دکتر سعید آوری/بهترین روانشناس در کرج
دکتر سعید آوری/بهترین روانشناس در کرج
خواندن ۷ دقیقه·۷ ماه پیش

بهترین سایت موفقیت

بهترین سایت موفقیت
بهترین سایت موفقیت

دکتر سعید آوری/بهترین روانشناس در کرج

خواندن ۱۲ دقیقه·۱ سال پیش

موفقیت در زندگی از نگاه دکتر سعید آوری

تعریف موفقیت :

موفقیت برای همه ما تعریفی یکسان ندارد زیرا اگر فقط یک تعریف واحد در این خصوص وجود داشت همه ما انسانها باید به یک مقصد می رسیدیم. موفقیت را می توان حرکت در مسیری دانست که انسانها خواستار دریافت بهره و مواهب موجود در آن هستند تا از آن طریق به آرامش ، لذت و رشد بیشتر و به جایگاه های والاتر دست یابند. درست است که موفقیت از نظر هر کسی تعریفی متفاوت دارد اما برای رسیدن به موفقیت در زندگی چهارچوب ها و قوانینی وجود دارد که می تواند به ما در رسیدن به اهدافمان کمک کنند. همه تلاش های انسانها در زندگی برای رسیدن به لذت ها و فرار از رنج هاست. اما تعریف انسانها از لذت و رنج نیز در هر موضوعی متفاوت است مثلا برای فردی درس خواندن یک لذت تعریف شده و برای فردی دیگر درس خواندن کاری بسیار رنج آور تعریف شده است بنابراین فردی که درس خواندن را لذت بخش می داند با اشتیاق آن را دنبال می کند و فردی که درس خواندن را رنج تلقی می کند همیشه از درس خواندن فراری است.بسیاری از افراد موفقیت را فقط از جنبه ثروت مادی معنا می کنند اما امروزه فقط این دیدگاه پذیرفته نیست و به موفقیت به عنوان موضوعی تک بعدی نمی نگرند و آن را موضوعی چند بعدی می دانند.

عوامل موثر در موفقیت :

کلا عوامل موثر در موفقیت را به دو دسته کلی تقسیم می کنند :عوامل بیرونی مانند انجام کار فیزیکی ، شغل ،تحصیلات، خانواده ،تخصص ،کشور ،شهر محل سکونت ،امکانات و ... و عوامل درونی که به مراتب مهم تر از عوامل بیرونی است مانند افکار ، باورها ، نگرش فرد .

لازمه موفقیت برخورد با موانع و مشکلات است:

بسیاری از ما در راه رسیدن به خواسته ها و اهدافی که در زندگی داریم با چالش ها و موانع بسیاری و حتی گاهی شکست های پی در پی روبرو شده ایم.اما اینکه چه دلایلی سبب می شود که افراد موفق بعد از تجربه هر بار شکست ، بیشتر اوج بگیرند و رشد کنند اما برخی دیگر به جای ادامه مسیر گوشه ای را انتخاب و متوقف شوند؟براستی چرا برخی از افراد بعد مواجه شدن با موانع و سختی ها و شکست ها ، بزرگترین شاهکار های زندگی خود را خلق می کنند ؟

همه ما انسانها دچار اشتباه و خطا می شویم چون در طول زندگی با مسائل مختلف و حتی جدید برخورد می کنیم و به دلیل عدم شناخت و عدم آگاهی و یا تحت تاثیر عواطف و احساسات تصمیم های اشتباه می گیریم و دست به انتخاب های نا مناسب می زنیم و دچار شکست می شویم و این امری بدیهی است .آیا شکست نقطه پایانی زندگی است ؟ آنچه شکست را برای بسیاری از انسانها سخت و ترس آور می کند قضاوت هایی که این افراد از خود می کنند و قضاوت ها و نگاه هایی است که دیگران بعد از تجربه شکست به آنها می کنند لذا برای اینکه مورد سرزنش دیگران قرار نگیرند ایده های خود را به مرحله عمل در نمی آورند.اما انسانهای موفق به روش دیگر عمل می کنند و بعد از هر بار شکست با انگیزه ای مضاعف از جا بلند شده و با بازنگری علت شکست و رفع ایرادات در جهت اصلاح و تکمیل طرح خود اقدام می کنند و ضربه و آسیب را فراموش کرده و فقط به موفقیت و رسیدن به قله فکر می کنند.

شکست تجربه ای وحشتناک یا سکویی برای جهش؟!

ترس از شکست یکی از ترسهای بزرگ و کابوس های بشر از سالهای بسیار گذشته تا به امروز بوده است ،بسیاری از افراد از تجربه شکست متفرند چون آن را نقطه مقابل خوشبختی و پیشرفت می دانند و به همین علت با چشیدن طعم تلخ آن دچار بی انگیزگی و نا امیدی شده و دست از حرکت و تلاش برمی دارند.اما اگر بپذیریم که شکست واقعا نقطه مقابل موفقیت است باید هیچکدام یک از انسانهای موفق دنیا هرگز شکست را تجربه نمی کردند! اما آیا این مسئله حقیقت دارد؟ برای بررسی این سئوال می توان به زندگینامه افراد موفق نگاهی بکنیم تا متوجه شویم هر نوع موفقیت و جهش بزرگ بعد از تجربه های سخت زندگی و شکست اتفاق افتاده است.

