به نقل از سایت دکتر محمود یزدان پناهی جراح مغز و اعصاب و ستون فقرات: " تومورهای نخاع اینترامدولاری انواع مختلفی دارند که بسته به نوع سلولهای درگیر و محل رشد، علائم و روند درمان متفاوتی را ایجاد میکنند. شایعترین آنها آستروسیتوما و اپندیموما هستند که بیشتر در کودکان و جوانان دیده میشوند و معمولاً به آرامی رشد میکنند. در موارد نادرتری، گلیوبلاستومای نخاعی مشاهده میشود که ماهیتی تهاجمیتر دارد و روند پیشرفت سریعی دارد؛ همچنین گاهی هرنومای نخاعی که از بافت عصبی منشا میگیرد و تریگلو مایع نخاعی که از سلولهای پوشاننده بطنها و کانال مرکزی نخاع ایجاد میشود نیز در دسته تومورهای اینترامدولاری قرار میگیرند. شناخت نوع تومور از نظر بافتشناسی برای انتخاب روش درمانی مناسب بسیار اهمیت دارد و معمولاً از طریق MRI و نمونهبرداری مشخص میشود."

آستروسیتوما از رایجترین تومورهای اینترامدولاری بهویژه در کودکان و نوجوانان است. این تومور از سلولهای گلیال موسوم به آستروسیت منشأ میگیرد که نقش پشتیبانی و تغذیه نورونها را در دستگاه عصبی دارند. اغلب آستروسیتوماها در ستون فقرات ناحیه گردنی یا سینهای دیده میشوند. رشد این تومورها معمولاً آهسته است و در مراحل ابتدایی ممکن است بدون علامت باقی بمانند. با این حال، با افزایش حجم، فشار بر نخاع موجب ضعف عضلانی، بیحسی اندامها، اسپاسم و حتی مشکلات تعادل و راهرفتن میشود. در مراحل پیشرفته، ممکن است مشکلات مثانه و گوارش نیز بروز کند. درمان اصلی این نوع تومور، جراحی و در مواردی استفاده از پرتودرمانی است، اما تصمیمگیری نهایی بستگی به میزان گسترش و محل دقیق تومور دارد.
اپندیموما یکی دیگر از تومورهای شایع نخاع اینترامدولاری است که عمدتاً در بزرگسالان جوان دیده میشود. این تومور از سلولهای اپندیمال منشأ میگیرد که در کانال مرکزی نخاع و اطراف بطنهای مغزی حضور دارند. یکی از ویژگیهای قابل توجه اپندیموماها، رشد آهسته و مرز نسبتاً مشخص آنهاست که در بسیاری از موارد امکان برداشتن کامل تومور را از طریق جراحی فراهم میسازد. بیماران مبتلا به اپندیموما اغلب با علائمی مانند درد مزمن در پشت، ضعف حرکتی، بیحسی، گزگز و در برخی موارد بیاختیاری ادرار یا یبوست مراجعه میکنند. در صورتی که برداشتن کامل تومور ممکن نباشد، پرتودرمانی نیز در برنامه درمان قرار میگیرد.
گلیوبلاستوما یکی از تومورهای نادر اما بسیار تهاجمی در ناحیه نخاع است. این نوع از گلیوماها، از سلولهای گلیال تمایزنیافته تشکیل شده و بهسرعت گسترش مییابند. برخلاف آستروسیتوما و اپندیموما، گلیوبلاستوما معمولاً مرز مشخصی ندارد و به بافتهای اطراف نفوذ میکند. به همین دلیل، جراحی کامل این تومور بسیار دشوار و در برخی موارد ناممکن است. بیماران درگیر گلیوبلاستوما معمولاً با کاهش ناگهانی توانایی حرکت، اسپاسم شدید عضلانی، احساس فشار یا درد ممتد در ناحیه پشت و اختلالات واضح در عملکرد ارگانهای داخلی روبرو هستند. درمان معمولاً ترکیبی از جراحی، پرتودرمانی و شیمیدرمانی است، اما پیشآگهی کلی این نوع تومور، نسبت به سایر انواع اینترامدولاری ضعیفتر است.
هرنوما از جمله تومورهای کمیاب نخاع اینترامدولاری است که معمولاً در ناحیه پایینی ستون فقرات رشد میکند. منشأ این تومور معمولاً از سلولهای عصبی حرکتی یا حسی است و رشد آهستهای دارد. برخلاف برخی دیگر از تومورهای این ناحیه، هرنوما میتواند برای مدتها بدون علائم مشخص باقی بماند. با پیشرفت بیماری، ضعف در اندامهای تحتانی، اختلال در تعادل، بیحسی و در مواردی گرفتگیهای عضلانی بروز پیدا میکنند. به دلیل رشد محدود و مشخص بودن مرزهای تومور، جراحی اغلب مؤثر است و در بسیاری از موارد پیشآگهی نسبتاً مطلوبی دارد.
یکی دیگر از اشکال نسبتاً خاص در دسته تومورهای اینترامدولاری، تومورهای ناشی از اختلال در سلولهای پوشاننده مایع نخاعی است که بهصورت کیست یا ضایعاتی با نمای خوشخیم دیده میشوند. در برخی منابع به آنها با اصطلاح «تریگلو مایع نخاعی» یا ضایعات اپندیموبلاستوما اشاره میشود. این تومورها بیشتر حالت فشاری بر نخاع دارند تا تهاجمی، اما در صورت عدم تشخیص و درمان، میتوانند منجر به دردهای مزمن، بیحسی، گزگز، ضعف عضلانی و مشکلات گوارشی و ادراری شوند. درمان این نوع تومورها بسته به اندازه و محل قرارگیری، ممکن است شامل جراحی تخلیه کیست، برداشتن کامل یا در مواردی پیگیری دورهای باشد.
تومورهای نخاع اینترامدولاری به دلیل محل رشد خاص و نزدیکی به مسیرهای حیاتی عصبی، نیازمند تشخیص دقیق و درمان تخصصی هستند. شناخت انواع مختلف این تومورها از جمله آستروسیتوما، اپندیموما، گلیوبلاستوما، هرنوما و تریگلو مایع نخاعی، به پزشکان و بیماران کمک میکند تا بتوانند راهکارهای درمانی مؤثرتر و متناسبتری انتخاب کنند. هرچند برخی از این تومورها با جراحی بهخوبی کنترل میشوند، اما مواردی چون گلیوبلاستوما به مراقبت و پیگیری بلندمدت نیاز دارند. بررسی علائم بالینی، تصویربرداری پیشرفته مانند MRI و نمونهبرداری بافتی، نقش کلیدی در تشخیص نوع دقیق تومور و تعیین مسیر درمانی دارند. انتخاب بهموقع و آگاهانه، میتواند کیفیت زندگی بیمار را حفظ کرده و روند پیشرفت بیماری را تا حد زیادی کنترل کند.