Sarah
Sarah
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

سودجویی به سبک مافیای کنکور با لباس بره یا رفاقت با قافله

توی تمام سال های تحصیل ما خیلی حرف ها میزنیم. "این درس ها به چه دردمون میخوره؟ نمره ملاک ارزشیابی درستی نیست! توی مدرسه فقط به ریاضی و حفظیات اهمیت میدن" و... این حرف ها کاملا درستن؛ و فقط چند تا از هزاران مشکل نظام آموزشی ما هستند. اما ما واقعا به قصد اصلاح این حرف ها رو میزدیم؟ بعید میدونم. قصد اصلی ما بیشتر غر زدن بوده تا بتونیم شرایط سخت رو راحت تر تحمل کنیم. افرادی که واقعا دغدغه اشون اینه و قصد اصلاح و کمک دارند صحبت هاشون ورای این جملات ساده است و کمی دقیق تر، تخصصی تر، دلسوزانه تر و کاربردی تر صحبت می کنند. (مثل علی عبدالعالی) اما حالا انگار این موضوع هم شده دکان یه عده تا از این موضوع هم سوء استفاده کنند و در این میان سود خودشون رو ببرن.

چند سال پیش چند تا کلیپ دیدم از یه آقایی که ظاهرا معلم ریاضی کلاس های تقویتی، تیزهوشان و کنکور بود. توش حرف های انگیزشی میزد و اصل موضوع کلیپ هاش حول محور موفقیت، تلاش و ساختار شکنی بود. تو اون زمان حسی منفی ای نسبت به کیلیپ هاش پیدا نکردم. اما دنبالش هم نکردم چون حرف های ایشون هم مثل اکثر ویدیو های انگیزشی بیش از حد غیرکاربردی و شعاری بود. تا جایی که یادم میاد کلیت یکی از ویدیوهاشون این بود که‌ ما چقدر تو ۷۶ سال عمر میخوابیم و اگر یه ذره کمتر بخوابیم چقدر وقت بیشتری خواهیم داشت. [¿¡]

حدود یک سال گذشته حرف های ایشون بین دانش‌ آموزان خیلی وایرال شد. از عکس‌ هم معلومه دلیلش چیه و نیازی به توضیح بیشتر نیست. و محتوای ویدیوها فوکوس کرده بود روی حرف های‌ انگیزشی ای که واقعا پوچ بودند و فقط ساخته شده بودند تا نظر دانش آموزان حال حاضر ینی دهه هشتادی ها رو جلب کنند.
اما؛ ‌ کسی که توی صحبت هاش ادعا داره که بر ضد نظام آموزشیه چرا خودش کلاس های کنکور و تیزهوشان و ... داره و از محبوبیتش بین دانش آموزان برای تبلیغ بسته های آموزشیش استفاده میکنه و توی تلوزیون تبلیغ فیلم آموزشی و بسته کنکور میکنه!؟
و حضوری شدن امتحانات نهم و دوازدهم؛ قطعا خیلی از بچه های نهم و دوازدهم شوکه شدن و به همه راه های نجات ممکن چنگ‌ انداختن و به خیلی از سلبریتی ها و افرادی که میشناختن دایرکت دادن. نمونه اش بهرام افشاری، حامد همایون، سردار آزمون، بابک جهانبخش و ...

قطعا این آقا هم‌ یکی از کسانی بودند که بچه ها خیلی امیدوار به حمایتشون بودند. ایشون هم از این موقعیت استفاده کردند، کمپین راه انداختند، کیلیپ ساختند و از بچه ها اصطلاحاً حمایت‌ کردند.

الحق که‌ خیلی پرمحتوا هم بود!
الحق که‌ خیلی پرمحتوا هم بود!

اما در اخر همونطور که انتظار می رفت امتحانات بصورت حضوری برگزار شد. اینجا بود که ایشون از فیلم های آموزشی خودشون رونمایی‌ کردند تا بچه ها رو نجات بدهند (چه انسان شریف و خیرخواهی)
مسئله من شخص ایشون نیست. مسئله تکنیک مافیای کنکوره. چیزی مابین گرگ در لباس بره و شریک دزد و رفیق قافله! همه میدونیم‌ که یکی از دلایل اصلی برچیده نشدن کنکور حضور این افراد و سود این هاست؛ اما حالا همین افراد اومدن با مظلوم نمایی‌ و حرف های پوچ خودشون رو خیرخواه جلوه میدن تا به تجارت خودشون برسند.

این به شکل جدید از تبلیغات و اثر گذاری روی مخاطب بیشتر از هر چیز باعث نابودی هر شکل از آگاهی و نگاه عمیق به موضوعات میشه و هرچقدر هم که میگذره به خاطر شبکه های اجتماعی، بخصوص در نسل های جدید بیشتر رواج پیدا میکنه.

قطعا با این شکل نظام آموزشی ما حضور این کلاس ها و افراد الزامیه. اما کاری که میتونیم بکنیم اینه که از کلاس ها یا بسته هایی استفاده کنیم که حداقل ما رو ساده لوح فرض‌ نمیکنند‌. یا حداقللل با فالو کردنشون و پخش کردن پست هاشون حمایتشون نکنیم!




پ.ن: وقتی تازه پیش نویسم رو تموم کرده بودم به مطلبی برخوردم‌ که به نظرم تا حدی مربوط بود:

https://vrgl.ir/61UEd


پوریا مظفریانتبلیغاتمافیای کنکورامتحانات حضوری نهم و دوازدهم
I move along Something's wrong I guess a part of me is gone Skies are grey Start to fade I guess I threw it all away
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید