دکتر زبان
دکتر زبان
خواندن ۵۳ دقیقه·۵ سال پیش

اسپیکینگ آیلتس – پارت 1

اگرچه آزمون آیلتس از چهار بخش اصلی اسپیکینگ، ریدینگ، رایتینگ و لیسنینگ تشکیل شده، اما همونطور که می دونید، دو بخش رایتینگ و اسپیکینگ اون، تا حدودی از دو بخش دیگه دشوارتر و نیاز به تمرین بیشتری داره. علاوه بر این، ابهامات و سوالات زیادی از این دو بخش در ذهن اکثر داوطلبان آزمون آیلتس وجود داره.

در این مقاله و در ادامه سری مقالات همه چیز درمورد آزمون آیلتس، قصد دارم اطلاعات جامع و کاملتری از آزمون اسپیکینگ آیلتس در اختیار شما قرار بدم تا از هم نحوه سنجش خودتون در این آزمون و هم با نمونه سوالات متداول اسپیکینگ آیلتس و نمونه پاسخ به آن ها مطلع و آشنا بشید. پس با ما همراه باشید.

قبل از هر چیز بهتره بدونید که آزمون اسپیکینگ در یک بازه هفت روزه قبل یا بعد از آزمون کتبی گرفته میشه. در بعضی مراکز خود داوطلب می تونه تاریخ آزمون اسپیکینگ رو مشخص کنه و در برخی مراکز دیگه، خود مرکز تاریخ رو مشخص می کنه.

اسپیکینگ آیلتس چگونه است؟

قطعاً می دونید که آزمون اسپیکینگ آیلتس، دارای 3 پارت یا بخش است:

پارت 1 اسپیکینگ: سوالات این پارت به مراتب ساده تر از دو بخش دیگه هست، ولی به تمرکز بالایی نیاز داره. سوالات این بخش عمدتاً درباره شغل، اوقات فراغت، مطالعه، مد، آب و هوا، دوران کودکی … است. پاسخگویی به این بخش به شکل بحث گفتگو نیست، بلکه ممتحن یک سوال رو می پرسه و از شما انتظار پاسخ مرتبط رو داره. این بخش معمولاً 4 الی 5 دقیقه طول میشکه.

پارت 2 اسپیکینگ: در این بخش، یک Cue Card در اختیار دواطلب قرار میگیره و از او خواسته میشه تا در مورد موضوع نوشته شده در کارت و سوالاتی که درباره اون پرسیده شده، حدود دو دقیقه صحبت کنه. این بخش حدود 3 الی 4 دقیقه زمان میبره.

پارت 3 اسپیکینگ: در این بخش، تعدای سوال تکمیلی به دنبال موضوع بخش دوم، از داوطلب پرسیده میشه. این بخش یک فرصت عالی برای متقاضی هست تا با بسط دادن جواب ‌ها، تمام مهارت و توان گفتاری خودش رو به نمایش بگذاره و بالاترین نمره رو کسب کنه. به بخش سوم اسپیکینگ، Discussion هم می گویند. این بخش هم همانند بخش اول، 4 الی 5 دقیقه طول میکشه.


معیار نمره دهی اسپیکینگ آیلتس

در کلاس اسپیکینگ آیلتس معمولا 4 بخش مورد توجه مدرس قرار داره چون در اسپیکینگ آیلتس چهار بخش اصلی سنجیده میشه و نمره داوطلبین بر همین اساس تعیین و مورد سنجش قرار می گیره:

Fluency

Vocabulary

Grammar

Pronunciation

هر کدوم از این موارد، 25 درصد نمره کل speaking شما رو دربر می گیره:

Fluency (25%)

Vocabulary (25%)

Grammar (25%)

Pronunciation (25%)


در Fluency یا روان بودن چه مواردی بررسی می شود؟

در صورتی که داوطلبین بتونن با سرعت مناسب و بدون مکث مکالمه کنن و در کنار اون، از قدرت خوبی برای کاربرد cohesive devices ها بهره مند باشن، از توانایی مناسب در کسب نمره در این بخش برخوردار خواهند بود.

-Long and well-explained answer

پاسخ های طولانی و البته مرتبط به سوال، همیشه نمره خوبی دارند. پاسخ های کوتاه یا پاسخهایی در حد بله/ خیر مسلماً نمره بالایی نخواهند داشت.

-Hesitation: ohhh, err, umm

مکث های طولانی که معمولاً با اصواتی همچون oh-errr-umm همراه می شوند، نیز جز نکات منفی محسوب می شوند و باعث پایین اومدن نمره می شوند.

-Silence

شاید سکوت در مواقع دیگه خوب باشه، اما در اسپیکینگ مثل سم عمل می کنه.

درVocabulary (لغت) چه مواردی بررسی می شوند؟

یکی دیگه از بخش های مهمی که مورد سنجش قرار می گیرد، کاربرد واژه ها و کلمات متعدد در بخش اسپیکینگ هست. در صورتی که داوطلبین بتونن چند واژه تخصصی مرتبط با موضوع مطرح شده در آزمون به کار ببرن، میتونن نمره مرتبط با این بخش رو هم بدون مشکل به صورت کامل کسب کنن. دقت کنید استفاده از Paraphrase و Synonym از مواردی هستند که نمره بیار هستند.

اشتباهاتی که باید دقت کنید در آزمون اسپیکینگ آیلتس نداشته باشید شامل کلمات اشتباه، کاربرد اشتباه اصطلاحات و Collocation ها، کاربرد اشتباه اسم به جای فعل، صفت به جای اسم، فعل به جای اسم، صفت به جای قید همچنین غلط های املایی است.

در Grammar  (گرامر) چه مواردی بررسی می شوند؟

از  بخش های مهم دیگه که مورد سنجش قرار می گیره، کاربرد گرامرهای مختلف و متنوع است. در صورتی که داوطلبین بتونن از گرامرهای مختلف به صورت صحیح در این آزمون استفاده کنن، کسب نمره مناسب در بخش Grammatical range and accuracy نیز دور از انتظار نیست.

مواردی که حتما در این بخش باید توجه داشته باشید شامل:

  • توانایی در کاربرد همه زمان ها و همه بخش های گرامری اعم از اسم، قید، …
  • اینکه در پاسخ ها بیشتر از چه جملاتی استفاده می کنیم: ساده، مرکب، پیچیده – مرکب
  • چه غلط های گرامری مرتکب میشیم. اگه مهم  هستند، باید خیلی اون ها رو جدی بگیریم و مجدداً مرورشون کنیم.

در Pronunciation (تلفظ) چه مواردی بررسی می شوند؟

تلفظ صحیح کلمات، یکی دیگه از بخش های مهم موجود در آزمون اسپیکینگ آیلتس هست.در صورتی که داوطلبان اشتباهات کمی در زمینه تلفظ صحیح لغات و همچنین بالا و پایین رفتن صدا داشته باشن، می تونن نمره مرتبط با این بخش را هم به راحتی کسب کنن.

– ادای درست حروف الفبای انگلیسی. مثلا: برخی دانشجوها تفاوت V و W را خیلی جدی نمی گیرند.

– تلفظ صحیح تک تک کلمات

آهنگ کلام جمله (intonation) یا همان تلفظ کلی جمله. آیا Flat صحبت می کنیم یا آهنگ کلام مناسب را داریم.

استرس.

نمونه سوالات اسپیکینگ آیلتس با جواب

در زیر به نمونه سوالاتی اشاره می کنیم که می توان آن ها را به عنوان نمونه اسپیکینگ آیلتس 7 در نظر گرفت.

همونطور که قبلاً نیز گفته شد، در این بخش از آزمون اسپیکینگ، شما باید به یکسری سوالات در خصوص خودتون پاسخ بدید، پس در خصوص جوابی که میدین راحت باشید و سعی کنین با حفظ آرامش بصورت کاملاً طبیعی و نه ساختگی یا از پیش تعیین شده، به سوالات مربوطه پاسخ بدید. جواب ‌های شما در این بخش نباید خیلی کوتاه یا خیلی طولانی باشه. پس بین دو تا سه جمله برای پاسخگویی به هر سوال کافیست. همچنین میتونین با ذکر مثال و دلیل، جواب‌ های خودتون رو کامل کنید.

شاید به دنبال نمونه مصاحبه اسپیکینگ آیلتس، دانلود اسپیکینگ آیلتس، سمپل اسپیکینگ آیلتس و یا متن اسپیکینگ آیلتس باشید ما سعی کردیم تا در این مقاله، حدود 10 موضوع رایج پارت 1 اسپیکینگ آیلتس به همراه جواب های مرتبط با اون رو در اختیار شما قرار بدیم. جواب ‌هایی که داده شده ‌اند، به عنوان نمونه هستن، سعی نکنین جواب ها رو حفظ کنین، بلکه میتونید از اون ها کمک بگیرید و جواب‌ های مدنظر خودتون رو بدید.

موضوع شماره 1 اسپیکینگ آیلتس: شغل


1. Do you work or study?

شاغل هستی یا محصل؟

I graduated a few years ago and I’m now in full-time employment.

من چند سال پیش فارغ التحصیل شدم و اکنون به صورت تمام وقت کار می کنم.

2. What is your job?

شغل شما چیست؟

I’m currently an English teacher working for the British Council in Ho Chi Minh City.

من درحال حاضر مدرس زبان انگلیسی هستم و برای British Council در شهر Ho Chi Minh کار می کنم.

3. Why did you choose that job?

چرا این شغل رو انتخاب کردی؟

I was previously a lawyer and found it to be really stressful and never had any free time, so after quitting that job I thought teaching might be the complete opposite of being a lawyer, you know not as stressful and more time off.

من قبلاً وکیل بودم، اما متوجه شدم که وکالت شغلی با استرس زیاد هست و هیچ وقت آزادی نداره. بنابراین پس از ترک شغل وکالت، به این فکر افتادم که شاید معلمی برعکس وکالت، میزان استرس کمتر و اوقات فراغت بیشتری داشته باشه.

4. Are there lots of English teachers in Ho Chi Minh City?

آیا شهر  Ho Chi Minh مدرسان انگلیسی زیادی داره؟

Oh yes! There is a such a big demand for English as a second language here and it’s also quite a cheap place to live compared to many other big cities in Asia.

بله، در اینجا تقاضای زیادی برای یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم وجود داره، همچنین این شهر، در مقایسه با اغلب شهرهای بزرگ آسیا، مکانی بسیار ارزان برای زندگیست.

5. Do you enjoy your job?

آیا از شغلت راضی هستی؟

Most of the time. It’s very rewarding to be able to help people every day and the students here are very hardworking and fun to teach, but you sometimes have lessons that do go so well.

بیشتر اوقات. خیلی با ارزشه که بتوان هر روز به مردم کمک کرد. دانش آموزان اینجا بسیار سخت کوش هستند و آموزش به اون ها سرگرم کننده است. اما گاهی اوقات هم همراه با تجربیاتی آموزنده است.

6. Do you get on well with your co-workers?

آیا رابطه دوستانه ای با همکاران خود داری؟

Yes, fine. I don’t really see work as part of my social life, so I don’t socialise with them, so I suppose I could be more friendly, but it’s just my nature to be a bit colder with colleagues. I think it’s more professional to be that way.

من به کار به عنوان بخشی از زندگی اجتماعی نگاه نمی کنم، بنابراین خیلی با همکارانم صمیمی نمی شم. اگرچه فکر می کنم که باید تا حدودی معاشرت کنم و صمیمی باشم؛ اما شخصیت من به گونه ایست که کمی با همکارانم سرد برخورد کنم. همچنین فکر می کنم این نوع برخورد باعث میشه تا حرفه ای تر به نظر بیام.

7. What was your first day at work like?

اولین روز کاری ات چگونه بود؟

There were lots of teachers starting at the same time as me, 10 I think, so we all had a big induction day. The more senior teachers ran workshops with us to familarise us with the different systems they had and then we went for a team dinner in the evening.

معلم های زیادی بودند که همزمان با من شروع به کار می کردند. فکر می کنم 10 نفر بودیم. بنابراین یک روز معارفه بزرگ داشتیم. اکثر معلم های سابقه دار، کارگاه هایی برای ما برگزار کردند تا ما رو با سیستم های متفاوت آموزشی که تجربه کرده اند، آشنا کنند. و بعد، عصر رفتیم تا شام گروهی داشته باشیم.

8. What responsibilities do you have at work?

چه مسئولیت هایی در محل کار داری؟

All of the teachers main responsibility is to plan good lessons and then teach them to the best of our ability. On top of that we have several admin. tasks to carry out like mark homework, fill out attendance sheets and write reports.

وظیفه اصلی تمام معلم ها، تهیه یک طرح درس خوب و آموزش اون به دانش آموزان با حداکثر توانایی است. از طرف دیگه، چند مدیر داریم که انجام وظایفی مثل تصحیح تکالیف، پرکردن برگه های حضور و غیاب و نوشتن گزارش رو برعهده دارند.

9. Would you like to change your job in the future?

آیا قصد داری شغلت رو در آینده عوض کنی؟

Yes, as I said before, I like working by myself, so I would like to be my own boss. I’m currently developing my own website, so if it’s successful I will leave teaching and work on it full time.

بله. همانطور که قبلاً هم گفتم، من می خواهم برای خودم کار کنم و رئیس خودم باشم. درحال حاضر مشغول راه اندازی وب سایت خودم هستم. بنابراین اگه با موفقیت پیش بره، شغل معلمی رو ترک می کنم و تمام وقت روی اون کار می کنم.

10. What is your typical day like at work?

یک روز معمولی در محل کار چطور می گذرد؟

I normally have 2 or 3 classes in the evening and I start the day by doing all the planning at home. This normally takes between an hour or two depending on the lessons. I then take the rest of the day to spend with my family, before going to work around 3 to print off my materials and then I teach all evening.

من معمولاً 2 یا 3 کلاس در عصر دارم. بنابراین روزم رو با برنامه ریزی برای اون ها در خانه  شروع می کنم. که بسته به درس، یک یا 2 ساعت طول می کشه. سپس بقیه روز رو با خانواده ام می گذرانم و بعد حدود ساعت 3، مطالب لازم برای تدریس رو جمع آوری می کنم و تمام عصر رو مشغول درس دادن هستم.

11. What would you change about your job?

چه چیزی از شغلت رو می خواهی تغییر بدی؟

As with most English teachers, we have to teach what is on the curriculum and this can mean that you are teaching some things that are quite boring or not very useful for your students, so I would like to have more freedom to teach outside the syllabus.

ما هم مثل تمام معلم های انگلیسی، باید مطابق با آن چه که در برنامه تحصیلی آورده شده، تدریس کنیم و این بدین معنیست که داری مطالبی رو به دانش آموزان آموزش میدی که کاملاً خسته کننده و غیر کاربردی هستند. بنابراین، من می خوام آزادی عمل بیشتری داشته باشم تا مطالب خارج از برنامه درسی رو تدریس کنم.

موضوع شماره 2 اسپیکینگ آیلتس: تحصیل


1. Do you work or study?

شاغل هستی یا محصل؟

I’m currently a student at Queen’s University, Belfast.

من در حال حاضر دانشجوی دانشگاه کویینز در بلفاست هستم.

2. What do you study?

در چه رشته ای تحصیل می کنی؟

I study law because it’s a really well thought of degree and I’m hoping to pursue it as a career in the future.

من رشته حقوق می خوانم، چون یک رشته معتبره و امیدوارم که در آینده هم شغلی در این زمینه داشته باشم.

3. Is it a popular subject at your university?

آیا این رشته، یک رشته پرطرفدار در دانشگاه شماست؟

Very popular, in fact, it’s one of the most sought-after courses. I think there are about 350 people reading law at Queen’s. I think lots of student’s parents want them to study law so they can get a good job after they graduate.

خیلی پرطرفدار. درواقع این یکی از دوره های پرمتقاضی است. فکر می کنم حدود 350 نفر در دانشگاه کویینز مشغول تحصیل رشته حقوق هستند. به نظرم بسیاری از والدین دانش آموزان می خواهند که فرزندشان رشته حقوق بخواند تا بتونه بعد از تحصیل یک شغل خوب داشته باشه.

4. Do you enjoy studying it?

آیا از این که این رشته رو می خوانی راضی هستی؟

It’s such a huge subject that there will always be parts you like and parts you don’t like. I find Human Rights fascinating because it can really make a difference to peoples’ lives. On the other hand, modules like Land Law and Equity are really boring.

این که بعضی قسمت های یک چیز برایمان جذابیت داشته باشه و بعضی قسمت های دیگه اون رو دوست نداشته باشیم، یک موضوع خیلی معمول هست. برای من، قسمت های مرتبط با “حقوق بشر” بسیار جذاب هستند، چون می توانند در زندگی مردم تغییر ایجاد کنند. اما از طرف دیگه، واحد هایی مثل “قانون زمین” و واحد “انصاف”، واقعاً خسته کننده هستند.

5. Do you get along with your classmates?

آیا رابطه دوستانه ای با همکلاسی های خودت داری؟

Yes, they are all really great. Most people like to socialise together in the evenings and this makes us a very tight group. If you know someone socially, it is much easier to work together in class.

بله. همگی اون ها عالی هستند. اکثر مردم دوست دارند در هنگام عصر با همدیگه معاشرت کنند و این موضوع، ما رو به یک گروه محکم تبدیل می کنه. اگه با افراد از لحاظ اجتماعی آشنا باشی، راحت تر می تونی در کلاس با اون ها کار کنی.

6. If you could change to another subject, what would it be?

اگه می تونستی رشته تحصیلی ات رو تغییر بدی، به چه رشته ای تغییر می دادی؟

I planned to study medicine, but then when I went on work experience I fainted at the first sight of blood, so definitely not that. I’m a real history buff and read books about World War 2 all the time, so I suppose it would have to be Modern History.

من تصمیم داشتم پزشکی بخوانم، اما بعد از اینکه در دوره کارورزی با دیدن خون غش کردم، فهمیدم که نمی تونم. من شیفته تاریخ هستم و کتاب های مرتبط با جنگ جهانی دوم رو به طور مرتب مطالعه می کنم. بنابراین فکر می کنم اون رشته، تاریخ مدرن باشه.

7. Do you plan to use the subject you are studying in the future?

آیا تصمیم داری در آینده از اطلاعاتی که در این رشته یاد گرفتی، استفاده کنی؟

Yes, I’ve already started to apply for jobs as a lawyer. We normally have to secure a job a year before we graduate and then work very hard to get a high overall mark. After that, I will probably do a Masters in law to become a specialist in one particular area.

بله. من از قبل برای کار وکالت درخواست داده ام. ما معمولاً باید یکسال قبل از فارغ التحصیلی، یک شغل دست و پا کنیم و بعد به سختی کار کنیم تانمره کل بالایی بگیریم. احتمالاً بعد از اون، در کارشناسی ارشد حقوق شرکت می کنم تا در یک حوزه خاص متخصص بشم.

8. What is the most difficult part of your subject?

سخت ترین قسمت رشته تحصیلی ات چیست؟

You have to remember lots of legislation and cases and not only remember their names but also how the effect each part of the law and how they interact with each other. Physically it can also be exhausting because we have to read very dense texts for a few hours every day.

باید قوانین و مفاد بسیاری رو به خاطر سپرد و نه تنها اسامی اون ها، بلکه تاثیر هر قسمت از قانون و نحوه تعامل اون ها با یکدیگر رو نیز باید به یاد داشت. همچنین به این دلیل که ما باید روزانه چندین ساعت متون حجیم و فشرده ای بخوانیم، از لحاظ فیزیکی، خسته کننده و طاقت فرساست.

9. What would like to study in the future?

می خواهی در آینده در چه رشته ای تحصیل کنی؟

As I said before, my favourite type of law is Human Rights, so I would like to do a masters in International Human Rights Law. it’s right at the cutting edge of my field and there are also lots of very high profile cases in the media, so it’s really exciting and something I would like to become an expert in.

همونطور که قبلاً گفتم، “حقوق بشر”، محبوب ترین قسمت رشته حقوق برایم است. بنابراین می خواهم کارشناسی ارشد رشته “قانون بین‌المللی حقوق بشر” بگیرم، زیرا یک حوزه پیشگام در رشته من است. همچنین در رسانه ها بسیار مورد توجه و شناخته شده است. بنابراین بسیار هیجان انگیز است و حوزه ایست که می خواهم در اون تخصص کسب کنم.

10. Why did you choose your university?

چرا دانشگاه خودت رو انتخاب کردی؟

Mostly because it is close to my hometown and most of my friends were going there. I kind of regret it now. It’s a great university, but because it’s so close to home it doesn’t give you much of a chance to experience new things and meet new people. If I were to choose again, I’d study abroad.

بیشتر به خاطر اینکه به محل زندگی ام نزدیکه و اکثر دوستانم هم به اون جا رفته اند. اما الان تا حدودی پشیمونم. چون با این که دانشگاه خوبیه، اما به دلیل نزدیک بودن به محل زندگی، فرصتی برای تجربه چیزهای جدید و ملاقات با افراد جدید فراهم نمی کنه. اگه می تونستم دوباره انتخاب کنم، در خارج از کشور تحصیل می کردم.

موضوع شماره 3 اسپیکینگ آیلتس: محل زندگی


1. Where is your hometown?

زادگاه (محل زندگی) شما کجاست؟

My hometown is on the south-east coast of Northern Ireland. It’s called Dundrum and it’s about 1 hour south of the capital city.

زادگاه من در ساحل جنوب شرقی ایرلند شمالی قرار داره که به اون Dundrum گفته میشه و تقریباً 1 ساعت از پایتخت به سمت جنوب فاصله داره.

2. What do you like about it?

چه چیزی اون رو دوست داری؟

It’s an area of outstanding natural beauty and for me, one of the most beautiful places on earth. It has everything; fantastic beaches, dense forests and picturesque countryside.

اون منطقه ای با طبیعت بکر و یکی از زیباترین مکان های روی زمین برایم است. اون جا همه چیز داره: سواحل فوق العاده، جنگل های متراکم و دشت های بکر و خوش منظره.

3. What do you not like about it?

چه چیزی اون رو دوست نداری؟

It can be a little bit boring because it’s really tiny. There are only a few small shops! In the summer, it’s OK because you can enjoy the outdoors but it would be nice to have a few more indoor facilities for the winter.

اون جا تا حدودی خسته کننده است؛ چون یک محله واقعاً کوچکه و تنها چند مغازه کوچک داره! تابستان خوبی داره چون میشه از دشت و صحرا و هوای آزاد لذت برد، اما اگه امکانات سرپوشیده بیشتری برای فصل زمستان هم داشت، بهتر میشد.

4. How often do you visit your hometown?

هرچند وقت یکبار به زادگاه ات سر می زنی؟

Not as much as I should. I only get to visit about once a year now to see my family because I’m really busy with work and it’s quite far away, but I hope to visit more in the future.

نه خیلی زیاد. من تقریباً سالی یکبار برای دیدن خانواده ام به اون جا سر می زنم، چون واقعاً درگیر کار هستم و اون جا هم خیلی دوره. اما امیدوارم که در آینده بیشتر به اون جا برم.

5. Do many people visit your town?

آیا افراد زیادی از زادگاهت بازدید می کنند؟

Thousands of tourists visit every summer. They come from the capital city mostly to get away from the hustle and bustle and enjoy the peace and quiet. There are more and more international tourists visiting because lots of scenes from the TV show ‘Game of Thrones’ were shot just outside the village.

هر تابستان هزاران توریست به اون جا سر می زنند. اکثر اون ها از پایتخت و به خاطر دور شدن از شلوغی و هرج و مرج شهر و رسیدن به آرامش به اون جا می آیند. بازدید توریست های بین المللی از اون جا بیشتر و بیشتر میشه؛ چون صحنه های زیادی از برنامه تلویزیونی “بازی تاج و تخت” درست در خارج از روستا فیلمبرداری شده.

6. Is there any way your hometown could be made better?

آیا راهی هست که زادگاه ات به محل بهتری تبدیل شود؟

As I said before, the best thing about the town is its rural. If I had to say something, it would be to improve the roads, they are in a terrible state and cause a few car accidents every year.

همونطور که قبلاً گفتم، بهترین ویژگی زادگاه من، زیبایی بکر اون هست. اگه بخواهم به موضوعی اشاره کنم، اینه که وضعیت جاده ها بهتر بشن. جاده ها وضعیت بسیار بدی دارن و سالانه باعث چندین تصادف رانندگی میشن.

7. How has your hometown changed over the years?

زادگاه ات طی سال ها چطور تغییر کرده است؟

Since I was a child the town has almost doubled in size and population. It used to consist of just one main street, but now there are many new housing developments and apartments next to the water. With all these new people moving in, it has changed the character of the town a little bit, people are not as friendly as before.

از زمان کودکی من، شهر از لحاظ اندازه و جمعیت دو برابر شده. قبلاً فقط یک جاده اصلی داشت. اما الان ساخت و سازها و آپارتمان های زیادی در کنار رودخانه انجام شده. با این کار و با ورود افراد جدید، ماهیت شهر تا حدودی تغییر کرده و مردم مثل قبل با همدیگه صمیمی نیستند.

8. Are there good transportation links to your town?

آیا راه های ارتباطی و حمل و نقلی خوبی به شهر شما وجود دارد؟

The public transport system consists of just buses that pass through the town on an hourly basis. One bus goes north to the capital city which is really convenient if you need to do any shopping and the other bus goes south where you can switch buses and go across the border to the Republic of Ireland, so you could say we have international transport links which is not bad for a little town like ours.

سیستم حمل و نقل، شامل اتوبوس هایی میشه که به طور ساعتی از شهر عبور می کنند. یکی از اتوبوس ها به سمت شمال و پایتخت میره که اگه قصد خرید داشته باشید، خیلی راحته. اتوبوس دیگه به سمت جنوب میره که می توانید در اون جا اتوبوس خودتون رو عوض کنید و از مرز به جمهوری ایرلند بروید، بنابراین میشه گفت که راه های ارتباطی و حمل و نقل بین المللی داریم که برای شهر کوچکی مثل شهر ما چندان بد نیست.

9. Would you recommend the town to people with children?

آیا این شهر رو به افرادی که دارای فرزند هستند، پیشنهاد می کنی؟

Yes and no. It is obviously a great place to bring up kids because there are so many things for them to do like swim in the sea, play in the forest and run on the beach. However, the good schools are pretty far away and I remember having to get up really early every morning to catch a bus to school that was 20 miles away.

هم بله و هم نه. شکی نیست که اون جا یک مکان عالی برای بزرگ کردن بچه هاست، زیرا تفریحات زیادی می توانند اون جا داشته باشند، مثل شنا کردن در دریا، بازی کردن در جنگل و دویدن در ساحل. با این وجود، مدارس خوب از اون جا بسیار دور هستند و یادم می آید که باید صبح خیلی زود از خواب بیدار می شدیم تا به اتوبوس برای رفتن به مدرسه ای که 20 مایل دورتر بود، برسیم.

موضوع شماره 4 اسپیکینگ آیلتس: خانه


1. Where do you live?

شما کجا زندگی می کنی؟

I live on the outskirts of Ho Chi Minh City, in a district called Tan Phu, about 15 km from the city center.

من در حومه شهر Ho Chi Minh ، در منطقه ای به نام Tan Phu ، و در حدود 15 کیلومتری مرکز شهر زندگی می کنم.

2. Do you live in a house or a flat?

در خانه و یا در آپارتمان زندگی می کنی؟

I live in a 3 bedroom flat on the 11th floor of a big apartment building.

من در یک آپارتمان 3 خوابه در طبقه یازدهم یک ساختمان آپارتمانی زندگی می کنم.

3. Who do you live with?

با چه کسی زندگی می کنی؟

I live there with my wife and little baby son.

من در اون جا با همسر و پسر کوچکم زندگی می کنم.

4. Is it a big place?

آیا مکان بزرگی است؟

It’s pretty big for a flat. It has 3 large bedrooms, one for my wife and I and one for my son when he gets older. It also has a smaller bedroom that I use as a study and to store things in. The kitchen is small but it is part of a big open plan living room, so there is lots of space for the family.

به عنوان یک آپارتمان تقریباً بزرگ است. 3 اتاق خواب بزرگ داره. یکی برای من  همسرم و یکی برای پسرم وقتی که بزرگتر شد. همچنین یک اتاق خواب کوچکتر داره که من از اون برای مطالعه و انبار استفاده می کنم. آشپرخانه کوچکی داره، اما جزئی از یک اتاق نشیمن بزرگ هست. بنابراین فضای زیادی برای خانواده وجود داره.

5. What is your favourite room?

اتاق مورد علاقه ات کدام است؟

That would have to be my study because it’s the only room that I can get peace and quiet in. When I’m in there my wife knows I’m working, so she leaves me alone and I can concentrate on my work.

اتاق مطالعه، اتاق مورد علاقه منه، چون تنها اتاقی است که میتونم در اون آرامش داشته باشم. وقتی اون جا هستم، همسرم می دونه که من مشغول کار هستم، بنابراین من رو تنها می گذاره و میتونم روی کارم تمرکز کنم.

6. How is your apartment decorated?

چیدمان آپارتمان ات چطور است؟

The walls are all white and the furniture is also either white or black. There are very few ornaments or pictures because, I like to keep things quite minimal and I hate clutter.

دیوارها همگی سفید و مبلمان هم سفید و سیاه هستند. وسایل دکوری و تابلو های کمی وجود داره، چون دوست دارم همه چیز رو در حداقل نگه دارم و از درهم ریختگی متنفرم.

7. Is there anything you would like to change about your flat?

آیا موردی هست که دوست داری در آپارتمان ات تغییر بدی؟

I would like to have a big balcony. We have a sort of balcony at the moment, but we mainly use it for washing and drying clothes. It would be really nice to have some tables and chairs on a proper balcony, with maybe a few plants, so we could sit there in the evenings and relax.

من می خواهم یک بالکن بزرگ داشته باشم. در حال حاضر یک بالکن داریم که از اون برای شستن و خشک کردن لباس ها استفاده می کنیم. اگر تعدادی میز و صندلی یا شاید چند گیاه هم در بالکن داشتیم، واقعاً عالی می شد و می تونستیم عصر ها  اون جا بنشینیم و ریلکس کنیم.

8. Do you plan to live there for a long time?

آیا تصمیم داری برای مدت زیادی اون جا زندگی کنی؟

I really like where I live but it is really far from where I work in the centre of town. It takes around 45 minutes to drive there by motorbike and in the hot season and wet season it can be really uncomfortable, so we will consider moving closer to the centre in a year or so.

من واقعاً جایی که زندگی می کنم رو دوست دارم، اما خیلی از مرکز شهر و جایی که کار می کنم دوره. تقریباً 45 دقیقه با موتور طول می کشه تا به اون جا برسم و این موضوع در فصل های گرم سال آزار دهنده است. بنابراین، در نظر داریم تا طی یک سال یا بیشتر به محلی نزدیکتر به مرکز شهر نقل مکان کنیم.

9. Do you have a garden?

آیا فضای سبز دارید؟

That’s the best part of where we live, we have a huge garden. It takes around 40 minutes to walk around it. It has a few play parks for the kids, a number of gyms and four small lakes. We are really lucky to have it and I try to go for a walk around it every day, if I have time.

این بهترین قسمت از جایی است که زندگی می کنیم. ما یک فضای سبز بزرگ داریم که قدم زدن در اطراف اون حدود 40 دقیقه طول می کشه. اون جا چند شهر بازی برای بچه ها، چند سالن ورزشی و چهار دریاچه کوچک داره. ما واقعاً خوش شانسیم که اون فضای سبز رو داریم و و اگر وقت داشته باشم، سعی می کنم هر روز دور اون پیاده روی کنم.

10. Are there many amenities?

آیا امکانات رفاهی زیادی وجود دارد؟

Not really, because it is on the edge of town. If you want to go for a nice meal, use a swimming pool, go shopping, you really have to drive for about 30 minutes. That’s the major drawback, but if you are organised and buy everything when you are in the centre of town, it’s not so bad.

نه خیلی، چون در حاشیه شهر قرار داره. اگه بخواهید برای غذا بیرون بروید، از استخر استفاده کنید یا خرید کنید، باید حدود 30 دقیقه رانندگی کنید. این بزرگترین مشکله، اما اگه با برنامه باشید و وقتی در مرکز شهر هستید همه چیز بخرید، چندان هم بد نیست.

موضوع شماره 5 اسپیکینگ آیلتس: فشن


1. Do you care about fashion?

آیا به فشن اهمیت می دهی؟

I used to in my younger days, I remember always looking to see what my favourite musicians were wearing and then try to copy them, but now that I’m older I don’t really care.

قبلاً که جوانتر بودم، اهمیت می دادم. یادم می آید که همیشه نگاه می کردم که موسیقی دان های مورد علاقه ام چجوری لباس می پوشند و بعد سعی کردم از اون ها تقلید کنم، اما الان که بزرگتر شده ام، دیگه اهمیتی نمی دهم.

2. What kind of things do you normally wear?

معمولاً چه می پوشی؟

It depends what I’m doing really. If I’m working I always wear a dress shirt and trousers, but we don’t have to wear a tie. If I’m going out it will be more casual like a polo shirt and jeans and if I’m at home it will be really relaxed, just a t-shirt and shorts.

بستگی داره که مشغول چه کاری هستم. اگر در محل کار باشم، همیشه یک پیراهن و شلوار می ‌پوشم، اما مجبور نیستیم کراوات بزنیم. اگه قراره بیرون برم، بیشتر یک سبک کژوال مانند یک پیراهن آستین کوتاه و شلوار جین می پوشم و اگه در خانه هستم، لباس راحتی، فقط یک پیراهن و شلوار کوتاه می پوشم.

3. Are there any traditional clothes in your country?

آیا کشور شما دارای لباس سنتی است؟

I have no idea. There might be but I can’t recall ever hearing anyone talking about them or seeing someone wearing them.

نمی دونم. ممکنه داشته باشه. اما من به خاطر نمیارم که کسی در مورد اون ها حرفی زده باشد یا کسی اون ها رو پوشیده باشه.

4. Where do you usually purchase your clothes?

لباس هایت رو معمولاً از کجا می خری؟

I used to go to the trendy shops when I was a student, but now I’m older and have little time I just like to go to a big shopping centre or department store and buy everything there. It’s more convenient that way and it means I don’t have to run all over town just for a few clothes.

زمانی که دانشجو بودم، از مغازه هایی خرید می کردم که لباس های مطابق مد می فروخت. اما الان که بزرگتر شدم و وقت کمتری دارم، دوست دارم به یک مرکز خرید یا فروشگاه بزرگ برم و همه چیز رو از اون جا بخرم. این طوری راحت تره و معنیش اینه که مجبور نیستم تمام شهر رو فقط برای چند تکه لباس دور بزنم.

5. Have you ever bought clothes online?

آیا تابحال به صورت آنلاین لباس خریدی؟

No, because I don’t trust their clothes to always fit me. I know a few people who order lots of clothes online and order a few different sizes and then send the ones that don’t fit them back, but I can’t be bothered with all that. It’s much quicker to go into a proper shop and try the clothes on there and make sure they are a proper fit.

نه. چون مطمئن نیستم که لباس های اون ها همیشه اندازه ام باشند. چندین نفر رو می شناسم که لباس های زیادی رو در چند سایز مختلف سفارش می دهند و بعد لباس هایی که اندازه نیستند رو پس می دهند، اما من نمیتوانم این همه به خودم زحمت بدم. خیلی سریع تره که به یک فروشگاه مناسب رفت و لباس های اون جا رو پرو کرد و مطمئن شد که اندازه هستند.

6. Do people from your country think fashion is important?

آیا مردم کشور شما فکر می کنند که مد اهمیت دارد؟

More so these days. Our country wouldn’t be very high on the list of international fashion hot spots, but I notice people following certain trends more. Last year, there was a red trouser craze and everywhere you looked people had red trousers on.

این روزها بیشتر. کشور ما خیلی زیاد در لیست کانون های بین المللی فشن نبوده ، اما می دونم که مردم ترند های خاصی رو دنبال می کنند. سال گذشته، تب شلوار قرمز داغ بود و هرجا که نگاه می کردی، می دیدی که مردم شلوار قرمز پوشیده اند.

7. What is your favourite item of clothing?

لباس مورد علاقه ات چیست؟

Probably my leather jacket. It cost a fortune and it makes me feel really confident when I go out in it. I normally get a few compliments also because it is quite slimming.

احتمالاً کاپشن چرمم باشه. خیلی گرونه و وقتی می پوشمش، واقعاً باعث اعتماد به نفسم میشه و معمولاً ازم تعریف می کنند، چون باعث میشه لاغر تر دیده بشم.

موضوع شماره 6 اسپیکینگ آیلتس: اینترنت

1. How important is the internet to you?

اینترنت چقدر برایت مهم است؟

Extremely important. I depend on it for work, research, study, and entertainment, so without it I’d be completely lost.

بسیار مهمه. من برای انجام کار، تحقیق، تحصیل و برای اوقات فراغت به اینترنت نیاز دارم، بنابراین بدون اون، کاملاً از کار می افتم.

2. How often do you use the internet?

چقدر از اینترنت استفاده می کنی؟

I use it constantly throughout the day, every day. I check my emails when I get up in the morning, I use it for work all day and then I watch videos, read books or listen to music through it at night.

من مدام در طول روز از اون استفاده می‌ کنم. وقتی صبح از بیدار میشم، ایمیل هامو چک می کنم. تمام روز از اون برای کار استفاده می کنم و بعد در شب از طریق اون، ویدئو تماشا می‌ کنم، کتاب می ‌خوانم یا به موسیقی گوش می‌ دهم.

3. Do you use it more for work or in your free time?

آیا از اون بیشتر در کار استفاده می کنی یا در اوقات فراغتت؟

I’d say both really. About 50% of my job involves researching and writing on the internet so I would use it for about 4 hours a day. When I get home, I’m normally too tired to go to the gym or play sports so it is really easy to download a movie or stream some music and I normally do that until I fall asleep.

باید بگم هردو. حدود 50 درصد از وظایف شغلی من شامل انجام تحقیقات و نوشتن در اینترنت هست، بنابراین روزانه 4 ساعت از اینترنت به کار اختصاص داره. وقتی به خانه برمی گردم، معمولاً برای رفتن به باشگاه یا ورزش کردن بسیار خسته ام، پس خیلی آسونتره که یک فیلم دانلود کرد یا آنلاین آهنگ بخش کرد. این کار رو تا زمانی که به خواب برم، انجام می دهم.

4. What are your favourite websites?

وب سایت های مورد علاقه ات کدامند؟

For work, my two favourite sites are WordPress and Google. WordPress is a blogging tool that allows you to publish blogs easily and maintain a professional looking website. Google, of course, allows me to find the information I need quickly and accurately. In my spare time, I, of course, use Facebook like everyone else in the world, but my favourite site is The Guardian because it allows me to keep up to date with everything that’s happening.

“وردپرس” و “گوگل”، دوتا از وب سایت های مورد علاقه من برای کار هستند. وردپرس یک ابزار وبلاگ نویسی است که به شما این امکان رو میده تا بلاگ ها رو به راحتی منتشر کنید و یک وب سایت حرفه‌ ای داشته باشید. و گوگل هم به من این امکان رو میده تا  اطلاعاتی که نیاز دارم رو به سرعت و به دقت پیدا کنم. در اوقات فراغت هم مانند دیگر افراد دنیا از فیسبوک استفاده می کنم. اما سایت “گاردین”، وب سایت مورد علاقمه، چون از طریق اون میتونم درمورد هرآنچه که اتفاق میوفته، به روز باشم.

5. Do you use apps?

آیا از اپلیکیشن ها استفاده می کنی؟

I’m a bit of an app addict. My favourite app at the moment is one called Stitcher. It allows you to listen to podcasts and helps you discover new podcasts. You can download them and then listen to them whenever you have time.

من تاحدودی معتاد اپلیکیشن ها هستم. در حال حاضر یکی از اپلیکیشن های مورد علاقم Stitcher است. از طریق این اپلیکیشن می تونید به پادکست ها گوش کنید و از پادکست های جدید مطلع بشید. می تونید اون ها رو دانلود کنید و هر زمان که وقت داشتید، بهشون گوش کنید.

6. Do you think you use the internet too much?

آیا فکر می کنی که بیش از حد از اینترنت استفاده می کنی؟

I think most people do these days. My problem is that there are so many sites and apps that you end up checking them way too often and this wastes lots of time. It can also be a bit anti-social if you are checking your phone all the time when you are with other people.

فکر می کنم بیشتر مردم این روزها این کار رو می کنند. مشکل من اینه که سایت ها و اپلیکیشن های زیادی وجود دارند که مجبور به چک کردن چند باره اون ها هستیم و این باعث اتلاف وقت زیادی میشه. علاوه بر این، اگه تمام مدتی که با دیگران هستید، مدام گوشی موبایل رو چک کنید، غیر دوستانه به نظر می آید.

7. How will the internet develop in the future?

اینترنت در آینده چگونه توسعه پیدا خواهد کرد؟

I think it will be more on mobile phones than computers. Smartphones are becoming more powerful and more affordable all the time, so I think we will see a shift from people using the internet on desktop computers to mobiles and apps rather than traditional websites.

فکر می کنم تغییر اینترنت بیشتر بر گوشی های موبایل تاثیر می گذاره تا کامپیوترها. گوشی های هوشمند در طول زمان قدرتمندتر و مقرون به صرفه تر میشن، بنابراین فکر می کنم شاهد یک جهش در استفاده مردم از کامپیوترهای رومیزی به سمت موبایل ها و از اپلیکیشن ها به جای وب سایت های قدیمی خواهیم بود.

8. Are there any negative things about the internet?

آیا موارد منفی درباره اینترنت وجود دارد؟

Being connected all of the time is not a good thing. Now all people have to do is look at their phone and this is too much for me. I’ve been trying to leave my phone at home when I socialise with friends and family to stop myself from focusing too much on the phone rather than them.

همیشه وصل بودن به اینترنت چیز خوبی نیست. این روزها تنها کاری که افراد باید انجام بدن، نگاه کردن به گوشی هایشان است و همان کاری است که من هم بسیار انجام می دهم. من سعی می کردم زمانی که با دوستان یا خانواده ام وقت می گذرانم، موبایلم رو در خانه بگذارم تا بیشتر بر روی اون ها تمرکز کنم تا گوشی.

موضوع شماره 7 اسپیکینگ آیلتس: آب و هوا


1. How is the weather today?

امروز هوا چطور است؟

It’s really lovely today. There were a few showers this morning and it was a bit chilly, but it has brightened up this afternoon and I think it will stay that way for the rest of the day.

امروز واقعاً دل انگیزه. صبح مقداری بارون بارید و تا حدودی سرد بود، اما بعداز ظهر هوا روشن تر شد و فکر می کنم تا آخر روز همینطور بماند.

2. What’s your favourite kind of weather?

آب و هوای مورد علاقه ات چیست؟

It depends what I’m doing really. If I’m doing something outside, I like the weather to be sunny but not too hot because it gets a bit uncomfortable after a while. If I’m inside, I love listening to the rain beating against the window and the wind howling outside.

بستگی به این داره که مشغول چه کاری باشم. اگر مشغول انجام کار در بیرون باشم، دوست دارم هوا آفتابی باشه، اما نه خیلی گرم، چون بعد از مدتی غیر قابل تحمل میشه. اگر مشغول کار در داخل یا فضای سر پوشیده هستم، دوست دارم به صدای برخورد قطرات بارون به شیشه و وزش باد در بیرون گوش بدم.

3. What is the climate like in your country?

آب و هوای کشور شما چطور است؟

I’m from Ireland, so the thing people always complain about is the rain. It is right on the edge of Europe so we get lots of rain rolling in off the Atlantic. However, because we are an island it means that we don’t get very harsh winters and it hardly ever snows. I think temperate is the word to describe our climate- not too hot, not too cold.

من اهل ایرلند هستم، بنابراین چیزی که مردم همیشه از اون گلایه دارند، بارون هست. ایرلند در نوار اروپا قرار داره، بنابراین شاهد بارش های زیادی هستیم که از سمت آتلانتیک می آیند. با این وجود، یک جزیره هستیم و این یعنی زمستان های سختی نداریم و به ندرت برف می باره. به نظرم، معتدل، کلمه ای است که میتونه آب و هوای ما رو توصیف کنه – نه خیلی گرم و نه خیلی سرد.

4. Does the weather affect people’s lives in your country?

آیا در کشور شما، زندگی مردم تحت تاثیر وضعیت آب و هوا قرار می گیرد؟

Yes, very much so. In the winter it is really grey all the time and it gets dark very early in the afternoon. The lack of sunlight leads to some people getting a bit depressed.

بله. خیلی زیاد. آسمان در فصل زمستان تمام مدت تیره است و هوا در بعد از ظهر خیلی زود تاریک میشه. کمبود نور خورشید باعث میشه تا برخی افراد تا حدودی افسرده بشن.

5. Do people change in the summer?

آیا مردم در تابستان تغییر می ‌کنند؟

Absolutely, as soon as the sun starts to shine and it gets warmer, people start to have barbecues, do more outdoor activities and are generally happier. Unfortunately, it doesn’t last very long but people definitely make the most of it while the weather is good.

قطعاً. به محض اینکه خورشید شروع به تابیدن میکنه و هوا گرمتر میشه، مردم در بیرون از خانه مهمانی می گیرند، فعالیت های بیشتری در فضای باز انجام می دهند و در کل شادتر هستند. متاسفانه این روند خیلی طول نمیکشه، اما مردم قطعاً تا زمانی که هوا خوبه، بیشترین استفاده رو از اون می کنند.

6. Is there any type of weather you really don’t like?

آیا آب و هوایی هست که اصلاً دوست نداشته باشی؟

I don’t mind when it’s raining or windy and I don’t mind when it’s cold, but when it’s cold, windy and raining all that the same time, well that’s horrible, especially if you have to work or do something outside. I remember when we were at school we would have to go outside in horrible weather to do P.E. and I detested every minute of it.

برام مهم نیست که هوا بارونی باشه یا باد بیاد یا سرد باشه. اما وقتی هم سرده، هم باد میاد و هم بارون، بسیار ناخوشاینده؛ مخصوصاً اگه باید کاری رو در بیرون انجام داد. یادم میاد وقتی مدرسه بودیم، مجبور بودیم که در هوای بد ورزش کنیم و از هر دقیقه اش متنفر بودم.

7. Does bad weather ever affect transport in your country?

آیا تابحال در کشور شما، آب و هوای بد وضعیت حمل و نقل رو تحت تاثیر قرار داده است؟

As I said before, it rarely snows, but when it does the transportation system collapses. People are just not used to driving in the snow and the whole country pretty much grinds to a halt. Buses and trains normally stop running completely until the snow thaws.

همونطور که قبلاً گفتم، به ندرت برف می باره، اما زمانی هم که می باره، سیستم حمل و نقل از کار می افته. مردم قبلاً تجربه رانندگی در برف رو نداشته اند و کل کشور تقریباً متوقف میشه. اتوبوس ها و قطارها معمولاً تا آب شدن برف فعالیت نمی کنند.

موضوع شماره 8 اسپیکینگ آیلتس: تلویزیون


1. Do you like watching TV?

دوست داری تلویزیون تماشا کنی؟

I don’t get time really to watch TV and I don’t like the fact that you have no choice about what to watch, so no I would say I don’t really like watching normal TV, I much prefer streaming something on my iPad and watching it when I like.

من واقعاً برای تماشای تلویزیون وقت نمی گذارم و این موضوع برایم ناخوشاینده که هیچ حق انتخابی برای اون چه که تماشا میکنی، نداری. بنابراین، میگم نه. من واقعاً علاقه ای به تماشای معمول تلویزیون ندارم. بیشتر ترجیح میدم تا چیزی رو به صورت آنلاین روی آیپدم پخش کنم و وقتی دوست داشتم، اون رو نگاه کنم.

2. How often do you watch TV?

چقدر تلویزیون تماشا می کنی؟

I’d say maybe only a few times a month when there is a good football match on. I prefer watching football on TV with other people around because it’s a great atmosphere, but if it’s a normal TV show I will just watch it alone at home on my tablet.

باید بگم شاید فقط چندبار در ماه و وقتی یک مسابقه فوتبال خوب پخش میشه. من دوست دارم فوتبال رو در کنار افراد دیگه از تلویریون تماشا کنم، چون حس و حال عالی به آدم میده. اما اگه یک برنامه معمولی تلویزیونی باشه، اون رو تنها و در خانه از طریق تبلتم نگاه می کنم.

3. What kind of TV programmes do you like to watch?

دوست داری چه نوع برنامه های تلویزیونی رو تماشا کنی؟

I like dramas and thrillers. I don’t really like anything that is not set in the real world, so I’m not a big fan of sci-fi or fantasy. I also really like to watch documentaries about military history, especially anything to do with the Second World War.

من برنامه های درام و هیجان اگیز رو دوست دارم. واقعاً علاقه ای به برنامه هایی که برمبنای واقعیت نیستند، ندارم. بنابراین خیلی طرفدار برنامه های علمی تخیلی یا خیالی نیستم. همچنین علاقه زیادی به تماشای فیلم های مستند درباره تاریخ نظامی دارم، مخصوصاً هرچیزی که به جنگ جهانی دوم مربوط میشه.

4. What are the most popular TV shows in your country?

مجبوب ترین برنامه های تلویزیونی در کشور شما کدامند؟

TV series, live sports competitions, news programmes, talk shows, cooking shows, documentaries, reality TV shows and weather updates are some of the most popular programme types on the TV in my country.

در کشور من، سریال های تلویزیونی، مسابقات ورزشی زنده، برنامه های خبری، مناظره های تلویزیونی، برنامه های آشپزی، فیلم های مستند، برنامه های تلویزیونی زنده و اخبار هواشناسی، از محبوب ترین برنامه های تلویزیونی هستند.

5. Do you like watching TV shows from other countries?

آیا علاقه ای به تماشای برنامه های تلویزیونی سایر کشورها داری؟

Yes, most of the programmes I watch are from the United States. Networks like HBO and Netflix have the biggest budgets, can make some really high-quality shows. I don’t think Game of Thrones could be made without a huge budget and America is probably the only country that can make a TV show on that scale.

بله. بیشتر برنامه هایی که نگاه می کنم، از کشور آمریکا هستند. شبکه هایی مثل HBO و Netflix، که بیشترین بودجه رو دارند، می توانند برنامه هایی با کیفیت بسیار بالا تولید کنند. فکر نمی کنم سریال Game of Thrones می تونست بدون بودجه بسیار بالا تولید بشه و گویا آمریکا تنها کشوری است که میتونه یک برنامه تلویزیونی در اون حد تهیه کنه.

6. Has the internet affected your viewing habits?

آیا اینترنت روی عادت های تماشای تلویزیون شما تاثیر گذاشته است؟

Absolutely, I watch most TV shows on the internet now, rather than a normal TV. There are so many streaming services like Netflix offering on-demand TV and it suits me to be able to watch what I want when I want. I also like to binge-watch a series of TV shows, just watch a whole series in a day or two rather than waiting for the next episode.

قطعاً، من در حال حاضر اکثر برنامه های تلویزیونی رو به جای تلویزیون، از اینترنت تماشا می کنم. شرکت های زیادی هستند که خدمات تماشای آنلاین ارائه می دهند مثل Netflix که تسهیلات مورد نیاز رو در اختیار کاربران قرار میده و برای من هم مناسبه تا بتونم هر زمان، هر چیزی که می خواهم رو تماشا کنم. من همچنین دوست دارم بجای منتظر شدن برای قسمت ‌های بعدی یک سریال یا برنامه‌ تلویزیونی، اون رو پشت سرهم و در یک روز تماشا کنم.

7. What is your favourite TV show?

برنامه تلویزیونی مورد علاقه ات چیست؟

There was an American show called Fargo that I really loved. It was an adaptation of a film made about 15 years ago. The plot lines and characters were really interesting and the dialogue was well written. Unfortunately, there has only been one season of it so far, so I have to wait another year to see the next season.

یک برنامه تلویزیونی آمریکایی به نام “فارگو” بود که واقعاً عاشقش بودم. این برنامه، اقتباسی از یک فیلمه که حدود ۱۵ سال پیش ساخته شده‌. موضوع فیلم و شخصیت های اون واقعاً جالب توجه بودند و دیالوگ ها هم خیلی خوب نوشته شده بودند. متاسفانه  فقط تنها یک فصل از اون بیرون اومده و باید تا سال آینده برای دیدن فصل بعدیش منتظر باشم.

8. What was your favourite show when you were a child?

وقتی بچه بودی، برنامه مورد علاقه ‌ات چه بود؟

I was a bit of a strange child because I didn’t really like cartoons like most of the other kids. But there were a few shows I loved like Knight Rider, and Air Wolf. They were so cool and always had great action scenes. I was a bit obsessed with violent action films when I was a kid. When I think about them though they weren’t really all that violent compared to shows these days.

من بچه عجیبی بودم چون مانند دیگر بچه ها، علاقه ای به کارتون نداشتم. اما چند برنامه بودند که واقعاً علاقه داشتم مثل Knight Rider و Air Wolf. اون برنامه ها خیلی باحال بودند و صحنه های اکشن زیادی داشتند. وقتی بچه بودم،عاشق فیلم های اکشن بودم. البته الان که فکر می کنم، متوجه میشم که اون ها در مقایسه با فیلم های اکشن کنونی چندان هم خشن نبوده اند.

موضوع شماره 9 اسپیکینگ آیلتس: ورزش


1. Do you play any sports?

آیا ورزش می کنی؟

Not as much as I should. I’m really busy with my job these days, so I don’t get the chance to do as many sports as I would like. I try to play basketball on Saturdays for a couple or hours and I occasionally play golf.

نه اونقدر که باید. من اینروزها واقعاً درگیر کار هستم و فرصت نمی کنم تا اونقدر که می خواهم ورزش کنم. سعی می کنم در روزهای شنبه، دو یا چند ساعت بسکتبال بازی کنم و گاهی هم گلف بازی می کنم.

2. Have you played basketball for long?

آیا خیلی وقت است که بسکتبال بازی می کنی؟

Since I was about 10 years old. I remember playing a computer game about basketball when I was about 10 and it made me obsessed with the sport. From then on I played basketball every day until I went to university and then other things took priority, but I regret not maintaining it because it was something I loved doing.

از وقتی که 10 سالم بود. یادم میاد وقتی 10 ساله بودم، در کامپیوتر بسکتبال بازی می کردم و اون من رو مشتاق کرد تا به طور واقعی ورزش رو دنبال کنم. از اون موقع، هرروز بکستبال بازی کردم تا وقتی که به دانشگاه رفتم و بعد چیزهای دیگه اولویت پیدا کردند. اما افسوس می خورم که چرا ادامش ندادم چون چیزی بود که واقعاً بهش علاقه داشتم.

3. Do you watch sport on TV?

آیا از تلویزیون ورزش تماشا می کنی؟

Football is my favourite sport to watch on TV. I’m terrible at football but I love watching it on TV, especially big games like the Champions League.

فوتبال، ورزش مورد علاقه من برای تماشا از تلویزیون است. فوتبالم اصلاً خوب نیست، اما عاشق نگاه کردن اون از تلویزیونم؛ مخصوصاً بازی های بزرگ مثل لیگ قهرمانی.

4. What is the most popular sport in your country?

محبوب ترین ورزش در کشور شما کدام است؟

In my country, there are two dominant sports Gaelic Football and Hurling. Gaelic is a little like soccer but you are allowed to pick up the ball with your hands and you can kick the ball over the bar. Hurling is played with sticks and a smaller ball and involves hitting the ball over the bar or in the goal. Both of them are really fast-paced and a bit brutal at times.

در کشور من، “فوتبال گیلیک” و “هورلینگ” دو ورزش معروف هستند. “گیلیک” تقریبا شبیه فوتبال معمولی هست با این تفاوت که بازیکنان در اون می تونند توپ رو با دستاشون بردارند و از جایگاه به توپ ضربه بزنند.” هورلینگ” با دسته ای چوبی و یک توپ کوچکتر بازی میشه و شامل ضربه زدن به توپ از جایگاه یا از هدف هست. هر دو این ورزش ها سرعتی و تا حدودی خشن هستند.

5. How do people in your country stay fit?

مردم در کشور شما چگونه تناسب اندام خود را حفظ می کنند؟

We are blessed with beautiful countryside and a nice temperate climate so most people either go running or walking. Lots of young people play field sports, but more and more people are joining gyms. Gyms have really taken off recently as people worry more and more about their appearance.

ما خیلی خوش شانسیم که دارای دشت های زیبا و آب و هوای معتدل هستیم، به همین دلیل اکثر مردم برای دویدن یا پیاده روی بیرون می روند. بیشتر جوانان ورزش های میدانی انجام می دهند، اما تعداد افرادی که به باشگاه می روند، روز به روز در حال افزایش است. اخیراً باشگاه های زیادی افتتاح شده، زیرا مردم بیشتر و بیشتر به ظاهر اندام خود اهمیت می دهند.

6. Is it important for children to play sports?

آیا مهم است که بچه ها ورزش کنند؟

Definitely. Sport not only keeps them healthy, but it also teaches them discipline and keeps them out of trouble. For instance, in my school, the kids who were dedicated to sport also achieved the highest grades in school and went on to good universities where they continued to work hard.

بدون شک. ورزش کردن نه تنها اون ها رو سالم نگه می داره، بلکه به بچه ها نظم و ترتیب یاد میده و اون ها رو از مشکل هم دور نگه می داره. مثلاً وقتی من در مدرسه بودم، بچه هایی که مدام ورزش می کردند، نمرات بالاتری در مدرسه می گرفتند و به دانشگاه های خوبی رفتند تا به تلاش کردن ادامه دهند.

موضوع شماره 10 اسپیکینگ آیلتس: غذا


1. What’s your favourite food?

غذای مورد علاقه ات چیست؟

I would have to say that it’s definitely steak. It’s quite expensive, so it’s a real treat when I get the chance to have steak and I love all the things that come with it like pepper sauce, chips, mushrooms, and onions.

باید بگم که بدون شک استیک، غذای مورد علاقه ام است. غذای واقعاً گرونی است، پس وقتی شانس میارم و می تونم استیک بخورم، حسابی لذت می برم و تمام مخلفاتی که باهاش هستند رو هم واقعاً دوست دارم مثل سس فلفل، چیپس، قارچ و پیاز.

2. Have you always liked steak?

همیشه استیک دوست داشتی؟

I didn’t really like meat when I was younger. My mum said that I only liked to eat sweet things or breakfast cereal when I was a child.

وقتی جوانتر بودم، خیلی علاقه ای به گوشت نداشتم. مادرم میگه وقتی که بچه بودم دوست داشتم فقط چیزهای شیرین یا برای صبحانه فقط برشتوک بخورم.

3. Are there any foods you dislike?

غذایی هست که دوست نداشته باشی؟

I like most foods, but if I had to pick some I don’t like, it would have to be vegetables, especially green ones like broccoli or cabbage. They either taste of nothing at all or really bitter. Although, I try to force them down when I have to because they are very healthy.

من اکثر غذاها رو دوست دارم، اما اگه قرار باشه انتخاب کنم، باید بگم که به سبزیجات علاقه ای ندارم، مخصوصا ً سبزیجات سبز رنگ مثل بروکلی و کلم. اون ها یا اصلاً مزه خاصی ندارند یا تلخ هستند. البته سعی می کنم وقتی که لازمه مصرفشون کنم چون واقعاً برای سلامتی مفید هستند.

4. What are some traditional foods in your country?

غذاهای سنتی کشور شما چیست؟

Everything seems to revolve around the potato where I’m from. If you come to Ireland you have to try a full Irish breakfast. It’s made up of lots of fried meats, plus a range of bread like wheaten, soda and potato bread, of course.

در کشوری که من هستم، تقریباً در همه چیز سیب زمینی به کار رفته. اگه به ایرلند بیایید، باید صبحانه کامل ایرلندی رو امتحان کنید. اون از مقدار زیادی گوشت سرخ شده، به اضافه مقداری نان گندم، سودا و البته نان سیب زمینی درست شده است.

5. Do you have a healthy diet?

آیا شما رژیم غذایی سالمی دارید؟

No, not at all. I like all of the things that are unhealthy like sweets, fatty foods, and junk food. I don’t really have a lot of discipline when it comes to my diet, which is probably why I’m a little overweight.

نه، اصلاً. من همه چیزهایی که برای سلامتی مضر هستند رو دوست دارم مثل شیرینی، غذاهای چرب و غذاهای فست فودی ناسالم. وقتی بحث غذا میشه، خیلی رعایت نمی کنم و احتمالاً به همین دلیله که مقداری اضافه وزن دارم.

پرسش و پاسخ درمورد اسپسکینگ آیلتس

1. آیا باید پاسخ هایم را در اسپیکینگ آیلتس بسط دهم و تلگرافی صحبت نکنم؟

در پاسخ به هر سوالی که از شما پرسیده می شود، شما می بایست از جواب های تلگرافی بپرهیزید. برای گرفتن نمره ای بالاتر از فاکتور Fluency، ممتحن آیلتس می بایست ببیند که شما تمایل دارید جواب های طولانی تری با توضیحات بیشتری بدهید. فراموش نکنید که هرآنچه می گویید در ابتدا یک ادعا می باشد که حتی ممکن است واضح هم نباشد؛ پس باید ادعای خود را توضیح داده، شفاف سازی کنید و سپس به پشتیبانی از آن (مثلا با اوردن مثال) بپردازید.

2. آیا باید در بخش دوم Speaking آیلتس دو دقیقه صحبت کنم؟

گفته می شود که در بخش دوم، حدود یک الی دو دقیقه باید صحبت شود. توصیه می شود که اگر نمره ای حدود 4 الى 5.5  می خواهید، سعی کنید پاسخ سوالات نوشته شده در زیر برگه موضوع را داده و کمی بیشتر از یک دقیقه صحبت کنید؛ اما اگر نمره ای بالاتر از 6 می خواهید، حتماً بیشتر از یک دقیقه و نیم صحبت کرده و توانایی خود را در Fluency به همراه استفاده صحیح از ساختارهای گرامری و دامنه ای بزرگ و متنوع از واژگان انگلیسی نشان دهید.

3. آیا میتوانم بیشتر از زمان مشخص شده صحبت کنم و نمره خود را افزایش دهم؟

خیر. ممتحن پس از زمان مقرر صحبت شما را قطع کرده و قسمت بعد را آغاز می کند.

4. آیا در قسمت دوم در بخش Speaking، می توانم از ممتحن درخواست کنم تا موضوع من را عوض کند؟

خیر. ممتحن موضوع را انتخاب می کند و شما می بایست به همان موضوعی که به شما داده شده است پاسخ دهید. پس سعی کنید تمام تاپیک ها را مطالعه کرده و حرفی برای گفتن داشته باشید.

5. آیا اجباری است که به تمامی سوالات لیست شده روی Cue Card پاسخ دهم؟

اگر شما نمره ای زیر 6 می خواهید و در همان سطح هستید، توصیه می شود که به تمامی سوالات Cue Card پاسخ دهید. اما جوابگویی به آن ها الزامی و اجباری نیست (روی برگه از فعل کمکی should استفاده شده که برای پیشنهاد دادن است) و ممکن است برای نمرات بالاتر، صحبت های شما برد بزرگتری را نیز پوشش دهد.

6. آیا در قسمت دوم در بخش Speaking باید سوالات را به ترتیب پاسخ داد؟

خیر. انتخاب در ترتیب پاسخگویی با شماست.

7. تفاوت دیالوگ های بخش اول و سوم Speaking آیلتس در چیست؟

هر دو دیالوگ هستند، یعنی گفتگوی دو نفره ای بین IELTS Examiner و IELTS Candidate. بخش اول بیشتر شبیه به یک مصاحبه کاری می باشد و ممتحن آیلتس اطلاعاتی در رابطه با خود متقاضی، زندگی اش، تحصیلات و کارش، محل زندگی، شرایط زندگی، خانواده، دوستان، تفریحات و سرگرمی ها، برنامه های مورد علاقه، عادات، … از متقاضی می گیرد. اما در بخش سوم، بحث و گفتگویی در رابطه با موضوعات آکادمیک و انتزاعی (تجرید) وجود دارد. سوالات ریز تر، علمی تر، تخصصی تر، و پیچیده تر می باشند و پاسخ های متقاضی نیز می بایست وسیع تر و با جزییات بیشتری باشد.

8. مثال زدن در پاسخ دادن به سوالات Speaking آیلتس چه تاثیری دارد؟

در کل برای شفاف سازی در هر زمینه ای، آوردن مثال بسیار کمک کننده و روشنگرانه است. توصیه می شود هر کجا ادعایی می شود، سعی شود با آوردن یک مثال به شفاف سازی و پشتیبانی کردن آن ادعا پرداخته شود. این کار در بخش سوم مهارت گفتاری بسیار ضروری می باشد.

9. اگر در آزمون گفتاری آیلتس سوال را متوجه نشوم چه کاری می توانم انجام دهم؟

اگر سوالی را در بخش های اول و سوم مهارت گفتاری آیلتس متوجه نشدید، می توانید از ممتحن درخواست کنید سوال را دوباره از شما بپرسد، اما وی نمی تواند به شما کمک کرده و سوال را برای شما توضیح دهد. در بخش دوم هم سوال روی تکه کاغذی موسوم به Cue Card نوشته شده است و اگر آن را متوجه نمی شوید، نمی توانید چیزی از Examiner بپرسید.

10. اگر در رابطه با سوالات بخش سوم اسپیکینگ آیلتس هیچ جواب یا ایده ای نداشتم، چه باید بکنم؟

تصور کنید سوالی از شما پرسیده می شود که هیچ پاسخ و ایده ای برایش ندارید. همانطور که قبلا گفته شد، آزمون آیلتس نمی خواهد دانش و یا هوش شما را بسنجد؛ بلکه می خواهد توانایی شما در برقراری ارتباط در زبان انگلیسی را مورد ارزیابی قرار دهد. پس اگر سوالی این چنینی از شما پرسیده شد، به این شکل عمل کنید:

Examiner: Do you think that new technologies can help us solve nuclear power problems?

Candidate: Well, to tell you the truth, I don’t know much about problems and nuclear power itself, but I’m pretty sure that in every scientific field, as history has shown, technology development brings marvelous solutions to current issues. I don’t know what problems we are currently facing in terms of nuclear power but I can give you my word that every problem has a solution.

11. در بخش سوم چقدر زمان قبل از پاسخگویی برای فکر کردن دارم؟

هیچی! بلافاصله بعد از اینکه سوال از شما پرسیده شد، شما می بایست شروع به صحبت کردن کنید. در این قسمت می تواند برای اینکه برای خود چند ثانیه ای زمان بخرید از filter expression ها استفاده کنید:

Well, off the top of my head, that’s quite an interesting question. I believe that …

12. آیا داشتن لهجه ای خاص و غیر استاندارد، نمره من را در اسپیکینگ IELTS کم می کند؟

تا زمانی که لهجه ی شما در ارتباط شما با ممتحن خللی ایجاد نکند، اتفاق بدی نخواهد افتاد. اما اگر لهجه ی شما طوری باشد که ممتحن متوجه کلماتی که شما می گویید نشود، نمره ی شما به شدت افت پیدا خواهد کرد.

13. آیا در صورت متوجه نشدن سوال یا لغت و… میتوانم از ممتحن سوال کنم؟

ممتحن فقط در شرایط خاص توضیح بیشتر خواهد داد و سوال شما را پاسخ نمی دهد.

14. آیا در صورت متوجه نشدن بخشی از سوال (و یا سوال به صورت کامل) و درخواست تکرار سوال از ممتحن، نمره من کسر میشود؟

خیر. سعی کنید مکرر این درخواست را نکنید.

15. چرا ممتحن در زمان صحبت حرف من را قطع می کند؟

در سه حالت ممکن است این اتفاق بیافتد. اول، زمان پاسخگویی به آن سوال به اتمام رسیده است. دوم، ممتحن از پاسخ شما راضی است و می خواهد سریع تر به سوال بعدی برود تا بخش دیگری از توانایی زبانی شما را تست کند. سوم، پاسخ شما به بی راهه کشیده شده و بی ربط است و Examiner می خواهد با پرسیدن سوال دیگری شما را به اصل موضوع نزدیک کند. پس اگر ایشان صحبت شما را قطع کرد، نگران نباشید و با خیال راحت به سوال بعدی پاسخ دهید.

16. آیا می توانم با Examiner آیلتس گفتگو کنم و نظر او را هم بپرسم؟

خیر! در این آزمون قرار است توانایی شما ارزیابی شود، نه گپ و گفتگویی بین دو نفر!

17. آیا در صورت اشتباه کردن می توانم خودم را تصحیح کنم؟

اصلاح اشتباهات خود ( self – correction ) کار خوبی می باشد اما قطعا روی Fluency شما تاثیرگذار است و اگر به دفعات برسد تاثیر منفی می گذارد. اما تصحیح اشتباهات خود بسیار بهتر از نادیده گرفتن آنها است. با این کار به ممتحن نشان می دهید که خودتان متوجه اشتباه خود شده اید. این کاریست که حتی خود native speaker ها انجام می دهند. به صحبت کردن خودتان در زبان فارسی هم دقت کنید.

18.آیا داشتن Body-language (حرکت دست ها یا بدن) در زمان صحبت کردن اشکالی دارد؟

خیر. تنها سعی کنید غیر عادی به نظر نرسید.

در این مقاله، سوالات مرتبط با چند موضوع رایج از پارت 1 اسپیکینگ آیلتس و پاسخ های نمونه به آن ها برای شما آورده شد. در مقالات تکمیلی بعدی ، اطلاعات دقیق تر و جامع تری از پارت 2 و 3 اسپیکینگ در اختیارتون قرار میدیم. مهمترین مسئله در هنگام آزمون Speaking این است که قبل از آزمون، آمادگی ذهنی داشته باشید؛ یعنی با نحوه و نوع سوالات به اندازه کافی آشنا باشید و سوالات مشابه را بارها و بارها پاسخ داده باشید و همینطور جملات کافی در ذهن برای ساختن سخنرانیتان آماده باشد. این کار باعث خواهد شد تا بسیار زیبا و شیوا صحبت کنید و بهترین نمره را بگیرید.

آزمون آیلتساسپیکینگ آیلتسآیلتس
ما با ارائه جدیدترین و کاربردی ترین دوره ها،محصولات آموزشی و مشاوره اختصاصی متناسب با نیازتان به شما کمک می کنیم. هر گونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد. وابسته به سایت رسمی دکتر زبان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید