ویرگول
ورودثبت نام
e.a
e.a
خواندن ۲۹ دقیقه·۴ سال پیش

40 نکته طلایی برای تربیت فرزند صالح

‌‌رسول اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: «به فرزندان خود احترام بگذاريد و آنان را نيكو تربيت كنيد.» همچنین امام علی علیه السلام می‌فرمایند: «حق فرزند بر پدرش این است که نام نیکو برای او برگزیند و به خوبی ادب و تربیتش کند و به وی قرآن بیاموزد.» تربیت فرزند بقدری مهم است که دین یکی از اهداف اصلی ازدواج را تربیت فرزندان صالح دانسته است. از نظر اسلام داشتن فرزند صالح یکی از بهترین اندوخته‌های دنیوی و اخروی انسان است. حتی در امر ازدواج باید توجه داشته باشید که همسری که انتخاب می‌کنید مادر یا پدر آینده فرزندان شما است.

در حدیثی از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است که: «هر کس فرزندش را ببوسد، خداوند عزوجل برای او ثواب می‌نویسد و هر کسی که او (فرزندش) را شاد کند، خداوند روز قیامت او را شاد خواهد کرد و هر کس قرآن به او بیاموزد، پدر و مادرش دعوت می‌شوند و دو لباس بر آنان پوشیده می‌شود که از نور آنها، چهره‌های بهشتیان نورانی می‌گردد.» در حدیث دیگری از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است که: «واى بر فرزندان آخر زمان از پدرانشان. عرض شد: يا رسول ‏اللّه، از پدران مشرك آنان؟ فرمودند: نه، بلكه از پدران مسلمانشان كه هيچ چيز از فرايض مذهبى را به كودكان خود نمی‌آموزند؛ و اگر فرزندان برخى از مسائل دينى را فراگيرند، آنان را از اداى اين فريضه باز می‌‏دارند. آنان به اين قانعند كه فرزندانشان متاع ناچيزى از دنيا به دست آورند. من از اين قبيل پدران بيزارم.»

سعی می‌نماییم بطور خلاصه و دسته‌بندی شده به بیان نکاتی بپردازیم که در تربیت فرزندان، اهمیت آنها با هر وجدان بیداری قابل درک است:

بیشتر نکات بیان شده در این مقاله، مربوط به کودکان بعد از نوزادی تا هفت سالگی است که شخصیت اصلی فرزند در این بازه زمانی شکل می‌گیرد. چون وظایف والدین در بازه‌های هفت سال اول با هفت‌سال بعدی (دوم) متفاوت هستند. مثلا میزان و کیفیت محبت و عواطف در هر بخشی متفاوت خواهد بود. بطور کلی در روایات معصومین علیهم السلام وظایف اصلی برای تربیت فرزند صالح را می‌توان از یک منظر به چند دسته تفکیک کرد: قبل از ازدواج، قبل از پیدایش نطفه، هنگام انعقاد نطفه، هنگام بارداری مادر، هنگام تولد و دوره نوزادی، کودکی تا هفت سالگی، هفت تا چهارده سالگی و بعد از آن (دوره نوجوانی و جوانی).

نکاتی پیرامون اصول کلی تربيت دينى كودكان

  1. توجه به رب (پرورش‌دهنده به سمت کمالات). مهمترین نکته که باید توجه داشته باشید این هست که تربیت اصلی همه‌ی ما (مربی اصلی ما) بدست خداوند متعال است. والدین به منزله باغبانی هستند که باید علف هرز را از جلوی پای فرزند بر‌دارند و محیط زندگی و تربیتی او را آماده کنند تا آرام‌آرام رشد کند. پس از خدا (به واسطه‌ی اولیای معصومش) داشتن فرزندان صالح و حفظ شدن آنها از آفات اخلاقی و اعتقادی را درخواست کنیم. در نتیجه دعای خیر بصورت دائم و با جدیت تمام (با رعایت شرایط و آداب دعا) والدین نسبت به فرزندان را هرگز فراموش نکنید. رسول خدا صلی‌‏الله‌‏عليه‌‏و‏آله و امامان معصوم عليهم‌‏السلام براى داشتن فرزند خوب، دعا می‏‌كردند و از شرّ فرزند ناصالح به خدا پناه می‌‏بردند.
  2. فطرت کودک ما پاک است پس آلوده‌اش نکنیم. در روایات معصومین داریم که خداوند فطرت کودکان را بر پايه اعتماد به يگانگی خود قرار داده است. اگر پدر و مادر، فطرت خدادادی که در نهاد فرزندانشان هست را از بین نبرند، قطعاً در تربیت اولاد موفق خواهند بود. پس با انجام اعمال زشت مانند بدخلقی، عصبانیت بیجا، دروغ، غیبت و ...، روح فرزند خود را آلوده به صفات بد اخلاقی نکنید.
  3. توجه به کسب و درآمد حلال. خوراک حلال یکی از ‌ضروری‌ترین مسائل تربیتی و سالم ماندن روح فرزندان از رذایل اخلاقی است. لقمه حرام باعث می شود که انسان حق را نپذیرد و به باطل گرایش داشته باشد. علاوه بر این مورد که بسیار مهم و حیاتی است خودداری والدین از حرام تاثیر بسزایی در فرزندان در هر سنی (و حتی قبل از تولدشان) دارد.
  4. رعایت پوشش صحیح و برخورد مودبانه پدر و مادر باهم. در روایت از معصوم علیه السلام داریم که یکی از حقوق فرزند بر پدرش این هست که احترام مادرش (مادر کودک یعنی همسر خودش) را نگه دارد. یعنی با صدای ملایم و با لفظ محترمانه همسرتان را صدا بزنید، به او توهین نکرده و به همسرتان بخصوص جلوی فرزندان محبت و احترام بگذارید. اگر پدر و مادر احترام یکدیگر را بخصوص جلوی فرزندان نگه دارند و شخصیت یکدیگر را خورد نکنند، فرزندان نیز احترام به آنها را یاد می‌گیرند. رابطه مناسب و همراه با محبت پدر و مادر در خانه، هم بستر رشد فرزند را فراهم کرده و مایه و آرامش او می‌شود و هم کودک رفتار صحیح را یاد می‌گیرد و هم تحمل و آرامش پدر و مادر برای تربیت فرزندشان بالا می‌رود. مسأله مهم دیگر که در روایات اشاره شده است این هست که حتی جلوی نوزادتان مسائل زناشویی و اخلاقی را رعایت کنید. اگر توجه داشته باشید دین دستور به قرائت اذان و اقامه در گوش نوزاد در بدو تولد داده است؛ یعنی فرزند از بدو تولد دارای فهم و درک است. سطح پوشش والدین در درون خانه، مجالس جشن و در مکان‌های عمومی عامل بسیار مهمی در پرورش روحیه شرم، حیا و عفاف فرزندان است.
  5. والدین بزرگترین الگوی فرزندان. بیشترین تاثیرگذاری در روحیه فرزندان از رفتارهای عملی والدین است. پس بجای تذکر شفاهی و آموزش آداب رفتاری از راه صحبت، بهتر است آداب و اخلاقیات دینی را عملاً در زندگی خودتان اجرا و پیاده‌سازی کنید. بسیار مشاهده شده کودکان به تقلید از والدین خود به کار با گوشی، تماشای تلویزیون و ... علاقه دارند حال آنکه اگر والدین بیشتر کتاب دستشان باشد، کودکان آنها نیز به کتاب و مطالعه علاقمند خواهند شد. پس برای پیدا کردن آرامش در زندگی و سالم ماندن خانواده اولین قدم باید از خودمان شروع کنیم (خود ویراستاری کنیم). اگر رفتار ما درست باشد، نزدیکان‌مان هم آرامش می‌یابند. من اگر خودم در نمازم حال عبادت داشته باشم فرزندم هم علاقمند به نماز می‌شود؛ اگر نماز صبح وسط وقت بلند شوم، بعید نیست که فرزندم آخر وقت بلند شود و اگر آخر وقت بخوانم، بعید نیست که نماز فرزندم قضا شود. در هر صورت والدین باید الگوی عملی انتظارات خود از فرزندانشان باشند.
  6. مراقبت از هم‌بازی و دوستان فرزند خود. یکی از آفات خانواده‌های کم فرزند یا خانواده‌هایی که بین فرزندان آنها فاصله زیادی است، عدم وجود و ارتباط فرزندان با همبازی مناسب است. نیاز به داشتن دوست، همدم (هم صحبت) یا همبازی (برای کودکان) نیازی ضروری برای هر انسان است. در روایات معصومین نیز داریم که دوست انسان (کودک) تاثیر بسیار زیاد و اجتناب‌ناپذیری در روحیه او دارد. بهترین راه حل داشتن چند فرزند با اختلاف سنی کم است. در غیر آن باید در بین دوستان و اقوام به فکر پیدا کردن و برنامه‌ریزی برای مجالست کودک با هم‌بازی مناسب و مودب به آداب باشید. حتی برای خود ما هم معاشرت با افرادی که آثار بد اخلاقی، اعتقادی، تربیتی و ... برای ما یا خانواده‌مان دارند، صحیح نیست. البته مساله معاشرت کودک با همکلاسی‌های خود (که وضعیت تربیت و سطح اعتقادی خانواده آنها را نمی‌دانیم) در کودکستان و مدرسه (بخصوص در سن کم) یکی از مشکلات امروز خانواده‌هاست.
  7. والدین باید در رفتار با فرزندان هم آهنگ باشند و متناقض رفتار نکنند. عدم هماهنگی و اختلاف نظر پدر و مادر سر یک موضوع جلوی فرزند باعث سردرگمی و منجر به تاثیر نامطلوب تربیتی خواهد شد. برای مثال اگر شما با نظر همسرتان در مورد خوردن یک غذا یا پوشیدن لباس خاص یا ... توسط فرزندتان موافق نیستید، نباید با همسرتان جلوی کودک مخالفت کنید؛ بلکه در فرصت دیگر (در غیاب فرزند) با همسرتان صحبت کنید یا او را به طور غیرمستقیم بصورتی که فرزندتان متوجه نشود، متقاعد سازید. زیرا نوعاً تأثیر نامطلوب تربیتی این اختلاف نظر و بحث پدر و مادر بیشتر از انجام آن عمل نامطلوب هست. به طور کلی حمایت پدر و مادر از یکدیگر و توبیخ فرزند درصورت بی‌احترامی به طرف دیگر امری ضروری است. مثلاً اگر فرزند شما به مادرش نزد شما توهین، شکایت یا بدگویی می‌کند؛ باید شما او را درباره عظمت مقام مادر و وجوب احترام به او نصیحت کنید. یا اگر نزد مادرش به از پدر خود شکایت کرده و او را با بی‌ادبی خطاب قرار دهد، وظیفه مادر هست که با قاطعیت (همراه با لحن آرام و محبت‌آمیز) فرزندش را متوجه جایگاه و شأن پدر و نقش و زحمات پدر برای آسایش خانواده‌ کند.حتی درصورت انجام کار اشتباه یا مشاهدهرفتار تند از همسرتان در برابر فرزاندان خودش از او در برابر فرزندان حمایت نموده و حدالمقدور کار او را توجیه کنید. یا لااقل خیلی آرام و ملایم به فرزندان وعده تذکر در زمان مناسب را بدهید. اساساً چقدر زیباست که پدر و مادر قبل از اعلام مطلبی به فرزندان در امور مربوط به آنها، با یکدیگر هماهنگ کنند. یا حداقل مادر از جایگاه پدر خانواده به عنوان نماد اقتدار یا اهرم قدرت و کنترل زندگی، حمایت نماید.
  8. فراهم کردن محیط امن و مناسب برای کودکان خردسال. بسیاری از پدر و مادرها (خصوصاً مادران) از این شکوه دارند که کودکانشان در سنین 2 تا 5 سالگی نظم زندگی و چیدمان زندگی و وسایل خانه (آشپزخانه، دکوری‌ها و ...) را برهم می‌زنند. متاسفانه معمولاً در این مواقع مادر برای جلوگیری از کودک خود با او برخورد تند یا حتی خشونت‌بار می‌نماید. در حالیکه کودک در این بازه سنی قدرت درک و فهم درباره این مسائل را ندارد و ابتداً این کارها را به منظور کنجکاوی می‌کند. پس منع و دعوای کودک می‌تواند آثار نامطلوبی در روحیه کودک و حتی تاثیر معکوس بر رفتار کودک (بروز حالت لجبازی) داشته باشد. راه حل این هست که والدینی که کودکانی در این بازه سنی دارند، بستر، شرایط و چیدمان خانه را طوری فراهم کنند که زمینه خرابکاری و آسیب به وسایل خانه یا آسیب کودک به خودش وجود نداشته باشد. مثلاً می‌توانند ظروف دکوری یا آجیل و شیرینی را از دسترس کودک جمع نموده، برای کابینت‌های آشپزخانه قفل کودک تهیه نمایند یا روی پریزهای برق درپوش مخصوص قرار دهند.
  9. درک شرایط و اقتضای روحی کودک در بازه‌های مختلف سنی: در حدیث نبوی بسیار مشهور داریم که « الوَلَدُ سَیدٌ سَبعَ سِنینَ وَ عَبدٌ سَبعَ سِنینَ وَ وَزیرٌ سَبعَ سِنینَ. فَإن رَضیتَ خَلائِقَهُ لإحدی وَ عِشرینَ وَ إِلاّ فَاضرِبْ عَلی جَنبِهِ فَقَد أعذَرتَ إلی اللَّهِ تَعالی ». متاسفانه اغلب افراد برداشت اشتباهی از کلمه «سید» به معنای پادشاهی دارند و کودک را در هفت سال ابتدایی از نظر تربیتی رها و کاملاً آزاد می‌گذارند. در حالیکه کلمه سید به معنی آقاست (نه سلطان) به این معنی که کودک فطرتاً در هفت سال اول خود را آقا و سرور دیگران می‌بیند و نباید توقع اطلاعت و فرمانبرداری از او داشته باشید. کار اصلی کودک در این هفت سال بازی و مرام او سرپیچی است. پس امر و نهی مستقیم، درخواست صریح یا همراه با تهدید در او کارگر نبوده و مناسب نیست. در این بازه سنی به جای مخالفت با کودکان در مورد تقاضاهای نامطلوبشان، باید زمینه تقاضاهای نامطلوب را از بین ببریم. به شکلی باید رفتار شود که به روح سیادت کودکان در این مرحله لطمه وارد نشود. زیرا هرگاه کودک با نافرمانی مواجه شود اولین چیزی که به سراغ او می آید احساس ناامنی است. تعلیم و آموزش کودک باید غیرمستقیم و همراه با بازی و تفریح باشد. نباید کودک احساس کند که چیزی به او تحمیل شده است. باید از زبان تشویق برای منع کردن کودک از کاری و یا پاسخی که نامربوط است استفاده شود. در ادامه این نوشته مصادیق و مثال‌هایی برای توضیح این مطلب بیان شده است. برعکس در بازه سنی 7 تا 14 سالگی، فرزند شما پذیرای هر گونه امر و نهی و فرمان و حکمی از ناحیه بزرگترهاست و کمال او در احترام گذاشتن، اطاعت و فرمان‌برداری و اجرای بی‌چون وچرای اوامر والدین است. این شرایط روحی جدید، زمینه را برای تربیت مستقیم و صریح فرزندتان آماده نموده و نظارت والدین و مربیان را در تعلیم و تأدیب مستقیم او می‌طلبد.

نکاتی درباره رفتار و ارتباط با کودک

  1. قهر کوتاه به جای تنبیه. هرگز از تنبیه بدنی یا تخریب شخصیت کودکتان بخصوص در جمع (جلوی دیگران) استفاده نکنید. بجای آن بسته به شرایط از قهر کردن (برای مدت کوتاه مثلاً یک ساعت) یا از معاف کردن او از تفریح یا خوراکی یا چیز مورد علاقه‌اش که تصمیم داشتید برای او فراهم کنید (به شرط آنکه قول انجام آن‌را نداده باشید) استفاده کنید. البته قهر یا منع کردن متوالی فرزند اثر تربیتی آن را از بین می‌برد. توجه داشته باشید که اگر کودک پدر و مادر خود را دوست داشته باشد، خیلی راحت به حرف آنها گوش می‌کند و شاید نیازی به برخورد دیگری نباشد.
  2. اعتدال در محبت. در اسلام، سفارش به بازی کودکانه با فرزندان، در آغوش گرفتن، بوسیدن، حرف‌های محبت‌آمیز به آنها (بخصوص به دختران که نیاز فطری آنهاست) شده است. ولی در محبت به فرزندان رعایت چند نکته ضروری است: (۱) نوع محبت باید با توجه به سن و جنسیت کودکان باشد مثلاً در آغوش گرفتن و بوسیدن کودکان در هفت سال اول بخصوص برای دختران سفارش می‌شود. (۲) نباید در محبت افراط کنیم چون باعث لوس شدن کودک می‌شود. پس در کنار محبت باید فرزند صلابت و اقتدار والدین (بخصوص پدر) را درک و حس نماید. (۳) شکل محبت و احترام برای فکر و نظر فرزند در هفت سال اول، هفت سال دوم و هفت سال سوم بسیار متفاوت است. (4) از محبت‌های افراطی دیگران (مانند پدربزرگ و مادربزرگ و دیگر نزدیکان) ممانعت به عمل آمده و مدیریت شود. زیرا اینگونه رفتارها اولاً تمام زحمات تربیتی والدین را نقش بر آب کرده و والدین را در موضع ضعف قرار می‌دهد و ثانیاً گرایش بیشتر فرزند به دیگران را فراهم می‌کند تا جایی که ممکن است کودک برای رسیدن به خواسته خود، از والدین خود به این افراد پناه ببرد. در نتیجه کودک تاثیرپذیری لازم را از والدین نخواهد داشت.
  3. اجتناب از ایجاد شخصیت‌ کاذب در کودک. باید والدین متوجه تفاوت بین محبت و احترام گذاشتن باشند. فرزند ما (بخصوص در هفت سال اول) نیاز به توجه و محبت والدین دارد ولی نباید به فرزندمان طوری احترام بگذاریم که شخصیت کاذب پیدا کرده و از حد و مرز خود تجاوز کند. مثلاً اگر پدری به فرزندش با لحن آرام بگوید: «علی جان بیا اینجا پسرم» با این نوع خطاب کردن به پسرش محبت کرده است. ولی اگر بگوید: «علی آقا لطفاً تشریف بیارین» با این نوع خطاب کردن به پسرش احترامی فراتر از حد رابطه پدر نسبت به فرزندش گذاشته است. در حالیکه برعکس باید فرزند محبت کردن به والدین خودش را (با رعایت نکات ۳ و ۷بخش قبل) یاد بگیرد.
  4. حفظ صلابت والدین در کنار محبت. در تربیت کودک هم محبت و هم صلابت (قدرت و قاطعیت نه خشونت) لازم است. پس والدین باید هر دو جهت را دارا باشند با این تفاوت که مادر (با توجه به ۱-میزان برخورد کودک با او و ۲-روحیه احساسی و عاطفی او) حدود ۳۰%مظهر قدرت و صلابت و ۷۰%مظهر محبت است و پدر برعکس است (یعنی ۷۰%مظهر صلابت و اقتدار و ۳۰%محبت در او نمود پیدا می‌کند). در بند ۶بخش بعدی این نوشتار (نکاتی درباره تعلیم و آموزش کودک) مفهوم قاطعیت در تربیت کودک با جزئیات بیشتری توضیح داده شده است.
  5. بد قولی و خلف وعده ممنوع. در حدیثی از رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله داریم که می‌فرمایند: «کودکان را دوست بداريد و به آنها مهربانی کنيد و هرگاه به آن‌ها وعده داديد، وفا کنيد؛ زيرا آن‌ها شما را روزی‌دهنده خود می‌دانند.» معلوم می‌شود که خلف وعده والدین و عدم اعتماد فرزند به آنها ممکن است باعث عدم اعتماد آن کودک در آینده به خالق خود و روزی دهنده اصلی‌اش هم بشود.
  6. داشتن صبر در برابر شیطنت‌های کودکانه فرزندانتان (بخصوص تا هفت سال) بسیار مهم است. بازی‌گوشی، دویدن و سروصدا و ... بخشی از نیازهای طبیعی کودک است. توجه داشته باشید که عمل کودک معلول هست و علت رفتار در خانه، والدین، دوستان، معلم و ... باید جستجو کرد و اصلاح شود. مثلاً بسیار از پرخاشگری‌ها و اعمال ناشایست عمدی کودکان برای جلب توجه والدین و دیگران است. در مواجه به چنین اعمالی باید والدین بی‌توجهی کرده و بعداً میزان توجه و محبتشان به کودک را افزایش بدهند. از طرفی بگذارید کودکتان سر مسائل مهم و ضروری تربیتی و اعتقادی خشم و فریاد زدن شما را ببیند تا در آن موارد تاثیر خود را داشته باشد. البته در بسیاری از موارد غیر مهم و غیر حساس، مخالفت و یا انتقاد از فرزند، بهتر است بصورت غیرمستقیم باشد یا همراه با شوخی و یا به شکلی باشد که به محبت و رفاقت بین والدین و فرزندشان خدشه وارد نشود.
  7. ابراز ناراحتی از عمل بد فرزند نه از خود فرزند. باید توجه داشته باشیم که وقتی فرزندمان عمل ناشایست انجام می‌دهد، نباید تنبیه کنیم بلکه باید با زبان کودکانه اشتباهش را توضیح بدهیم و به او بگوییم که این عمل او زشت و باعث ناراحتی می‌شود. به بیان ساده‌تر، نباید بگویید که تو را دوست ندارم بلکه بگویید این کار او را دوست ندارید. به یاد داشته باشید که ریشه بسیاری از دروغ‌ها ترس هست و اگر کودک از برخورد شدید والدین بترسد ممکن است برای تبرئه خود از حربه خلاف‌گوئی و دروغ بهره‌برداری کند. مثلاً اگر فرزند سه ساله ما کار اشتباهی کرد بهتر است بگویید: «به نظرت این کاری که کردی خوب بود؟». به اینصورت داریم نفس لوامه کودک را پرورش می‌دهیم. اما اگر دعوا کنیم که «این چه کار بدی بود، زود برو ...» داریم شخصیت او را تخریب می‌کنیم. همچنین توجه داشته باشید که رفتار ناپسند گذشته فرزندتان را به روی او نیاورید و یادآوری نکنید.
  8. پرهیز از مقایسه کودکان. یکی از بزرگترین اشتباهات بعضی از والدین مقایسه کردن کودکشان با دیگران و به رخ کشیدن (توانایی) دیگران به اوست که برای ایجاد انگیزه در کودکان انجام می‌دهند. مقایسه فرزندان در هر سنی اشتباه و موجب سرخوردگی، فرار از والدین (برای فرار از مقایسه شدن)، زمینه‌ساز دروغ‌گویی و ایجاد حس حسادت می‌شود. باید به این نکته توجه داشته باشیم که استعداد و توانایی‌ها و شرایط رشد افراد مختلف متفاوت است. پس در بسیاری از جهات مقایسه بین دیگران با یکدیگر و بخصوص با فرزندمان کار درستی نیست. بهتر است والدین به جای نگرانی بابت توانایی کمتر کودکشان در یک زمینه خاص یا رسیدن دیرتر کودکشان به توانایی انجام یک کار، دنبال کشف استعدادها و توانایی‌های فرزندشان بوده و به فکر تشویق،تقویت و جهت‌دهی کارهای مثبت او باشند.
  9. بازی و رفاقت با کودک. سعی کنید با کودکانتان کودکانه رفتار، صحبت و بازی کنید و اجازه دهید در بازی گاهی در مقابل شما برنده شوند. توجه داشته باشید برای کودک شما بازی یک بخش از زندگی واقعی اوست. حتی در حین بازی رعایت اخلاق باید خط قرمز بازی باشد، تا کودک یاد بگیرد در هر شرایط ادب و اخلاق بر هر چیزی و در هر شرایطی اولویت دارد.
  10. مشکلات و خواسته‌های کودکانه فرزندتان را جدی بگیرید. ممکن است کودک شما برای خراب شدن یک عروسک یا گم کردن یا جا گذاشتن اسباب‌بازی خود به شدت گریه و ابراز ناراحتی کند. توجه داشته باشید که برای کودک آن اسباب‌بازی به اندازه خودروی‌تان برای شما اهمیت دارد. پس با او همدلی کنید و سعی در درست کردن، پیدا کردن یا جایگزین کردن آن داشته باشید. رعایت احترام و تکریم فرزندان از دستورات دین ماست. پس به فرزندان خود شخصیت دهید و هرگز آنها را تحقیر و کودکان توهین نکنید.
  11. بین فرزندانتان (در هر سنی) به عدالت رفتار کنید. البته در روایات داریم که در محبت کردن (مثلاً دادن هدایا) دخترانتان را بر پسران مقدم بشمارید (از نظر اولویت در ترتیب). از پيامبر اكرم صلی‌‏الله‌‏عليه‌‏و‏آله نقل شده است كه فرمودند: خداوند متعال دوست دارد كه ميان فرزندان خود، حتى در بوسيدن آنان يكسان عمل كنيد. البته باید به دو نکته توجه داشته باشید: ۱- باید نوع محبت، هدیه یا لباس هر فرزند با توجه به جنسیت، سن و سلیقه او باشد. ۲- والدین باید به گونه‌ای رفتار کنند که از همان ابتدا کودکان متوجه شوند که ملاک برتری و امتیاز هر کدام اولاً به توجه بیشتر به جهات و مراقبت‌های دینی و ثانیاًمیزان رعایت ادب نسبت به والدین و خواهر و برادر دیگرشان و ثالثاً به میزان توجه به مسئولیت‌های زندگی (مثلاً کمک در کارهای خانه) است.
  12. توجه مناسب به کودکان دیگر بعد از تولد نوزاد جدید. معمولاً خانواده‌ها هنگام بدنیا آمدن فرزند جدید به علت رسیدگی والدین به نوزاد، فرزند آخر (قبل از نوزاد) احساس بی‌توجهی از ناحیه والدین پیدا می‌کند. لذا حس حسادت در او بوجود آمده و در نتیجه او با رفتارها و حرکات ناهنجار گوناگون می‌خواهد خود را مورد توجه قرار دهد. پس والدین در رسیدگی به نوزاد باید به گونه‌ای رفتار کنند که او احساس کند والدین به او توجه لازم را دارند و از علاقه و محبت آنها کاسته نشده است. مثلاً در حضور فرزند بزرگتر، در تعامل و تکلم با نوزاد، او را به خواهر و برادر بزرگترش توجه دهند یا انتقاد ملایمی از آن نوزاد کرده و از خواهر و برادر بزرگترش تقدیر کنند.
  13. جداسازی اتاق کودکان از والدین. زمان جداسازی اتاق کودکان از والدین وابسته به شرایط کودکان و خانه متفاوت است. عواملی مانند شخصیت (روحیه) کودک، تعداد فرزندان، مدل دلبستگی کودک به مادر و ارتباط عاطفی والدین و کودک در این امر تاثیر گذار هستند. برخی معتقدند که بهترين زمان جدایی، 12 تا 18 ماهگی است؛ چرا كه تا اين سن، هنوز به والدين وابسته نشده و مهم‌تر از آن، ترس از تاريكی برايش مفهوم نيافته است و کودک توان مراقبت از خود را (در برابر آسیب‌های فیزیکی یا خفگی) دارد. از طرفی بعضی هم معتقدند که والدین بستر و اتاق کودکانشان را از سنی که آنها قادر به اجازه گرفتن برای ورود به اتاق هستند، جدا کنند. با توجه به این مطلب، حدود سن 3 یا 4 سالگی برای جداسازی اتاق خواب کودک مناسب به نظر می‌رسد. برای اینکه کودک از جدا خوابیدن آسیب روانی نبیند بهتر است تا چند روز بعد از جداسازی اتاق کودک، یکی از والدین تا زمانی که او به خواب می‌رود در کنار او باشد. اگر نیمه شب کودک به اتاق والدین آمد، بهتر است مجدداً به اتاق خود بازگرداننده شود تا عادت به این کار نکند. همچنین تزئین اتاق کودک مطابق سلیقه‌اش، قرار دادن چراغ خواب (در صورتی که کودک از تاریکی می‌ترسد)، بیان داستان یا خاطرات شیرین خود و یا دیگران از جدا کردن اتاق خوابشان در دوران کودکی، عدم تمسخر یا تنبیه کودک می‌تواند به جداسازی اتاق خواب کودک کمک کند. خداوند متعال در سوره نور (آیات ۵۸ و ۵۹)، به مسلمانان یادآور می‌شود که فرزندان آنان باید (بطور ویژه) در سه وقت (قبل از نماز صبح، هنگام ظهر، ابتدای شامگاه) برای ورود به حریم خصوصی والدین اجازه بگیرند تا زن و مرد در طول شبانه روز چند نوبت فرصت خلوت با یکدیگر را داشته باشند. به بچه‌ها باید یاد داده شود که همیشه برای وارد شدن به یک اتاق در بزنند حتی خارج از این سه وقت یا اگر درب اتاقی باز باشد. همچنین رسول خدا صل الله علیه و آله فرمودند: سوگند به كسی كه جانم در دست اوست، اگر مرد با همسر خود بیامیزد و در خانه كودكی بيدار باشد و ببيند یا سخن و صدای نفس كشيدن آن‌ها را بشنود، هرگز رستگار نخواهد شد و اگر زناکار شد، غیر از خود را سرزنش نکنید. از سوی دیگر والدین باید از قفل کردن درب اتاق خواب خود، در ساعاتی که کودکان بیدار هستند، پرهیز کنند زیرا کنجکاوی کودک برانگیخته شده و مایه و بذر فساد فکری برای کودک خواهد بود. والدین باید مراقب باشند که از دست زدن به آلت کودک از دو سالگی به بعد خودداری و از شش سالگی به بعد به شدت پرهیز نمایید، زیرا این عمل باعث بیدار شدن و تهییج تمایل جنسی او می گردد. حتی بهتر است در سن کمتر هم هنگام تعویض یا شستشوی کودک خیلی سریع و با ملاحظه کمتر آن ناحیه از بدن کودک و نوزاد لمس گردد.
  14. جداسازی بستر خواب فرزندان. از سن هفت سالگی بستر خواب فرزندان حتی هم‌جنس را از یکدیگر جدا کنید. یعنی فرزندان از این سن، زیر یک پتوی مشترک نباشند. همچنین توصیه می‌شود که بستر خواب فرزند در سن نوجوانی و بلوغ در یک اتاق مجزا و تنها نباشد. یعنی برای بستر خواب نوجوان یک اتاق مشترک با خواهر یا برادر هم‌جنس یا اتاق عمومی مثل هال در نظر گرفته شود. والدین باید توجه داشته باشند که از در اختیار قرار دادن موبایل هوشمند و لپ‌تاپ خصوصی برای فرزندان بخصوص در سن بلوغ اجتناب شود.

نکاتی درباره تعلیم و آموزش کودک

  1. تقویت و استفاده از حس کنجکاوی کودک برای تربیت و انتقال آداب و اعتقادات صحیح دینی به او. سعی کنید بصورت غیر مستقیم (مثلاً با همسرتان) درباره صفات خوب اخلاقی که از کودکتان یا شخص دیگری دیدید صحبت کنید. در آموزش باید لحظه را شکار کرد که وقتی اتفاقی می‌افتد و ذهن بچه درگیر آن می‌شود، آن موقع وقت آموزش صحیح درباره آن مطلب هست. مثلاً با تزیین خانه و خرید هدیه و شیرینی در اعیاد و سیاه‌پوش کردن خانه و پوشش (لباس) در ایام عزا، حس کنجکاوی او را تحریک کرده و بعد به بیان علت این نوع تزیین یا پوشش بپردازید. یکی از بهترین راه‌های آموزش به کودکان از طریق بازی مناسب با سن و جنسیت آنها است. برای آموزش باید با بچه‌ها، بچگی کرد و قدرت تئاتربازی داشته باشیم و قصه‌گویی کنیم. سعی کنید به حس کنجکاوی و سوالات فرزند با حوصله و مناسب پاسخ بدهید. چون برای یادگیری و آموزش کودک، باید حس کنجکاوی او را تقویت کنید. اگر فرزند شما زیاد سوال نمی‌پرسد، شما باید او را تقویت کنید مثلاً از او بپرسید که می‌داند فلان چیز چجوری هست؟
  2. حس مطالعه کتاب را در کودکان تقویت کنید. حتما کودکان یک ساعت مطالعه داشته باشند. برای کودکی که هنوز سواد ندارد به اینصورت می‌تواند باشد که مثلاً بگویید: «بچه‌ها کی میاد این قصه را تعریف کنه. گرگه اینجا چیکار کرد؟ شما بودید چکار می‌کردید؟ یا بهترین کار اینجا چی هست؟ ... ». اجازه بدهید که کودکان کوچک کتاب را خط‌خطی کنند تا به این صورت با کتاب رابطه پیدا کند. چقدر خوب هست که والدین قصه را (به جای از حفظ) از روی کتاب بخوانند یا جواب کودک را از روی کتاب بدهند (کتابی را باز کرده و سعی کنند با توجه به مطلب کتاب پاسخ بدهند).
  3. خواسته‌های فرزندتان را کنترل و هدایت کنید. اجازه انتخاب آزاد (غیر کنترل‌شده) به فرزندتان ندهید؛ بلکه سعی کنید شما بهترین چیز (لباس، خوراکی، اسباب‌بازی و ...) را برای او انتخاب کنید. یا می‌توانید اجازه دهید که از بین مواردی مناسبی که قبلاً برای آنها گلچین کردید، انتخاب کنند. پس از بردن فرزندتان در فروشگاه مواد غذایی و اسباب‌بازی فروشی اجتناب کنید. اگر هم به هر نحوی خوراکی یا چیز نامناسبی طلب کرد سعی کنید با جایگزین کردن (پیشنهاد) مورد مناسبِ دلخواه و مطلوبش، او را با دلیل به زبان کودکانه منصرف یا حواس او را پرت کنید یا بگویید در فرصت مناسب، آن یا بهترش را تهیه می‌کنید. توجه داشته باشید که به هرگز وعده دروغ به انجام کاری یا تهیه چیزی در آینده به فرزندتان ندهید.
  4. آشنا کردن فرزند به احکام اسلام و حلال و حرام از جمله وظایف پدر و مادر بر فرزند است چنان‌که امام محمد باقر علیه السلام می‌فرمایند: در سه سالگی کلمه توحید «لا اله الا الله» را به کودک بیاموزید و در چهارسالگی با نبوت پیامبر اسلام آشنایش کنید و در پنج سالگی رویش را به قبله کنید و سجده بر زمین را یادش دهید. در شش سالگی رکوع و سجود را به شیوه صحیح به او بیاموزید و در هفت سالگیوضو و نماز را به طور کامل آموزش دهید. همچنین پیامبراکرم صل الله علیه و آله در این رابطه فرموده است: «فرزندانتان را در سن هفت سالگی وادار به نماز کنید و اگر خواستید تنبیه کنید از سن ده سالگی باشد و از این سن بیشتر بستر خواب آن‌ها (فرزندان از هم) را جدا کنید». البته تربيت دينى امرى پيوسته و مداوم است كه بايد بدون هرگونه اكراه و اجبار و يا زياده‏‌روى و سخت‏گيرى بی‌‏مورد انجام پذيرد تا هميشگى و پايدار باشد.
  5. روش صحیحی برای درخواست جهت انجام کار از فرزند داشته باشید. همانطور که اشاره شد باید با محبت و در شرایط مناسب باشد. مثلاً نباید به کودکتان بگویید که اگر اسباب‌بازی را جمع نکنی بچه فلانی خرابشان می‌کند. زیرا در کنار این صحبت دارید بخشش به دیگران را به عنوان تهدید و یک اتفاق ناخوشایند معرفی می‌کنید و در نتیجه به کودک خود بخل یاد می‌دهید. در عوض بهتر است بگویید چون مهمان دارید باید اتاقش مرتب کند. حتی بهتر است موقع دادن خوراکی به فرزندان، کمی خوراکی بیشتر بدهید و بگویید که مقداری را به دوستش یا خواهر و برادر کوچکترش بدهد؛ تا روحیه کرامت در او تقویت شود. یا (با هدف بهتر غذا خوردن کودک) سر سفره غذا نگویید که زود غذایت را بخور که الان مثلاً برادرت غذای تو را می‌خورد، چون به اینصورت او حریص می‌شود. همچنین از فرزندتان کاری بیشتر از حد توانش یا در زمانی که حوصله انجام کار را ندارد، نخواهید. عادت به مخالفت و رد درخواست والدین توسط کودکان آثار بسیار بدی دارد. پس حدالمقدور در شرایط مناسب، با محبت از کودکانتان کارهای سبک و در حد خودشان بخواهید.
  6. قاطعیت و جدیت در تربیت داشته باشید و از افراط و تفریط بپرهیزید. ضمن محبت و بازی با کودک باید نگاه داشتن حرمت و رعایت اخلاق را به او یاد بدهید. اگر چیزی یا کاری را برای سلامت دین یا روح و جسم او مضر می‌دانید، از آن اجتناب کنید. توجه داشته باشید که فرزند شما امانت خداوند متعال به شماست و باید در روز قیامت پاسخگوی خدا بوده و حق (کوتاهی در تربیت) فرزندتان را ادا نمایید. البته باید توجه داشته باشید که زیاد امر و نهی به فرزند نکنید تا فرزندتان جرأت نافرمانی نکند و باعث لجبازی او نشود.
  7. برای بیان محدودیت‌ها و قوانین رفتاری کودک باید با زبان خوش و کودکانه او را توجیه کنید. نباید درخواست و شخصیت کودک (بخصوص در هفت سال اول) سرکوب شود. باید اجازه دهیم که کودک درست غذا خوردن را یاد بگیرد و البته نباید هنگام غذا خوردن برای تفریح کثیف‌کاری کند. بهتر است ورود به آشپزخانه را ممنوع کنید. به فرزندتان با زبان کودکانه یاد بدهید که برای ورود به حریم اتاق والدین باید اجازه بگیرد ولی والدین می‌توانند بدون اجازه وارد حریم یا اتاق فرزند خودشان بشوند. به کودکان اجازه تصمیم‌گیری و دخالت در هر موضوعی ندهیم و سعی کنیم حدالمقدور (با توجه به سلیقه و نیازش) خودمان بهترین تصمیم را برای او بگیریم. برای توجیه کودک با زبان کودکانه و نرم باید به او صحبت کنیم مثلاً بگوییم این کار مخصوص بزرگترهاست و وقتی بزرگتر شدی علتش را می‌فهمی. یا وقتی بهانه چیزی را گرفت، حواس او را با چیز دیگری پرت کنید یا بگویید باشه انشالله در فرصت مناسب فلان چیز را تهیه می‌کنید یا حتی بهترش را فراهم خواهید کرد. البته بخاطر داشته باشید که اگر وعده‌ای می‌دهید باید عملی کنید.
  8. توانایی "نه" گفتن. به کودک اجازه تصمیم‌گیری و مخالفت با نظر دیگران در بعضی مسائل مربوط به خودش و در بازی را بدهید. مثلاً اگر گفت که این لباس را نمی‌پوشم یا دوست ندارم او را مجبور به پوشیدن آن نکنید. البته خودتان موارد جایگزین را مشخص کنید و نباید کودک در انتخابش کاملاً آزاد باشد چون خیر و صلاحش را نمی‌داند. از طرفی، باید روش مخالفت تعلیم داده شود تا فرزند نسبت به والدین یا بزرگترهایش جرات بی‌ادبی پیدا نکند.با این حال، والدین باید توجه داشته باشند که با تحمیل ۱۰۰% نظرات خود در زمینه‌های مختلف رفتاری و حتی بازی کودکان مانع شکوفا شدن استعدادها و خلاقیت کودک می‌شوند. کودک باید "نه گفتن" به دیگران را (از خانه) یاد بگیرد تا در بیرون خانه یا جایی که کنترل والدین وجود ندارد، بتواند در برابر چیزی که درست نیست یا (مطابق تربیتش) نمی‌پسندد یا چیزی که درستی آن را نمی‌داند، "نه" بگوید. البته باید به کودک تعلیم داده شود که (بخصوص در برابر بزرگترها) با ادب مناسب مخالفت خود را برساند. مثلاً در برابر پیشنهاد از طرف فرد بزرگتری که او نمی‌پسندد، بگوید: باید از پدرم اجازه بگیرم یا الان میل ندارم و ...
  9. برای تثبیت ایمان در دل فرزندتان (بخصوص بعد از خردسالی) بینش‌های او را درباره خدا صحیح و عمیق کنید. به پرسش‌های او در مورد خداوند جواب‌های درست و در حد فهم او بدهید. به آنها معنی دعا کردن را یاد بدهید. به آنها یاد دهید با خدا درد دل کنند، صحبت کنند، تشکر کنند و کمک بخواهند. به فرزندتان بگویید که قدرت و بزرگی خدا برتر و پایدارتر از دیگران است و باید برای سلامتی، توانگری، زیبایی و هر چه که دارند از خداوند سپاس‌گزار باشند. مثلاً می‌توانید قبل از غذا از فرزندانتان بخواهید که همه باهم «بسم الله الرحمن الرحیم» بگویند. در مواقع حساس عبادی سال یا در هنگام زیارت یا بارش باران از آنها بخواهید دعا کنند یا باهم دعا بخوانید. حتی در جمع خانواده خود می‌توانید بصورت نوبتی بخواهید که هر کسی یک یا چند دعا با صدای بلند بگوید.
  10. مشاوره و ارتباط با اهل علم برای تعلیم درست فرزند در شرایط مختلف. ارتباط نزدیک و پیوسته با علمای ربّانی برای انسان (در هر سن و تحصیلاتی) جهت تربیت و یادگیری دین ضروری است. باید پدر و مادر در موارد خاص و مهم به یکدیگر اعلام کنند که لازم هست در این مورد از یک عالم مشاوره بگیریم.

نکاتی درباره ایجاد حس مسئولیت‌پذیری کودک

  1. آموزش حس مسئولیت‌پذیری در کودک در حد متناسب با سن فرزند لازم است. مسئولیت دادن به کودک مناسب با توان ذهنی و بدنی وی از برنامه‌های خانواده است. کارهای شخصی که کودک توان انجام آن را دارد نباید توسط والدین انجام شود و باید اجازه دهند که خود کودک (با نظارت والدین) به انجام آنها مبادرت ورزد حتی اگر ناقص انجام دهد. بعد از اینکه امور توسط خود کودک انجام شد باید به تایید و تشویق والدین برسد. مثلاً از فرزندتان بخواهید رختخوابش را خودش جمع یا تختش را مرتب کند. یا مسئولیت جمع‌آوری اسباب‌بازی‌هایش با خودش هست. یا همراه آوردن و بردن وسایلش از مهمانی با خودش است. صبور باشید و به کودک اجازه بدهید «خودش کارها را انجام بدهد» و شما در موارد لازم فقط «کمک کنید» تا به تدریج کارهایش را یاد بگیرد. سطح و میزان کارها و مسئولیت‌های فرزندتان را با متناسب با رشد سنی و توانایی‌های او به تدریج افزایش دهید.
  2. عدم مسئولیت‌پذیری کودکان پیامدهای بدی در آینده آنها دارد. در صورتی که در طی جریان رشد مسئولیت‌هایی را به کودکتان محول نکنید، کودک برای کوچکترین کارهایش به شما وابسته خواهد ماند و شخصیت وابسته پیدا می‌کند. یعنی به این گمان می‌رسد که به تنهایی از پس مسائل و مشکلاتش برنمی‌آید. اغلب این کودکان در سنین بالا دچار بی‌ارادگی و دشواری در تصمیم‌گیری می‌شوند و نمی‌دانند چه می‌خواهند و در جدا شدن از والدینشان مشکل دارند. معمولاً این افراد در ساخت زندگی مستقل دچار مشکل می‌شوند و نمی‌توانند روابط عاطفی خوبی با همسر آینده‌شان بنا کنند.
  3. انجام مسئولیت با تشویق و چشاندن لذت انجام وظیفه و نه با تنبیه یا جریمه.بهتر است که مسئولیت را نه به‌عنوان یک بار و تنبیه بلکه به‌عنوان یک لذت (کمک به دیگران، تمام کردن کار، تشویق والدین و ...) برای کودک‌تان تعریف کنید. کودک باید شکست را تجربه کند و نباید از شکست بترسد. اگر از یک پله افتاد نباید توجه کنید و در عوض وقتی بالا رفت او را بسیار تشویق کنید تا لذت پیروزی بعد از تلاشش را بچشد.
  4. اجتناب از دلسوزی بی‌مورد.نباید والدین از روی دلسوزی کار فرزندشان را انجام بدهند. خوب نیست والدین فرزند ۴ یا ۵ ساله خود را از روی دلسوزی وقتی خسته شد بغل‌ کنند. یا در مهد کودک و مدرسه وقتی بچه دفترش را جا گذاشته، نباید مادرش دفتر را ببرد. وگرنه کودک نظم را یاد نمی‌گیرد.
  5. آموزش نظم.بهتر است برای درک مفهوم نظم توسط فرزندتان برای مسئولیت‌های او یک برنامه روزانه تعریف کنید تا به انجام کارهای روزانه‌اش عادت کند. همچنین می‌توانید بعد از انجام مسئولیت‌های روزانه در برگه‌ای (در دید کودک هست) علامت‌گذاری کرده و در پایان هفته یا به مناسبتی (مثلاً اعیاد) متناسب با میزان انجام مسئولیت‌هایش به او هدیه بدهید. البته از هدیه دادن مستقیم در برابر انجام مسئولیت‌های الزامی مانند عبادات واجب پرهیز کنید. در این موارد به جای هدیه مستقیم، فرزند خود را تشویق کنید زیرا باید این حقیقت را درک کند که تکلیف الزامی را وظیفه خود بداند و آن را حتی اگر با سختی مواجه شود، باید انجام دهد.
  6. آموزش کمک به دیگر اعضای خانواده. کودکان به تدریج باید یاد بگیرند که علاوه بر انجام کارها و مسئولیت‌های شخصی‌شان در حد توانشان در کارهای خانه یا کمک به خواهر و برادرشان کمک کنند. مثلاً بعضی چیزهای سفره را جمع کنند یا با خواهر یا برادر کوچکترشان بازی کنند تا مادرشان فرصت کارهای دیگر را پیدا کند.
  7. آثار مسئولیت‌پذیری برای آینده کودکان. باید توجه داشته باشید که باید فرزندان ما مسئولیت‌پذیری و وظیفه‌شناسی، تعهد برای انجام صحیح آنها و روحیه کمک به دیگران و همکاری در انجام کارها را در دوران کودکی یاد بگیرند. یادگیری و مسئولیت‌پذیری در قبال انجام کارهای خانه علاوه بر کارهای شخصی خود (مخصوصاً در دختران) نقش اساسی در زندگی آینده فرزندان دارد. فرزندان مسئول، مهارت‏هاى لازم براى زندگى آینده در خانه یا اجتماع را می‌آموزند. همچنین آنها، راحت‏تر و دقیق‏تر تصمیم می‌گیرند. مسئولیت‌‏پذیرى، فرزندان ما را در آینده فردی مستقل و منظم بار می‌‏آورد و به آنان می‌آموزد که کارها را بهتر و سریع‏تر انجام دهند؛ به همین جهت، احساس احترام به خود (ارزش‌گذاری برای شخصیت خود) در آنها افزایش می‌‏یابد. آنان از تلاش دیگران (به ویژه والدین) قدردانى می‌کنند؛ در نتیجه، حس تعلقشان به خانواده و روحیه یارى‌رسانى به دیگران در ایشان بیشتر است و از طرفی فضاى خانه، فضایى آرام‏تر و صمیمی‌تر خواهد بود.
بنده صرفاً سعی کردم مطالب مفید را با خلاصه‌سازی از روی منابع مختلف گردآوری و با نظر افراد خبره اصلاح نمایم و هیچ‌گونه تخصصی در زمینه روانشناسی و اخلاق ندارم. لذا خواهشمندم درصورتیکه ایرادی در مطالب مشاهده فرمودید یا نکته مهم دیگری به نظرتان رسید، در بخش نظرات (پایین این نوشته) اصلاحیه یا پیشنهاد خود را مطرح بفرمایید.
تربیت کودکفرزند صالحرفتار با کودکانتعلیم و آموزش کودکمسئولیت پذیری فرزندان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید