رویا بابایی- خبرنگار حوزه معلولان
سازمان بهزیستی در اسفند ۱۴۰۲ پس از حدود دو دهه، عیدی معلولان و مددجویانش را قطع کرد.
با اینکه عیدی معلولان و مددجویان این سازمان از دو دهه پیش همه ساله برابر با یک ماه مستمری آنها واریز میشد بهزیستی ِ قادری در نوروز امسال این رسم قدیمی را شکست تا به جز تورم افسار گسیخته، دلیل دیگری برای تلخ کردن نوروز ضعیفترین گروه جامعه علم کرده باشد.
اگرچه مبلغ عیدی این گروه انقدر اندک است که شاید از دید برخی رقم در خور توجهی محسوب نشود اما از آنجا که این طیف، عموماً فاقد شغل و درآمد هستند و تنها ورودی زندگیشان یارانه دولت و مستمری بهزيستی است بنابراین قطع کردن همین تنها ممر درآمد، ظلم بزرگی به آنهاست و چیزی که پیگیری قطع عيدی این گروه را پررنگ و درد آن را زیاد میکند ظلم به محرومترین و مظلومترین گروه اجتماعی است.
قادری با این اقدام نشان داد نه تنها دلسوز جامعه هدف و دنبال بهبود شرایط زندگی این افراد نیست بلکه حتی قادر به حفظ آبروی دولت در حوزه بهزیستی هم نیست و اگرچه با تصمیمات اشتباهش بارها اعتبار دولت را به حراج گذاشته اما به دلیل قرارگیری در زیر چتر حمایت خواص، همچنان به سانِ تکه بار اضافهای روی دست دولت مانده است.
او در پاسخ به دستهگل جدیدی که به سر مددجویان بهزیستی زده در پاسخ به پیگیری سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس، نداشتن ماده قانونی را بهانه آورده و گفته: «قانونی برای پرداخت عیدی به مددجویان وجود ندارد، در سنوات گذشته از منابع دیگر برای این کار استفاده میشده و امسال چون عیدی ندادیم لذا از سایر ردیفها برای تأمین بودجه عیدی هم استفاده نشده» و گویا این اتفاق را دستاوردی در جهت حفظ منابع مالی و یا صرفهجویی برای خود قلمداد کرده است.
پیرو پاسخ قادری چند نکته جای بررسی دارد. اول اینکه پرداخت عیدی به مددجویان بهزیستی عرف چندین ساله بود و هر کسی که بویی از قانون و قانونگذاری برده باشد میداند که اکثر قوانین، محتوای خود را از عُرف وام میگیرند و اساساً عُرف نقش ویژهای در تعیین و تصویب قوانین، مدل قانونگذاری و تعیین حدود قانون دارد.
بنابراین اگر مدیران بهزیستی به این مهم آشنا نیستند یا در تمام سالهای گذشته عرضه چانهزنی و تبدیل این عُرف به قانون و اخذ ردیف بودجه برای آن را نداشتهاند دستکم آنقدر اهل آبروداری باشند که خود را فاقد دانش جلوه نداده و حذف عیدی مددجویان را دستاورد نپندارند. همچنین این افراد بهتر است بدانند تحمیل فقر به ضعیفترین افراد جامعه، خدمت به دولت یا صرفهجویی برای کشور نیست بلکه بدنامی دولت و خیانت به آن است.
نکته دیگر اینکه در شرایط فعلی که قیمت ارز و دلار افزایش ساعت به ساعتی دارد و فقرا به همان میزان فقیرتر از ساعت قبل میشوند، تلاش برای سرعت دادن به چرخه فقر و فقیرتر کردن فقرا خود توانایی منحصر به فردی است که از عهده هیچ انسان دارای اندکی وجدانِ بیدار، برنمیآید اما قادری خود را به آن مفتخر میداند.
همچنین قادری از نبود قانون برای پرداخت عیدی ناچیز مددجویان طوری سخن گفته که انگار در باقی امور این سازمان موبه مو بر اساس قانون پیش میرود. چه کسی است که نداند بهزیستیِ او برای شانه خالی کردن از اجرای قانون حمایت از معلولان، چگونه بند بند آن را سلاخی کرده و با ابداع اِنقُلتهایی که فقط از او و کادر او برمیآید، قانونی که حاصل خون جگر خوردن چندین ساله دهها فعال حوزه معلولان است را سر بُریده است. ( اجرای ناقص و صدقهای ماده 27 قانون معلولان آن هم تنها برای 220 هزار نفر از 600 هزار مشمول قطعی، فقط یک فقره از اقدامات نقض کننده قانون توسط این مدعی اجرای قانون است!)
اگر معیار قادری «اجرای قانون» و او دلسوز واقعی مددجویان سازمان تحت مدیریتش است آيا در چند سال مدیریتش در بهزیستی نمیتوانست با اطلاع دادن به مجلس برای عیدی مددجویان ردیف بودجه بخواهد؟
اگر او دلسوز بود نمیتوانست از گودرزی، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس، محمودزاده، عضو فراکسیون حمایت از حقوق معلولان در مجلس و حسینی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس که در چند روز گذشته هریک در گفتگوهایی جداگانه با تسنیم از عدم پرداخت عیدی مددجویان ابراز ناراحتی کردهاند بخواهد تا معبر قانونی پرداخت عیدی را باز کنند یا با مراجع بالادست بهزیستی نیابتاً صحبت کرده و خواستار گرهگشایی شوند؟ اما او چنین چیزی نخواسته و با اعلام نبود ردیف بودجه، تنها بهانهای آورده تا پوششی بر عدم دلسوزیاش بگذارد.
با تمرکز بر رفتار قادری میتوان نتیجه گرفت او بیش از تمایل به بهبود و اصلاح شرایط معلولان، خود را مأمور ایجاد عقبگرد در این حوزه میداند حتی اگر قیمت این مأموریت وی لطمه زدن به آبروی دولت باشد.
واگرنه چه کسی بهتر از قادری به وضعیت مالی جامعه هدف بهزیستی اشراف داشته و میداند این طیف آنقدر آسیبپذیرند که حتی روی همین مبلغ اندک برنامهریزی داشتهاند و قطع آن لطمه مهمی به زندگیهای نحیف و کوچک آنها میزند؟
در حالت نرمال، این رئیس سازمان بهزیستی است که باید با انعکاس مشکلات و کموکاستیهای این سازمان از مجلس و مراجع فراتر بخواهد تا حل این مشکلات را در بودجه بهزيستی دیده و با مساعدت بالا اعتبار این سازمان را ارتقا دهند اما قادری آنقدر راه را معکوس رفته که کار را به جایی رسانده که حالا نمایندگان مجلس از او عدم رفع مشکلات بهزيستی را پیگیری میکنند و تأکید میکنند او مشکلات را برای دیدن سازوکار قانونی به مجلس و از آن طریق به سازمان برنامه انتقال دهد.
اما اینکه چرا قادری حاضر به طرح مشکلات معلولان و کمبود اعتبار در این زمینه نیست و با اقداماتی مانند حذف معلولان در برنامه هفتم توسعه، حذف ردیف بودجه تنها قانون ویژه معلولان یا کاهش بودجه اشتغال بهزیستی و..
مشکلی ندارد سوالی است که پاسخ آن را در رفتار این مدیر ناخوشسابقه بهزیستی میتوان جستوجو کرد اما بهطور کلی اگر «مدیریت حوزه بهزیستی» آن چیزی است که قادری در سالهای اخیر از خود نشان داده، به جرأت میتوان گفت این سازمان چند سالی است مدیر ندارد و رویکرد حاکم بر آن تنها موریانهای است که از درون به جان داشتهها و ساختههای ارزشمند شهید فیاضبخش افتاده.
مدیر کمپین معلولان اما حدف عیدی معلولان و مددجویان را حاصل بیتوجهی دولت دانسته و میگوید: زور دولت باز به محرومترین قشر جامعه رسید. ما هنوز به پرداخت مابهالتفاوت ۵ ماه مستمری سال گذشته معلولان و مددجویان و همچنین عیدی آنها امیدوار بودیم که چند روز پیش با رصد وضعیت بودجهای کشور و همچنین با شناخت و سابقهای که از بهزیستی سراغ داریم آب پاکی روی دستمان ریخته شد و متوجه شدیم خبری از هیچیک از این موارد نیست.
بهروز مروتی ادامه میدهد: حالا در این اوضاع دلار، سکه و بیداد تورم، چشم مددجویان نهادهای حمایتی که چند برابر سایر مددجویان هزینه دارند به این اندک مستمری و عیدی ناچیز بود که بهزیستی به نمایندگی از دولت نشان داد
برنامهای خاصی برای حمایت از معلولان ندارد در حالیکه چند روز پیش رئیسجمهوری در دیدار با مدددجویان نهادهای حمایتی دستور داد پشتیها را به نشانه برقراری عدالت و احترام وی به مددجویان بردارند.
این فعال حوزه معلولان همچنین ابراز میدارد: دولت سیزدهم از وقتی روی کار آمده مرزهای تضییع حقوق افراد دارای معلولیت را درنوردیده، قطع عیدی این گروه جدیدترین اقدام دولت بود اما حذف ردیف بودجه قانون حمایت از معلولان در بودجه سال 1402، کاهش معنادار بودجه اشتغال بهزیستی، پس گرفتن لایحه حمایت از افراد دارای اختلال اعصاب و روان از مجلس از بیم تصویب، عدم اجرای قانون حمایت از معلولان، و سرکوب و ممانعت از اعتراضات مدنی معلولان و... زخمهای کاریتر دولت به جامعه هدف بهزیستی بود.
مروتی تصریح میکند: در این اوضاع نابسامان اقتصادی و افزایش هزینهها میتوان گفت دولت مدام از جیب معلولان بهعنوان محرومترین گروه جامعه میزند و در میان اعتراضات کنشگران حوزه معلولان و حتی نمایندگان مجلس به عدم پرداخت عیدی مددجویان آنچه جالب است سکوت مرموز رئیس سازمان بهزیستی است. چطور ممکن است در این بحبوحه از رئیس تنها سازمان متولی امور معلولان صدایی برنخیزد و او در قبال این همه اعتراض توضیحی ندهد؟
مدیر کمپین معلولان تأکید میکند: موضوع فقط عیدی نیست. در سالهای اخیر حق و حقوق زیادی از افراد دارای معلولیت حذف شده و حذف عیدی تنها یک نمونه آن است. سال گذشته مبلغ عیدی را به نصف کاهش دادند و نام آن را گذاشتند کاهش فقر مطلق و امسال توانستند به راحتی همان را هم حذف کنند.
به گفته وی موضوع پرداخت مابهالتفاوت افزایش ۴۰ درصدی مستمری مددجویان نهادهای حمایتی هم هنوز حل نشده است. سال گذشته مجلس برای سال ۱۴۰۲ مستمری مددجویان را ۴۰ درصد افزایش داد اما دولت ۵ ماه اول سال این مستمری را با افزایش ۲۰درصدی پرداخت کرد و مابهالتفاوت آن را هنوز گردن نگرفته و طبق اخبار موجود هیچ برنامهای هم برای پرداخت آن این وجود ندارد و این نهایت بی توجهی عامدانه به معلولان و مددجویان است.