شروع فعالیت در هر زمینه تخصصی، نیازمند یادگیری برخی مفاهیم و نکات اولیه و پایهای است. برای ورود به بازار سرمایه و کسب سود از طریق معامله در این بازار نیز لازم است که با اصطلاحات بورس و مفاهیم اصلی بازار سهام آشنا شویم.
اگر کسی بدون یادگیری مفاهیم بورس و اصطلاحات بورسی قصد ورود به این بازار و سرمایهگذاری در آن را داشته باشد، ممکن است دچار اشتباه شده و متحمل زیان سنگینی شود. طبیعتاً یک سرمایهگذار حرفهای و از آن مهمتر، یک انسان منطقی خود را در معرض چنین اشتباهاتی قرار نمیدهد.
با اطلاع از این اصطلاحات بورس و مفاهیم اصلی بازار، پایه لازم برای شروع معامله، کسب تجربه و یادگیری موارد پیشرفتهتر را به دست خواهید آورد. در این صورت میتوانید مطمئن باشید که به دلیل ناآگاهی از اصول اولیه بازار، پسانداز و سرمایه خود را از دست نمیدهید و حتی ممکن است بتوانید با کشف فرصتهای مناسب، سود چشمگیری کسب کنید.
بازار اولیه و ثانویه از اصلیترین تقسیمبندیهایی است که برای بازار انجام میشود و جزو مهمترین اصطلاحات بورس به شمار میرود.
بازار اولیه (primary market) به بازاری میگویند که در آن یک دارایی برای اولین بار معامله میشود.
بنابراین بازاری که در آن اوراق بهادار شرکتها برای اولین بار عرضه و فروخته میشود، بازار اولیه نام دارد.
در این بازار، شرکتها سرمایه مورد نیاز خود را به طور مستقیم و از طریق فروش سهام به مردم تأمین میکنند که این کار در قالب پذیرهنویسی صورت میگیرد. پذیرهنویسی از طریق بانکی که نماینده شرکت است یا سایر موسسات مجاز انجام میشود. در این بازار، همیشه فروشنده اوراق همان شرکتی است که سهام آن در حال عرضه است.
داراییهایی که در بازار اولیه و در فرایند پذیرهنویسی معامله شدهاند، در بازار ثانویه مورد معامله مجدد قرار میگیرند. یعنی اگر کسی سهام شرکتی را در مرحله پذیرهنویسی و در بازار اولیه خریداری کند و سپس قصد فروش سهام خود را داشته باشد، این کار را در بازار ثانویه انجام میدهد.
در بازار ثانویه معاملهگران به خرید و فروش سهام با یکدیگر میپردازند و شرکت نقشی در این فرایند ندارد. تمام معاملاتی که در بازار بورس انجام میشوند، در دسته معاملات بازار ثانویه قرار میگیرند؛ یعنی در بورس شرکتی تاسیس نمی شود و فقط سهام شرکتهای پذیرفتهشده مورد معامله قرار میگیرد.
معاملهگران در بازار ثانویه سهام خود را با هم مبادله میکنند.
توجه داشته باشید که این اصطلاحات بورس، یعنی بازار اولیه و ثانویه، در واقع به دو مکان فیزیکی مختلف اشاره نمیکنند. بازار اولیه میتواند همان بازار ثانویه باشد؛ یعنی عنوان بازار اولیه و ثانویه صرفاً نشان میدهد که آن دارایی برای اولین بار معامله میشود یا قبلاً این اتفاق افتاده است و دارایی مورد نظر اکنون بین افراد مختلف معامله میشود.
قیمت اسمی به قیمتی گفته میشود که مبنای فروش سهم در بازار اولیه قرار میگیرد و در بازار بورس تهران برابر 100 تومان است.
همانطور که از عنوان آن پیداست، این فقط قیمت اسمی سهم است و به این معناست که قیمت هر سهم شرکت در روز نخست، برابر با 100 تومان تعیین شده است و سهامداران روز نخست برای خرید سهام این شرکت مبلغ 100 تومان پرداخت نمودهاند.
یعنی پذیرهنویسی سهام شرکت با قیمت اسمی 100 تومان انجام میشود و سپس، بسته به عملکرد شرکت و میزان عرضه و تقاضا برای سهام شرکت در بازار ثانویه، قیمت آن تغییر میکند و به بیشتر یا کمتر از قیمت اسمی سهم میرسد.
قیمت اسمی جزو آن دسته از مفاهیم بورس است که ممکن است تازهکاران، کاربرد و مفهوم آن را بهدرستی درک نکنند؛ بنابراین توجه کنید که این عدد صرفاً یک مبلغ قراردادی برای انجام محاسبات و فرایندهای قانونی است و معامله سهام شرکتها بین افراد در بورس لزوماً با این مبلغ انجام نمیشود.
در محاسبات مختلف مربوط به افزایش سرمایهها هم همین عدد 100 تومان مبنا قرار میگیرد. برای محاسبه سرمایه یک شرکت در بازار بورس تهران، باید تعداد سهام آن را در عدد 100 تومان ضرب کرد و همچنین برای تعیین تعداد سهام یک شرکت، همین عمل را معکوس میکنیم؛ یعنی میزان سرمایه شرکت را بر عدد 100 تومان تقسیم میکنیم تا تعداد سهام آن به دست آید.
پرتفو از مهمترین اصطلاحات بورس و بازارهای مالی مختلف دیگر است. در واقع پرتفو همان سبد سرمایهگذاری است که در بازار بورس، سهام شرکتهای مختلف در این سبد قرار میگیرد.
کارشناسان اقتصادی و مشاوران مالی، حتی در بهترین حالتهای تحلیلی هم خرید تنها یک سهم (اصطلاحاً تک سهم شدن) را توصیه نمیکنند و پیشنهاد خرید چند سهم متنوع را می دهند؛ این کار با هدف کاهش ریسک سرمایهگذاری انجام میشود. به همین دلیل، پرتفوی بورس سرمایهگذاران اصولاً نباید تنها شامل سهام یک شرکت باشد.
پورتفولیو یا سبد سهام از مهمترین اصطلاحات بورس است. با ایجاد تنوع در سبد سهام، ریسک سرمایهگذاری کاهش مییابد.
فرض کنید صنعتی با رشد قیمت ارز شکوفا شده (صنایع صادراتی در این دسته قرار میگیرند) و صنعت دیگری با رشد قیمت ارز دچار زیان میشود (صنایعی که مواد اولیه خود را وارد میکنند، جزو این دستهاند).
حال اگر در سبد ما از هر دوی این صنایع سهام خریداری شود، در حقیقت خود را نسبت به ریسک تغییرات قیمت ارز مصون کردیم؛ زیرا تغییرات ناشی از قیمت ارز باعث رشد یکی و کاهش دیگری میشود. به بیان دیگر با تشکیل سبد سهام، ضرر ناشی از کاهش قیمت یک یا چند سهم را با سود حاصل از افزایش قیمت سهمهای دیگر پوشش میدهیم.
کد معاملاتی و کد بورسی، دو مورد از اصطلاحات بورس هستند که معنای یکسانی دارند. کد معاملاتی مثل شناسنامهای برای سرمایهگذاران و معاملهگران در بازار بورس است.
در واقع کد معاملاتی کد ثابتی است که به صورت منحصربهفرد به هر یک از سهامداران اختصاص داده میشود تا برای خرید و فروش سهام از آن استفاده کنند. کد بورسی هر فرد، شامل سه حرف اول نام خانوادگی او و یک عدد ثابت به دنبال آن است. کارکرد کد معاملاتی افراد در بازار بورس، مانند شماره حساب در نقل و انتقالات بانکی است.
برای مثال اگر نام خانوادگی فردی «میرزایی» باشد، ممکن است کد بورسی خود را به صورت میر06521 دریافت کند.
برای خرید و فروش سهام، دریافت کد معاملاتی الزامی است. کد معاملاتی با هدف سهولت خرید و فروش سهام برای افراد ایجاد شده است. افراد یک بار مدارک شناسایی خود را به سازمان بورس ارائه میدهند و پس از احراز هویت و طی فرایند ثبتنام، کد بورسی خود را دریافت میکنند و از آن پس، بهراحتی با همان کد شناسایی میشوند. یعنی با استفاده از کد بورسی، معاملهگران از این که برای انجام هر معامله فرایند احراز هویت و ارائه تمامی مدارک را دوباره طی کنند، معاف خواهند شد.
برای دریافت کد بورسی کلیک کنید!
کارگزاری از مهمترین اصطلاحات بورس است که وقتی میخواهید سرمایهگذاری در بورس را آغاز کنید، قطعاً با کارگزاریها مواجه میشوید و باید از بین آنها یکی را برای خود انتخاب کنید. کارگزاریها بنگاههای معاملاتیاند که خرید و فروش سهام از طریق آنها انجام میشود. موقع خرید و فروش سهام، شرکتهای کارگزاری وکیل تامالاختیار خریدار و فروشنده محسوب میشوند.
در واقع کارگزاریها واسطه بین سهامداران و سازمان بورس هستند. همانطور که برای انجام امور مربوط به داراییهای پولی به بانک مراجعه میکنیم، برای انجام امور مربوط به دارایی سهام خود نیاز داریم به یک شرکت کارگزاری مراجعه کنیم.
کارگزاریها موظفاند که مطابق ضوابط و قوانین سازمان بورس عمل کنند و برای شروع فعالیت خود، از طریق آزمون با شرایط خاص انتخاب میشوند. برای فعالیت در هر یک از زمینههای بورس اوراق بهادار، کالا و انرژی، کارگزاران باید مجوز فعالیت در آن زمینه را از سازمان بورس دریافت کنند.
خدمات ارائهشده توسط کارگزاران محدود به حوزه معاملات سهام نمیشود و علاوه بر آن، خدمات مختلف دیگری مانند صندوق سرمایهگذاری، سبدگردانی، مشاوره مالی و آموزش را به سهامداران ارائه میدهند.
کارگزاریها از مهمترین ارکان و اصطلاحات بورس هستند که نقش واسطه بین سرمایهگذاران و سازمان بورس را ایفا میکنند.
بعضی از اصطلاحات بورس، هر لحظه به کار میروند و برای فعالان بازار کاربرد بسیار زیادی دارند. نماد شرکتهای بورسی هم از این دسته اصطلاحات بورسی است. همانطور که فعالان بازار را با کد بورسی میشناسیم، شرکتها را هم با نمادشان شناسایی میکنیم.
برای سهولت شناسایی و دستهبندی شرکتهای بورسی در این بازار، از عبارتی استفاده میشود که در واقع نماد آن شرکت بورسی است. نماد شرکتهای بورسی عبارتی است که معمولاً از حرف اول گروه صنعتی آن شرکت به علاوه قسمتی از نام خود شرکت تشکیل میشود.
برای مثال سیمان خاش که مربوط به گروه شرکتهای سیمانی است با نماد سخاش (س حرف اول سیمان + نام شرکت) شناخته میشود. در ادامه به بعضی از گروهها و صنایع مختلف فعال در بورس و نماد شرکتها اشاره شده است:
گروه واسطهگریهای مالی: شرکتهای سرمایهگذاری، شرکتهای چند رشتهای صنعتی و بانکها در این گروه قرار دارند. حرف اختصاری این گروه «و» است؛ مانند وخارزم (شرکت سرمایهگذاری خوارزمی)، وغدیر (شرکت سرمایهگذاری غدیر)، وبصادر (بانک صادرات) و…..
گروه شرکتهای سیمانی: حرف اختصاری آن «س» است. نمادهای سفارس (سیمان فارس و خوزستان)، ستران (سیمان تهران) و سشرق (سیمان شرق)، نمونههایی از شرکتهای فعال در این گروه و صنعت هستند.
گروه فلزات: حرف اختصاری آن «ف» است. نمادهای فاراک (ماشین سازی اراک)، فولاد (فولاد مبارکه اصفهان) و فلوله (لوله و ماشینسازی ایران)، نمونههایی از شرکتهایی هستند که در این دسته قرار دارند.
گروه شرکتهای قندی: حرف اختصاری آن «ق» است. به عنوان مثالهایی از این گروه، میتوان به نمادهای قپارس (قند پارس)، قشیر (قند شیروان قوچان و بجنورد) و قزوین (کارخانجات قند قزوین) اشاره کرد.
صنایع شیمیایی و نفت: شرکتهای پالایشگاهی و پتروشیمی در این دسته قرار میگیرند. حرف اختصاری این گروه «ش» است. نمادهای شاراک (پتروشیمی اراک)، شصفها (پتروشیمی اصفهان) و شاوان (پالایش نفت لاوان)، مثالهایی از این گروهاند.
نکته قابل توجه درباره نماد شرکتهای بورسی این است که نماد بعضی از آنها از قاعده کلی بالا (حرف اختصاری + نام شرکت) پیروی نمیکند؛ مثلاً نماد «ذوب» مربوط به شرکت ذوب آهن اصفهان است که در گروه فلزات قرار دارد یا نماد «مداران» از گروه رایانه که مربوط به شرکت دادهپردازی ایران است.
نماد تمام شرکتهای فعال در بازار بورس و فرابورس از سایت شرکت فناوری بورس تهران به نشانی tsetmc.com قابل مشاهده است.
سال مالی از آن دسته اصطلاحات بورس است که در زمینه حسابداری و مدیریت کاربرد بسیار زیادی دارد.
به مدت یک سالی که از ابتدا تا انتهای آن فعالیت مالی شروع میشود و پایان مییابد سال مالی گفته میشود. ممکن است زمان شروع و پایان سال مالی با ابتدا و انتهای سال شمسی یکسان باشد اما در موارد بسیاری اینطور نیست.
برای محاسبه سود و زیان یک شرکت، یک دوره خاص تعیین میشود که در پایان آن، اعضای هیئت مدیره موظف به گزارشدهی راجع به عملکرد خود در آن دوره و ارائه پیشبینی از عملکرد آتی شرکت هستند. تعیین این دوره بر اساس موافقت اکثر سهامداران انجام میشود.
در پایان سال مالی، سود و زیان شرکت محاسبه شده و در کنار گزارش عملکرد و چشمانداز شرکت، در اختیار سهامداران قرار داده میشود.
در کشور ما و بورس ما رایج است که یک سال کامل به عنوان سال مالی مشخص شده و گزارشها و صورتهای مالی مورد نظر در پایان این دوره منتشر شود اما در بعضی از بورسهای جهانی از دورههای کوتاهتر از سال هم استفاده میکنند.
استفاده از دورههای مالی طولانیتر باعث تعدیل بیشتر سودهای اعلامی ابتدای دوره توسط شرکتها میشود و در بازارهای کارا تاثیر خاصی بر روند قیمتی ندارد.
شاخصها اعدادی هستند که وضعیت بازار را طی دوره های قبل و جاری نشان میدهند. برای سرمایهگذاری در هر بازار بورسی، ابتدا لازم است که وضعیت آن را بررسی کنیم. شاخصهای مختلفی وجود دارند که وضعیت بازار را به ما نشان میدهند.
در ادامه به اصطلاحات بورسی مختلف در زمینه شاخص میپردازیم:
این مفهوم به معنای سود عایدی شرکت به ازای هر سهم است که توسط شرکت پیشبینی میشود. سود پیشبینیشده از آن دسته اصطلاحات بورس است که کمی فنیتر محسوب میشود.
هر شرکتی در ابتدای سال مالی، میزان سود خود در آن دوره را بر اساس نظر هیئت مدیره شرکت تخمین میزند و به سهامداران اعلام میکند. معمولاً این اعلام سود با محافظهکاری انجام میشود. سود پیشبینیشده در قیمت سهم تاثیر مستقیم دارد.
سود پیشبینیشده یا EPS، به معنی میزان سودی است که شرکت پیشبینی میکند که به ازای هر سهم ایجاد شود.
برای به دست آوردن EPS باید سود خالص شرکت (پس از کسر مالیات) را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کرد. عدد EPS را میتوان در صورت سود و زیان شرکتها با عنوان «سود هر سهم پس از کسر مالیات» پیدا کرد.
تغییرات سود پیشبینیشده (EPS) شرکتها طی سال مالی را تعدیل میگویند. بنابراین این اصطلاحات بورس، یعنی سود پیشبینیشده و تعدیل سود، مفهوم و کاربرد بسیار مرتبطی دارند.
پس از شروع سال مالی، بسته به روند عملکرد شرکت، هیئت مدیره تخمین ارائهشده از مقدار EPS را به رقمی واقعی نزدیکتر کرده یا اصطلاحاً آن را تعدیل میکند.
تعدیل سود به دو صورت است؛ تعدیل مثبت که به افزایش EPS منجر میشود و تعدیل منفی که به کاهش EPS میانجامد. تعدیلات مثبت و منفی روی قیمت معاملاتی سهم هم تاثیر مثبت و منفی دارند.
مورد بعدی اصطلاحات بورس که به آن میپردازیم، بسته شدن نماد است. این اصطلاح به این معناست که آن نماد به دلایلی برای مدتی غیر قابل معامله خواهد بود.
برای اعمال هر تغییر اساسی و قابل توجهی درباره شرکت، از جمله تغییر محل، تعدیل EPS، افزایش سرمایه و تعیین اعضای هیئت مدیره، بسته شدن نماد معاملاتی شرکت الزامی است.
یعنی معاملات سهام شرکت تا زمان تصمیمگیری در خصوص موارد بالا تعطیل خواهد شد و نماد شرکت در تابلوی بورس به وضعیت متوقف در خواهد آمد.
بعد از تصمیمگیری درباره موارد گفتهشده، سهام شرکت مورد نظر با اجازه سازمان بورس و با قیمت جدید وارد تابلو خواهد شد یا اصطلاحاً نماد بازگشایی میشود. در روز بازگشایی نماد، سهام از قانون حجم مبنا پیروی نمیکند و مانند روزهای دیگر سقف و کف قیمتی مجاز نخواهد داشت.
به گردهمایی سهامداران و اعضای هیئت مدیره شرکتها برای ارائه وضعیت عملکرد شرکت و تعیین سود، مجمع سالیانه گفته میشود. همانطور که از عنوان این مفهوم از اصطلاحات بورس مشخص است، این مجمع هر سال یک بار تشکیل میشود که مطابق قانون سازمان بورس، زمان برگزاری آن باید حداکثر چهار ماه بعد از پایان سال مالی شرکتها باشد.
در مجمع سالیانه که به آن مجمع عادی هم گفته میشود، هیئت مدیره گزارش خود را به سهامداران ارائه میکند و در مورد میزان سود تقسیمی بین سهامداران تصمیمگیری میشود.
یکی از مسائلی که در مجمع در مورد آن تصمیم گرفته میشود، تعیین روزنامه رسمی شرکت است. شرکت موظف است تمام اخباری را که لازم است سهامداران از آن مطلع شوند (از قبیل تاریخ برگزاری مجمع، افزایش سرمایه، زمان پرداخت سود و…) در روزنامه رسمی منتشر کند.
سود تقسیمی هم از آن دسته مفاهیم بورس است که از نظر سرمایهگذاری، حسابداری و مدیریتی اهمیت بسیاری دارد.
سود تقسیمی به سودی گفته میشود که پس از کسر مالیات، توسط شرکت به ازای هر سهم به سهامداران پرداخت میشود.
معمولاً به علت بلاتکلیف بودن برخی طلبها و بدهیها، وجود بعضی حسابهای مشکوک در شرکت یا وجود برنامههای توسعهای، همه سود حاصلشده (EPS) را بین سهامداران تقسیم نمیکنند و مقداری از آن را به صورت اندوخته در شرکت باقی میگذارند که در سالهای بعد در مورد آن تصمیمگیری شود.
در بیشتر موارد DPS کوچکتر از آخرین EPS شرکت است. در بعضی موارد خاص هم DPS بیشتر از EPS است که معمولاً این مبلغ اضافی از محل سود انباشته سالهای قبل تامین میشود.
اختلاف بین DPS و آخرین EPS، به شکل اندوخته در حساب شرکت باقی میماند که میتواند از نوع اندوخته قانونی یا عادی باشد.
اختلاف بین سود تقسیمی و آخرین سود پیشبینیشده شرکت، به شکل سود انباشته قانونی یا عادی در شرکت باقی میماند.
اندوخته قانونی قسمتی از سود است که طبق قانون بورس باید در شرکت باقی بماند. طبق قانون بورس اوراق بهادار شرکتها موظفاند که در هر دوره، 5 درصد از سود خود را اندوخته کنند تا زمانی که جمع مبلغ اندوخته به 10 درصد سرمایه شرکت برسد؛ پس از آن که این اتفاق افتاد، نیازی به انباشته کردن سود نیست. با توجه به این که شرکتهای بورسی دائماً در حال توسعه و افزایش سرمایه هستند، معمولاً اندوخته قانونی به حداکثر مقدار خود نمیرسد.
اندوخته عادی، مقداری از سود است که بر اساس نظر هیئت مدیره در شرکت انباشته میشود. هیئت مدیره باید علت آن و طرح توجیهی خود درباره این موضوع را به سهامداران اعلام کند.
طبق ماده 90 اصلاحیه قانون تجارت، شرکتهای بورسی موظفاند دستکم 10 درصد سود خالص (EPS) را بین سهامداران تقسیم کنند. همچنین براساس قانون تجارت، در صورت تصویب در مجمع عمومی عادی سالانه، سود تقسیمی مصوب باید حداکثر تا 8 ماه پس از تاریخ تصویب به سهامداران پرداخت شود. البته سود تقسیمی تنها به آن دسته از سهامداران پرداخت میشود که در تاریخ برگزاری مجمع مالک آن میزان سهم باشند.
مفهوم بعدی از مهمترین اصطلاحات بورس، مجمع فوقالعاده است. معمولاً این دسته از مفاهیم و اصطلاحات بورس، مانند مجمع سالانه و عمومی، بیشتر برای کسانی اهمیت دارد که با هدف سرمایهگذاری و نگاه بلندمدت وارد بازار سهام شدهاند. کسانی که صرفاً به عنوان معاملهگر کوتاهمدت در بازار فعالیت دارند، با این اصطلاحات بورس برخورد خیلی زیادی نخواهند داشت. اما حتی برای این افراد هم آشنایی اولیه با این مفاهیم بورس ضروری است.
مجمع فوقالعاده، گردهمایی سهامداران و هیئت مدیره شرکتهاست که برای ایجاد تغییرات اساسی در اساسنامه شرکت مانند تغییر سال مالی، تغییر محل شرکت یا تصویب طرح توجیهی افزایش سرمایه تشکیل میشود.
هر مجمعی به غیر از مجمع عادی سالیانه، فوقالعاده نام دارد. شرکتها در مواقع خاص، ملزم به تشکیل مجمع فوق العاده هستند. یکی از این موارد، تغییرات در هیئت مدیره است. برای این منظور باید در هر زمان که لازم باشد، سهامداران شرکت در محل تعیینشده حاضر شوند و برای انتخاب هیئت مدیره جدید رایگیری کنند.
یکی دیگر از موارد و دلایل تشکیل مجمع فوقالعاده، تصویب افزایش سرمایه است. برای این کار، هیئت مدیره باید طرح توجیهی خود را در این باره ارائه کند و در صورت تصویب سهامداران، افزایش سرمایه اجرا میشود.
افزایش سرمایه شرکتها، یکی دیگر از مفاهیم و اصطلاحات بورس است.
شرکتها به منظور تامین منابع مورد نیاز برای اجرای طرحهای توسعهای و رشد سرمایهگذاریها، تامین سرمایه در گردش، اصلاح ساختار سرمایه و… اقدام به افزایش سرمایه میکنند.
معمولاً قبل از افزایش سرمایه، شرکتها ابتدا مدارک و مستندات افزایش سرمایه را روی سامانه کدال ارسال میکنند. همچنین چند روز پیش از بسته شدن نماد و برگزاری مجمع عمومی فوقالعاده برای افزایش سرمایه، آگهی برگزاری این مجمع روی سایت کدال قرار میگیرد.
افزایش سرمایه به سه روش انجام میشود:
در روش اول، افزایش سرمایه و سهام از محل اندوختههای شرکت انجام میشود که در آن نیازی به پرداخت وجه از سوی سهامداران نیست.
در روش دوم، سهام جدید ناشی از افزایش سرمایه در ازای دریافت 1000 ریال برای هر حق تقدم (به قیمت اسمی سهم) به سهامداران فروخته میشود. به عبارت دیگر، شرکت برای افزایش سرمایه ابتدا به سهامداران خود این حق را میدهد که افزایش سرمایه دهند و این حق را به شکل برگههایی با نام حق تقدم به سهامداران خود اعلام میکند.
در روش سوم با سلب حق تقدم سهامداران، سهام جدید ناشی از افزایش سرمایه به قیمت بازار مورد پذیرهنویسی کلیه متقاضیان قرار میگیرد. در این روش منافع سهامداران قدیمی از طریق تفاوت بین قیمت اسمی و قیمت بازار تأمین میشود.
لازم به ذکر است که افزایش سرمایه به سهامداری تعلق میگیرد که در تاریخ اجرای مصوبه مجمع عمومی فوقالعاده شرکت مبنی بر افزایش سرمایه، مالک سهام شرکت باشد.
یکی از جنجالبرانگیزترین اصطلاحات بورس، دامنه نوسان است. بسیاری از معاملهگران با وجود چنین محدودیتی برای قیمت مخالفاند و آن را مانعی بر سر راه عملکرد درست بازار میدانند.
برای جلوگیری از نوسانات شدید قیمت سهمها و تلاطم بازار، سازمان بورس اوراق بهادار تهران محدودیتی برای دامنه نوسان قیمت سهم تعیین کرده است. این دامنه محدود برای مدتی طولانی، مثبت و منفی 5 درصد بود.
?دامنه نوسان به محدودهای گفته میشود که قیمت مجاز است در طول یک روز معاملاتی در آن نوسان کند.
این به آن معنی است که قیمت یک سهم نسبت به قیمت پایانی روز قبل خود میتوانست حداکثر 5 درصد افزایش یا کاهش یابد. برای مثال اگر قیمت پایانی سهم در روز قبل 200 تومان بوده باشد، پس از بازگشایی بازار در روز بعد، قیمت سهم حداکثر میتوانست به 210 تومان افزایش یا به 190 تومان کاهش پیدا کند.
در زمان نگارش این مطلب، یعنی مهر ماه 1401، دامنه نوسان قیمت به مثبت و منفی 7 درصد افزایش یافته است و گفته میشود که این میزان قرار است بهمرور بیشتر شود.
دامنه نوسان در فرابورس نیز مثبت و منفی 7 درصد است. دامنه نوسان حق تقدم سهام، دوبرابر دامنه نوسان قیمت خود سهم است.
در زمان عرضه اولیه سهام و روز بازگشایی نماد معاملاتی مطابق شرایطی که در دستورالعمل معاملات ذکر شده است، سهام بدون محدودیت در مقدار نوسان قابل معامله خواهد بود.
سهام شرکتهایی که در بازار معاملات توافقی پایه فرابورس عرضه می شوند، دارای محدودیت نوسان قیمتی نیستند. در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران راجع به سهام این شرکتها اینگونه توضیح داده شده است: «سهام این شرکتها جزو سهام شرکتهای پذیرفتهشده در فرابورس ایران نبوده و صرفا معاملات آن بر اساس مفاد بند ب ماده 99 قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران در این بازار انجام میپذیرد.
همچنین بر اساس تبصره 1 ماده 11 دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات اوراق بهادار در بازار پایه فرابورس ایران، خریدار و فروشنده با علم و آگاهی نسبت به وضعیت مالی شرکت بر اساس اطلاعات منتشره موجود اقدام به خرید و فروش مینمایند».
اصطلاحات بورسی صف خرید و صف فروش، جزو آن دسته از مفاهیم بورس هستند که احتمالاً بدون سابقه معامله چندان در بازار هم با آنها برخورد داشتهاید. برای درک این اصطلاحات بورس ابتدا باید دو مفهوم عرضه و تقاضا را بفهمیم.
هر معاملهای که بر سر کالا یا خدمتی انجام میشود، دارای دو طرف عرضه و تقاضاست. عرضه همان طرف فروشنده و تقاضا همان طرف خریدار است. در بازار بورس هم درست مثل بقیه بازارها، عرضهکنندگان همان افرادیاند که قصد فروش سهام خود را دارند و در طرف تقاضا هم کسانی قرار میگیرند که مایل به خرید سهام هستند.
در شرایط عادی و در زمان فعالیت بازار (۹ الی ۱۲:۳۰)، همواره تعدادی خریدار و تعدادی فروشنده در حال داد و ستد و انجام معامله هستند که اطلاعات (تعداد و حجم) مربوط به ۳ قیمت نخست هر بخش (خرید و فروش) در تابلوی معاملات قابل مشاهده است. اما گاهی ممکن است معاملات یک سهام از شرایط عادی خارج شود؛ مثلاً افراد زیادی مایل به فروش سهام خود باشند و در مقابل خریداری وجود نداشته باشد یا بالعکس.
به دلایل مختلف ممکن است زمانی سهام یک شرکت ارزندهتر شود و تقاضا برای یک سهم افزایش یابد. در این هنگام، عرضهکنندگان به دلیل افزایش قیمت سهم و کسب سود از این افزایش قیمت، از فروش خودداری میکنند و صفی از خریداران تشکیل میشود؛ بدون آن که فروشندهای حاضر به فروش شود. به چنین حالتی صف خرید یک سهم گفته میشود.
از سوی دیگر، در شرایطی متفاوت ممکن است عکس این حالت رخ دهد؛ یعنی به دلایل مختلفی مانند انتشار اخبار منفی، تعدیل منفی یا زیانده بودن یک شرکت، عرضه سهام آن شرکت با افزایش مواجه شود. در این صورت، متقاضیان خرید آن سهم برای کاهش بیشتر قیمت، از خرید خودداری میکنند. در این شرایط، در طرف عرضه صفی از فروشندگان ایجاد میشود و در طرف تقاضا، خریداری تمایل ندارد که آن سهم را خریداری کند. به این حالت، صف فروش برای سهم مورد نظر گفته میشود.
نسبت P/E از مهمترین اصطلاحات بورس و از پرکاربردترین نسبتهای مالی است.
این نسبت بیانگر نسبت قیمت (Price) یک سهم به پیشبینی سود سهام (EPS) آن است. به لحاظ تئوری، نسبت P/E یک سهم به ما میگوید که سرمایهگذاران حاضرند به ازای دریافت هر ریال سود يک شركت، چند ریال بابت خرید آن بپردازند.
نسبت P/E با تقسیم قیمت سهم بر سود پیشبینیشده به ازای هر سهم به دست میآید که معیاری از دوره بازگشت سرمایه است.
نسبت P/E، با سود با حداقل ریسک (شامل سود بانکی و سود اوراق مشارکت) مقایسه میشود و معیاری از دوره بازگشت سرمایه است.
برای مثال، 20% سود بانکی به این معناست که دوره بازگشت سرمایهگذاری در بانک 5 سال است. یعنی پس از گذشت 5 سال، مجموع سودی که افراد از سرمایهگذاری خود در بانک به دست آوردهاند، با اصل سرمایه برابر میشود.
از نسبت P/E برای ارزشگذاری سهام استفاده میشود. با فرض آن که سود بانکی 20 درصد باشد، P/E مورد انتظار بازار میتواند 5 باشد.
کاهش نرخ سود بانکی و سود بدون ریسک، باعث رشد و افزایش نسبت P/E بازار خواهد شد؛ زیرا زمان مورد انتظار برای بازگشت سرمایه، بیشتر و طولانیتر میشود. به این صورت اگر شرکتی سود سهام (EPS) خود را 100 تومان اعلام کند، با فرض این که نسبت P/E برابر 5 باشد، قیمت تعادلی این سهم برابر با 500 تومان است.
باید توجه کرد که نسبت P/E یک شرکت را نمیتوان به طور مطلق ارزیابی کرد. شرکتها و صنایع مختلف دارای شرایط مخصوص به خود هستند و بهراحتی نمیتوان قضاوت کرد که نسبت P/E شرکتی واقعاً بالا یا پایین است. این نسبت را باید در مقایسه با شرکتهای مشابه و از صنایع یکسان بررسی کرد تا نگاه درستتر و دقیقتری برای تحلیل سهم به ما بدهد.
یکی از رایجترین اشتباهاتی که سرمایهگذاران مبتدی انجام میدهند، خرید سهام صرفاً بر مبنای نسبت P/E است. ممكن است بالا بودن نسبت P/E به معنی بیشنمایی ارزش سهم باشد و هیچ تضمینی وجود ندارد كه بعداً بهسرعت پایین نیاید.
از طرفی P/E پایین لزوماً به معنی کمنمایی در ارزش یک شرکت نیست؛ بلكه میتواند به این معنی باشد كه بازار معتقد است شركت در آینده نزدیک با مشكل روبرو خواهد شد. عامل مهمتری که باید در خرید سهم مورد توجه قرار بگیرد، روند تغییرات نسبت P/E و توانایی شرکت برای افزایش سوددهی در طول زمان است.
صورتهای مالی جزو آن گروه از اصطلاحات بورس هستند که برای تحلیلگران بنیادی و علاقهمندان به سهامداری و سرمایهگذاری بلندمدت اهمیت بسیار زیادی دارند. در واقع برای این که بتوانیم بر پایه مفاهیم و اطلاعات بنیادی روی سهام شرکتی سرمایهگذاری کنیم، باید از وضعیت مالی آن شرکت آگاه باشیم و آن را بهخوبی بررسی کنیم. صورتهای مالی امکان انجام چنین کاری را فراهم میکنند.
صورتهای مالی گزارشهایی خلاصه و استاندارد هستند که بر اساس آنها میتوان راجع به وضعیت مالی یک شرکت (سوددهی، زیاندهی، میزان گردش نقدینگی و…) قضاوت کرد. این گزارشها به صورت طبقهبندیشده منتشر میشوند و در آنها میتوان درباره وضعیت، عملکرد و انعطافپذیری مالی شرکت قضاوت کرد. اطلاعات موجود در صورتهای مالی میتوانند برای مدیران، سهامداران، قانونگذاران و… سودمند باشند.
سه صورت مالی مهم و اساسی عبارتاند از ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد.
این سه صورت مالی، هر سه جزو مهمترین اصطلاحات بورس محسوب میشوند و آشنایی با نحوه مطالعه و تفسیر آنها، برای افرادی که قصد دارند از روش تحلیل بنیادی برای خرید سهام شرکتهای بورسی استفاده کنند، ضروری است.
ترازنامه اولین صورت مالی است که در آن، وضعیت مالی یک شرکت در زمان مشخصی (زمان تهیه ترازنامه) نشان داده میشود. این صورت مالی معمولاً در انتهای سال مالی تهیه میشود. در ترازنامه سطح و ترکیب داراییها، بدهیها و سرمایه (حقوق صاحبان سهام) شرکت نمایش داده میشود. از اختلاف بین داراییها و بدهیهای شرکت، حقوق صاحبان سهام به دست میآید. به عبارت دیگر، دارایی برابر است با بدهی به علاوه سرمایه؛ به این رابطه، معادله اصلی حسابداری گفته میشود.
ترازنامه از مهمترین اصطلاحات بورس و تحلیل بنیادی است که وضعیت مالی شرکت را در زمان مشخصی نشان میدهد.
در صورت سود و زیان که به آن صورت درآمد هم گفته میشود، ترکیب درآمدها، هزینهها، سود و زیان شرکت که در یک دوره مالی حاصل شده است، نشان داده میشود. برخلاف ترازنامه، صورت سود و زیان وضعیت شرکت را به جای یک زمان مشخص، در یک دوره زمانی بررسی میکند.
آخرین صورت مالی از اصطلاحات بورس که به آن میپردازیم، صورت جریان وجوه نقد است. همانطور که از عنوان آن مشخص است، صورت جریان وجوه نقد، جریان نقدینگی را در یک شرکت نشان میدهد. در این صورت مالی، جریانات نقدی ورودی و خروجی شرکت در یک دوره مالی به طور خلاصه نمایش داده میشود.
شرکتهای بورسی موظفاند که در پایان سال مالی و همچنین در پایان بازههای سه ماهه، شش ماهه و نه ماهه، صورتهای مالی خود را مطابق استانداردهای حسابداری پذیرفتهشده توسط سازمان بورس، تهیه کنند و آنها را در سایت جامع اطلاعرسانی ناشران سازمان بورس اوراق بهادار (سامانه کدال) منتشر کنند.
پس از آن که این صورتهای مالی توسط موسسات حسابرسی رسمی مورد تایید قرار گرفت، با عنوان «حسابرسی شده» مجدداً در سایت کدال قرار میگیرند و برای عموم افراد قابل استفاده خواهند بود.
بر اساس صورتهای مالی یک شرکت، می توان نسبت های مالی مهم را محاسبه نمود و در مورد عملکرد مالی یک شرکت تصمیم گیری کرد. به همین دلیل همانطور که گفته شد، تجزیه و تحلیل صورتهای مالی مبنای تحلیل بنیادی در بازار سرمایه است.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال، از اصلیترین اصطلاحات بورس و یکی از دو روش اصلی برای تحلیل بورس و سایر بازارهای مالی است. این روش تحلیل، رویکردی برای پیشبینی وضعیت آتی بازارهای مالی بر اساس اخبار و اطلاعات دریافتی از اقتصاد ملی و جهانی، صنعت و صورتهای مالی شرکتهاست.
افرادی که از رویکرد بنیادی در تحلیل سهام شرکتها استفاده میکنند، به دنبال این هستند که ارزش واقعی (ذاتی) سهم را بر اساس عوامل مختلف تعیین کنند.
در تحلیل بنیادی، عوامل مختلفی که بر قیمت سهام شرکتها تاثیر میگذارد مورد تحلیل و ارزیابی قرار میگیرد.
در تحلیل بنیادی چنین سوالاتی پرسیده میشود:
تحلیلگر برای ارائه تحلیل بنیادی درست، به برخورداری از شناخت مناسب از بازار، اقتصاد خرد و کلان، مدیریت مالی، سیاست و صنعت مورد بررسی نیاز دارد.
به طور معمول افرادی که با دیدگاه سرمایهگذاری بلندمدت و سهامداری در بازار سرمایه فعالیت دارند، بیشتر از تحلیل بنیادی استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال دومین روش اصلی تحلیل است که از اصلیترین اصطلاحات بورس و سایر بازارهای مالی به شمار میرود. این روش تحلیل، رویکردی برای پیشبینی وضعیت آتی بازارهای مالی مبتنی بر مطالعه وضعیت گذشته بازار است.
تحلیل تکنیکال از پرکاربردترین اصطلاحات بورس و یکی از دو روش اصلی تحلیل بازار است که در آن بر اساس رفتار گذشته قیمت، حرکات آن در آینده پیشبینی میشود.
در تحلیل تکنیکال، چهار فرض اساسی وجود دارد:
در تحلیل تکنیکال از مجموعهای از روشهای ریاضی و هندسی استفاده میشود تا بر اساس نمودار تغییرات قیمت دارایی مورد معامله، قیمت آن در آینده تخمین زده شود. به دلیل آن که تحلیلگران تکنیکال با نمودار (چارت) سر و کار دارند، به آنها چارتیست هم گفته میشود.
عموماً سرمایهگذارانی که دید کوتاهمدت و میانمدت دارند و با هدف کسب سود از نوسانات قیمتی در بازار به فعالیت میپردازند، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند.
اگر شما جزو سرمایهگذاران بلندمدت باشید، ممکن است تصور کنید که نیازی به آشنایی با این اصطلاحات بورسی ندارید اما سرمایهگذاران بلندمدت هم معمولاً نقاط ورود و خروج خود از موقعیتهای معاملاتی را با روشها و ابزارهای تحلیل تکنیکال تعیین میکنند.
حتی اگر جزو آن دسته افراد باشید که اصلاً از این روش تحلیل استفاده نمیکنند، باز هم لازم است که تا حدی آن را بشناسید. آشنایی با این اصطلاحات بورس و درک کاربردها، مزایا و معایب هر کدام، جعبه ابزار یک معاملهگر و سرمایهگذار را مجهزتر و تصمیمات او را عاقلانهتر میکند.
به طور کلی به دو روش میتوان در بازارهای مالی سرمایهگذاری کرد:
صندوق سرمایهگذاری مشترک نهادی است که منابع مالی را از مردم جمعآوری کرده و پس از تجمیع این منابع، آن را در سبد متنوعی از اوراق بهادار سرمایهگذاری میکند.
در معاملاتی که در صندوقهای سرمایهگذاری اتفاق میافتد به مبنای حجم خرید و فروش، واحد یا unit گفته میشود. بنابراین هر کدام از سرمایهگذاران بر اساس تعداد واحدی که خریده باشند، از داراییها و سود صندوق سهم دارند. افرادی که علاقمند به سرمایهگذاری در صندوقها هستند، میتوانند با مراجعه به صندوقها و تکمیل فرمهای مربوطه، واحدهای صندوق مورد نظر خود را خریداری کنند.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک انواع مختلفی دارند که در ادامه، رایجترین آنها در اصطلاحات بورس را معرفی میکنیم.
رایجترین انواع صندوقهای سرمایهگذاری مشترک عبارتاند از: صندوق سرمایهگذاری در سهام، صندوق سرمایهگذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت و صندوق سرمایهگذاری مختلط.
حال هر یک از این مفاهیم بورس را به طور خلاصه شرح میدهیم:
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک سرمایههای خُرد را تجمیع کرده و با سرمایهگذاری منابع، سود حاصل را بین سرمایهگذاران تقسیم میکنند.
صندوقهای سهامی بیشترین ریسک و صندوقهای با درآمد ثابت کمترین ریسک را دارند. در عین حال، صندوقهای مختلط به عنوان ترکیبی از این دو که منابع خود را صرف سرمایهگذاری در سهام به عنوان دارایی پرریسک و اوراق بهادار با درآمد ثابت به عنوان دارایی کمریسک میکنند، برای افرادی مناسباند که ریسکپذیری متوسطی دارند.
مورد بعدی اصطلاحات بورس، بورس کالا و انواع قراردادهای آن است. بورس کالا بازاری سازمانیافته است که در آن، کالاهای معینی با استفاده از روشهای مشخص معامله میشوند. معامله محصولات کشاورزی، فلزات و مواد معدنی (کانیهای فلزی)، محصولات شیمیایی و پتروشیمی و معاملات آتی صندوق طلای لوتوس از جمله مواردی است که در بورس کالای ایران صورت میپذیرد.
در بورس کالا هم مانند بورس اوراق بهادار، دو طرف عرضه (فروشندگان) و تقاضا (خریداران) وجود دارد که کالای مورد نظر خود را در قالب یکی از انواع قراردادهای این بورس مبادله میکنند. کالاهای فرآورینشده و خام از قبیل گندم، پنبه، انواع فلزات، مواد مورد نیاز پتروشیمی و..… در این بورس خرید و فروش میشود.
قراردادهای بورس کالا هم از اصطلاحات بورسی مهم هستند. انواع این قراردادها شامل نقد، سلف، نسیه، آتی، اختیار خرید، اختیار فروش و سلف موازی استاندارد است.
در ادامه با هر یک از این انواع قرارداد و اصطلاحات بورس به طور خلاصه آشنا میشویم:
در قرارداد نقدی، خریدار باید کل مبلغ قرارداد و کارمزد کارگزار را به صورت نقد بپردازد و فروشنده باید حداکثر ظرف سه روز کالا را تحویل دهد.
اصطلاحات بورسی سلف و نسیه، دو مفهوم مقابل هم هستند. در قرارداد سلف، خریدار باید کل مبلغ را اکنون بپردازد و در مقابل، فروشنده متعهد میشود که در زمان مشخصی در آینده کالا را تحویل خریدار دهد. در مقابل، قرارداد نسیه قراردادی است که در آن فروشنده کالا را در زمان حال تحویل میدهد و خریدار بهای آن را در زمان مشخصی در آینده میپردازد.
قرارداد آتی قراردادی است که فروشنده بر اساس آن متعهد می شود که در سررسید معین، مقدار معینی از کالای مشخص را به قیمتی که در زمان حال تعیین میکنند بفروشد و در مقابل، طرف دیگر قرارداد متعهد میشود آن کالا را با آن مشخصات خریداری کند. در قرارداد آتی برای جلوگیری از امتناع خریدار و فروشنده از انجام قرارداد، طرفین به صورت شرط ضمن عقد متعهد میشوند مبلغی را به عنوان وجه تضمین نزد اتاق پایاپای بگذارند.
همچنین طرفین متعهد میشوند که متناسب با تغییرات قیمت آتی، وجه تضمین را تعدیل کنند و اتاق پایاپای از طرف آنان وکالت دارد که متناسب با تغییرات، بخشی از وجه تضمین هر یک از طرفین را به عنوان اباحه تصرف در اختیار دیگری قرار دهد و او حق استفاده از آن را خواهد داشت تا در سررسید با هم تسویه کنند.
حال به قراردادهای اختیار خرید و اختیار فروش میپردازیم. این مفاهیم بورس هم در مقابل هم قرار میگیرند. در قرارداد اختیار خرید، خریدار اختیار با پرداخت مبلغی این حق را به دست میآورد که در صورت تمایل در زمان سررسید، مقدار معینی از یک کالا یا اوراق بهادار مبتنی بر کالا را با قیمت مشخصی از فروشنده اختیار بخرد. فروشنده هم متعهد میشود که در صورت تمایل خریدار، همان کالا یا اوراق بهادار را با همان شرایط به او بفروشد.
در قرارداد اختیار فروش، عکس همینها اتفاق میافتد. در این قرارداد، خریدار اختیار با پرداخت مبلغی حق خریداری کالا یا اوراق مورد نظر را در زمان مشخص و قیمت معینی به دست میآورد. فروشنده اختیار هم در ازای دریافت مبلغ مشخصی متعهد میشود که در صورت تمایل خریدار در زمان سررسید، کالا یا اوراق معین را با قیمت مشخصشده به او بفروشد.
قراردادهای اختیار معامله یکی از انواع قرارداد و اصطلاحات بورس کالا هستند که در آن خریدار قرارداد با پرداخت مبلغی، حق خرید یک دارایی را در قیمت مشخصی در آینده به دست میآورد.
قرارداد سلف موازی، شکل پیشرفتهای از قراردادهای سلف عادی است. قراردادهای سلف عادی بازار ثانویه ندارند اما این مشکل در سلف موازی حل شده است. در این نوع قرارداد، خریدار میتواند کالایی را که خریداری کرده، به شخص ثالث بفروشد. یعنی خریدار کالا میتواند پیش از موعد سررسید، آن میزان کالایی را که خریداری کرده است به شخص دیگری واگذار کند.
ضریب بتا از موارد فنیتر اصطلاحات بورس است. این ضریب، وابستگی بین یک سهم و بازار را نشان میدهد.
به طور دقیقتر، ضریب بتا به این صورت تعریف میشود: ضریب بتا ریسک سیستماتیک یک سرمایهگذاری یا مجموعهای از داراییهای مالی، نسبت به ریسک پرتفوی بازار است. در واقع ضریب بتا یک ضریب همبستگی است که نشانگر نوسان قیمتی سهم در مقایسه با بازار کلی فعال در آن میباشد.
با محاسبه ضریب بتا میتوان به این پرسش پاسخ داد که آیا تغییرات بازار بر روی سهام شرکت مورد نظر تاثیر میگذارد یا خیر؟ و اگر بلی، میزان و شدت این تاثیر چگونه است؟
ضریب بتا نسبت به عدد یک سنجیده میشود؛ به این معنا که ضریب بتای یک، بزرگتر از یک و کوچکتر از یک، سه حالت امکانپذیر هستند. این حالتها بهترتیب نشاندهنده همشدت بودن، شدیدتر بودن و ملایمتر بودن نرخ بازده شرکت مورد نظر، با بازده شاخص کل میباشند. ضریب بتای صفر هم نشاندهنده بیتفاوتی و استقلال تغییرات بازده شرکت مورد نظر، نسبت به بازده شاخص کل است.
سهم هایی که ضریب بتای بالا دارند ریسکیترند اما در عین حال، پتانسیل بالاتری برای بازدهی دارند و سهم های با بتای پایین، ریسک کمتر و بنابراین بازدهی کمتری هم خواهند داشت.
در فرمول بتا، بازدهی هر سهم و بازدهی بازار با هم سنجیده میشود. برای سنجش بازدهی سهم از نوسان روزانه قیمت استفاده میکنند و برای تعیین بازدهی بازار، درصد تغییر روزانه شاخص کل را به کار میبرند.
اهرم مالی، مفهوم بعدی از اصطلاحات بورس است. در علم مدیریت مالی، اهرم به معنای روشی برای تکثیر سود یا زیان است. به عبارت دقیقتر، اهرم به معنی قرض گرفتن پول با هدف چند برابر کردن سود حاصل از معامله است.
مثلاً فرض کنید 10 سکه دارید و با آن معاملهای انجام میدهید که باعث میشود به اندازه یک سکه سود کنید. حال موقعیت دیگری را تصور کنید. فرض کنید که این بار به یک کارگزار مراجعه کرده و 90 سکه از او قرض میگیرید. این بار 100 سکه دارید و اگر با این مقدار وارد همان معامله قبل شوید، این بار 110 سکه به دست میآورید. در این صورت میتوانید 90 سکهای را که قرض کرده بودید به کارگزار پس بدهید، 10 سکه اولیه خودتان را هم بردارید و در نهایت، همچنان 10 سکه سود خالص در دست خواهید داشت. با این روش، در معامله خود از اهرم مالی استفاده کردهاید.
همیشه گفته میشود که اهرم یک شمشیر دولبه است؛ یعنی همانطور که میتواند سود شما را از انجام یک معامله چند برابر کند، در صورت شکست در معامله، زیان شما را هم چند برابر خواهد کرد. بنابراین با این که اهرم از کارآمدترین امکانات برای معامله و سرمایهگذاری در بازارهای مالی است، در استفاده از آن باید به اندازه کافی احتیاط کرد.
اهرم مالی از امکانات معامله در بازارهای مالی است که میتوان سود یا زیان حاصل از معامله را چند برابر کند.
روشهای معمول کسب اهرم، شامل قرض گرفتن پول، خریداری دارایی ثابت و استفاده از ابزار مشتقه است.
یک شرکت تجاری به اشکال مختلف (مثلاً در قالب فروش سهام)، برای موجودیاش اهرم میسازد. شرکتهایی که نسبت بدهی به دارایی آنها عدد بزرگتری است، نسبت بدهی بزرگتری دارند و اصطلاحاً اهرمیتر هستند. از دیدگاه سرمایهگذاران هر چه یک شرکت اهرمیتر باشد، ریسک بیشتری برای سرمایهگذاری دارد.
اگر قصد سرمایهگذاری در یک صندوق سرمایهگذاری مشترک را داشته باشید، با این مفهوم از اصطلاحات بورس روبهرو خواهید شد. ارزش خالص داراییها از مهمترین مفاهیم بورس و سرمایهگذاری است.
ارزش خالص داراییها یا NAV یک شرکت سرمایهگذاری با ویژگیهای یک صندوق سرمایهگذاری مشترک (Unit Trust)، برابر با میزان کل داراییها منهای بدهیهای آن است. در ارزشیابی شرکتها، NAV را از طریق تفاوت ارزش دفتری داراییها و بدهیها محاسبه میکنند و در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، NAV را از طریق کسر بدهی صندوق از ارزش روز کل پرتفوی به دست میآورند.
تحلیلگران مالی اغلب به محاسبه نوع دوم NAV توجه میکنند؛ زیرا از این طریق سهام شرکت مربوطه قیمتگذاری میشود.
به عنوان مثال اگر ارزش بازار سرمایهگذاریها و سایر داراییهای یک شرکت سرمایهگذاری برابر با 2000 میلیارد ریال و بدهیهای آن 1200 میلیارد ریال باشد، در این تاریخ، NAV این شرکت سرمایهگذاری 800 میلیارد ریال خواهد بود.
چون داراییها و بدهیهای یک شرکت سرمایهگذاری به طور روزانه تغییر میکند، NAV آن نیز باید به صورت روزانه محاسبه مجدد شود. به همین دلیل، عموماً صندوقهای سرمایهگذاری مشترک (شرکت سرمایهگذاری با سرمایه متغیر) و «یونیت تراستها»، دستکم یک بار در روز و پس از پایان معاملات بورس، NAV خود را محاسبه و گزارش میکنند.
این شرکتهای سرمایهگذاری NAV هر سهم خود را از طریق تقسیم NAV به تعداد سهام جاری خود محاسبه میکنند. بهعنوان نمونه اگر در مثال بالا تعداد سهام جاری شرکت 400 میلیون سهم باشد، NAV هر سهم 2000 ریال محاسبه خواهد شد.
مشخص است که NAV هر سهم هم باید به طور روزانه محاسبه شود. باید توجه داشت که تعداد سهام جاری چنین شرکتهایی هم به صورت روزانه تغییر میکند؛ چون سهام شرکتهای سرمایهگذاری با ویژگی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک یا یونیتتراست، در هر زمان قابل بازخرید است.
با مراجعه به سایت صندوقی که قصد خرید یا فروش واحدهای آن را دارید، میتوانید اطلاعات مربوط به NAV را مشاهده کنید. NAV از بنیادیترین مفاهیم بورس و اصطلاحات بورسی در حوزه صندوقهای سرمایهگذاری مشترک است.
مفهوم بیستوهفتم اصطلاحات بورس، حاشیه سود یا مارجین (margin) است که یکی از نسبتهای مالی مهم محسوب میشود.
به نسبت سود پس از کسر مالیات به فروش خالص حاشیه سود گفته میشود. به زبان ساده، شرکت به ازای هر فروش به اندازه حاشیه سود، سود دریافت میکند. حاشیه سود را میتوان براساس اطلاعات درجشده در صورت سود و زیان شرکت محاسبه کرد.
در میان اصطلاحات بورسی گفتهشده، حاشیه سود یکی از شاخصهای مهم برای افرادی است که با دیدگاه بلندمدت یا اصطلاحاً سهامداری به فعالیت در بازار سرمایه میپردازند. وارن بافت معتقد است شرکتهایی که چندین سال متوالی حاشیه سود بالای 20 درصد را ایجاد میکنند، از یک یا چند مزیت رقابتی ماندگار برخوردارند و سهام آنها ارزش خریداری و نگهداری در بلندمدت را دارد. بنابراین با آگاهی از این مفاهیم بورس و در نظر گرفتن حاشیه سود برای گزینههای سرمایهگذاری، میتوانید انتخابهای بهتری داشته باشید.
تداوم شرکت در کسب حاشیه سود بالا، از مهمترین معیارها برای سرمایهگذاری بلندمدت است.
منظور از سهام شناور آزاد، مقدار سهمی است که انتظار میرود در آینده نزدیک، قابل معامله باشد. یعنی در مالکیت دارندگانی است که آمادهاند در صورت وجود پیشنهاد قیمت مناسب از سوی خریداران، آن را برای فروش ارائه کنند.
به بیان دیگر سهام شناور آزاد همان نسبتی از سهام یک شرکت است که در بازار قابل معامله است و در فرآیند معاملات بین سهامداران مختلف جابهجا میشود.
در میان مفاهیم و اصطلاحات بورس، سهام شناور آزاد از معیارهای مهم برای انتخاب و خرید سهام است.
در واقع عرضه و تقاضای این بخش از سهام است که قیمت سهام شرکت را تعیین میکند و قابلیت نقدشوندگی سهام را نشان میدهد و بخش بلوکهشده به دلیل عدم حضور در فرآیند عرضه و تقاضای روزانه، در نوسان و تعیین قیمت سهام تاثیری ندارد.
معمولاً سهام شناور آزاد شرکتها برای همیشه ثابت نمیماند، بلکه در بازههای زمانی خاص، سهامدار عمده یک شرکت با خرید یا فروش سهام، درصد سهام شناور شرکت را کاهش یا افزایش میدهد.
برای سرمایهگذاران خیلی مهم است میزان سهام شناور آزاد یک شرکت پذیرفتهشده در بورس را بدانند؛ زیرا یک شاخص مهم در تعیین نقدشوندگی سهام آن شرکت است. بنابراین سهام شناور آزاد از اصطلاحات بورسی پراهمیت است.
سهامی که نقدشوندگی بالایی داشته باشد، میتواند با هزینه کمتر (منظور در محدودهنوسان کوچکتر) دادوستد شود. در حالی که پایین بودن سهام شناور آزاد علامتی از کم بودن میزان نقدشوندگی است که هم بر خریداران و هم بر فروشندگان اثر میگذارد.
درصد سهام شناور آزاد شرکتها را میتوانید در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران (tsetmc.com) مشاهده کنید. برای آشنایی بیشتر با برخی از اصطلاحات بورس میتوان به این سایت مراجعه کرد. در این سایت میتوانید بسیاری از این مفاهیم را درباره سهام شرکتها ببینید تا اصطلاحات بورس را بهتر درک کنید. با مقایسه بعضی از این اصطلاحات بورس میان سهام شرکتهای مختلف، تجربه عملی شما در استفاده از این مفاهیم افزایش مییابد.
مفهوم بعدی از اصطلاحات بورس که به آن میپردازیم، اوراق اجاره است. اوراق اجاره اوراق بهاداری است که دارنده آن به صورت مشاع، مالک بخشی از دارایی است که منافع آن بر اساس قرارداد اجاره به مصرفکننده یا بانی واگذار شده است. به بیان سادهتر، در اوراق اجاره حق استفاده از منافع دارایی یا مجموعهای از داراییها، در برابر اجاره بها از مالک به شخص دیگری منتقل میشود.
میتوان اوراق اجاره را با توجه به هدف انتشار به سه دسته اوراق اجاره تامین دارایی، اوراق اجاره تامین نقدینگی و اوراق اجاره رهنی تقسیم کرد.
اوراق اجاره از جالبترین ابداعات و اصطلاحات بورس است. این اوراق را می توان یک ابزار سرمایهگذاری جدید و اسلامی دانست که مانند اوراق مشارکت، بازدهی مشخص و مطمئنی را نصیب سرمایه گذاران می کند؛ بنابراین ریسک این اوراق در مقایسه با سهام، بسیار کمتر است.
افرادی که پول اضافی دارند، میتوانند با خرید اوراق اجاره که در بورس معامله میشود، در فواصل زمانی مشخص (مثلاً سه ماهه)، سود معینی را دریافت کنند و هر زمان که به پول خود نیاز داشتند هم میتوانند این اوراق را از طریق بورس، به سایر متقاضیان بفروشند.
سود حاصل از سرمایهگذاری در اوراق اجاره، در واقع همان مبالغ اجارهبهایی است که خریداران اوراق، در طول دوره اجاره دریافت میکنند.
این مبلغ، معمولاً حداقل معادل سود اوراق مشارکت و حتی در بعضی مواقع مقداری بیشتر تعیین میشود تا اوراق اجاره، جذابیت لازم را برای سرمایهگذاران داشته باشند. همچنین سود حاصل از اوراق اجاره، مانند سود حاصل از اوراق مشارکت، از پرداخت مالیات معاف است.
اوراق قرضه از مهمترین اصطلاحات بورس و از پرکاربردترین انواع اوراق برای سرمایهگذاری است. در ادامه، این ابزار سرمایهگذاری را به طور خلاصه معرفی میکنیم.
اوراق قرضه اسنادی است که به موجب آن شرکت انتشاردهنده متعهد میشود که مبالغ مشخصی (بهره سالانه) را در زمانهایی خاص به دارنده آن پرداخت کند و در زمان مشخص (سررسید) اصل مبلغ را باز پرداخت کند. خریدار اوراق قرضه حق دریافت اصل پول خود و بهره آن را دارد ولی هیچگونه مالکیتی در شرکت ندارد. اوراق قرضه در دسته ابزار بدهی قرار میگیرد و در مقابل سهام به عنوان ابزار حق مالی به شمار میرود.
انتشار اوراق قرضه یکی از رایجترین راههای تامین مالی دولتها و شرکتهاست.
اوراق قرضه جزو اوراق بهادار است و صادرکننده آن، با انتشار این اوراق به خریدار بدهکار میشود. اوراق قرضه دارای سررسید هستند و مبلغ آن در زمان سررسید، توسط ناشر اوراق پرداخت میشود. این اوراق دارای کوپن بهره هستند و بهره آنها در فواصل زمانی معینی توسط بانک که نمایندگی صدور اوراق را دارد، پرداخت میشود.
از نظر سررسید، اوراق قرضه به سه دسته کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. سررسید اوراق کوتاهمدت بین یک تا پنج سال، سررسید اوراق میانمدت بین پنج تا ده سال و سررسید اوراق بلندمدت معمولاً بیش از ده سال است.
انتشار اوراق قرضه با هدف استقراض و تامین مالی انجام میگیرد. شرکتها برای تامین منابع مالی خود اوراق قرضه منتشر میکنند و آن را به سرمایهگذاران میفروشند.
سرمایهگذاران هم در فواصل زمانی معین سود اوراق خود را دریافت میکنند و در نهایت، در زمان سررسید با تحویل اوراق قرضه، اصل پول خود را از ناشر اوراق پس میگیرند. دولتها هم برای تامین منابع مالی خود اوراق قرضه منتشر میکنند که البته به دلیل اقتدار سیاسی و اقتصادی دولت، ریسک سرمایهگذاری در اوراق قرضه دولتی صفر در نظر گرفته میشود.
در اوراق مشارکت که برای تامین منابع مالی طرحهای عمرانی و مانند آن مورد توجه است، دولتها گوشهچشمی هم به کنترل تورم و وضعیت اقتصادی کشور دارند.
اوراق قرضه از اصطلاحات بورسی بسیار مهم است و بازار این اوراق در جهان، اطلاعات خوبی درباره چشمانداز اقتصادی به تحلیلگران، سرمایهگذاران و فعالان بازار میدهد. بنابراین با درک عمیق این اصطلاحات بورس، میتوان در مسیر پیشبینی جهتگیریهای بازار پیشرفت زیادی کرد.
اوراق مشارکت یکی دیگر از انواع اوراق است که به عنوان یکی از اصطلاحات بورس به آن میپردازیم.
اوراق مشارکت، اوراق بهادار با نام یا بینامی است که به موجب قانون یا مجوز بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به قیمت اسمی مشخص و برای مدت معین منتشر میشود.
یکی از دلایل انتشار اوراق مشارکت برای تامین بخشی از منابع مالی مورد نیاز برای اجرای طرحهای عمرانی- انتفاعی دولت است که در قوانین بودجه سالانه کشور آورده میشوند. کاربرد دیگر انتشار اوراق مشارکت، تامین منابع مالی لازم برای تهیه مواد اولیه مورد نیاز واحدهای تولیدی است.
این اوراق توسط دولت، شرکتهای دولتی، شهرداریها، موسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی، موسسات عامالمنفعه و شرکتهای وابسته به این دستگاهها، شرکتهای سهامی عام و خاص و شرکتهای تعاونی تولید منتشر میشود و از طریق عرضه عمومی، به سرمایهگذارانی که قصد مشارکت در اجرای طرحهای یادشده را دارند واگذار میگردد.
اوراق مشارکت دارای دو نوع بورسی و غیربورسی است:
اوراق مشارکت دارای سود ثابت علیالحساب است؛ بنابراین معمولاً به عنوان ابزاری برای کاهش ریسک سبد سهام در بازارهای ریسکی در نظر گرفته میشود و سرمایهگذاران با توجه به ریسکپذیری و شرایط حاکم بر بازار، بخشی از سرمایه خود را به خرید اوراق مشارکت اختصاص میدهند.
با توجه به ثابت بودن سود اوراق مشارکت، این اوراق برخلاف سهام ریسکی موجود در بازار که نیازمند تحلیل های فاندامنتال و تکنیکال هستند، به تحلیل خاصی نیاز ندارد.
با سرمایهگذاری در اوراق مشارکت، میتوان ریسک را تا حد زیادی کاهش داد و سود تضمینشده مناسبی دریافت کرد.
بنابراین با اطلاع از مفهوم و کاربرد بعضی اصطلاحات بورس مانند صندوقهای سرمایهگذاری و انواع اوراق، میتوانید از آنها در موقعیت درست استفاده کنید و با این کار، ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهید.
برای خرید اوراق مشارکت، بهتر است به نکات زیر توجه شود:
برای خرید و فروش اوراق مشارکت خارج از بورس، سرمایهگذار باید با مدارک شناسایی (شناسنامه و کارت ملی) به یکی از شعب بانکهای عامل مراجعه کرده و اوراق مورد نظر را بفروشد یا آن یا خریداری کند.
در مورد معامله اوراق مشارکت بورسی، هر فردی که دارای کد معاملاتی آنلاین باشد، میتواند از طریق سامانه معاملاتی آنلاین یا ثبت سفارش اینترنتی اقدام به خرید نماد اوراق مشارکت کند. این اوراق بسته به بازاری که در آن منتشر میشوند، ممکن است در سامانه آنلاین قابلیت معامله داشته باشند.
اطلاع از این مفاهیم بورس، یعنی اصطلاحات بورسی مانند اوراق اجاره، قرضه و مشارکت، باعث میشود که از سایر فعالان بازار یک قدم جلوتر باشید و انتخابهای بیشتری برای سرمایهگذاری داشته باشید. در این صورت میتوانید بیشترین استفاده را از فرصتهای موجود داشته باشید.
مفهوم بعدی اصطلاحات بورس، نظریه مدرن سبد سهام است. این نظریه به عنوان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین تئوریهای اقتصادی بر مبنای اصول مالی و سرمایهگذاری، توسط مارکوویتز (Markowitz) در سال 1952 با عنوان انتخاب سبد سهام معرفی شد.
این نظریه میگوید که برای انتخاب از میان گزینههای مختلف برای سرمایهگذاری، تنها توجه به ریسک و بازده یک سهم کافی نیست و اگر سرمایهگذاری در تعداد زیادی سهام صورت گیرد، میتوان از توزیع دارایی در سهام مختلف برای کاهش ریسک و افزایش بازده بهره برد.
مبنای روش MPT بر پایه این استدلال استوار است که احتمال خطر از دست دادن سرمایه یا سود یک نوع سهام در بازار بسیار بیشتر از مجموعه یا ترکیب سهام است. بنابراین قاعدتاً سرمایهگذار حرفهای نباید تمام سرمایه خود را تنها در یک دارایی سرمایهگذاری کند ( و منطق اقتصادی هم این را تایید میکند ).
بلکه باید آن را در مجموعهای از سهام یا داراییهای مختلف سرمایهگذاری کند که این مجموعه به پرتفوی معروف است . پرتفوی یا سبد سهام متشکل از سهام شرکتهای متعدد است و در شرایط عادی، احتمال کاهش بازده همه داراییها تا حدودی به صفر نزدیک است.
برای اکثر سرمایهگذاران، ریسک خرید تک سهم، کسب بازدهی کمتر از انتظار است یا به عبارت دیگر، انحراف از بازدهی میانگین است (هر سهمی به نوبه خود دارای انحراف معیاری از میانگین است که در این تئوری به آن ریسک اطلاق میشود).
در حقیقت ریسک خرید سبد سهام با توزیع مناسب بسیار کمتر از ریسک خرید تک سهم است؛ به این دلیل که ریسک سهام مختلف، مستقل از یکدیگر است.
طبق نظریه مدرن سبد سهام، با توزیع مناسب سرمایه بین سهام مختلف میتوان ریسک سرمایهگذاری را کاهش داد.
به عنوان مثال، فرض کنید سبد سهامی از دو سهم مختلف داریم که یکی در حالت افزایش نرخ بهره بانکی و دیگری در حالت کاهش نرخ بهره سود میدهد.
در این صورت، اگر نرخ بهره کاهش یابد، کاهش ارزش یک سهم با رشد دیگری جبران میشود و بالعکس. در واقع مارکوویتز نشان داد که سرمایهگذاری تنها انتخاب سهام نیست، بلکه انتخاب ترکیب مناسبی از سهام است.
در روش MPT مجموعه تلاشها معطوف به این است که بازده پرتفوی فرد سرمایهگذار به بازده بازار نزدیک شود و در وضعیت مطلوب، بازدهی بیشتر از آن به دست آورد.
در این حالت، پرتفوی کل بازار یک شاخص ارزیابی است که ریسک آن هم با شاخص بتا (Beta) محاسبه میشود . این تحلیل از مهمترین مفاهیم بورس است؛ زیرا کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و تجزیه و تحلیل بازار
فروش استقراضی یکی از جذابترین اصطلاحات بورس و فرصتهای بازار برای سرمایهگذاران است. اگر امکان استفاده از این نوع معامله فراهم نبود، بسیاری از فرصتهای بازارهای مالی از دست میرفت و نقدشوندگی بازار بهشدت محدود میشد. بنابراین فروش استقراضی هم در میان اصطلاحات بورس، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
در پوزیشن شورت، ما در واقع اقدام به فروش دارایی یا اوراق بهاداری میکنیم که خود مالک آن نیستیم. در این نوع معامله، دارایی مورد نظر از طرف سومی که معمولاً یک کارگزار است، قرض گرفته میشود. سپس دارایی فروخته میشود و در آینده، مشابه آن خریداری شده و دوباره به کارگزار پس داده میشود.
دلیل استفاده از معاملات فروش استقراضی این است که از کاهش قیمت آن دارایی پس از فروش و تا قبل از خرید مجدد آن سود کنیم؛ زیرا پس از کاهش قیمت، باید بهای کمتری را هنگام خرید مجدد آن دارایی بپردازیم. همچنین در صورتی که قیمت افزایش یابد، فروشنده استقراضی دچار زیان میشود؛ چرا که مجبور است آن دارایی را در قیمتی بالاتر از آنچه که فروخته است خریداری کند.
فرض کنید دوست شما مدتی قبل 100 سکه طلا خریده است. شما، که البته خودتان سکهای ندارید، طبق تحلیلی که انجام دادهاید پیشبینی میکنید که قیمت سکه که امروز در بازار 1 میلیون تومان است، تا ده روز بعد تا 900 هزار تومان افت خواهد کرد. به دوستتان میگویید که 100 سکهاش را به شما قرض دهد. سپس سکهها را قرض گرفته و در بازار به قیمت 1 میلیون تومان میفروشید.
قیمت سکه طبق پیشبینی شما شروع به افت میکند و 10 روز بعد به 900 هزار تومان که هدف شما بود میرسد. شما به بازار میروید و با همان پول، 100 سکه میخرید و آن را به دوستتان پس میدهید.
دوستتان نه سود کرده است و نه ضرر؛ چرا که همان 100 سکه خود را پس گرفته است. اما شما چطور؟
شما 100 سکه را 10 روز پیش با قیمت 1 میلیون تومان (در مجموع 100 میلیون تومان) فروختید و امروز که قیمت سکه افت کرده است، 100 سکه را با قیمت 900 هزار تومان (جمعاً به مبلغ 90 میلیون تومان) خریده و پس دادهاید.
بنابراین شما با استفاده از روش فروش استقراضی، 10 میلیون تومان سود کردید. بدیهی است که اگر تحلیل شما درست از آب در نمیآمد و پس از ده روز قیمت سکه به جای کاهش، افزایش می یافت شما متضرر میشدید.
فروش استقراضی در آن دسته از بازارهای مالی رایج است که اصطلاحاً دوطرفه هستند. بازار دوطرفه، از دیگر اصطلاحات بورس است. در بازارهای دوطرفه، سرمایهگذاران میتوانند علاوه بر افزایش قیمتها، از کاهش قیمت ها هم سود کسب کنند. بازار آتی صندوق طلای لوتوس در ایران، نمونهای از بازارهای دوطرفه است. بازار سهام ایران در حال حاضر یکطرفه است و امکان فروش استقراضی در آن وجود ندارد.
فروش استقراضی از امکانات معامله در بازارهای دوطرفه است. در ایران، بازار آتی صندوق طلای لوتوس از این نوع است.
این اصطلاحات بورس، یعنی حد سود و حد ضرر، از آن دسته مواردی هستند که معاملهگران بازار، هر روز و در هر معامله با آن مواجهاند.
معاملهگرانی که با دیدگاه کوتاهمدت و بعضاً میانمدت در بازارهای مالی فعالیت میکنند، برای تعیین زمان خروج از معاملات، عمدتاً از حد سود و حد ضرر استفاده میکنند.
این افراد که عموماً بر اساس تحلیل تکنیکال به خرید و فروش در بازارهای مالی مختلف مانند سهام، ارز و..… میپردازند، اغلب برای میزان سود و زیان خود محدودههایی را تعیین میکنند.
ابتدا این اصطلاحات بورس را به طور ساده تعریف میکنیم:
فرض کنید شخصی سهامی را در قیمت 200 تومان خریده است. او بر اساس نتایج تحلیلی که بر روی این سهم انجام داده (که عموماً از جنس تحلیل تکنیکال است)، تصمیم میگیرد با رسیدن قیمت به اولین سقف قیمتی مورد انتظار (برای مثال 230 تومان) سهام خود را بفروشد.
همچنین در صورتی که قیمت سهام به 170 تومان کاهش یابد هم او سهام خود را خواهد فروخت. در این صورت، حد سود این فرد برابر با 230 تومان و حد ضرر او 180 تومان است.
حد سود و حد ضرر از اجزای مهم یک سیستم معاملاتی به شمار میروند. برای درست تعیین کردن حد سود و حد ضرر، آشنایی کافی با بازار و دانش تحلیل تکنیکال نیاز است. بنابراین این دو مفهوم از مهمترین اصطلاحات بورس هستند.
اکثر معاملهگران حرفهای در معاملات خود از حد سود و حد زیان استفاده میکنند تا جلوی از بین رفتن سرمایه خود را بگیرند و سودهای خود را بهتر مدیریت کنند. هر چند برخی از معاملهگران که با دیدگاه سهامداری و بلندمدت اقدام به خرید سهام می کنند، اعتقادی به تعیین این حدود ندارند.
همانطور که بالاتر و در قسمت ترازنامه از اصطلاحات بورس گفته شد، حقوق صاحبان سهام یا سرمایه شرکت، برابر با داراییها منهای بدهیهای آن است. یعنی در واقع با کسر بدهیها از کل داراییهای شرکت، داراییهای خالص باقی میماند که به طور کامل جزو منافع سهامداران و صاحبان اصلی شرکت است و تحت مالکیت آنهاست.
در موسسات تجاری، حقوق صاحبان سهام منافع صاحبان اصلی شرکت را نشان میدهد. در حسابداری، حقوق صاحبان سهام، اهدافی مثل تعیین سرمایه قانونی و ثبتشده، تعیین منابع سرمایه شرکت و تعیین سود سهامی که میتواند بین صاحبان سهام توزیع شود را دنبال میکند.
با کسر بدهیها از داراییها، حقوق صاحبان سهام به دست میآید که نشاندهنده منافع صاحبان اصلی شرکت است.
در یک شرکت سهامی، حقوق صاحبان سهام شامل بعضی از اصطلاحات بورس و حسابداری از جمله سود و زیان انباشته، سهام سرمایه، کسر سهام و اندوختههای شرکت است.
سهام خزانه از دیگر اصطلاحات بورس است. سهام خزانه سهام عادی یا ممتاز یک شرکت سهامی است که مجدداً توسط همان شرکت خریداری شده است. به عبارت دیگر، شرکت سهام صادرشده خود را مجدداً در بورس خریداری میکند.
طبق استانداردهای حسابداری، سهام خزانه یک دارایی محسوب نشده و سود حاصل از خرید و فروش آن میان سهامداران توزیع نمیشود. همچنین سهام خزانه از حقوقی مانند حق رای، سود سهام و حق تقدم خرید سهام برخوردار نیست.
بورس انرژی جزو مهمترین اصطلاحات بورس و از اصلیترین بازارهای بورس جهان است.
یکی از بهترین و شفافترین مکانیزمهای قیمتگذاری محصولات عرضه آنها در بورس است. به همین دلیل، در دهه 80 فعالیتهایی در راستای شکلگیری بورس نفت و بورس برق در کشور آغاز شد. در ادامه قرار بر آن شد که بازاری منسجم ایجاد شود که انواع حاملهای انرژی را در برگیرد.
در سال 1390، شورای عالی بورس و اوراق بهادار به راهاندازی بورس انرژی رای داد. بر این اساس، بورس انرژی به عنوان چهارمین بورس کشور با هدف عرضه محصولات نفتی و مشتقات آن، برق، گاز طبیعی، زغالسنگ ، حق آلودگی و سایر حاملهای انرژی شکل گرفت.
بازارهای فیزیکی، مشتقه و فرعی، سه بازار بورس انرژی هستند. بازار فیزیکی شامل سه تابلوی برق، نفت، گاز و تابلوی سایر حاملهای انرژی و بازار مشتقه شامل سه تابلوی قرارداد سلف موازی استاندارد، قرارداد آتی و قرارداد اختیار معامله است.
خریداران و فروشندگان بورس انرژی موظفاند که قبل از انجام معاملات در بورس، از شرکتهای کارگزاری کد معاملاتی دریافت کنند.
سهام ممتاز یا ترکیبی، نوعی از سهام است که دارندگان آن ادعای معین و محدودی نسبت به داراییهای شرکت دارند. همچنین مالکان سهام ممتاز، مانند اوراق قرضه سود ثابتی دریافت میکنند. از همین رو به آن سهام ترکیبی هم گفته میشود؛ چرا که همزمان دارای ویژگیهای دو مورد از مفاهیم بورس، یعنی سهام عادی و اوراق قرضه است.
این نوع سهام مانند سهام عادی فاقد زمان سررسید و هزینه مالیاتی است و از آنجا که سود ثابتی دارد، جزو اوراق بهادار با درآمد ثابت محسوب میشود.
زمانی که هزینه سهام عادی بالاتر باشد، شرکت سهام ممتاز منتشر میکند. در زمان تقسیم سود، دارندگان این نوع سهام از اولویت برخوردارند؛ به همین دلیل به آن «سهام ممتاز» گفته میشود. سهام ممتاز با پذیرهنویسی خصوصی وارد بازار میشود و سپس در بورس و بازار خارج از بورس قابل معامله خواهد بود.
در زمان انحلال یا ورشکستگی شرکت و زمانی که کل داراییهای شرکت به فروش رسید، ابتدا حقوق این سهامداران به طور کامل پرداخت میشود و سپس از باقیمانده مبلغ داراییهای فروختهشده، حقوق سهامداران عادی پرداخت میشود.
سهام ممتاز به عنوان یکی از اصطلاحات بورس، دارای ویژگیهایی است که بعضی با سهام عادی مشترکاند و بعضی تفاوت دارند. ویژگیهای سهام ممتاز عبارتاند از:
صاحبان سهام ممتاز دارای نوعی مالکیت بر سهام شرکت هستند اما در مجامع عمومی حق رای ندارند.
کارگزار ناظر از اصطلاحات بورسی است که موقع کار با سامانههای معاملاتی با آن مواجه میشوید.
با راهاندازی سامانه جدید معاملات، دارایی سهامداران در هر یک از نمادهای معاملاتی زیر نظر یک کارگزار قرار گرفت که به آن کارگزار ناظر گفته میشود. پس از اعمال این تغییر، سهامداران دارایی سهام خود را در هر نماد معاملاتی صرفاً از طریق کارگزاری ناظر خود در آن نماد معاملاتی میتوانند به فروش برسانند. هر چند سهامداران میتوانند برای خریداری سهام به هر یک از کارگزاران مراجعه کنند.
ممکن است دارایی سهامدار در یک نماد معاملاتی زیر نظر یک کارگزار ناظر و در نماد معاملاتی دیگر زیر نظر کارگزار ناظر دیگری باشد. در زمان راهاندازی سامانه معاملاتی جدید، کارگزار ناظر بر اساس سوابق فعالیت سهامدار با کارگزاران مختلف در بورس اوراق بهادار تعیین شد.
سهامداران می توانند جهت تغییر کارگزار ناظر خود در یک یا چند سهم به یکی روشهای زیر اقدام نمایند:
بنابراین کارگزار ناظر جزو مفاهیم عملیاتی و قانونی اصطلاحات بورس است و از نظر فنی و معاملاتی اهمیتی ندارد.
ارزش دفتری سهام چهلمین مفهومی است که به آن میپردازیم. این مفهوم هم مانند بعضی موارد دیگر، به جز اصطلاحات بورس، جزو اصطلاحات مهم حسابداری و مالی به شمار میرود.
برای هر دارایی شرکت سهامی در ترازنامه شرکت، عددی به عنوان ارزش آن دارایی ثبت شده است و این عدد، همان ارزش دفتری دارایی است.
اساس تعیین ارزش دفتری سهام یک شرکت، ارزش دفتری داراییهای آن شرکت پس از کسر بدهیهایش است. به بیان دیگر، بدهیهای شرکت را از داراییهای آن کم میکنیم تا میزان خالص دارایی را به دست آوریم. سپس تعداد سهام ممتاز را از این عدد کسر نموده و بر تعداد سهام عادی منتشر شده از سوی شرکت تقسیم میکنیم.
ارزش دفتری سهم = تعداد سهام منتشر شده ÷ (تعداد سهام ممتاز – خالص داراییها)
خالص داراییها = بدهیها – داراییها
معمولاً در زمان تاسیس شرکت سهامی، ارزش اسمی و ارزش دفتری سهام آن با هم برابرند، به جز در مواردی که سهام به کسر یا به صرف فروخته شود. تفاوتی که بین ارزش اسمی و ارزش دفتری ایجاد میشود با گذشت زمان اتفاق میافتد و تحت تاثیر عملکرد شرکت، عواملی مانند سود انباشته، اندوخته و… است.
ارزش دفتری سهم بر اساس ارزش داراییهای ثبتی در ترازنامه محاسبه میشود اما ارزش بازاری سهم، بر اساس ارزیابی سرمایهگذاران (خریداران و فروشندگان) از نحوه عملیات و ارزش عرفی داراییهای شرکت، چشمانداز شرکت در آینده، وضعیت صنعتی که شرکت در آن فعال است و عوامل مختلف دیگر تعیین میشود. در نتیجه، معمولاً ارزش دفتری سهام با ارزش بازار آن یکسان نیست.
ارزش دفتری سهم، برخلاف ارزش بازاری، بر اساس داراییهای ثبتشده در ترازنامه محاسبه میشود و ارتباطی با میزان عرضه و تقاضای سهم در بازار ندارد.
با توجه به استهلاک سالانه داراییها، ارزش دفتری هم هر سال کاهش مییابد.
چنانچه شرکت منحل یا ورشکسته شود، آنچه پس از از تسویه به سهامداران خواهد رسید، ارزش دفتری بهروزرسانیشده سهام است.
اگر قصد دارید که با روش تحلیل بنیادی در بازار سهام فعالیت کنید، از یادگیری عمیق اینگونه اصطلاحات بورس، مانند ارزش دفتری سهام، ارزش بازاری، استهلاک، ترازنامه، سود انباشته و… غافل نشوید.
اوراق بهادار اسلامی یا صکوک، از اصطلاحات بورس ایران و دیگر کشورهای اسلامی است. از نظر زبانی، صکوک جمع کلمه صک و به معنی اسناد است. این کلمه در فارسی معادل چک در نظر گرفته میشود.
ابزارهای مالی اسلامی یا همان صکوک، اوراق بهاداری هستند که دارای ارزش مالی یکسان بوده و در بازارهای مالی قابل معاملهاند. این اوراق بر پایه قراردادهای مورد تایید اسلام طراحی شدهاند و دارندگان آن به صورت مشاع، مالک یک دارایی یا مجموعهای از داراییها و منافع حاصل از آنها هستند.
صکوک از ابزار نوینی محسوب میشود که در کشورهای اسلامی به جای اوراق قرضه به کار میرود. این اوراق مبتنی بر داراییهای با درآمد ثابت یا متغیر قابل معامله در بازار ثانویه هستند و بر پایه اصول شریعت ایجاد شدهاند. اوراق صکوک باید خود دارای ارزش باشند و نمیتوانند بر اساس فعالیتهای سفتهبازانه ایجاد شده و به کار بروند.
اوراق قرضالحسنه، وقفی، مرابحه، اجاره، استصناع، سلف، منفعت، مشارکت، مضاربه، مزارعه، مساقات و مشتقه، انواع اوراق بهادار مالی اسلامی یا صکوک هستند.
یکی از انواع رایج تامین مالی، اوراق قرضه است که در اصطلاحات بورسی آن را توضیح دادیم. اوراق قرضه به دلیل ربوی بودن، در کشورهای اسلامی از نظر شرعی دارای ممنوعیت هستند. به همین دلیل این مفاهیم بورس با عنوان اوراق صکوک شکل گرفتهاند که با مبانی فقهی و شرعی اسلام سازگاری داشته باشند.
صکوک ابزار جدیدی برای تامین مالی است که به عنوان جایگزین مناسبی برای اوراق قرضه در نظر گرفته شد. این اوراق نوعی دارایی مطمئن به شمار میرود که در دسته اوراق بهادار تضمینی و قابل معامله طبقهبندی میشود.
معاملات بورس اوراق بهادار تهران از طریق كارگزاران انجام میشود. این کارگزاران که در انجام معاملات نقش نماینده خریدار و فروشنده را ایفا میکنند، دارای مجوز کارگزاری از سازمان و عضو بورس هستند.
همه کارگزاران موظف به انجام وظایف خود در چارچوب قوانین و مقررات موجودند و سرمایهگذار میتواند برای معاملات اوراق بهادار، کارگزار خود را با توجه به معیارهایی از قبیل انجام به موقع سفارش، دادوستد سهام با مناسبترین قیمت و نحوه ارائه خدمات جانبی انتخاب کند.
پس از دریافت سفارشات خرید یا فروش، كارگزار سفارشهای دریافتشده را با رعایت نوبت وارد سامانه معاملات میكند.
اولویتبندی درخواستها در صف تقاضای خرید (فروش) سهام، ابتدا بر اساس قیمتهای پیشنهادی خرید (فروش) صورت میگیرد و از بالاترین (پایینترین) تا پایینترین (بالاترین) قیمت اولویتبندی میشوند. به عبارت دیگر، در صف تقاضای خرید (فروش) سهام، اولویت با سفارشهایی است که قیمت پیشنهادی بالاتری (پایینتری) دارند.
در صورتی که قیمتهای پیشنهادی خرید (فروش) در دو یا چند سفارش یکسان باشند، صف تقاضا (عرضه) بر اساس زمان ثبت سفارش خرید (فروش) در سامانه معاملات اولویتبندی میشود و سفارشی که زودتر از دیگر سفارشها وارد سامانه معاملات شده باشد، از اولویت برخوردار است و زودتر از بقیه پردازش میشود.
در سامانه معاملات سفارشات خرید از بالاترین قیمت به پایینترین و سفارشات فروش از پایینترین قیمت تا بالاترین مرتب میشوند.
در سامانه معاملات صف تقاضا یا سفارشهای خرید در برابر صف عرضه یا سفارشهای فروش قرار میگیرد و وقتی که قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش با هم برابر شوند، معامله به صورت خودکار توسط سیستم رایانهای انجام شده و سفارشها از صف عرضه و تقاضا حذف میشوند.
تسویه معاملات، سه روز پس از انجام معامله و توسط شركت سپردهگذاری مركزی صورت میگیرد.
کف حمایتی و سقف مقاومتی از مفاهیم تحلیل تکنیکال در اصطلاحات بورسی هستند.
کف حمایتی سطحی از قیمت است که انتظار میرود در آنجا قدرت نیروی تقاضا به اندازه ای باشد که از کاهش بیشتر قیمتها جلوگیری کند. به بیان ساده، حمایت جایی است که احتمالاً روند کاهش قیمت در آن متوقف میشود.
این سطح برای خریداران از جذابیت خاصی برخوردار است و با رسیدن قیمت به این سطح، با افزایش تقاضا روبهرو هستیم که این افزایش تقاضا موجب افزایش قیمتها میشود. در واقع در این سطوح، میزان تقاضا از عرضه بیشتر شده و بر آن غلبه میکند.
سقف مقاومتی سطحی از قیمت است که انتظار میرود در آنجا قدرت نیروی عرضه به اندازهای باشد که از افزایش بیشتر قیمتها جلوگیری کند. به بیان ساده، مقاومت جایی است که احتمالاً روند افزایش قیمت در آن متوقف میشود.
این سطح برای فروشندگان از جذابیت خاصی برخوردار است و با رسیدن قیمت به این سطح، معاملهگرانی که قصد شناسایی سود دارند، عموماً اقدام به عرضه شدید میکنند.
در واقع در این سطوح میزان عرضه از تقاضا بیشتر شده و همین مسئله باعث کاهش قیمت و چرخش موج صعودی میشود.
شناسایی این مفاهیم بورس، یعنی سطوح حمایتی و مقاومتی، یکی از مباحث مهم تحلیل تکنیکال است و بسیاری از معاملهگران کوتاهمدت، سیستم معاملاتی خود را بر این اساس (خرید در کف و فروش در سقف) طراحی میکنند.
پذیرهنویسی هم از رایجترین اصطلاحات بورسی است و بسیاری از افرادی که با خرید عرضه اولیه وارد بورس میشوند، با این مفهوم آشنایی دارند.
به فرایند خرید اوراق بهادار از ناشر یا نماینده او و پرداخت یا تعهد پرداخت وجه کامل آن طبق قرارداد، پذیرهنویسی گفته میشود.
پذیرهنویسی ممکن است به دو روش انجام شود: تعهد پذیرهنویسی و بهترین کوشش.
تعهد خرید سهام یا تعهد پذیرهنویسی فرایندی است که در آن بانکهای سرمایهگذاری یا موسسات تامین سرمایه که وظایفی چون پذیرهنویسی سهام جدید، ضمانت خرید سهام فروشنرفته و اجرای عرضه سهام یا دادن مشاوره در این زمینه را برعهده دارند، مبالغ مورد نیاز شرکتها در فرآیند انتشار سهام را به نمایندگی از طرف شرکت یا دولت، از سرمایهگذاران جمعآوری میکنند.
تعهد پذیرهنویسی را کارگزار پذیرهنویس یا معرف انجام میدهد. در این فرایند، کارگزار معرف پس از بررسی سهام شرکتهای متقاضی ورود به بازار بورس، سهام را توسط کارشناسان خود قیمتگذاری میکند و سپس ضمن معرفی شرکت برای عرضه اولیه، متعهد میشود که بقیه اوراق بهاداری که تا پایان دوره عرضه اولیه خریداری نشده است را خریداری کند.
کارگزار پذیرهنویس باید با ارائه وثیقه و شواهد دیگر به سازمان بورس، این اطمینان را ایجاد کرده باشد که میتواند به تعهدات پذیرهنویسی خود عمل کند.
مزیت روش تعهد پذیرهنویسی به روشهای رایج دیگر عرضه اولیه در بورس این است که میتواند باعث جلوگیری از رفتارهای سفتهبازانه در هفتههای آغازین عرضه سهام شرکتها در بورس شود و با پشتوانه کارشناسیهای انجامشده کمک میکند که سهام زودتر به قیمت واقعی خود در بازار برسد.
عرضه اولیه سهام از روش تعهد پذیرهنویسی، باعث جلوگیری از رفتارهای سفتهبازانه در هفتههای اولیه عرضه میشود.
با این کار درصدگیریهای رایج در بازار کمتر میشود و خطرپذیری سرمایهگذاری روی سهام شرکتهای تازهوارد به بورس کاهش مییابد.
روند عملی این کار به این صورت است که پس از آن که ناشر درخواست انتشار اوراق را از راه تعهد پذیرهنویسی به شرکت تامین سرمایه میدهد، مبلغی معادل ارزش کل اوراق مشارکت رهنی را از آن شرکت دریافت میکند و سپس شرکت تامین سرمایه اوراق را به قیمت دلخواه خود منتشر خواهد کرد.
در روش بهترین کوشش، شرکت تامین سرمایه پس از دریافت درخواست شرکت متقاضی، اوراق مشارکت رهنی را قیمتگذاری میکند و به فروش میرساند اما بر خلاف روش تعهد پذیرهنویسی، ممکن است بخشی از اوراق به فروش نرسد.
افزایش سرمایه یکی دیگر از اصطلاحات بورس است و آخرین مورد از اصطلاحات بورسی این مطلب، افزایش سرمایه به روش تجدید ارزیابی داراییهاست که یکی از رایجترین شیوههای افزایش سرمایه به شمار میرود.
زمانی که قدرت خرید پول کشورها کم شده و تورم در آنها افزایش مییابد، شاهد افزایش تغییرات در قیمت نسبی کالا و خدمات هستیم. این مسئله بهخصوص در زمان استفاده از سازوکار چند نرخی بودن ارز، سبب اختلاف شدید میان بهای تمامشده (ارزش تاریخی) داراییهای ثابت و سرمایهگذاریهای بلندمدت با ارزشهای جدید و جاری میشود.
ارزشهای جاری در حقیقت نمایانگر واقعیتهای اقتصادی هستند و این اختلاف ایجادشده سبب خواهد شد که اطلاعات موجود، برای گرفتن تصمیمات اقتصادی نارسا و غیرقابل توجیه شوند.
تجدید ارزیابی داراییها یکی از روشهایی است که این نقص و کاستی اطلاعات را تا اندازهای برطرف میکند. قیمتی که در تجدید ارزیابی برای ارزش ثبتشده یک دارایی تعیین میشود، مازاد تجدید ارزیابی نامیده میشود.
این مازاد محاسبهشده، به عنوان درآمد (عایدی) یا چیزی شبیه آن محسوب نمیشود؛ زیرا این روش (تجدید ارزیابی) فقط منتسب کردن ارزشهای جدید به داراییهای موجود است و مبنی بر ایجاد درآمد یا عایدی نیست.
در این روش، افزایش ارزش دفتری یک دارایی ثابت مشهود که به عنوان یک درآمد غیرعملیاتی تحققنیافته از محل تجدید ارزیابی در نظر گرفته میشود، به صورت مستقیم و با نام «مازاد تجدید ارزیابی» به ثبت میرسد. این «مازاد تجدید ارزیابی» به عنوان بخشی از حقوق صاحبان سرمایه در ترازنامه آمده و در صورت سود و زیان هم ذکر میشود.
اهمیت یادگیری مفاهیم بورس در چیست؟
با اطلاع از اصطلاحات بورس و مفاهیم اصلی بازار، پایه لازم برای شروع معامله، کسب تجربه و یادگیری موارد پیشرفتهتر را به دست خواهید آورد. در این صورت میتوانید مطمئن باشید که به دلیل ناآگاهی از اصول اولیه بازار، پسانداز و سرمایه خود را از دست نمیدهید و حتی ممکن است بتوانید با کشف فرصتهای مناسب، سود چشمگیری کسب کنید.
اصطلاحات بورسی تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چیست؟
تحلیل تکنیکال رویکردی برای پیشبینی وضعیت آتی بازارهای مالی مبتنی بر مطالعه وضعیت گذشته بازار است. در این رویکرد تحلیلی، ابزار و اصطلاحات مختلفی وجود دارد که از میان آنها میتوان به کف حمایتی و سقف مقاومتی، حد سود و حد ضرر اشاره کرد.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال، رویکردی برای پیشبینی وضعیت آتی بازارهای مالی بر اساس اخبار و اطلاعات دریافتی از اقتصاد ملی و جهانی، صنعت و صورتهای مالی شرکتهاست. در این روش تحلیل، به بعضی دیگر از اصطلاحات بورس مانند سال مالی، سود پیشبینیشده، سود تقسیمی، تعدیل سود، مجمعهای سالیانه و فوقالعاده، صورتهای مالی، نسبت P/E و… توجه میشود.
اغلب معاملهگران کوتاهمدت و میانمدت از تحلیل تکنیکال و سرمایهگذاران بلندمدت از روش تحلیل بنیادی استفاده میکنند.
کارگزاری بورس چیست؟
کارگزاریها واسطه بین سهامداران و سازمان بورس هستند. این شرکتها خدمات مختلفی از نمایندگی خریداران و فروشندگان سهام در انجام معاملات گرفته تا ارائه مشاورههای مالی ارائه میدهند. هر کسی که قصد فعالیت در بازار سرمایه را داشته باشد، باید یک کارگزار برای خود انتخاب کند، از طریق آن کد بورسی دریافت کرده و معاملات خود را در بازار بورس آغاز نماید.
برای فعالیت در بازار، باید با اصلیترین و مهمترین اصطلاحات بورس آشنا بود. دانستن این مفاهیم بورس به افراد کمک میکند که دچار اشتباهات ابتدایی نشوند، از وسعت اطلاعات و نادانستهها در بازار آگاه شوند و فرصتهای موجود را بهتر دریابند.
البته بسیاری از این اصطلاحات بورسی بهمرور آموخته میشوند و با کسب تجربه، دانش فرد درباره آنها عمیقتر میشود اما بعضی از این موارد، مفاهیم پایهای و بسیار پرکاربردیاند که حتماً پیش از شروع به فعالیت در بازار باید آموخته شوند. در این مطلب، مهمترین این اصطلاحات بورس را با هم مرور کردیم.