رویا بابایی خبرنگار حوزه معلولان
ماده 12 قانون حمایت از افراد دارای معلولیت،سازمان بهزیستی را مکلف به پرداخت 23 درصد از سهم بیمه کارفرمایانی کرده که نیروهای معلول را به اشتغال گرفتهاند.
فلسفه این قانون کمک به رفع بیکاری معلولان، ترغیب کارفرمایان به جذب نیروهای معلول و کم هزینه کردن اشتغال نیروی معلول برای کارفرماست.
اما چیزی که این سالها از سازمان بهزیستی دیده شده، عملکرد سلیقهای و پرداخت ناقص سهم بیمه به کارفرمایان است که علاوه بر بدعهدی در انجام وظایف قانونی، موجب بیاعتمادی کارفرمایان نسبت به همکاری دولت شده و در نهایت به ناپایداری اشتغال معلولان انجامیده است.
حق معلولان، سهم افراد بینام
مرتضی.کاف از شهرستان بابل استان مازندران که در یک شرکت خصوصی کار میکند میگوید: در دو سه سال اخیر لیست بیمهای که کارفرما برایم رد میکند را تحویل اداره بهزیستی بابل میدادم و در پایان سال بخشی از مبلغ بیمه سهم کارفرما که در طول سال به تأمین اجتماعی پرداخت شده بود به من پرداخت میشد.
وی که حقوق حداقلی مصوب اداره کار دریافت میکند ادامه میدهد: بهزیستی در سال 1398 مبلغ 4 و در سال 1399 مبلغ 8 میلیون تومان بهعنوان 23 درصد سهم بیمه کارفرما برای یکسال کامل به من پرداخت کرد که تقریباً 80 درصد از کل پرداختی بود اما در سال 1400، برای 11 ماه بیمه پرداخت شده از طریق شرکت که 23 درصد سهم کارفرمایی آن حدودا 13 میلیون تومان میشد تنها 4 و نیم میلیون تومان برایم واریز کردند.
مرتضی بیان میکند: سمعک گوش راستم 7 ماه بود خراب شده بود و من از مدتها پیش برای خرید سمعک روی این پول حساب کرده بودم. بنابراین از واریز این مبلغ بسیار ناراحت شدم و فردای آن روز برای اعتراض به بهزیستی مراجعه کردم. مسئول پرداخت سهم بیمه کارفرمایی، در اعتراض من توضیح داد که بخاطر کمبود بودجه، مبلغ را بین افراد تقسیم کردهایم. او حتی در سیستم اطلاعات را نشانم داد و گفت نگران نباش سال آینده جبران میشود.
این مددجو با بیان اینکه از ترس خراب شدن سمعک گوش چپم در اثر تعریق، ماهها بدون سمعک کار میکردم و بارها کم مانده بود حوادثی برایم پیش بیاید؛ توضیح میدهد: ناراحتیام در عدم توان خرید سمعک آنقدر زیاد بود که از اینترنت شماره بازرسی بهزیستی را پیدا و موضوع را مطرح کردم. آنها اطلاعاتم را بررسی و اعلام کردند در 28 فروردین مبلغ 6 میلیون تومان بابت سهم بیمه کارفرما به نام من سند خورده. من گفتم فقط 4 و نیم میلیون دریافت کردهام اما گفتند امکان ندارد، دوباره به بهزیستی بابل مراجعه کن.
مرتضی که متأهل و اجارهنشین است، ادامه میدهد: من موضوع را دوباره به بهزیستی بابل انتقال دادم. آنها مجدداً گفتند علت این اتفاق کمبود بودجه بوده و ما طوری برنامهریزی کردیم که پول بین همه تقسیم شود. تا اینجا گفتم اگر بقیه پول من به جیب معلول دیگری رفته باشد اشکالی ندارد اما وقتی گفتم میخواهم بدانم پول امثال من به چه کسانی پرداخت شده؟ گفتند به برخی افرادی که نامشان در سیستم نیست!
وی در کمال تعجب و ناراحتی تأکید میکند: من الان بحث خودم را دنبال نمیکنم بلکه میگویم اگر از حساب هر معلول 1 و نیم میلیون تومان کسر کنند، مبلغ کلانی میشود که شفافیتی هم دربارهاش وجود ندارد!
به گفته مرتضی مگر میشود برای کسانی که نام و نشانی در سیستم ندارند و قاعدتاً درخواست و حتی شماره حسابی هم ندارند پولی واریز کرد؟ بهزیستی برای کسانی که ماهها پیگیری میکنند اینگونه مانند من رفتار میکند مگر میشود برای کسانی که حتی اسمی از آنها در سیستم نیست واریزی صورت بگیرد؟ این افراد چه کسانی هستند؟ چرا نباید معلوم باشد این پولها چه شده و به حساب چه کسی رفته است؟
یک قانون و هزار تفسیر
حسین. جیم هم که یک کارفرماست میگوید: من در کارگاه تولیدی کوچکم 14 نیرو دارم که 6 نفر از آنها افراد کمشنوا هستند و بین سه تا 5 سال سابقه همکاری دارند.
او ادامه میدهد: شنیده بودم که بهزیستی بخشی از هزینه بیمه کارفرمایانی که نیروی معلول جذب کردهاند را پرداخت میکند، برای همین چندبار پسرم را برای پیگیری به بهزیستی فرستادم. نشان به آن نشان که هر سال از ما مدارک، لیست بیمه و.. میخواهند اما خبری از پرداخت نیست که نیست.
حسین بیان میکند: یکبار میگویند بودجه کم بود نتوانستند سهم بیمه کارفرما را به همه بدهند. یکبار میگویند یادشان رفته و نام من از لیست جا مانده، آخرین بار هم گفتند حالا خوب است تعداد نیروهای شما زیاد نیست که هر یال پیگیر میشوی. سهم بیمه کارفرمایی کارگاه شما مبلغ چندانی نمیشود، اولویت ما کارفرمایانی هستند که نیروهای بیشتری جذب کردهاند.
وی تأ:ید میکند: البته نیت من در جذب این بچهها، دریافت پول از بهزیستی نبوده چون آن زمان اصلاً از وجود چنین قانونی خبر نداشتم اما اگر قانون، قانون است باید همه جا و برای همه کس قابلیت اجرا داشته باشد.
دودی به چشم معلولان
این در حالی است که از سازمان بهزیستی انتظار میرود حتی با پرداخت مبالغی بیش از سهم واقعی بیمه کارفرمایان، ضمن جلب رضایت این افراد، آنان و البته کارفرمایان بیشتری را به تخصیص بسترهای شغلی به نیروهای معلول تشویق کنند و روی این روش بهعنوان یکی از روشهای کاهش نرخ بیکاری افراد دارای معلولیت برنامهریزی کنند. تا هم آبرویی برای خود سازمان بخرند و هم در معنای واقعی کلمه مشکلی ریشهکن شود.
اما در نبود احساس مسئولیت و اهمال ناتمام بسیاری از مدیران و حتی کارکنان، اعتماد کارفرمایان و صاحبان مشاغل در اثر تخلفات و خلفوعدههای صورت گرفته مدام در حال آسیب است و دود این آتش به چشم نیازمندترین افراد به شغل و درآمد میرود.
قسمت تأسفبرانگیز ماجرا اینجاست که همه این وقایع در حالی رخ میدهد که طبق شواهد، بهزیستی با تمام قوا در حال خدمتگزاری است. حالا اگر جرأت داری بیا و کمکاریها را ثابت کن!
روز کارگر گرامی!