خب اگر میدونی چرا کاری نمی کنی؟
چرا صبحا که باز از خواب پا میشی کسلی و انرژی نداری؟
چرا خوابت آشفتس همش از خواب میپری؟
چرا همش احساس میکنی انرژی انجام هیچ کاریو نداری؟
چرا همش یه دلشوره عجیبی داره که انگار قراره یه اتفاق بد بیوفته؟
چرا انقد استرس داری که پاهات همش رو ویبرس و داری تکونش میدی؟
چرا همش اعصاب نداری؟
چرا به همه چی حساسی؟
چرا یه آهنگ غمگین گوش میکنی بغض میکنی؟
چرا وقتی تو جمعی کنار دوستات داری خوش میگذرونی اما آخرش بازم احساس تنهایی میکنی؟
چرا گاهی اوقات از همه چیز متنفری؟
چرا انقدر از همه چیز خسته ای؟
سوال اولمو دوباره تکرار میکنم اگر میدونی چرا کاری نمیکنی؟ پاسخش مشخصه چون عمیقا نمیدونی و وقتی نمیدونی، مسلما نمیتونی کاری برای بهبود وضعیتت بکنی.
لطفا با خودتون دیگه روراست باشید. اگر چرایی های بالارو حتی اگر یه دونشم نمیدونید مطمئن باشید شناخت تون نسبت به خودتون خیلی کمه. شما نیاز دارید که خودتونو خوب بشناسید تا خیلی از چرایی های ذهنتون برطرف بشه.
از همین حالا شروع کنید در دوره پله پله تا ملاقات با خود شرکت کنید و یا به یک متخص مراجعه کنید، چون خودشناسی کار یه روز دو روز نیست کاریه که زمان میبره.