یادگیری انگلیسی با سوره قدر می تواند ارزش این شب را دو چندان نماید. هم به این سفارش پیامبر عمل کرده ایم که فرموده “اطلبوا العلم من المهد الی الهد” (ز گهواره تا گور دانش بجوی). هم این که به بهانه یادگیری انگلیسی، در آیات ارزشمند این سوره بیشتر تعمق می کنیم.
از آنجایی که ارزشآفرینی و اندازهگیری مقدّرات در شب قدر صورت می گیرد و ارزش این شب از هزار ماه بالاتر است، به همین خاطر تصمیم گرفتم در برنامه لایو بیست و دوم به آموزش نکات گرامری، لغات و اصطلاحات سوره ۹۷ قرآن (سوره قدر) و نیز اصطلاحاتی در خصوص ماه رمضان بپردازم.
امیدوارم از این آموزش لذت ببرید. لطفا نظرات خود را در مورد این آموزش برای من درج کنید.
He is a reciter of the Quran. He recites Quran every day.
اون قاری قرآنه. او هر روز قران تلاوت می کنه.
The Koran (Kor’an) is the sacred Book of Muslims.
قرآن کتاب مقدس مسلمانان است.
During Ramadan, Muslims fast (abstain from foods and drinks) from sunrise to sunset.
در ماه رمضان، مسلمانان از طلوع تا غروب خورشید روزه می گیرند.
They usually break their fast on sunset.
آنها معمولا غروب آفتاب افطار می کنند.
What meals should we eat for suhoor/ pre-dawn to keep our energy up and ensure an easier fast?
برای این که انرژی مون رو حفظ کنیم و راحت روزه بگیریم، سحری چی باید بخوریم؟
I’ve been up since the crack of dawn.
از کله سحر بیدارم.
In the name of God, the Compassionate, the Merciful.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
We sent it down on the Night of Destiny/ Decree.
﴿١﴾ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ
ما آن [قرآن] را در شب قدر نازل کردیم.
But how would you know/ what will convey to you what the Night of Destiny/ Decree is?
﴿٢﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ
و تو چه دانی که شب قدر چیست؟
همانگونه که در این آیه می بینید،این جملات حالت سؤالی دارند یعنی بعد از کلمات پرسشی ابتدا از فعل کمکی و سپس از فاعل استفاده شده است.
همانگونه که در این آیه می بینید،کلمه پرسشی را در وسط جمله بکار بردیم، ساختار جمله بعد از آن بصورت یک جمله خبری است، یعنی اینکه بعد از کلمه پرسشی ابتدا فاعل و سپس فعل را می آوریم. مثال:
We know where they live.
ما میدانیم که آنها کجا زندگی میکنند.
I remember what she said
آنچه را که او گفت بخاطر می آورم.
The doctors wonder why he can’t sleep.
پزشکان متعجبند چرا او نمی تواند بخوابد.
I don’t know what did you study. (غلط)
I don’t know what you studied. (صحیح)
The Night of Destiny/ Decree is better than a thousand months.
﴿٣﴾ لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ
شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است.
صفت تفضیلی: هرگاه دو شخص یا دو چیز را با همدیگرمقایسه کنیم و بخواهیم بگوییم یکی از آن دو شخص یا دو چیز کیفیت یا صفتی را بیشتر از آن دیگری دارا است، از صفت تفضیلی استفاده میکنیم. صفت تفضیلی به دو شکل زیر ساخته میشود:
الف) صفات یک بخشی (مثل cold) یا صفات دو بخشی منتهی به y (مثل easy, busy ) یا صفات منتهی به er (مثل clever) با ساختار زیر ساخته میشوند.
adj. + er + than
The Nile is longer than the Amazon.
رودخانه نیل از رود آمازون درازتر است.
نکته: فرمهای بیقاعده صفات: چهار صفت (good ,bad ,many/much) برای تبدیل شدن به صفت تفضیلی یا عالی از ساختارهای فوق پیروی نمیکنند و قواعد مخصوص به خود را دارند به این شرح:
مثال:
My English is better than my brother.
انگلیسی من از انگلیسی برادرم بهتر است.
When I was a child I was the best swimmer in my school.
وقتی بچه بودم بهترین شناگر در مدرسه بودم.
My handwriting is worse than your handwriting.
دستخط من از دستخط تو بدتر است.
He is the worst student in the class.
او بدترین دانش آموز کلاس است.
Love is more important than money.
عشق از پول مهمتر است.
Tehran is the most expensive city in Iran.
تهران گران ترین شهر ایران است.
ب) صفات دوبخشی (مثل famous) یا صفات چند بخشی (مثل expensive) با ساختار زیر ساخته میشوند:
more + صفت + than
An armchair ismore comfortable than a chair.
مبل از صندلی راحت تر است .
Imagination is more important than knowledge.
تخیّل از دانش مهمتر است.
نکته: پس از as یا than در صورتیکه نخواهیم از اسم استفاده کنیم حتماً باید یا از ضمیر مفعولی استفاد کنیم و یا از ضمیر فاعلی باضافه فعل کمکی. مثال:
She is taller than me. = She is taller than I am.
او از من قد بلند تر است.
She is taller than I. (غلط)
In it descend the angels and the Spirit, by their Lord’s permission/ by the leave of their Lord, with every command.
﴿۴﴾ تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ
در آن [شب] فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، برای هر کاری [که مقرّر شده است] فرود آیند.
Peace it is—until the break/ rise of dawn.
﴿۵﴾ سَلَامٌ هِیَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ
آن شب تا دمِ صبح، صلح و سلام است.
What would you like to eat?
میل داری چی بخوری؟
I feel like having hamburgers today./ –Hamburgers it is.
امروز هوس خوردن همبرگر دارم. / قطعا همبرگر.
Where shall we go today?
امروز کجا بریم؟
To the beach./ –The beach it is.
ساحل. / قطعا ساحل.