چجوری بدون فکر کردن و ترجمه کردن به راحتی صحبت کنیم؟ میتونم انگلیسی صحبت کنم اما قبل از اینکه چیزی بگم ناچارم جملاتم رو به زبان فارسی بگم و بعد اون رو به انگلیسی ترجمه کنم و بگم. به همین خاطر فکر می کنم اصلا نمیتونم راحت به انگلیسی صحبت کنم. این یکی از رایج ترین مشکلاتیه که اغلب زبان آموزان دارن.
در این مقاله می خوام 10 روش کاربردی بهتون بگم که بهتون کمک می کنه تا موقع صحبت کردن، فکر کردن به فارسی رو کنار بذارید.
خب، شاید بپرسید اصلا چه اشکالی داره که اول به فارسی فکر کنیم و بعدا همان جمله رو به انگلیسی ترجمه کنیم؟ خب این روش دوتا ضرر داره. اول اینکه باعث کندی فلوئنسی و سرعت اسپیکینگ شما میشه. و دوم اینکه باعث ایجاد اضطراب و نگرانی موقع صحبت کردن میشه و خراب کردن مکالمه.
نتیجه اون هم میشه فراموش کردن کلمات و اصطلاحات.
البته ترجمه کلمات و جملات برای زبان آموزان سطح مبتدی اجتناب ناپذیره اما زبان آموزان سطح متوسط به بالا باید حتما به انگلیسی فکر کنن نه فارسی.
1. Name objects around you in English.
اشیا پیرامون خودتون رو به انگلیسی نام ببرید.
کلماتی را که بلد نیستید یادداشت کنید و بعدا آنها را در دیکشنری پیدا کنید یا از معلمتون بپرسید.
2. Make simple sentences in your head or out loud.
در ذهن خودتون یا با صدای بلند جملات ساده بسازید.
هر روز ۲ دقیقه وقت بگذارید و با خودتون یک مکالمه ساده انجام بدید. در مورد چیزهایی که پیرامون تان اتفاق میافتد صحبت کنید و جمله بسازید.
مثلاً میتوانید در مورد لباس پوشیدن صبحانه خوردن، دوش گرفتن، مسواک زدن یا هر چیزی مثل این صحبت کنید.
حتی می تونید در مورد نحوه انجام یه چیز مثل پختن یک کیک در اینترنت تحقیق کنید و مراحل آن را به انگلیسی بگید.
مثلاً فرض کنید در تاکسی هستید می تونید با خودتون بگید:
Look at that couple sitting over there.
اون زوجی که اونجا هستن رو ببین.
They are slim and tall.
لاغر و قد بلند هستن.
They have brown hair.
موهای قهوه ای دارن.
What are they wearing?
چی تنشونه؟
They are wearing green t-shirts and jeans.
تی شرت های سبز و شلوار جین پوشیدن.
They look very happy.
خیلی خوشحال به نظر میرسن.
They’re joking and laughing about something.
دارن در مورد یه چیزی جوک می گن و می خندن.
یا مثلا توی اتاقتون هستید و می گید:
This chair is comfy.
این صندلی راحته.
My desk is messy.
میزم بهم ریخته است.
شاید در ابتدا انجام این کار برایتان دشوار باشه و ناچار باشید که به زبان فارسی ترجمه کنید اما اشکالی نداره ادامه بدید تا اینکه این موضوع در شما به یک عادت تبدیل بشه.
3. Prepare sentences for conversations in advance.
از قبل برای مکالمات جمله آماده کنید.
دائماً وقت بگذارید و برای مکالمات مورد نیاز خودتون از قبل جملاتی را آماده کنید. مثلاً فرض کنید قراره که فردا یک جلسه کاری داشته باشید و شما می خواهید در جلسه یک ایده ای رو مطرح کنید میتونید بگید:
“I strongly believe this strategy will boost our sales.”
قویا معتقدم این استراتژی فروشمون رو افزایش میده.
یا فرض کنید همکاری دارید که دائما وسط حرف شما میپره و شما میتونید این جمله رو آماده کنید و بهش بگید.
“Hold on a sec John. Please don’t interrupt me while I’m talking.
یه لحظه صبر کن جان. وقتی صحبت می کنم وسط حرفم نپر.
به این ترتیب میتوانید برای مکالمات پیش رو، کلی جمله آماده کنید و همه اونها رو توی ذهن خودتون بسپارید یا حتی آنها را بنویسید و بعداً مرورشون کنید. همچنان که این تمرین را انجام بدید میتونید در مکالمات بعدی به صورت خودکار و بدون فکر کردن از این جملات استفاده کنید.
4. Change just one of your life things into English.
یکی از چیزهای زندگی تون رو به انگلیسی تغییر بدید.
مثلاً لیست برنامه روزانه (to-do lists) یا زبان کامپیوتر یا لپ تاپ یا موبایلتون و یا فیس بوک تون رو به انگلیسی تغییر بدید.
5. Listen to English as much as possible.
تا می تونید به انگلیسی گوش کنید.
حتی پیشنهاد می کنم به آهنگ مورد علاقه تون گوش کنید و متن شعرش رو بنویسید.
6. Stop using a bilingual dictionary. Use a learner’s dictionary for new words, like Merriam-Webster
استفاده از دیکشنری های فارسی-انگلیسی رو کنار بگذارید. بجای اون از دیکشنریهای معتبری مثل لانگمن، یا مریام وبستر استفاده کنید.
همینطور می تونید از یک سایت فوق العاده استفاده کنید. در این سایت می توانید هر لغتی را که مد نظر شما است تایپ کنید تا بخشی از یک فیلم رو نشونتون بده که این لغت در آن به کار رفته است. به این صورت با تلفظ صحیح و نحوه بیان بومی زبان ها بیشتر آشنا می شوید.
7. Start thinking in English with a Mantra or a motto.
هر روز یک مانترا یا شعار رو با خودتون تکرار کنید.
مثلا:
“My English is getting better each day.
هر روز انگلیسی ام بهتر میشه.
8. Memorize language chunks rather than individual words.
بجای کلمات سعی کنید قطعات زبان رو حفظ کنید.
یک سرگرمی به زبان انگلیسی انتخاب کنید و به مقدار زیاد باهاش درگیر بشید. مثل پیج های انگلیسی در اینستاگرام یا کتاب خوندن.
تا می تونید مطلب انگلیسی بخونید.
بجای این که ابتدا کلمات رو به هم بچسبونید و یک جمله بسازید، از همون ابتدا سعی کنید عبارتها و جملات رو حفظ کنید. مثلا:
How are you?
چطوری؟
What’s the weather like today?
هوا چطوره؟
How are things going at work?
اوضاع سر کار چطوره؟
I think that…
فکر می کنم که…
Could you tell me…?
میشه بهم بگی …؟
9. Watch TV and movies in English without subtitles.
تلوزیون و فیلم های انگلیسی را بدون زیر نویس ببینید.
همانطوری که در دستورالعمل مطالعه فیلم در محصول انگلیسی واقعی به سبک فرندز هم گفته ام دوستانی که سطح مقدماتی هستند برای آشنایی با موضوع فیلم اول با زیرنویس فارسی ببینند تا با موضوع داستان آشنایی پیدا کنن. در مرحله بعدی با زیرنویس انگلیسی فیلم را ببینید و در مراحله آخر زیرنویس را حذف کنن. می توانید دستورالعمل مطالعه یادگیری انگلیسی از طریق فیلم را در صفحه انگلیسی واقعی به سبک فرندز دانلود و مطالعه نمایید.
10. Recap your day in English.
این کلمه یعنی به یاد آوردن و خلاصه کردن نکات مهم یک موضوع.
پس سعی کنید در پایان روز خلاصه اتفاقات مهمی که براتون افتاده رو برای یک دوست فرضی انگلیسی زبان تعریف کنید. مثلاً:
Today was a regular day for the most part.
امروز در بیشتر موارد یک روز معمولی بود.
I got up late in the morning because it was Friday.
صبح از خواب دیر بلند شدم چون جمعه بود.
First, I had a shower and then I went to the kitchen downstairs for some breakfast.
اول، دوش گرفتم و برای صبحانه رفتم آشپزخونه طبقه پایین.
After breakfast it was time to check my email and Instagram page.
بعد از صبحانه موقع چک کردن ایمیل و پیج اینستاگرام بود.
I spent about two hours online talking with my friends in the U.S.
حدودا دو ساعت به صورت آنلاین با دوستانم در آمریکا حرف زدم.
In the afternoon I went to the cinema with a friend.
بعد از ظهر با یه دوست رفتم سینما.
We saw Toy Story 3. I thought it was fantastic.
فیلمداستان اسباب بازی 3 رو دیدیم.
I didn’t do much in the evening apart from watching TV.
بجز تماشای تلوزیون کار خاصی نکردم.
I should do some more exercise before I become a couch potato.
باید قبل از این که خوره تلوزیون بشم کمی بیشتر ورزش کنم.
استمرار کلید موفقیته. برای خودتان یک چالش ۳۰ روزه بگذارید چون تحقیقات نشون میده که برای اینکه بتوانید یک عادت جدید رو در خودتان ایجاد کنید حداقل ۳۰ روز باید این کار رو تکرار کنید.
من خودم این روشها رو امتحان کردم و مطمئن ام جواب میده. حالا به من بگید که شما برای فکر کردن به انگلیسی چه تمرینی را بهصورت منظم انجام دادید؟
لطفاً توی کامنت برای ما بنویسید تا بقیه دوستان هم بتونن استفاده کنن. ضمنا به من بگید که کدام یکی از این راهکارها برای شما جدید بوده یا از کدومش بیشتر خوشتون اومد.