خوشبختی واقعی وجود خارجی ندارد
آنچه ما از خوشبختی میدانیم درواقع تجربه ما از خوشبختی یا احساس خوشبخت بودن است.
تجربه خوشبختی به اینکه چه داریم و چه نداریم ربطی ندارد بلکه وابسته است به فاصلهای که وجود دارد بین آنچه آرزوی داشتنش را داریم با آنچه داریم
ویا
فاصله بین آنچه آرزو داریم باشیم با آنچه هستیم.
این فاصله اگر مناسب و خوشساخت باشد باعث تحرک و انگیزه میشود و اگر نامناسب و بیریخت باشد احساس بدبختی و فلاکت میدهد.
بنابراین برای بدبخت کردن آدمها میتوانیم داشتههایشان را بگیریم و یا اینکه به آنها آرزوهایی را بدهیم که در دامنه دسترسی و امکانشان نیست!
پس آرزوخواهی موضوع چالشی و حساسی است که گاهی کارکرد دارد و گاهی هم برعکس فلاکت بار است.
به این بیت مولانا توجه کنید چون به زیبایی آن را بیان کرده است؛
آرزو میخواه لیک اندازه خواه
برنتابد کوه را یک برگ کاه
پ ن؛ نظر شما در مورد ویدیو چیست؟ آیا به این کودک لازم است درمورد چیزی که آرزویش را ندارد اطلاعاتی داد؟ آیا آرزو نداشتن او لزوما یک امر غیر کارکردی است؟ آیا او الان لزوما بدبخت است؟
دوست دارم نظر شما را بدانم.
✍️ دکتر رفتاری
جهت مشاهده کلیپ بر لینک زیر کلیک نمایید