معلمان در این روزهای سخت و دشوار معیشت و گرانی، راه پیوند و اتحاد حداکثری برای مطالبه گری را به دیگر گروههای اجتماعی نشان میدهند. آنچه امروز ثمره آن را در در اعتراضات بیش از ۲۰۰ شهر در سراسر کشور که فریاد اجرای قانون رتبهبندی معلمان را بلند کردهاند میبینیم،حاصل تلاش و از پای ننشستن چندین معلم و بدنه فعال و پویایی است که در سراسر کشور تحت عنوان «کانون صنفی معلمان ایران» فعالیت دارند.این فعالیت صنفی از سالها پیش آغاز شده و امروز چنان ریشه دوانیده که چنین مشارکتی را در اعتراضات سراسر کشور صورت داده است.
این فضیلت مبارزه از سوی معلمان باید امروز سرمشقی برای افراد دارای معلولیت باشد؛ به ویژه که ناگفته هم پیداست حقوق بیشتری از آنان ضایع شده است.
امروزه بندهای متعددی از قانون حمایت از حقوق معلولان اجرایی نمیشود. دستگاههای دولتی و غیردولتی به سادگی معلولان را از حق اشتغال محروم میکنند و با این وجود دولت هیچ اقدام حمایتی و معیشتی برای جمعیت بزرگ بیکار نیز ندارد. هزینههای پرستاری، توان افزایی و حمل و نقل به حدی بالاکه از عهده آنها برنمیآیند و عدم مناسبسازی محیط کار و رفتوآمد نیز بر مشکلات افراد معلول افزوده شده تا عملاً نتیجهای جز یک رویکرد سیستماتیک تبعیضآمیز همچون حذف از جامعه را برایشان در بر نداشته باشد.
هیچ دولتی تاکنون هیچ حقی از جامعه افراد دارای معلولیت را به آنها پیشکش نکرده و همه آنچه هم که امروز به دست آمده حاصل تلاش و فعالیت صنفی بوده است.
امروز معلمان نشان میدهند که حق گرفتنی است؛که اگر سازماندهی صنفی و شبکهسازی و تلاش و فعالیت جمعی را سرلوحه کار قرار دهیم؛ اگر در هر استان چند نفر فعال صنفی برای شکل دادن اتحاد بین افراد دارای معلولیت داشته باشند و اگر در کنار یکدیگر و به صورت مداوم با حداکثر مشارکت و حضور اعتراضات صورت بگیرد، دولتها هم عقبنشینی خواهند کرد و تن به خواسته و مطالبات خواهند داد.
امروز در بین ما افرادی هستند که با وجود بیکاری حتی توان تهیه خودکار و دفتر مدرسه برای کودکانشان را ندارند؛ در بین ما کسانی هستند که هزینه درمان ندارند و دچار معلولیتهای مضاعف شدهاند؛ در بین ما کسانی هستند که در خیابانهای نامناسب شهر حتی به ندرت معاشرتی دارند. اینها بدیهیترین حقوقی است که ما از آن محروم هستیم. متشکل شدن و مشارکت جمعی امروز نقطه اتصال ما است تا بتوانیم اعتراضات خودمان را شکل دهیم و حقوقمان را بگیریم.