ازدواج سنتی، با خواستگاری شروع شده، پس از صحبت های ابتدایی در صورت وجود تفاهم های مد نظر بین خانواده ها، فرصتی به دختر و پسر داده می شود تا با یکدیگر آشنا شده و تصمیم نهایی خود را بگیرند. غالبا در این جلسات آشنایی دختر و پسر برای اولین بار یکدیگر را می بینند.
در این شیوه، دختر و پسر با یکدیگر آشنا شده، پس از مدت زمانی که با یکدیگر هستند، تصمیم به ازدواج گرفته و خانواده هایشان را در جریان قرار می دهند.
اما در حالتی دیگر از این نوع ازدواج ها، دو نفر بر اثر ورود به یک رابطه عاطفی و ایجاد عشق و علاقه بین آنها و بدون قصد قبلی برای ازدواج، تصمیم به تشکیل خانواده می گیرند.
در این حالت غالبا هر دو نفر به دلایل عاطفی و یا حتی جنسی وارد این ارتباط شده، به دلیل عدم تعقل و تعهد طرفین، احتمال شکست و انتخاب اشتباه بسیار بالاست زیرا قصد اولیه دختر و پسر از برقراری ارتباط، تنها وقت گذرانی و دوستی بوده، اما پس از طی مدت زمانی منجر به ایجاد علاقه شده و اکنون تنها به دلیل ایجاد این ارتباط عاطفی و یا حتی فیزیکی و جنسی، خواستار و یا مجبور به ازدواج هستند.
در این گونه موارد، خانواده ها نیز نگاه خوبی به این نوع ازدواج ها نداشته، از شنیدن این خبر که فرزندشان بدون هماهنگی با آنها برای موضوعی به این مهمی تصمیم گرفته است، ناراحت شده و مخالفت می نمایند. اما در عین مخالفت های خانواده، دختر و پسر با اصرار، خانواده ها را مجبور به پذیرش ماجرا می نمایند.
با توجه به آمارهای بدست آمده، ازدواج سنتی کماکان درصد موفقیت بالاتری در مقایسه با ازدواج های مدرن دارد. در صورتی که در این نوع ازدواج ها تمامی جنبه های رفتاری، شخصیتی، جنسی، عاطفی و ... افراد مورد توجه قرار گیرد، درصد موفقیت آن نیز بالاتر خواهد رفت.
اما متاسفانه خانواده ها در اکثر مواقع عجله داشته و فرصت شناخت کافی را به زوجین نمی دهند. در مقابل نیز غالب ازدواج های مدرن، بدون تفکر کافی و توجه به هنجارهای خانوادگی، فرهنگی و ... صورت پذیرفته که درصد طلاق آن را بالا برده است.
هر فردی براساس نوع باورها، تربیت خانوادگی، شخصیت و ... خویش انتظاراتی را از همسر آینده خود دارد، یا حتی دلیل ازدواج آنها ممکن است براساس نوع نگاهشان به زندگی متفاوت باشد. برای مثال: ممکن است به جوانی بگویید که دلیل ازدواج او چیست؟ و در جواب به شما بگوید که دلش می خواهد همسری اختیار نماید تا کارهای منزل را انجام دهد. جواب هایی از این قبیل بیانگر آن است که در مواقعی، دلیل ازدواج ممکن است تنها به دلیل انجام نقش های فرهنگی و اجتماعی باشد. هر چند امروزه ممکن است از پسرها بشنویم که برای آشپزی و انجام کارهای منزل می توانند فردی را استخدام نمایند و نیازی به همسر ندارند یا در مقابل از خانم ها بشنویم که خودمان استقلال مالی داشته احتیاجی به همسر نداریم.
بیان این سخنان بدان معناست که براساس باورهای قدیم جامعه، وظیفه انجام امور منزل بر عهده زن و تامین مخارج زندگی بر عهده مرد خانواده بوده، افراد نیز برای تامین و تحقق این امور و وظایف، مبادرت به ازدواج و تشکیل خانواده می دهند.