کمپین معلولان
کمپین معلولان
خواندن ۱۰ دقیقه·۲ ماه پیش

نگاهی به اقدامات نامتعارف قادری در دقیقه 90/ ورود سازمان بازرسی ضروری است‌

نگاهی به اقدامات نامتعارف قادری در دقیقه 90/ ورود سازمان بازرسی ضروری است‌


رویا بابایی - خبرنگار حوزه معلولان


قادری که در آبان سال ۱۴۰۰ حکم ریاست خود بر سازمان بهزیستی را روی سر گذاشته بود تا شوق خدمتش را نشان دهد، این اواخر وقتی ریاستش را از دست رفته و تلاش‌هایش برای ابقا را بی‌نتیجه دیده، سازمان بهزیستی را رها کرده و در حال پرداختن به مسافرت‌‌های شخصی، پول‌پاشی در سفرهای استانی و هدر دادن منابع محدود بهزیستی است‌.

او در طول ۳ سال گذشته با راهکارهای غیرعلمی، نادرست و متکی به جلب حمایت‌ افراد خاص سبک‌های عجیب مدیریتی را در سازمان بهزیستی پیاده کرد و آسیب‌های زیادی به اعتبار سازمان در جامعه وارد کرد.


مسافرت‌های شخصی

قادری اخیرأ لوازمش را جمع و اتاق کارش را خالی کرده و با سفر و اسکان‌ خانوادگی در اردوگاه‌های بهزیستی در استان‌های شمالی و سفر به مشهد با قطار اثبات می‌کند آن حکم‌ بر سر گرفتن نه تنها نمایشی بوده بلکه واقعیت او همین کسی است که توانسته رها کردن بهزیستی را به‌ حفظ سنگر و منافع گروه هدف و تحویل صحيح امور به نفر پس از خود ترجیح دهد‌.

او این روزها فقط در معدود مواردی از جمله شرکت در جلسه‌ ورزشکاران پارالمپیکی در سازمان حاضر می‌شود درحالیکه کسی که حکم ریاست بهزیستی را بر سر گذاشته بود باید تا روز آخر آن را از روی سرش برنمی‌داشت اما وقتی اینکار را می‌کند یعنی تعهد او به رسالتش‌ نیست بلکه به توصیه‌کنندگان و صادرکنندگان‌ حکم ریاستش است که با کنار رفتن آنها تعهدش‌ هم پایان می‌یابد.

پول‌پاشی‌های بدون مجوز

اگر سری به سایت سازمان بهزیستی بزنید اخبار سفرهای استانی قادری را پررنگ‌تر از همیشه خواهید دید. اما در پشت‌پرده این سفرها که پس از اعلام نتایج انتخابات و به نام‌ دیدار مردمی و حل مشکلات جامعه هدف شروع شده و طی آن قادری با مددجویان دیدار و با درخواست‌های مالی افراد خاص موافقت می‌کرد، چیست؟

ماجرا این است که پیش از انتخابات امسال میلیاردها تومان از محل مسئوليت‌های اجتماعی و مدنی دستگاه‌ها به حساب بهزيستی‌ واریز شده. قادری با‌ این تصور که این پول را خودم به دست آورده‌ام پس خودم آن‌ را خرج می‌کنم به استان‌های مختلف سفر می‌کرد تا اعتبار دریافت شده که می‌توانست صرف رفع مشکلات اساسی مددجویان مانند اشتغال و مسکن شود را عجولانه و طوری توزیع کند که چیزی برای رئیس‌ بعدی باقی نماند.

این درحالیست که هرگونه کمک موردی باید بر اساس کار کارشناسی و تشخیص‌ مددکاری و هرگونه برداشت از اعتبارات مشارکت‌های مردمی باید طبق دستورالعمل صورت گیرد.

گفتنی است بر اساس گزارشات‌ استان‌ها در این‌ دیدارها‌ اغلب افراد دارای ارتباطات‌ خاص و سفارش شده موفق به دیدار قادری می‌شدند و دست نیازمندان واقعی از کمک‌ بهزیستی دور مانده است.

نکته تأسف‌برانگیز اینکه چون این اعتبار از اعتبارات جاری سازمان نیست مورد رصد دستگاه‌های نظارتی نیز قرار نمی‌گیرد اما ضروری است این سفرها در اسرع وقت متوقف و هرگونه برداشت مالی از حساب مشارکت‌های مردمی سازمان ممنوع شود.

مدیریت گیتی‌

دیگر اقدام قادری، تعبیه گیت ورودی جدید با هزینه چند میلیاردی برای بهزيستی‌ است که پس از حدود یکسال مقدمات راه‌اندازی، تنها پس از یک هفته از کار افتاد.

این در حاليست که وجود این گیت برای سازمانی مانند بهزيستی‌ به‌عنوان یک سازمان میانی که با انواع گروه‌های آسیب‌پذیر در ارتباط است منطقی نیست‌‌ و اگر این گروه‌ها ولی‌نعمتان بهزیستی باشند چرا قادری در قامت رئيس باید برای ورود آنان به سازمان مانع‌تراشی کند؟

مدیریت دیداری_تلویزیونی

خرید ۱۴ دستگاه تلویزیون‌ صنعتی با هزینه هر دستگاه ۲۰۰ میلیون تومان به اضافه هزینه زیرساخت و آماده‌سازی دیوارها و نصب در ۱۰ طبقه سازمان بهزیستی و قرار دادن پایه تشريفات و طناب راهبند‌ مقابلشان برای پیشگیری از نزدیک شدن افراد به تلویزیون‌ها از دیگر اقدامات عجیب قادری است‌.

اما عجیب‌ترین بخش این اقدام، نصب لوح‌ راهنما با عنوان "مدیریت بیداری" در کنار تلویزیون‌هاست. در واقع این تابلوها تلاشی برای القای انتقال اطلاعات در سریع‌ترین‌ زمان ممکن‌ است اما تلویزیون‌ها از زمان نصب فقط سفرهای استانی قادری، جلسات او و دیدارهایش با مددجویان را پخش می‌کند. درحالیکه بهزیستی کشور تقریبا هیچ ارباب رجوعی ندارد که بین رفت و آمدشان در طبقات، تصاویر تلویزیون‌ها را تماشا کنند‌. کارکنان سازمان هم در جریان همه اقدامات او هستند بنابراین این ابهام برای همه باقیست که ریشه این هزینه‌کرد به کجا برمی‌گردد؟؟

نکته دیگر اینجاست که لوح راهنمای "مدیریت بیداری" ۳۰ سانت بالاتر از سطح زمین نصب شده به‌گونه‌ای که خواندن محتوای آن فقط در حالت درازکش ممکن است‌.

مدیریت موتوری

خرید ۵ دستگاه موتور برای سازمان بهزیستی و در اختیار داشتن یکی از آنها توسط شخص قادری ابتکاری است که فقط از ذهن قادری برمی‌آید. او نام موتورسواری‌هایش را "پرکاری" گذاشته درحالیکه این سرپوشی روی بی‌نظمی‌هایش است.

نکته اینجاست که موتورهای خریداری شده، اسپورت بوده و دست‌کم بین ۳۰۰ الی ۴۰۰ میلیون تومان قیمت دارند‌ و به درد مصرف سازمانی نمی‌خورند.

قادری که در بهزیستی به بی‌نظمی شهره است درحالیکه می‌تواند با خودروی سازمانی و در کمال امنيت به سازمان‌های مورد نیاز تردد کند برای پوشاندن‌ بی‌نظمی خود اقدام به خرید موتورهای مذکور کرده تا در مواقع ضروری سوار بر موتور شخصا راهی جلسات بین‌ دستگاهی شود. رفتاری که نه زیبنده مسئولان است نه گواه بر ساده‌زیستی آنها و فقط ناتوانی او در مدیریت زمان را می‌رساند‌.

مدیریت کربلایی

از دیگر اقدامات سوء‌ قادری اعزام تعداد خاصی از کارمندان بهزيستی‌ به‌عنوان همراه معلولان نخبه به کربلا به‌صورت هوایی است. درحالیکه هم محل تهیه هزینه بلیت پرسنل سازمان مشکوک است‌ هم اعزام کارمندان به‌عنوان همراه‌ معلولان فاقد توجیه است چرا که اگر افراد دارای معلولیت به همراه نیاز داشتند قطعا با اعضای خانواده‌ خود بیشتر از کارمندان بهزیستی راحت‌ترند‌.

سوال دیگر این است که افراد اعزام شده به کربلا چرا همگی‌ کارکنان دفتر قادری و دفتر شورای تحول اداری هستند؟

همچنين در اربعین امسال بهزيستی‌ طی قرارداد با یک دفتر مسافرتی مشکوک، ۵۰۰ نفر از تحت‌پوششان‌ خود را با سرانه ۸ میلیون تومان به‌طور زمینی به کربلا اعزام کرد. درحالیکه این دفتر اسکان و غذای مددجویان را از موکب‌های مستقر در ایام اربعین تهیه کرده و بابت سفر مددجویان استان‌های نزدیک به مرز که حدود ۳ میلیون تومان بوده هم همان ۸ میلیون تومان‌ را دریافت کرده است.

بنیاد قادری، محل تعارض منافع

مهم‌ترین مطلبی که در مورد قادری نیازمند بررسی است بنیاد خیریه اوست.

قادری و فردی به‌نام تورج فرهادی کاندیدای دوره پنجم شورای شهر تهران بودند‌. این دو در سال ۱۳۹۷ یک موسسه‌ غیرانتفاعی و غیرتجاری به‌نام "بنیاد خیریه نگار مهربان" ثبت می‌کنند. نام تورج فرهادی‌ به‌عنوان صاحب امتیاز و نام قادری به‌عنوان عضو هیأت‌ مدیره بنیاد ثبت می‌شود‌. فردی به نام خراسانی هم از اعضای هیأت‌ مدیره سال‌هاست اداره بنیاد را به عهده دارد.

در سال ۱۴۰۰ که قادری به ریاست بهزیستی رسید باید برای پیشگیری از تعارض منافع به‌صورت علنی از عضویت در هیأت مدیره این بنیاد استعفا می‌داد اما تااین لحظه هیچ مستندی از استعفای ثبت‌ شده وی در سیستم اتوماسيون اداری سازمان بهزيستی‌ وجود ندارد‌.

آدرس این بنیاد در خیابان ۱۷ شهریور، خیابان گوته، کوچه زورخانه، کوچه شهید شهبازی، پلاک ۳ معرفی شده و شماره ثبت و اعضای هیأت‌ مدیره آن قابل استعلام است.

نکته قابل تأمل در مورد این بنیاد، تفاهمنامه‌ بنیاد با بانک قرض‌الحسنه مهر ایران‌ است که بر آن اساس افراد خاص و مدنظر بنیاد با معرفی‌نامه‌هایی به امضای خراسانی به شعبه ولیعصر این بانک برای دریافت تسهيلات معرفی می‌شوند.

اما ماجرا اینجا جالب می‌شود که در دوره ریاست قادری در بهزیستی برای کارکنان بهزیستی دو حساب نزد این بانک افتتاح شد. یک حسابی که در سه سال گذشته ماهانه برای خرید شارژ می‌شد و یک حساب جاری که در ماه‌های پس از شهادت آیت‌الله رئیسی حقوق کارکنان بهزیستی کشور و در دو سال گذشته حقوق پرسنل استان‌ها به این حساب واریز شده‌ و هر دوی این حساب‌ها بدون اطلاع و اجازه کارکنان افتتاح شده‌ است.

دلیل این اقدام قادری به وضوح تلاش‌ برای ایجاد اعتبار در بانک و استفاده از تسهیلات بانکی به نفع بنیاد خیریه‌اش می‌تواند باشد‌ و این مصداق تعارض منافع و سوءاستفاده قادری از جایگاه خود و کاملا قابل اثبات است‌.

این درحالیست که سازمان بهزیستی با بانک رسالت تفاهمنامه همکاری دارد و در ازای واریز حقوق کارکنان و افزایش معدل حساب به آنها وام می‌دهد‌ و در سه سال گذشته از قرض‌الحسنه مهر ایران هیچ تسهيلاتی برای کارکنان اخذ نشده است.

مدیریت دوستانه‌

قادری همزمان با ریاست خود برخی از رفقای خود از جمله

حمزه شریفی‌دوست را برای امور فرهنگی و بعد مثبت زندگی، احسان جعفری را برای روابط عمومی، نوروزی را برای کمیته انتصابات، کاظمی را برای معاونت توان‌بخشی و علیرضایی را به‌عنوان بازرس ویژه با خود وارد سازمان کرد‌ اما به مرور حتی با رفقای خود نتوانست کار کند و همگی را از سازمان تاراند‌.

او حتی دکتر صافی، از کاربلدترین‌ نیروها در بحث اشتغال را برنتافت و مدیر موفقی چون او را که پرچم‌ اشتغال بهزیستی را بالا نگهداشته بود فراری داد.

خادم‌حسینی سال‌ها پیش وقتی قادری فاقد شغل بود زمینه‌ساز ورود او به بهزیستی و استخدام او شده بود.‌ اما حتی او هم در مدیریت قادری دوام نیاورد و یک روز صبح بدون اطلاع قبلی با نامه عدم نیاز خود مواجه شد‌.

ربوبی سالها پیش وقتی قادری از مدیرکلی استان تهران عزل شده و فاقد پست بود به او اتاق و میز کار داده بود اما قادری حتی به ربوبی هم رحم نکرد و او اکنون ماه‌هاست فاقد پست و سمت است‌.

او همچنین مدیران متخصص و کاربلد سازمان را از رأس امور برداشت و مدت‌ها بیکار نگهداشت و حتی حاضر نشد کار کارشناسی را به‌ آنان بسپارد‌.

چندی پیش حوزه توانبخشی و اجتماعی هر کدام برای مدت ۶ ماه فاقد معاونت بودند. قادری پس از عزل کاظمی از معاونت توانبخشی مدت‌ها این حوزه را بدون معاون نگهداشت تا به دوستانش ثابت کند بدون حضور آنها نیز قادر به اداره این دو حوزه است‌.

اما اگر این دو حوزه که مهم‌ترین حوزه‌های بهزیستی هستند نیاز به معاون نداشتند پس چرا قادری در نهایت کوتاه آمد و برای هریک معاون انتخاب کرد و اگر اداره این دو حوزه نیازمند معاون بود چرا قادری ماه‌ها این دو حوزه را رها کرد؟؟ مگر سازمان بهزیستی محل هزینه‌کرد لجبازی‌های بچه‌گانه اوست؟

هرچند دلیل غضب قادری بر کاظمی گویای شخصیت نابالغ اوست. کاظمی یک روز‌ با ایده قادری مبنی بر ساخت پارک ویژه معلولان به دلیل نفی‌ ایزوله‌سازی معلولان در دنیا و عدم ضرورت ساخت پارک در بالاترین نقاط شهر به دلیل سکونت اغلب معلولان در پایین‌ شهر مخالفت می‌کند و روز بعد در اثنای ممانعت از ورودش به يکی از جلسات‌، از عزل خود مطلع می‌شود.

بازی با چارت سازمان

قادری در این سال‌ها انواع بازی‌ها را سر چارت بهزیستی پیاده کرد‌. او در این مدت اورژانس را به حوزه اجتماعی، دفتر حقوقی را به حوزه پشتیبانی اضافه کرد اما دفتر توانمند‌سازی‌ را که از ارکان اصلی توانبخشی است از امور توانبخشی حذف و دفتر پیشگیری از معلولیت‌ها را به آن الحاق کرد.

دبیرخانه قانون معلولان، ظاهری است

با وجود مانورهای خبری برای دبیرخانه قانون حمایت از معلولان و استقرار دبیرخانه در بهزیستی‌، اما قادری برای دبیرخانه قانون هیچ پست و ردیف اختصاصی سازمانی منظور نکرد.

او برای این دبیرخانه باید کارشناس پیگیری قانون تعیین می‌کرد که نکرد و در واقع پست رضایی که اکنون اسمأ مسئول این دبیرخانه است چیز دیگری است و اساسأ پستی به نام‌ و برای دبیرخانه قانون وجود ندارد. درحالیکه او می‌توانست چارت را اصلاح کند.

خرید ۸۰۰ عدد هدفون‌ تسکو

خرید ۸۰۰ عدد هدفون‌ به بهانه استفاده کارمندان در کلاس‌های آموزشی از دیگر اقدامات قادری در جهت هدر دادن منابع بهزیستی است.

در حالیکه تعداد کارکنان مستقر در ساختمان ستاد به ۸۰۰ نفر نمی‌رسد و مشخص نیست این هدفون‌ها به‌چه منظوری خرید شده و در اختیار چه کسانی قرار خواهد گرفت؟

حواس سازمان بازرسی پرت است

این مطلب بیش از آنکه نقد به اقدامات قادری باشد انتقاد به حواس‌پرتی سازمان بازرسی و نهادهای نظارتی است‌. این نهاد باید رسیدگی به شرایط مالی سازمانی چون بهزیستی که رئیس بالای سرش نیست و بخش اعظم انرژی سازمان در حال هدررفت است را در دستور کار خود قرار دهد.

وقتی همه می‌دانند که اقداماتی مانند خرید موتورها، تعبیه گیت‌ جدید، خرید هدفون‌ها، خرید و نصب تلویزیون‌های صنعتی و... به جریان انداختن پول در روزهای آخر ریاست است چطور سازمان‌‌ بازرسی‌ و نهادهای نظارتی متوجه چنین سوء‌استفاده‌ای نمی‌شوند؟

این خرج‌های بیهوده و پول‌پاشی‌های استانی آن هم توسط بهزيستی‌ که همواره با مشکل کمبود بودجه و اعتبار مواجه است و مددجویانش مشکلات حادی دارند چطور توجه نهادهای نظارتی را جلب نمی‌کند، خدا عالم است!

علی محمد قادریرئیس سازمان بهزیستی کشورقادری رئیس بهزیستیسازمان بهزیستی کشوربهزیستی دولت سیزدهم
این کمپین از آبان ۹۵ تشکیل شده. دو دستاورد عمده: تصویب لایحه معلولان و اختصاص ردیف بودجه اهداف:اجرای قانون معلولان.گزارش عملکرد را در کانال تلگرامی کمپین جستجو کنید https://t.me/dscampaign
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید