است، آماده شدن برای آن بسیار آسان تر خواهد بود. علاوه بر این، در صورتی که سناریویی مشابه آنچه که شما ایجاد کرده اید در واقع رخ دهد، مقداری از فشار و غافلگیری را از ترکیب خارج می کند.

دو سناریو سازمانی فرضی اضافی را شناسایی و مورد بحث قرار دهید. علاوه بر بدترین سناریوی موردی خود، همچنین می خواهید بهترین حالت و سناریوهای مورد متوسط ​​را نیز تعریف کنید. به خاطر داشته باشید که بدترین سناریو از مرحله قبل اغلب می تواند انگیزه قوی برای تغییر سازمان شما برای بهتر شدن ایجاد کند. با این حال، بحث در مورد دو مورد دیگر به شما این امکان را می دهد که روی موارد مثبت تمرکز کنید - فرصت هایی که ممکن است کسب و کار شما در پیش داشته باشد.

استراتژی ها یا راه حل های بالقوه را شناسایی و پیشنهاد دهید. همه اعضای تیم اکنون باید راه های مختلفی را که کسب و کار شما می تواند به هر یک از این سه سناریو پاسخ دهد، فکر کند. سپس استراتژی های پیشنهادی را به صورت تیمی مورد بحث قرار دهید.

ملاحظات یا استراتژی های رایج برای سازمان خود را کشف کنید. شانس خوبی وجود دارد که هم تیمی های شما راه حل های مشابهی ارائه دهند. تصمیم بگیرید که کدام یک را به عنوان یک تیم بیشتر دوست دارید یا با هم یک تیم جدید ایجاد کنید.

محتمل ترین سناریو و معقول ترین استراتژی را شناسایی کنید. در نهایت، بررسی کنید که کدام یک از این سه سناریو به احتمال زیاد در سه تا پنج سال آینده رخ می دهد و کسب و کار شما چگونه باید به تغییرات احتمالی واکنش نشان دهد.

5. مدل خود سازماندهی

مدل برنامه ریزی ارگانیک نیز نامیده می شود، مدل خودسازماندهی کمی با رویکردهای خطی مدل های دیگر متفاوت است. شما باید با این روش بسیار صبور باشید.

این مدل برنامه ریزی استراتژیک به جای دستیابی به یک هدف خاص، تمرکز بر فرآیند یادگیری و رشد است. از آنجایی که مدل ارگانیک بر بهبود مستمر تمرکز می کند، این فرآیند هرگز به پایان نمی رسد.

بهترین برای:

سازمان های بزرگی که می توانند وقت خود را صرف کنند

کسب‌وکارهایی که رویکرد برنامه‌ریزی طبیعی‌تر و ارگانیک‌تر را ترجیح می‌دهند که حول ارزش‌های مشترک، ارتباطات و بازتاب مشترک می‌چرخد.

شرکت هایی که درک روشنی از چشم انداز خود دارند

مراحل:

ارزش های فرهنگی سازمان خود را تعریف کرده و با آنها ارتباط برقرار کنید. تیم شما تنها زمانی می تواند به وضوح و با در نظر گرفتن راه حل فکر کند که درک روشنی از ارزش های سازمان شما داشته باشد.

دیدگاه گروه برنامه ریزی برای سازمان را به اشتراک بگذارید. تعریف و ارتباط چشم انداز با همه افراد درگیر در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک. این ایده های همه را با چشم انداز شرکت شما هماهنگ می کند.

بحث کنید که چه فرآیندهایی به تحقق چشم انداز سازمان به طور منظم کمک می کند. هر سه ماه یکبار برای بحث در مورد استراتژی ها یا تاکتیک هایی که سازمان شما را به تحقق چشم انداز شما نزدیک تر می کند، ملاقات کنید.

6. مدل زمان واقعی

این مدل سیال می تواند به سازمان هایی کمک کند که با تغییرات سریع در محیط کار خود سروکار دارند. سه سطح موفقیت در مدل بلادرنگ وجود دارد:

سازمانی: در سطح سازمانی، در پاسخ به فرصت ها یا روندها، استراتژی هایی را شکل می دهید.

برنامه ای: در سطح برنامه ای، شما باید تصمیم بگیرید که چگونه به نتایج خاص یا تغییرات محیطی پاسخ دهید.

عملیاتی: در سطح عملیاتی، سیستم‌ها، سیاست‌ها و افراد داخلی را مطالعه می‌کنید تا یک استراتژی برای شرکت خود ایجاد کنید.

پی بردن به مزیت رقابتی شما می تواند دشوار باشد، اما این برای اطمینان از موفقیت کاملاً حیاتی است. چه دارایی منحصر به فرد یا قدرتی باشد که سازمان شما دارد یا یک اجرای عالی خدمات یا برنامه ها - مهم است که بتوانید خود را از سایرین در صنعت برای موفقیت متمایز کنید.

بهترین برای:

شرکت هایی که نیاز به واکنش سریع به محیط های در حال تغییر دارند

کسب و کارهایی که به دنبال ابزارهای جدیدی هستند تا به آنها کمک کند تا با استراتژی سازمانی خود هماهنگ شوند

مراحل:

ماموریت و بیانیه چشم انداز خود را مشخص کنید. اگر زمانی احساس کردید که در تدوین بیانیه ماموریت یا چشم انداز شرکت خود گیر کرده اید، نگاهی به اهداف دیگران بیندازید. شاید بیانیه چشم انداز آسانا الهام بخش باشد.

تحقیق کنید، درک کنید و از استراتژی رقبا و روندهای بازار بیاموزید. تعداد انگشت شماری از رقبا را در صنعت خود انتخاب کنید و دریابید که چگونه برای خود موفقیت ایجاد کرده اند. آنها چگونه با شکست‌ها یا چالش‌ها برخورد کردند؟ آنها حتی با چه نوع چالش هایی مواجه شدند؟ آیا این سناریوهای رایج در بازار هستند؟ با دانستن هر چه بیشتر رقبای خود از آنها بیاموزید.

محیط های خارجی را مطالعه کنید. در این مرحله، می توانید مدل بلادرنگ را با مدل سناریو ترکیب کنید تا راه حل هایی برای تهدیدها و فرصت های خارج از کنترل خود بیابید.

یک تحلیل SWOT از فرآیندها، سیستم ها و منابع داخلی خود انجام دهید. علاوه بر عوامل خارجی که تیم شما باید در نظر بگیرد، یعنی همچنین مهم است که به محیط داخلی شرکت خود و میزان آمادگی شما برای سناریوهای مختلف توجه کنید.

یک استراتژی توسعه دهید. نتایج تجزیه و تحلیل SWOTخود را مورد بحث قرار دهید تا یک استراتژی تجاری ایجاد کنید که به سمت موفقیت سازمانی، برنامه ای و عملیاتی می رود.

بشویید و تکرار کنید. نظارت کنید که استراتژی جدید چقدر برای سازمان شما کار می کند و فرآیند برنامه ریزی را در صورت لزوم تکرار کنید تا مطمئن شوید که در صدر قرار دارید یا شاید از بازی جلوتر هستید.

7. مدل الهام بخش

این آخرین مدل برنامه ریزی استراتژیک برای الهام بخشیدن و انرژی بخشیدن به تیم شما در راستای اهداف سازمان شما عالی است. همچنین این یک راه عالی برای معرفی یا اتصال مجدد کارکنان به استراتژی کسب و کار شما پس از ادغام یا اکتساب است.

بهترین برای:

کسب و کارهایی با فرهنگ راه اندازی پویا و الهام گرفته

سازمان هایی که به دنبال الهام گرفتن برای تقویت مجدد فرآیند خلاق هستند

شرکت هایی که به دنبال راه حل های سریع و تغییر استراتژی هستند

مراحل:

تیم خود را جمع آوری کنید تا در مورد یک چشم انداز الهام بخش برای سازمان خود بحث کنید. هرچه افراد بیشتری بتوانید برای این فرآیند جمع آوری کنید، ورودی بیشتری دریافت خواهید کرد.

اهداف و ایده‌های جسورانه بزرگ و پرمویی را طرح ریزی کنید. تشویق تیم خود به عقب نماندن از ایده هایی که ممکن است مضحک به نظر برسند، دو کار را انجام می دهد: یکی، ترس از کمک به ایده های بد را کاهش می دهد. اما مهمتر از آن، ممکن است به یک ایده یا پیشنهاد نابغه ای منجر شود که تیم شما اگر احساس می کرد باید در داخل جعبه فکر کند، به آن فکر نمی کرد.

منابع سازمان خود را ارزیابی کنید. دریابید که آیا شرکت شما منابع لازم برای اجرای ایده های جدید شما را دارد یا خیر. اگر این کار را نکردند، باید استراتژی خود را تنظیم کنید یا منابع بیشتری را تخصیص دهید.

یک استراتژی برای متعادل کردن منابع و ایده های طوفان فکری ایجاد کنید. ایده‌های دور از ذهن می‌توانند به فرصت‌های شگفت‌انگیزی تبدیل شوند، اما می‌توانند ریسک بزرگی را نیز متحمل شوند. اطمینان حاصل کنید که بین ایده ها و جهت گیری استراتژیک خود تعادل برقرار می کنید.

اکنون بیایید به متداول ترین چارچوب های استراتژیک بپردازیم.

8. چارچوب تحلیل SWOT

یکی از رایج ترین چارچوب های برنامه ریزی استراتژیک، تحلیل SWOT است. تجزیه و تحلیل SWOTاولین گام عالی در شناسایی زمینه‌های فرصت و ریسک است که می‌تواند به شما در ایجاد یک برنامه استراتژیک کمک کند که رشد را محاسبه کرده و برای تهدیدها آماده کند.

SWOT مخفف نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها است. در اینجا یک مثال است:

9. چارچوب OKRs

بخش بزرگی از برنامه ریزی استراتژیک، تعیین اهداف برای شرکت شما است. اینجاست که OKR ها وارد عمل می شوند.

OKR مخفف نتایج عینی و کلیدی است - این چارچوب هدف گذاری به سازمان شما کمک می کند تا اهدافی را تعیین کرده و به آنها دست یابد. این یک رویکرد تا حدودی جامع ارائه می دهد که می توانید از آن برای اتصال کار تیم خود به اهداف تصویر بزرگ سازمان خود استفاده کنید. وقتی اعضای تیم درک می کنند که چگونه کار فردی آنها به موفقیت سازمان کمک می کند، تمایل دارند انگیزه بیشتری داشته باشند و نتایج بهتری به دست آورند.

10. چارچوب کارت امتیازی متوازن (BSC).

کارت امتیازی متوازن یک چارچوب استراتژیک محبوب برای کسب‌وکارهایی است که می‌خواهند به جای تمرکز بر عملکرد مالی خود، رویکردی جامع‌تر داشته باشند. این توسط دیوید نورتون و رابرت کاپلان در دهه 1990 طراحی شد، شرکت‌های سراسر جهان از آن برای موارد زیر استفاده می‌کنند:

با اهداف ارتباط برقرار کنید

کار روزانه تیم خود را با استراتژی شرکت خود هماهنگ کنید

محصولات، خدمات و پروژه ها را اولویت بندی کنید

پیشرفت آنها به سمت اهداف استراتژیک خود را زیر نظر داشته باشید

کارت امتیازی متوازن شما چهار دیدگاه اصلی کسب و کار را ترسیم می کند:

مشتریان یا مشتریان، به معنای ارزش، رضایت، و/یا حفظ آنها

مالی، یعنی اثربخشی شما در استفاده از منابع و عملکرد مالی شما

فرآیند داخلی، یعنی کیفیت و کارایی کسب و کار شما

ظرفیت سازمانی، یعنی فرهنگ سازمانی، زیرساخت و فناوری و منابع انسانی شما

با کمک یک نقشه استراتژی، می توانید نحوه ارزش آفرینی شرکتتان را تجسم و ارتباط برقرار کنید. نقشه استراتژی یک گرافیک ساده است که ارتباط علت و معلولی بین اهداف استراتژیک را نشان می دهد.

چارچوب کارت امتیازی متوازن ابزار شگفت انگیزی است که از ترسیم ماموریت، چشم انداز و ارزش های خود تا اجرای برنامه استراتژیک خود می توانید استفاده کنید.


11 چارچوب پنج نیروی پورتر

اگر از مدل برنامه ریزی استراتژیک بلادرنگ استفاده می کنید، پنج نیروی پورتر یک چارچوب عالی برای اعمال است. شما می توانید از آن استفاده کنید تا قبل از ورود به بازار دریابید که مزیت رقابتی محصول یا خدمات شما چیست.

این چارچوب که توسط Michael E. Porter توسعه داده شده است، پنج نیرویی را که باید از آنها آگاه باشید و نظارت داشته باشید را ترسیم می کند:

تهدید تازه واردان صنعت: هرگونه ورود جدید به بازار منجر به افزایش فشار بر قیمت ها و هزینه ها می شود.

رقابت در صنعت: هر چه رقبای بیشتری وجود داشته باشد، ایجاد ارزش در بازار با محصول یا خدمات خود برای شما دشوارتر خواهد بود.

قدرت چانه‌زنی تامین‌کنندگان: اگر جایگزین‌های کمتری برای خریداران وجود داشته باشد یا تعویض به یک تامین‌کننده دیگر گران، زمان‌بر یا دشوار باشد، می‌توانند قدرت بیشتری داشته باشند.

قدرت چانه زنی خریداران: خریداران می توانند قدرت بیشتری را در اختیار داشته باشند اگر همان محصول یا خدمات در جای دیگری در دسترس باشد با تفاوتی اندک یا بدون تفاوت در کیفیت.

تهدید جایگزین ها: اگر شرکت دیگری قبلاً نیازهای بازار را پوشش می دهد، برای رقابت باید محصول یا خدمات بهتری ایجاد کنید یا آن را با قیمت پایین تر و با همان کیفیت در دسترس قرار دهید.

به یاد داشته باشید، ساختارهای صنعت ایستا نیستند. هرچه برنامه استراتژیک شما پویاتر باشد، بهتر می توانید در یک بازار رقابت کنید.

12. چارچوب VRIO

چارچوب VRIO یکی دیگر از ابزارهای برنامه ریزی استراتژیک است که به شما کمک می کند مزیت رقابتی خود را ارزیابی کنید. VRIO مخفف ارزش، نادر بودن، تقلید پذیری و سازماندهی است.

این یک نظریه مبتنی بر منابع است که توسط جی بارنی توسعه یافته است. با استفاده از این چارچوب، می توانید منابع ثابت شده خود را مطالعه کنید و دریابید که آیا شرکت شما می تواند آنها را به مزیت های رقابتی پایدار تبدیل کند یا خیر.

منابع سازمانی می توانند ملموس (مانند پول نقد، ابزار، موجودی، و غیره) یا نامشهود (مانند حق چاپ، علائم تجاری، فرهنگ سازمانی و غیره) باشند. اینکه آیا این منابع واقعاً به محض ورود به بازار به کسب و کار شما کمک می کند یا نه به چهار ویژگی بستگی دارد:

ارزشمند: آیا این منبع درآمد شما را افزایش می دهد یا هزینه های شما را کاهش می دهد و در نتیجه برای کسب و کار شما ارزش ایجاد می کند؟

نادر: آیا منابعی که استفاده می کنید کمیاب هستند یا دیگران نیز می توانند از منابع شما استفاده کنند و بنابراین به راحتی همان محصول یا خدمات را ارائه می دهند؟

غیر قابل تقلید: آیا منابع شما غیر قابل تقلید هستند یا غیر قابل تعویض؟ به عبارت دیگر، منابع شما چقدر منحصر به فرد و پیچیده هستند؟

سازمانی: آیا به اندازه کافی سازماندهی شده اید که از منابع خود به گونه ای استفاده کنید که ارزش، نادر بودن و غیرقابل تقلید بودن آنها را جلب کند؟

مهم است که منابع شما تمام کادرهای بالا را بررسی کنند تا بتوانید از مزیت رقابتی پایدار نسبت به سایرین در صنعت اطمینان حاصل کنید.

13. چارچوب تئوری محدودیت ها (TOC).

اگر دلیل اینکه شما در حال حاضر در یک فرآیند برنامه ریزی استراتژیک هستید این است که در تلاش برای کاهش خطرات یا کشف مسائلی است که می تواند به کسب و کار شما آسیب برساند، این چارچوب باید در جعبه ابزار شما باشد.

تئوری محدودیت ها (TOC) یک چارچوب حل مسئله است که می تواند به شما در شناسایی عوامل محدود کننده یا تنگناهایی که سازمان شما را از ضربه زدن به OKR یا KPI جلوگیری می کند کمک کند.

خواه این یک محدودیت خط مشی، بازار، یا محدودیت منابع باشد - می توانید تئوری محدودیت ها را برای حل مشکلات احتمالی، پاسخگویی به مسائل و توانمندسازی تیم خود برای بهبود کار خود با منابعی که در اختیار دارند، اعمال کنید.

14 چارچوب تجزیه و تحلیل PEST/PESTLE

ایده تجزیه و تحلیل PEST شبیه به آنالیز SWOT است با این تفاوت که شما بر روی عوامل و راه حل های خارجی تمرکز می کنید. این یک چارچوب عالی برای ترکیب با مدل برنامه ریزی استراتژیک مبتنی بر سناریو است زیرا به شما کمک می کند عوامل خارجی مرتبط با موفقیت کسب و کار خود را تعریف کنید.

PEST مخفف عوامل سیاسی، اقتصادی، جامعه شناختی و فناوری است. بسته به مدل کسب و کار خود، ممکن است بخواهید این چارچوب را گسترش دهید تا عوامل قانونی و محیطی را نیز در بر گیرد (PESTLE). اینها رایج ترین عواملی هستند که می توانید در تجزیه و تحلیل PESTLE بگنجانید:

سیاسی: مالیات ها، تعرفه های تجاری، درگیری ها

اقتصادی: نرخ بهره و تورم، الگوهای رشد اقتصادی، نرخ بیکاری

اجتماعی: جمعیت شناسی، آموزش، رسانه، سلامت

فن آوری: ارتباطات، فناوری اطلاعات، تحقیق و توسعه، ثبت اختراع

حقوقی: نهادهای نظارتی، مقررات زیست محیطی، حمایت از مصرف کننده

محیطی: اقلیم، موقعیت جغرافیایی، تغییرات محیطی

15 چارچوب هوشین کانری

هوشین کانری ابزاری عالی برای برقراری ارتباط و اجرای اهداف استراتژیک است. این یک سیستم برنامه ریزی است که کل سازمان را در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک درگیر می کند. این اصطلاح ژاپنی است و مخفف "مدیریت قطب نما" است و به عنوان مدیریت سیاست نیز شناخته می شود.

این چارچوب برنامه ریزی استراتژیک یک رویکرد از بالا به پایین است که با تعیین اهداف بلندمدت تیم رهبری شما شروع می شود و سپس با هر یک از اعضای تیم در شرکت ارتباط برقرار می کند.

شما باید جلسات منظمی را برای نظارت بر پیشرفت و به روز رسانی جدول زمانی برگزار کنید تا اطمینان حاصل کنید که مشارکت های هر تیمی با اهداف کلی شرکت هماهنگ است.

به اهداف استراتژیک خود پایبند باشید

چه یک کسب‌وکار کوچک باشید که تازه شروع به کار کرده‌اید یا یک سازمان غیرانتفاعی با چندین دهه تجربه، برنامه‌ریزی استراتژیک گامی مهم در سفر شما به سمت موفقیت است.

اگر به دنبال ابزاری هستید که بتواند به شما و تیمتان در تعریف، سازماندهی و اجرای اهداف استراتژیکتان کمک کند، آسانا اینجاست تا به شما کمک کند. هدف گذاری ما همینطور است نرم افزار به شما امکان می دهد همه اعضای تیم خود را در یک مکان به هم متصل کنید، پیشرفت را تجسم کنید و در هدف بمانید.

برنامه استراتژیککسب و کار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید