دکتر ناصر سرگران | وکیل دادگستری و مدرس حقوق بین الملل
برگ دیگری از تقویم را رقم می زنم تا به بیست و سوم مهر ماه 1400 (15 اکتبر) برسم. روزی جهانی به نام افراد نابینا و نماد استقلال آنان که همانا عصای سفید و پاسداشت ایمنی این ابزار توان بخش است. ابزاری که بیش از مسئولین و نهاد های متولی یاری گر 300 میلیون نابینای سراسر جهان و 208 هزار نابینای ایرانی شناسایی شده هستند. وقتی از افراد نابینا صحبت می کنیم صرفا مقصود افراد دارای معلولیت بینایی مطلق نیستند بلکه ممکن است با شدت و ضعف کمتر یا بیشتر کم بینا محسوب شوند.
طبق روال سال های پیشین قلمم را برمی دارم تا از مطالبات حقوقی و بر حق نابینایان بنویسم اما هر اندازه گفتیم و نوشتیم کمتر عمل از مجریان قانون دیدیم.این بار می خواهم از قصه تلخ کلیشه ها در این روز بنویسم.
در این روز که بستری برای برابری فرصت ها به شمار میآید؛ عموما فعالان واقعی حوزه نابینایان از مشکلات می گویند و مسئولین به تعریف و تمجید از آنان می پردازند. روزی که با 364 روز دیگر سال کاملا متمایز است. در روز هایی به جز بیست و سوم مهر نابینایان ایرانی فراموش می شوند و تا مناسبت دیگری فرا رسد و وقت ارزشمند مسئولین گرفته شود. نهاد های متولی خود در این روز به صحنه میآیند و جهت آنکه مبادا مورد نقد قرار گیرند خویش تنظیم نشست های کلیشه ای سخنرانی و دیدار با مسئولین را برنامه ریزی می نمایند. افراد حلقه به گوش انتخاب می شوند و آنقدر پرطمطراق از مدیران نهاد متولی تعریف و تمجید می کنند که مقام بالادست هم از خوشی و خرمی نابینایان این سرزمین به وجد میآید. مقامی که در طول سال نه با فرد نابینایی دیدار داشته و نه گزارش صحیحی از مشکلات آنان به وی منعکس می شود چون بهزیستی به عنوان نهاد متولی تمامی گزارش ها را فیلتر شده در اختیار مقام مافوق می گذارد.
آخرین این سناریو به روز بیست و یکم مهر ماه برمی گردد که با چیدمان بهزیستی دستکم در چیدن سخنرانان نشست، تعدادی از نابینایان به دیدار قاضی القضات رفتند تا از مطالباتشان از قوه قضائیه بگویند که طبق پیش بینی ها اغلب از تمجید مسئولان گفتند و بعضا اگر مطالبی هم مطرح شد اساسا در چهارچوب اختیارات رییس قوه قضائیه نبود و در نهایت رییس سازمان متولی نیز حرف خاصی برای گفتن در دفاع از نابینایان در سیستم قضایی کشور نداشت و به دادن چند آمار اکتفا کرد!
این قصه پر غصه مدتی است که با تشکیل شبکه بهزیستی به شکل سازمان یافته از سوی این نهاد به صورت رسمی دنبال می شود و بدین ترتیب اگر در گذشته به صورت پراکنده گزارشی از مسائل و مشکلات شهروندان معلول به گوش مقامات و مسئولان می رسید دیگر با این ابتکار بهزیستی راه بر بیان واقعیات بسته و راه بر تمجید و ثنای مدیران نهاد متولی بیش از پیش باز شد.
در این میان در برخی از شهرستان ها به بهانه کرونا و احیانا به جهت دوری جستن از ریا و کلیشه های رایج اساسا مدیران نهاد متولی در سکوت محض در حال سپری کردن این مناسبت هستند و حتی از دادن پیامی و یا داشتن دیداری با تشکل های فعال در این حوزه خودداری ورزیدند تا بدین ترتیب بر کرونا غلبه کرده باشند و کلیشه های رایج در برگزاری مراسمات روز عصای سفید در سال های گذشته را دور زده باشند.
با توجه به چالش مطرح شده که همانا به دست گرفتن مراسمات گرامیداشت روز جهانی نابینایان از سوی سازمان بهزیستی است (که اتفاقا نه یک حسن بلکه یک ضعف اساسی برای این سازمان محسوب می شود که می بایست نقش تسهیل گر را ایفا کند)، این سخن بدین معنا نیست که کلا چون برخی از ادارات بهزیستی در شهرستان ها مناسبت بیست و سوم مهر را نادیده گرفت بلکه مقصود آن است که خود جامعه نابینایان و تشکل های فعال آنان ابتکار عمل را در برگزاری برنامه ها در دست گرفته و نهاد متولی بدون هیچ مداخله ای به تسهیل گری در جهت اجرای برنامه ها بپردازد. از این رو:
اولا: نقش محوری با خود جامعه نابینایان و تشکل های فعال در این حوزه است که با خلاقیت برنامه های لازم را تدوین و خود اجرا کنند.از روز جهانی عصای سفید برای طرح مشکلات همراه با بیان راهکار ها بهره برند؛ راهبرد ها را برای سال آتی در سطوح ملی، استانی و شهرستانی تعیین کنند؛ از کلی گویی پرهیز کرده و خواسته های خود را مطابق با اختیارات هر مسئول به تفکیک طرح کنند؛ با توجه به محدودیت منابع و امکانات اولویت بندی لازم را در طرح دیدگاه ها و مسائل داشته باشند؛ از ستایش مسئولین و تملق گویی بپرهیزند و در کمال احترام به رسالت خویش همانا مطالبه گری بپردازند؛ صرفا برنامه ها حول محور نشست با مسئولین نباشد بلکه از ظرفیت های این روز جهت فرهنگ سازی در میان مردم بهره جویند. چون استفاده از ظرفیت نهاد آموزش و پرورش و بستر فضای مجازی که می تواند جایگزین مناسبی برای صدا و سیمایی باشد که ید طولایی در بازنمایی کلیشه های حوزه معلولیت دارد و امیدی به اصلاح آن نیست.
ثانیا: نهاد متولی همانا بهزیستی به عنوان تسهیل گر عمل کرده و از مداخله در برنامه ریزی های تشکل ها و جامعه نابینایان بپرهیزد.
ثالثا: مسئولین مطابق با واقعیات صحبت کرده، از تعریف و تمجید نابینایان بپرهیزند؛ حضورشان را محدود به این روز نکرده و در طول سال در چهارچوب اختیارات در خصوص پیشبرد راهبرد های تعیین شده از سوی جامعه هدف گزارش دهند؛ ارتباط آنان با جامعه نابینایان صرفا از طریق بهزیستی نباشد و به صورت فراگیر صدای همه جامعه نابینایان را بشنوند.
چنانچه عناصر سه گانه هماهنگ باهم چنین رویکردی را اتخاذ نمایند، می توان در سال های آتی امیدوار بود که بهره جستن از ظرفیت مناسبت روز جهانی ایمنی عصای سفید در ایران به استاندارد های جهانی نزدیک شود.