نمی دانم چقدر از ساختار اعصاب سر در می آورید... اما همین را بدانید که هر چه هست و نیست در سر ما می گذرد. همه رفتارها، همه کنش ها و واکنش ها، خشم ها، عادت ها ... خلاصه همه چیز از مغر سرچشمه می گیرد.
من سالها محقق حوزه علوم اعصاب هستم و یکی از اصلی ترین علائقم این است که از مغز بیشتر بدانم.
وقتی کاری را می کنید، این کار باعث فعل و انفعالی جدید در مغز شما می شود، اگر این کار برای اولین بار باشد احتمالاً اتفاق عجیب و غریبی در سیم پیچی مغز شما ایجاد نمی کند، (منظورم اتفاقی ثابت است) ولی اگر این کار را برای مدتی طولانی ادامه دهید، باعث تغییری ثابت در سیم پیچی مغز شما می شود ( وقتی واژه سیم پیچی را به کار می برم، دقیقا اصطلاحش همین است : wiring ، دقیقا مغز ما شروع می کند به زدن اتصالاتی جدیدی و ساختار سیم کشی خودش را عوض می کند)
حال چه می شود که یک رفتار مبدل به عادت می شود، نقش دپامین نقشی کلیدی است. (دپامین هورمون پاداش یا reward است، اگر کاری برای شما لذت بخش باشد، دپامین جایزه شماست). امان از دست دپامین!! این هورمون همان هورمون انگیزه است. آنچه باعث می شود شما باز هم مشتاق انجام آن کار باشید، دپامین است.
در بار اول اتفاقی ثابت در مغز شما نمی افتد، اما اشتیاق به پاداش و حس لذت شما را به سمت انجام آن کار می کشد... فکر کنم می فهمید که دارد چه اتفاقی می افتد!!! هر باری که آن کار را تکرار کنید، سیم کشی ها تقویت می شود، و آن رفتار می رود که تغییری ثابت را در مغز شما ایجاد کند.... لامصب دپامین هم این وسط دارد کار خودش را می کند، دپامین شما را به تکرار آن کار وا می دارد.
به بیان دیگر هر باری که رفتاری را تکرار میکنیم به تبدیل آن رفتار به رفتاری ریشه دار کمک می کنید!!! عجیب است نه!!!
نوشتن متن در ویرگول هم یک عادت است!!! خیلی عجیب است نه؟ البته عادت بدی نیست!!! اگر هر روز در ویرگول مطلب بنویسید، قول می دهم بعد از یک ماه ترک آن بسیار سخت باشد!!!
احتمالا می پرسید چاره چیست؟؟
چاره این است که اولا کارهای خوب و بد را جدا کنید. اگر کاری خوب است، چرا آن را به عادت مبدل نکنیم؟؟ کتاب خواندن، ورزش کردن اینها عاداتی خوب هستند... هر چه بیشتر آن را تکرار کنید به تبدیل آن به یک سیم کشی قدرتمند در مغزتان کمک کرده اید.
اما در مورد عادات بد هشیار باشید، مواظب باشید که هر باری که کاری را تکرار می کنید به تقویت سیم کشی آن عادت کمک می کنید... نباید این کارها را تکرار کنید، چون زمانی که تبدیل به یک سیم کشی قوی شدند، به راحتی نمی توانید از شرش خلاص شوید.
امیدوارم تا اینجا فهمیده باشید که چگونه سیم کشی های مغزمان شکل می گیرند.
اگر عمری بود باز هم در مورد مغز با شما صحبت خواهم کرد.
مایه خرسندی است اگر به پیج من در اینستا با سرچ dr.dehghani.coaching سر بزنید، اونجا هر هفته دو کتاب خوب خلاصه و خوانش می شود و حرفهایی می زنیم که حالمان خوب شود. لینک رو نگذاشتم چون با قوانین ویرگول مغایرت داره
