nazaningarshasb
nazaningarshasb
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

" پولدارها حقشونه با کرونا بمیرن!"


جرقه این داستان از ی استوری تو اینستاگرام مطب خورد که با آمار توضیح داده بودم چرا باید خونه بمونیم؟

ی آقایی اومدو ریپلایی نوشت سرااااسر خشم!

که ایشالا کرونا، پولدارای بالاشهریو بکشه، همه چی گرون شده، همه برن بمیرن و....

تو استوری بعدی پرسیدم : بنظرتون دلیل اینهمه خشم این آدم چیه؟!

یکی نوشت: " کتاب ( فقر، احمق می کند) ، رو بخونین. "

یکی دیگه گفت: "الکلو قاطی زده، رد داده"

یکی دیگه گفت: " خب ناراحتی برو زحمت بکش، پولدار شو، خودت بی عرضه ای".

.

.

از خودم پرسیدم و دیدم اصلا از دیدن این جمله ها تعجب نکرده ام. خیلی واضح بود چرا.

نمونه هاش تو زندگی خودم خیلی زیاد بود... این حمله ها به من، کم اتفاق نیفتاده بود! نه به خاطر پولداری! بخاطر چیزای خیلی ساده.

اول راهنمایی تیزهوشان قبول شدم، گفتن خب مامانش معلم بوده!

نتایج کنکور که اومد، گفتن هرکی کلاس کنکور بره معلومه قبول میشه!

رفتیم دانشگاه.

(من از اولش هم اهل ذوق و کادوپیچی و اینها بودم)

واحد فانتوم بود و دندون کشیده شده باید عصب کشی می کردیم و تحویل می دادیم. دور همه دندونها با کاغذکشی رنگی کاور کردم و رادیوگرافی ها رو مثل آلبوم مرتب کردم و تحویل دادم. کار منم مثل بقیه بود، با این تفاوت.

نمره اول کلاس شدم. گفتن خودشیرینه.

مطب زدم و شروع به کار کردم. گفتن بچه پولداره!

برای همینها بود که تعجب نکردم!!!

اما پشت پرده تمام این داستانها رو کسی ندید!

کسی ندید که روزی که تیزهوشان قبول شدم مامانم بهم گفت:"همه جوره برای تحصیلت تلاش شده و میشه، اما همین امروز تصمیمت رو بگیر، اگر می تونی روی پای خودت بایستی ببرم اسمتو بنویسم. اگه توان سختی کشیدنو نداری، همین الان بریم یک مدرسه خیلی خوب ولی آسونتر ثبت نامت کنم."

کسی ندید که موقع کنکور، در اتاق من فقط وقتی باز می شد که مامانم شیرینی و میوه برام می آورد.از 6 صبح تا 9 شب هر روز.

کسی ندید که شب تحویل فانتوم، برق رفته بود،رعد و برق می زد و مادربزرگم که من پیشش بودم بسیار بدحال بود.

و کسی ندید که برای امتحان تخصصم ، در 6 ماه و 6 روز قرنطینه مطلق بودم و جمعا 4 ساعت از خونه بیرون رفتم!

از روز اول تخصصم هم بعد دانشگاه تا 10 شب کار می کردم!

درسمون که تموم شد، دو سال باید می رفتیم مناطق محروم، بعدم جون کندن آبادان و زاهدان برا پروانه مطب تهران.

هفت تا خوان که تموم شد، تازه قسط و وام تجهیزات مطب!

و هزار هزار قصه دیگه.

حالا نمیگم همه اون پولدارای استوری، از راه درست پولدار شدن.

اما با این همه مثال، لااقلش اینه که خوب میفهمم غرزدن و ناله نفرین کردن مردم و دنیا و دولت، راحت ترین کاره برای لاپوشونی بی مسئولیتی.

روزی، لایق زندگی کردن وسط آرزوهاتی که فهمیده باشی فقط و فقط خودتی که زندگیت رو باید بسازی.



#کرونا


کرونادرس از کرونادندانپزشکی
دکتر نازنین گرشاسب هستم. جراح دندانپزشک و متخصص ترمیمی و زیبایی و عضو هیات علمی دانشگاه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید