در بعضی موارد وقتی صحبت از رواندرمانی و مراجعه به متخصص میشود، برای عدهای این سؤال مطرح میشود که چرا به جای مراجعه به کسی که باید مبلغی هم برای صحبت کردن نزد او بپردازیم، با یکی از اعضای خانواده یا یکی از دوستان نزدیکمان صحبت نکنیم؟ چرا آن بله و این نه؟ (همان حالت قبل)
نزد آشنایان یا غریبهای متخصص؟
شاید در نزدیکان بسیاری از ما، افرادی پذیرا و خوشسخن باشند که صحبت کردن با آنها دلمان را آرام میکند. اما واقعیت آن است که تجربهی رواندرمانی و مراجعه به فرد متخصص، بسیار متفاوت از گفتوگوها و دردو دلهای دوستانه است. در واقع رواندرمانگر چیزی فراتر از فضایی برای تخلیه هیجانات در اختیار مراجع قرار خواهد داد.
رواندرمانگر، فردی است که پس از گذراندن چندین مرحله آموزش و تجربه بالینی، صلاحیت آن را پیدا کرده تا به دیگران برای بهبود سبک زندگیشان کمک کند. (البته برای رواندرمانگر شدن، تنها روانشناس بودن کافی نیست. که دراینباره در ادامه توضیح خواهیم داد). حقیقت آن است که مانند دیگر تخصصها، صرف دارا بودن یک مدرک تحصیلی، برای تائید صلاحیت بالینی درمانگر کافی نیست و این وظیفهی خود ماست که با کسب اطلاعات درباره درمانگر موردنظرمان تا حد ممکن انتخابی مطمئن و سالم داشته باشیم.
چه کسانی میتوانند رواندرمانی کنند؟
دربارهی اینکه درمانگر کیست و باید چه خصوصیاتی داشته باشد، بعدتر در مقالهای مفصل صحبت خواهیم کرد. اما در این بخش، بهصورت کلی، خلاصهای از آن را ارائه میکنیم.
همانطور که پیشتر عنوان شد، برای درمانگر شدن، داشتن مدرک روانشناسی و گذراندن چند دوره تخصصی کافی نیست. به طور کلی رواندرمانگر به افرادی گفته میشود که پس از طی کردن مراحل خاصی، صلاحیت انجام درمان بالینی را کسب میکنند. شخص در ابتدا برای رواندرمانگر شدن، باید در یکی از گرایش های کارشناسی ارشد یا دکترای رشتههای روانشناسی بالینی، روانشناسی سلامت یا روانپزشکی تحصیل و علاوه بر آن، حتماً شماره عضویت و پروانه اشتغال سازمان نظام روانشناسی و مشاوره برای روانشناسان و شماره نظام پزشکی برای روان پزشکان را دریافت کرده باشد.
رواندرمانی چیست؟
رواندرمانی (Psychotherapy) یک واژه عمومی است و به فرآیندی گفته میشود که با کمک فردی متخصص در حوزه علوم روان و با هدف بهبود سلامت روان و ذهن انجام میگیرد.
«رواندرمانگر» (که ازاینپس بهاختصار عنوان درمانگر از او یاد خواهیم کرد) میتواند با کمک گرفتن از تکنیکهای علمی و درمانی، در حل مشکلاتِ هیجانی، شناختی و رفتاری به مراجع کمک کند و به افراد بیاموزد تا چگونه زندگی شادتر، سالمتر و راحتتری داشته باشند.
رواندرمانی با درمانهای پزشکی و جسمی متفاوت است. برخلاف درمانهای پزشکی که در آن به ارتباط و همراهی ذهنی دو طرف با یکدیگر نیازی نیست، رواندرمانی یک فرآیند مشارکتی و وابسته به رابطهی میان درمانگر و درمانجو است. درمانگر در فرآیند درمان، سعی میکند تا با شخصیتی دربرگیرنده و خلق محیط ارتباطی مناسب و حرفهای، برای درمانجو این امکان را فراهم آورد تا بتواند بدون اینکه مورد قضاوت قرار بگیرد، در خصوص احساسات، افکار و تجربیات خود صحبت کند. در این فضا، مراجع به کمک درمانگر به شناسایی و تغییر الگوهای فکری، هیجانی و رفتاری که فرد را از داشتن حال خوب وامیدارند، میپردازد.
میتوان گفت درواقع دستاوردهایی که در فرآیند رواندرمانی حاصل میشوند، محصول تلاش هر دو طرف (درمانگر و درمانجو) هستند و موفقیت در درمان، علاوه بر آنکه وابسته به مهارت درمانگر است، به سلامتِ رابطهی درمانی و ایجاد اتحاد درمانی، میان درمانجو و درمانگر نیز بستگی دارد. در مرحلهی دوم این موفقیت نیازمند تلاش و پیگیری درمانجو نیز هست.
رواندرمانی؛ نقشه یا چراغ؟
دربارهی فرآیند و انواع رویکردهای رواندرمانی و فرایند آن در ادامه صحبت خواهیم کرد؛ اما بهطور خلاصه میتوان گفت در طی مراحل درمان، درمانگر صرفاً در تلاش برای حل مشکلات حال حاضر درمانجو نیست! یا از همه مهمتر، کار درمانگر، «اهدای چراغ» بهجای نشان دادنِ مسیر است. در این فرآیند قرار نیست درمانگر به مراجع راهحل نشان بدهد، بلکه با ایجاد فضایی مناسب و امن، کمک میکند تا خود شخص بتواند مهارت روبرو شدن با مشکلات و حل آنها را کسب بکند. در طی درمان، ذهن، روان و شخصیت ما به ابزارهای جدیدی مجهز میشوند تا در طول زندگی کمک حالمان باشند. پس با اتمام هر مرحله از درمان، نه تنها مشکلاتی که برایمان به وجود آمده بود را حلوفصل کردهایم، بلکه مهارتهای جدیدی را نیز آموختهایم تا بتوانیم در آینده با چالشهای جدیدی که سر راهمان قرار خواهد گرفت، روبرو شده و به شکل کارآمدی از آنها گذر کنیم.
آیا رواندرمانی واقعاً مؤثر است؟
حال که با چیستی رواندرمانی آشنا شدهایم، وقت آن است تا به این مسئله بپردازیم که:
آیا رواندرمانی بهطور مستقیم بر ساختار فیزیولوژیک و زیستی بدن تأثیر دارد؟
تأثیر رواندرمانی بر ساختار عصبی چگونه است؟
مطابق تحقیقات منتشرشده از سوی انجمن روانشناسان آمریکا (APA)، بیش از 75 درصد افرادی که تحت رواندرمانی قرار میگیرند، در تسکین علائم فیزیولوژیکی و همچنین بهبود عملکرد زندگی موفقتر از افرادی هستند که هیچگونه حمایت رواندرمانی دریافت نکرده اند.
مطابق تحقیقات منتشرشده از سوی انجمن روانشناسان آمریکا (APA)، بیش از 75 درصد افرادی که تحت رواندرمانی قرار میگیرند، در تسکین علائم فیزیولوژیکی و همچنین بهبود عملکرد زندگی موفقتر از افرادی هستند که هیچگونه حمایت رواندرمانی دریافت نکرده اند.
ارتباط رواندرمانی با مغز
همچنین پژوهشهای این انجمن (APA) نشان داده است که رواندرمانی میتواند با بهبودی قابل توجه در احساسات، رفتارها و ایجاد تغییرات مثبت در ساختار مغز و سیستم ایمنی بدن ارتباط مستقیم داشته باشد. بله، رواندرمانی موجب ایجاد تغییر در ساختارهای عصبی مغز میشود. بهطوریکه بر اساس گزارشها، تأثیرات آن از طریق تکنیکهای عکسبرداری از مغز قابل مشاهده است. در همین راستا، تحقیقات بیشماری، تغییرات مغز و دستگاه عصبی مبتلایان به اختلالات روانشناختی (مانند افسردگی، اضطراب، وحشتزدگی (panic)، بیشفعالی و کمبود توجه) را بعد از دریافت رواندرمانی تائید کردند. جالب آنکه در بیشتر موارد، تغییرات ایجادشده از طریق رواندرمانی با تغییرات ناشی از دارو درمانی، کاملاً یکسان، و در مواردی بهتر نیز بوده است.