یکی از حوزههایی که طی سالهای اخیر پیشرفت بسیار چشمگیری در بلاکچین داشته، پروژههای متاورسی بوده است. سرعت رشد و تحول این پروژهها در برخی مواقع حتی از سرعت پیشرفت بستر بلاکچین نیز بیشتر بوده و بخشهایی مثل بازاریابی، بازیهای کامپیوتری و فروش را تحت تاثیر قرار داده است. در این گزارش، «دنیایاقتصاد» با امین ولی (Emin Vali) همبنیانگذار و مدیر عامل پروژه Metafluence، یکی از پروژههای بزرگ متاورسی، مصاحبهای داشته که در آن نه تنها تلاش شده است درباره این پروژه اطلاعات عمیقی بهدست آورد، بلکه درباره آینده متاورس و اتفاقات پیرامون آن هم گفتوگوی ویژهای داشته است. در ادامه مصاحبه «دنیایاقتصاد» با ولی آمده است:
برای کلمه متاورس توصیفهای مختلفی وجود دارد؛ اما نباید آن را بیش از حد و اغراقآمیز بزرگ کرد. متاورس، یک ترند جدید در حوزه تکنولوژی است که از تلفیق حوزههایی مثل بازیهای کامپیوتری و بلاکچین تشکیل شده که در پروژه ما بحث اینفلوئنسر مارکتینگ هم به آن اضافه شده است. البته آخرین مورد میتواند در پروژههای گوناگون با توجه به اهداف بنیانگذاران آن متفاوت باشد. پس ما برای سادهسازی این مگاترند، آن را متاورس مینامیم.
اگر بخواهیم اجزا و مولفههای اصلی و عام متاورس را بیان کنیم، اولین جزء را میتوان محیط سهبعدی متاورس و آواتارها دانست. مولفه بعدی میتواند داراییهای دیجیتال یا همان NFTها باشد و سومین مولفه ارتباطپذیری بین متاورسهای مختلف است. کاربر باید قادر باشد تا بین متاورسهای مختلف گشت و گذار کند، دقیقا مثل اتفاقی که در حال حاضر در وبگردی و بین وبسایتها میافتد.
تفاوت زیادی نباید از لحاظ استفاده بین این دو وجود داشته باشد و تنها در متاورس کاربر در یک فضای سهبعدی و بر بستر بلاکچین حضور خواهد داشت. جایی که کیف پول او به آن وصل است و کاربر را قادر میسازد تا علاوه بر نگهداری از داراییهای دیجیتال خود، خرید و فروش نیز انجام دهد. این موضوع باعث ایجاد یک سیستم اقتصادی خواهد شد.
در حال حاضر درباره متاورس بهعنوان «یک» پروژه صحبت میکنیم. متاورس زمانی وجود خواهد داشت که تمام سه مولفه برای بیشتر پروژهها با یکدیگر کار کنند؛ اما هنوز به این نقطه نرسیدیم. متاورس در دوره نوزادی خود قرار دارد و ما تازه در ابتدای راه هستیم. زمانی که دنیاهای مجازی و اقتصاد آنها شکل بگیرند و به اندازه کافی به شکل ارگانیک شلوغ بشوند، مولفه سوم یعنی ارتباط بین پروژهها شکل خواهد گرفت و در این زمان میتوانیم بگوییم که متاورس وجود دارد.
همانطور که گفتم ما در اول راه هستیم و به نظر من حداقل 5 الی 10سال تا رسیدن به این نقطه زمان لازم داریم.
دخترکوچک من نیمی از زمان خود را صرف ساختن آواتار با استفاده از کیتها و اپلیکیشنهای گوناگون میکند. لباسهای جدید بر تن آواتار میکند، موهای آن را تغییر میدهد؛ درحالیکه دختر من فقط چهار سال سن دارد. حالا تصور کنید بعد از 10سال این بچهها همگی نوجوان خواهند بود. این نسل با این تکنولوژی متولد شده است. آنها میدانند آواتار چیست و با آن زندگی میکنند؛ اما این حوزه و تکنولوژی برای نسل ما تازگی دارد، همانطور که سوشال مدیا حدود 10سال پیش برای بسیاری از افراد تازگی داشت؛ اما همان افراد الان جزء کاربران بسیار فعال هستند.
دقیقا. این موضوع تنها تکامل نسل بعدی اینترنت است. حتی با وجود پیشرفت تکنولوژی همهجانبهای مثل بلاکچین، ما همچنان روی بستر اینترنت خواهیم بود؛ اما به جای چک کردن وبسایتها، به متاورس شرکتها یا فروشگاههای مختلف سفر خواهیم کرد. البته این مهاجرت صددرصدی نخواهد بود و مسلما بسیاری از افراد همچنان از بستر وب2 و سایتها به شکل سنتی استفاده خواهند کرد. متاورس را به نوعی میتوان یک سوشالمدیا درنظر گرفت که در آن به جای عکس پروفایل، از آواتار استفاده میشود.
اگر متاورس را با دید مارکتینگ نگاه کنیم، میبینیم که همزمان با ایجاد فضاهای سهبعدی، برندهای زیادی شروع به نمایش و ترویج محصولات خود در این فضاها کردهاند. این اولین تغییر است. بهعنوان مثال، اگر شما میخواهید به نسل جدید یا نسل زد کفش بفروشید، ابتدا باید نظر آنها را جلب کرد. به این منظور در آینده توجه این نسل مطعوف به پلتفرمهای سوشال مدیایی-متاورسی خواهد بود. پس اولین چیزی که تغییر میکند، تجسم و نمایش محصولات است که باعث تغییر در سبک فروش خواهد شد. همچنین بسیاری از برندها از محصولات دیجیتال خود رونمایی کردهاند که شما میتوانید برای پوشش آواتار خود آنها را بخرید. شرکتهای فعال زیادی در حوزه مد و فشن همین الان هم درآمدهای بسیار زیادی در این بخش دارند که در نهایت باعث میشود حجم زیادی از پول به متاورس سرازیر شود.
بسیاری از برندهای مد و ورزشی در فضای وب3 حضور دارند. آدیداس و نایک همانطور که در دنیای واقعی در حال رقابت هستند، در متاورس هم رقیب هستند. این برندها درحال حاضر در سندباکس و دیسنترالند پلتفرمهای خود را دارند و بازیها و رویدادهایی را اجرا کردهاند. برندهای سنتی مثل گوچی هم در فضای وب3 بسیار فعال هستند و نسخه دیجیتال محصولات خود مثل کیفهای دستی را با قیمتهایی مثل 3هزار دلار یا 5هزار دلار که برخی اوقات از قیمت نسخه حقیقی هم بیشتر است، میفروشند. برند لورئال هم محصولات خود را برای آرایش مجازی آواتارها ارائه کرده است. حتی برندی مثل هیوندای هم در این فضا حاضر شده و به زودی افراد قادر خواهند بود اتومبیل، فضاپیما یا موشکِ هیوندای مجازی خود را خریداری کنند. هیوندای در حال طراحی و ساخت پلتفرم متاورسی خود است و هدف اصلی آنها تسلط بر بخش خودروسازی و حملونقل متاورسی است. موضوعاتی از این قبیل است که متاورس و وب3 را بسیار جذاب کرده است.
به همان دلیلی که افراد نسخه حقیقی آن را میخرند، خودنمایی کردن! این انگیزه و دلیل در فضای مجازی هم جواب میدهد و یک تکنیک فروش است.
قبل از توضیح این موضوع باید اشاره کنم، بازیگران بزرگی در صنعت بازیسازی مثل فورتنایت و روبلاکس وجود دارند؛ اما روی بستر وب3 حضور ندارند پس فاقد اقتصاد مبتنی بر بلاکچین هستند؛ اما میلیونها نفر کاربر دارند. اما در مقابل آنها پلتفرمهای غیرمتمرکز گیمینگ متاورسی مثل سندباکس و دیسنترالند وجود دارند که شرکا، زیرساخت و جامعه دنبالکنندگان بسیار خوبی دارند؛ اما تعداد کاربرانِ فعالِ در لحظه بسیاری کمی دارند. پروژههای جذابی در آسیا مثل زپتو و اسپیشیال در حال توسعه هستند. این پروژهها دنبالکنندگان میلیونی دارند و علاوه بر کامپیوتر، روی موبایل هم اپلیکیشن دارند و با سرعت بسیار زیادی در حال پیشرفت در فضای وب3 هستند و ما آنها را با دقت رصد میکنیم. ما در متافلئونس هم درصدد افزایش تعداد کاربران فعال هستیم؛ چون معتقدیم این موضوع برگ برنده یک پروژه است.
ما این موضوع را به دقت رصد میکنیم؛ چون پایه و اساس برنامهریزیهای گسترش متافلوئنس همین تحقیقات هستند. به نظر من دو دلیل اساسی وجود دارد. اول، فضای کلی تجربه کاربران است. طبق تحقیقات ما، کاربران علاقه بیشتری به فضاهای واقعبینانهتر دارند، نه فضاهای پیکسلی و کارتونی. به همین دلیل کاربران بعد از مدتی حضور در این پلتفرمها، خسته خواهند شد. دومین دلیل، نیاز اجباری اتصال کیف پول در زمان ثبتنام و ورود به بازی است. زمانی که کاربر مجبور است از همان ابتدا این کار را انجام دهد، ممکن است از تجربه کردن پروژه منصرف شود. به نظر من، این یک سد بزرگ برای کاربران جدید است. برخی پروژهها مثل متافلوئنس و زپتو این مانع را حذف کردهاند و کاربران قادرند اول بازی و متاورس را تجربه کنند و اگر از آن خوششان آمد و تصمیم به کسب درآمد گرفتند، کیف خود را متصل کنند. همچنین ما در متافلوئنس از موتور گرافیکی آنریل استفاده کردیم که یک تجربه سهبعدی شبیه به واقعیت برای کاربر ایجاد میکند؛ با وجود اینکه توسعه پروژه با استفاده از این موتور گرافیکی زمانبر و پرهزینهتر است. این واقعبینانه بودن، علاوه بر فضای شهر، روی آواتارها هم صدق میکند و شخصیتها بیشترین شباهت به واقعیت را دارد.
متافلوئنس یک شهر متاورسی مجازی است که افراد و برندها میتوانند کسبوکار خود را در فضاهایی به نام «متاهات» راهاندازی کنند. افراد با داشتن این فضا قادرند رویدادهای شخصی خود را در آن برگزار کنند، فروشگاه مجازی راهاندازی کنند، نمایشگاه NFT داشته باشند و با دعوت از سایرین برای حضور در این فضا، در اقتصاد درونی متافلوئنس کسب درآمد کنند. تمرکز ما روی فعالیت اینفلوئنسرها است. البته هر کسی میتواند در متافلوئنس اینفلوئنسر باشد. فقط کافی است تا با چارچوبهای فعالیت در پروژه همخوان باشند و بتوانند سایرین را برای حضور در متافلئونس ترغیب کنند.
متاهات، ساختمانهای آماده بهرهبرداری در متافلوئنس است که دارای سه طبقه است و افراد میتوانند انواع رویداد مثل گردهمایی و نمایشگاه در آن برگزار کنند یا داراییهای دیجیتال خود را در معرض فروش قرار دهند. در حال حاضر بیش از 400متاهات توسط اینفلوئنسرها خریداریشده و در آن مشغول برگزاری رویدادهای خود هستند. همچنین به زودی مدل درآمدی جدیدی معرفی خواهیم کرد که اینفلوئنسرها را قادر میسازد از طریق رویدادهای خود کسب درآمد کنند.
شروع فعالیت یک اینفلوئنسر در متافلوئنس به راحتی بازکردن یک حساب کاربری اینستاگرام است و میتوانید بلافاصله رویدادهای خود را آغاز و شروع به کسب درآمد کنید. بله، البته که برخی حداقل مولفههای پذیرش وجود دارد. ممکن است فردی با میلیونها فالوور مورد تایید قرار نگیرد؛ ولی کسی با تنها چند هزار دنبالکننده مورد تایید قرار گیرد. علاوه بر در نظر گرفتن سلامت جامعه متافلوئنس، هدف ما جذب اینفلوئنسرهایی است که علاقهمند ترویج دوره جدید اینترنت با وب3 هستند. افرادی خلاق و با دانش که جامعه دنبالکنندگان خود را به متافلوئنس بیاورند. ما پذیرای هرفرد با استعدادی برای تبدیل شدن به اینفلوئنسر در نسل جدید وب هستیم.
هر پروژهای قوانین داخلی خودش را دارد و متافلوئنس هم از این قانون جدا نیست و ما اجازه نخواهیم داد که امنیت کاربران ما با مخاطره روبهرو شود. همچنین با توجه به اینکه خود کاربران تصمیمگیرندههای اصلی هستند، ممکن است از حضور برخی افراد جلوگیری یا تصمیم خاصی گرفته شود. سیستمی در متافلوئنس وجود دارد که محض ورود افراد، به رفتار و کردار آنها امتیاز میدهد که به آن امتیاز شهرت گفته میشود. از این طریق افراد وقتی کسی را میبینند، مشخص است آیا او فردی با رفتار مناسب است یا نامناسب. این قوانین داخلی متافلوئنس است و جدا از قوانین جاری بر بستر بلاکچین است.
بله، ما مدلهای درآمدی و سرمایهگذاری منحصر به فردی داریم که شامل خرید و فروش زمین یا متاهات است و افراد با معرفی دوستان خود نیز میتوانند کسب درآمد کنند. همچنین سیستم استیک کردن توکن پروژه نیز راهاندازی شده است. در ضمن کاربران با مشارکت در رویدادهای مختلف، پاداش کسب میکنند. این پاداش از طریق توکن بومی متافلوئنس یعنی متو پرداخت میشود.
توکن بومی متافلوئنس متو (METO) نام دارد. در تراکنشهای داخل پروژه و پرداخت پاداشها از این توکن استفاده میشود.
ما در حال حاضر در فاز تست بتای پروژه هستیم و از طریق کمک گرفتن از علاقهمندان پروژه و تشکیل گروه تست درصدد برطرف کردن مشکلات هستیم.
ما چندین مدل درآمدی خواهیم داشت؛ اما هسته اصلی درآمدی Influence to Earn است که از طریق برگزاری رویداد و انجام کارهایی مثل فروش بلیت، داراییهای دیجیتال و غیره خواهد بود. همچنین یک مدل درآمدی ریفرال بسیار پرسود هم داریم که افراد با معرفی دوستان خود میتوانند تا چند هزار دلار کسب درآمد کنند. البته با توجه به اینکه برخی از این مدلها برای اولینبار معرفی شدهاند، ما نمونه قدیمیتری برای مدنظر قرار دادن نداریم و مجبوریم گاهی اوقات به شکل آزمون و خطا پیشروی کنیم. من و تیمم آماده هرگونه پیشنهاد و انتقاد از طرف دنبالکنندهها هستیم و تعداد زیادی از طرفداران پروژه در فرآیند تست، در حال کمک به ما هستند که از همه آنها سپاسگزارم.
بله، این نقشه شهر است که در وسط آن بخش مرکز شهر را میبینید. متافلوئنس شامل 23700 زمین و متاهات در مناطق مختلفی است که هرکدام اغلب برای نوع خاصی از فعالیت کسبوکارهاست. بهعنوان مثال یک بخش به هنر و بخش دیگر به صنعت مد و لباس اختصاص یافته است. مکانهای عمومی هم مثل خیایان، پارک، ساحل و مراکز جذاب دیگری هم وجود دارد.
ما یک تیم چند ملیتی هستیم. بخشی از تیم توسعه و بنیانگذاران پروژه از جمهوری آذربایجان هستند. بخش دیگری از تیم در کشورهای ترکیه، هند و امارات متحده عربی مستقر هستند و ما با سرعت زیادی در حال گسترش تیم هستیم.
همانطور که در ابتدا برای سوشالمدیا هم قوانین خاصی نبود، در حال حاضر درباره متاورس هم همین است. در بیشتر کشورهای جهان و همچنین مناطقی که ما فعالیت میکنیم، بحث قوانین در هالهای از ابهام و خاکستری قرار دارد. ما در حال اخذ مجوز مخصوص فعالیت متاورسی در امارات متحده عربی هستیم. اما در بیشتر مناطق، مثل ترکیه، چنین مجوزی وجود ندارد و ما در قالب یک شرکت کامپیوتری، برنامهنویسی و بازیسازی فعالیت میکنیم.
به جای استفاده از لفظ قوانین برای متاورس شاید بهتر است از قوانین برای فضای وب3 استفاده کنیم. اینگونه قوانین در کشورهای توسعهیافته و تراز اول هم هنوز به شکل شفاف وجود ندارد. این موضوع موقعیت خوبی برای کشورهای کوچکتر و در حال توسعه محسوب میشود. ابتدا لازم است که مسوولان چگونگی فعالیت متاورس و وب3 را درک کرده و با وضع قوانین مناسب، کارآفرینان را حمایت کنند. این حمایتها میتواند شامل نوعی گارانتی و پشتوانه برای داراییهای دیجیتال پروژههای آنها باشد. من یک قاضی نیستم که از لحاظ حقوقی نظر بدهم؛ اما در یک کلام میتوانم این درخواست را در یک کلمه بگویم و آن «اطمینان» است. اگر امثال من بهعنوان کارآفرینان این حوزه به اکوسیستم یک کشور اطمینان داشته باشند، سرمایهگذاریهای بسیار زیادی صورت میگیرد. این حوزه با سرعت بسیار زیادی در حال پیشرفت است.
بهعنوان مثال، ممکن است یک کارآفرین با صرف تنها 10هزار دلار و آغاز یک پروژه، آن را طی دو یا سه سال به یک یونیکورن تبدیل کند و خدمات یکتایی را به حوزه وب3 ارائه کند. به این شکل، جذب سرمایه نیز راحتتر خواهد بود. برندهای زیادی این مهاجرت را شروع کردهاند و پتانسیل بسیار زیادی در این بخش وجود دارد و کشورها و حکومتها قادرند درآمدهای سرشاری داشته باشند. به مثال قبلی برمیگردم، تصور کنید یک کسبوکار 10هزار دلاری به یک یونیکورن تبدیل شود، این اتفاق چه تاثیری روی GDP کشور خواهد گذاشت؟ این موضوع نه نفت است، نه ذخایر معدنی و نه مواد تجدیدپذیر. پس اگر مسوولان کشورها به جای سنگاندازی و جلوگیری از توسعه این نوع پروژهها، حامی آنها باشند و زیرساختهای لازم را ایجاد کنند و مزه میوه این درخت را حداکثر در بازه 5 الی 10ساله بچشند. موضوع دیگر، به رسمیت شناختن داراییهای دیجیتال توسط حکومتهاست. بهعنوان مثال اگر یک NFT ارزش 10هزار دلاری دارد، مالک قادر باشد از آن بهعنوان یک وثیقه برای دریافت وام از بانک استفاده کند.