پائولو کوئیلو می گوید: تنها یک چیز وجود دارد که یک رویا را غیر ممکن می کند و آن ترس از شکست است.

دنیس ویتلی می گوید: شکست باید معلم ما باشد ... عدم موفقیت نوعی تاخیر است نه شکست.یک انحراف موقتی است نه یک بن بست نهایی . تنها زمانی که هیچ چیزی نگوییم ،هیچ کاری نکنیم و هیچ چیزی نباشیم می توانیم از شکست جلوگیری کنیم!

بی تردید بدون تجربه شکست حرکت به جلو وجود نخواهد داشت و در صورت برخورد با موانع و مشکلات است که در نهایت می توانیم به جایی که واقعا به آن تعلق داریم ، برسیم زیرا شکست یک شرایط موقت است اما تسلیم شدن در مقابل آن منجر به تشدید شکست های پی در پی و بزرگتر می شود و این ما هستیم که بر اساس ذهنیت های نادرست از شکست، هیولایی ترسناک ساخته ایم.

از نظر دانشمند بزرگ و مشهوری همچون ادیسون ناکامی امری کاملا طبیعی در زندگی انسان است ،آن جا که می گوید: تو به من یک مرد کاملا راضی و موفق نشان بده تا من یک شکست را به تو نشان دهم.

نباید کلمه شکست که در نگاه اول دارای بار منفی است سبب توقف ما در مسیر زندگی شود بلکه باید مانند یک راهنما جهت صحیح و درست موفقیت را به ما نشان دهد و موفقیت خواستگاه واقعی روح الهی درون ماست که بر گرفته از روح الهی خداوند است که هیچ محدویتی در آن نیست و همیشه بدنبال خلق زیبایی هاست.

ناپلئون بناپارت هم معتقد است که بین شکست و پیروزی یک قدم بیشتر فاصله نیست و مردم از ترس شکست ،شکست می خورند.

الگوبرداری از افراد موفق چراغ راه ما در زندگی:

یکی از بهترین راهکار ها برای تجربه حرکت در مسیر موفقیت مطالعه شرح حال و زندگینامه انسانهای بزرگ به قلم خود آنهاست تا متوجه شوید که چگونه هر یک از آنها به دفعات زیاد توانستند در برابر چالش ها و مشکلات سربلند بیرون بیایند و چگونه موفق شدند تحولی بزرگ را در جهان رقم بزنند و جهان را تبدیل به جایی بهتر برای زیستن کنند. در ادامه چند تن از آنها را به شما معرفی می کنیم :

توماس ادیسون : حتما تا به حال نام این دانشمند بزرگ را شنیده اید او فقط در زمینه اختراع لامپ بیش ازده هزار راه پیدا کرده بود که به درستی کار نمی کردند ، فردی که در دوران کودکی معلمانش به مادرش گفته بودند که به علت هوش پایین و هواس پرتی در یادگیری ناتوان است ولی در نهایت او بزرگترین مخترع تاریخ شد.

استیون هاوکینگ : او یک معلم روستایی بود که سی بار داستان کری را برای چاپ به انتشاراتی های مختلف ارسال کرده بود اما هر بار جواب رد شنید اما سرانجام در سی و یکمین بار که به اصرار همسرش داستانش را به یک انتشاراتی ارسال کرد ،موفق شد.

الویس پریسلی : او یکی از محبوبترین و مشهورترین خواننده های تاریخ است و زمانی که می خواست برای اولین بار به یگ گروه موسیقی بپیوندد ، به علت بد صدا بودن او را نپذیرفته بودند.

جی کی رولینگ : خالق مجموعه داستان های هری پاتر قبل از موفقیت بزرگی که با نشر مجموعه هری پاتر بدست بیاورد ،یک مادر مطلقه و بیکار و افسرده بود که به سختی روزگار می گذراند. او مجموعه داستانی اش را برای دوازده انتشاراتی فرستاد که آنها آن را رد کردند . اما سال بعد یک انتشاراتی کوچک این اثر را پذیرفت و این کتاب پس از چاپ، چندین جایزه در بخش کودکان را به خود اختصاص داد و باعث شهرت جهانی این مجموعه و جی کی رولینگ شد.

البرت انیشتن : او تا سن چهار سالگی در برقراری ارتباط با هم سن و سالان و خانواده اش مشکل داشت و نمی توانست صحبت کند و او را فردی کند ذهن و عقب مانده تصور می کردند که به سختی توانست وارد دانشگاه زوریخ شود. او پس از اخذ مدرک دکترا توانست جایزه نوبل فیزیک را دریافت کند و توانست نام خود را به عنوان یک نظریه پرداز بی نظیر در سرا سر دنیا ماندگار کند.

درس خواندنموفقیتافراد موفق
من روانشناس و مشاور خانواده همیشه در اندیشه خدمت به خلق هستم و به همه انسانها که مخلوق پروردگار مهربان و بخشاینده هستند از تمام وجود عشق می ورزم و کاهش بخش کوچکی از آلام و مشکلات آنها دغدغه من است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید