فرآیند با فرهنگ شدن رابطه بسیار نزدیکی به فرآیند آدم شدن دارد. از شما می پرسم چگونه آدم می شویم؟ ... احتمالا جوابی برای آن ندارید، چون ما در آدم شدن خودمان مانده ایم، پس چگونه توقع داریم که جامعه ای با فرهنگ داشته باشیم؟؟
مگر نه این است که جامعه حاصل جمع من و شما و دیگری است پس اگر من و شما و دیگری فرآیند آدم شدن را آغاز کنیم، فرآیند بافرهنگ شدن جامعه مان هم آغاز می شود. به بیان دیگر ما باید آدم سازی کنیم تا فرهنگ سازی کرده باشیم، عکس این قضیه امکان ندارد.
جالب آنکه آدم شدن بسیار واگیر دارد، اگر شما آدم شوید، به راحتی قادرید 10 نفر دیگر را آدم کنید... این است که من اسم فرآیند آدم شدن و به طبع آن با فرهنگ شدن را "فرآیند واگیردار" می گذارم.
چطور یک معتاد می تواند 100 نفر دیگر را معتاد می کند، یک آدم نمی تواند 10 نفر را آدم کند؟!!
منظورم این نیست که بعد از آدم شدن شروع به نصیحت این و آن کنید؛ همین که یک آدم حرف بزند، راه برود، بخندد، روزش را به شب برساند و همین که زنده باشد، ویروس آدمیت ( از نوع خوبش) را به دیگران منتقل می کند. بنابراین شاید واژه "آدم مریض" چندان هم واژه بدی نباشد، اگر مرض "آدمیت ویروسی" باشد!!
نمی دانم تا حالا به آدمهای مریضی که مرضشان "آدمیت ویروسی" است برخورد داشته اید یا نه، از آنهایی که وقتی راه می روند، نگاهت می کنند، لبخند می زنند، دهان باز می کنند، به سرعت مریضت می کنند. از همانهایی که شاعر در وصفشان می گوید " بیمار خنده های توام... بیشتر بخند" .
خیلی دوست دارم ادامه این مطلب را بنویسم.... ان شاالله در فرصت های بعد...
مایه خرسندی است اگر به پیج من در اینستا با سرچ dr.dehghani.coaching سر بزنید، اونجا هر هفته دو کتاب خوب خلاصه و خوانش می شود و حرفهایی می زنیم که حالمان خوب شود. لینک رو نگذاشتم چون با قوانین ویرگول مغایرت داره