?Delaram-s
?Delaram-s
خواندن ۴ دقیقه·۲۳ روز پیش

چگونه عملکرد طراحی را با استفاده از KPI اندازه‌گیری کنیم: راهنمای گام‌به‌گام پیاده‌سازی

به عنوان یک طراح محصول با تجربه در بیش از ۳۰ پروژه موفق، متوجه شده‌ام که پیاده‌سازی KPI در طراحی نیاز به ترکیبی از خلاقیت و تصمیم‌گیری مبتنی بر داده دارد. در این مقاله، با جزئیات بیشتر به مراحل عملیاتی ادغام KPI در فرآیند طراحی، از برنامه‌ریزی تا اجرا، می‌پردازم.

فهم اهمیت KPIها در طراحی

قبل از پیاده‌سازی، لازم است دلیل اهمیت KPIها را درک کنیم. KPIها جنبه‌های کیفی طراحی را به داده‌های قابل اندازه‌گیری تبدیل می‌کنند. اما انتخاب KPIهای مناسب نیاز به درک اهداف پروژه، رفتار کاربران و مدل کسب‌وکار دارد. تجربه من در صنایعی همچون تجارت الکترونیک و سلامت نشان داده است که پیاده‌سازی موفق KPI با فاز کشف دقیق آغاز می‌شود. در این فاز، همکاری با ذینفعان بسیار مهم است تا مطمئن شویم که اهداف کسب‌وکار مشخص و واضح هستند.

مرحله ۱: تعریف اهداف و هم‌راستایی با اهداف کسب‌وکار

و KPIهای طراحی باید همیشه به اهداف کلی کسب‌وکار مرتبط باشند.رویکرد من در این زمینه به شکل زیر است:

کارگاه‌های مشترک با ذینفعان: با برگزاری جلسات با مدیران محصول، توسعه‌دهندگان و تیم‌های بازاریابی، اهداف مشخص می‌کنم. به عنوان مثال، در تجربه قبلی من در YIP، اهدافی مثل "افزایش نرخ بازگشت کاربران به میزان ۲۰ درصد در شش ماه" یا "کاهش رها کردن سبد خرید به میزان ۱۵ درصد" تعریف شد. این اهداف کمی و روشن برای تعیین KPIهای مناسب بسیار ضروری هستند.

  • چارچوب SMART: اهداف باید مشخص (Specific)، قابل اندازه‌گیری (Measurable)، قابل دستیابی (Achievable)، مرتبط (Relevant) و دارای زمان‌بندی (Time-bound) باشند. این نه تنها وضوح بیشتری به فرآیند می‌بخشد، بلکه پایه‌ای برای پیگیری پیشرفت فراهم می‌کند. مثلاً در پروژه‌ای برای یک پلتفرم آموزشی، KPI ما ممکن بود "افزایش نرخ تکمیل دوره‌ها به میزان ۲۵ درصد در سه ماه" باشد.

مرحله ۲: انتخاب KPIهای مناسب براساس اهداف پروژه

هر پروژه منحصر به فرد است و بنابراین KPIها باید بر اساس آن پروژه خاص تنظیم شوند. در اینجا چند دسته از KPIهایی که اغلب استفاده می‌کنم و روش کاری من آورده شده است:

KPIهای تجربه کاربری (UX):

  • نرخ تکمیل وظیفه: یک شاخص کلیدی برای استفاده‌پذیری است و من معمولاً آن را در جلسات تست استفاده‌پذیری آزمایش می‌کنم. برای مثال، وقتی در حال طراحی یک اپلیکیشن سلامت بودم، مشاهده کردم که چند درصد از کاربران می‌توانند بدون خطا وقت بگیرند و از این داده‌ها برای بهبود جریان کاری استفاده کردم تا نرخ موفقیت به ۹۰ درصد برسد.
    NPS (امتیاز خالص ترویج‌کننده): این شاخص برای اندازه‌گیری رضایت کاربر به کار می‌رود. من این شاخص را در نظرسنجی‌های پس از انتشار در پلتفرم‌هایی مانند سفر و مهمان‌نوازی استفاده کردم تا احساس بلندمدت کاربران را بسنجیم.

    KPIهای کسب‌وکاری:
  • بهینه‌سازی نرخ تبدیل (CRO): برای پروژه‌های تجارت الکترونیک، من نرخ‌های تبدیل را از طریق ابزارهای تحلیلی مانند گوگل آنالیتیکس پیگیری می‌کنم. به عنوان مثال، تست‌های A/B مختلفی طراحی کردم تا تشخیص دهم کدام عناصر طراحی—مانند دکمه‌های CTA یا جریان پرداخت—تبدیل‌ها را به حداکثر می‌رساند.
    • نرخ بازگشت مشتری: این شاخص برای محصولات SaaS بسیار مهم است. من این شاخص را با استفاده از ابزارهایی برای پیگیری اینکه کاربران چند بار پس از اولین بازدید باز می‌گردند، کنترل می‌کنم. در پروژه‌ای برای پلتفرم خدمات شغلی، از تحلیل گروهی (Cohort Analysis) برای پیگیری رفتار کاربران و بهینه‌سازی فرآیندهای ورود کاربران استفاده کردم و نرخ بازگشت را به میزان ۱۸ درصد افزایش دادم.

مرحله ۳: جمع‌آوری داده‌ها و ادغام ابزارها

برای اندازه‌گیری KPIها به طور مؤثر، ادغام ابزارهای مناسب بسیار حیاتی است. بر اساس تجربیات من:

  • پلتفرم‌های تحلیلی: من اغلب از ابزارهایی مانند Google Analytics برای محصولات وب و Firebase Analytics برای اپلیکیشن‌های موبایل استفاده می‌کنم.
  • پلتفرم‌های تست کاربر: از Hotjar برای ثبت حرکات کاربران و از UsabilityHub برای تست‌های راه دور استفاده می‌کنم.
  • سیستم‌های CRM: برای پیگیری تعاملات مشتری و نرخ بازگشت، از پلتفرم‌هایی مثل Salesforce و HubSpot استفاده کردم.

مرحله ۴: تحلیل، تکرار و ارتباط نتایج

یکی از مراحل حیاتی در پیاده‌سازی KPI، تحلیل داده‌های جمع‌آوری شده و تکرار بر اساس یافته‌هاست:

  • تحلیل داده‌ها و شناسایی الگوها: پس از جمع‌آوری داده‌های کافی، جلساتی با تیم‌های متقابل برگزار می‌کنم. به عنوان مثال، وقتی در یک پلتفرم آموزش آنلاین کار می‌کردم، متوجه الگوهایی شدیم که کاربران در پخش ویدئو رها می‌کردند و با بهبود سرعت بارگذاری ویدئوها مدت زمان جلسات کاربران را ۴۰ درصد افزایش دادیم.

مرحله ۵: غلبه بر چالش‌ها در اندازه‌گیری عملکرد طراحی

  • کمبود داده اولیه: اگر داده کافی در ابتدای پروژه وجود نداشته باشد، از روش‌های کیفی مانند مصاحبه‌های کاربر استفاده می‌کنم تا داده‌های اولیه را جمع‌آوری کنم.

نتیجه‌گیری

اندازه‌گیری عملکرد طراحی با استفاده از KPIها فرآیندی ساختاریافته اما انعطاف‌پذیر است. با تعریف اهداف واضح، انتخاب KPIهای مناسب، و ادغام ابزارهای صحیح، می‌توان طراحی‌هایی ایجاد کرد که با نیازهای کاربر و اهداف کسب‌وکار همسو شوند.

kpiتجارت الکترونیکتجربه کاربریux
من میرم بالاتر...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید