یکی از سخت ترین شرایط?
وقتی است که با افرادی روبه رو می شوید که نقاط قوت قوی دارند، ولی نمی توانند محدودیت در توانایی هایشان را ببینند.
??
آنها می خواهند به دیدن موفقیت های خود ادامه دهند.
هنجارهای عمیقی ایجاد کرده اند
که عملکرد بالایی هم برایشان ندارد، ولی پایدار است.
??
شما آنها را متقاعد میکنید که دست از انفعال بردارند و مشکلات را ببیند.
در این شرایط موفقیت برای شما یعنی اجتناب از فاجعه!
باید تیم ارشد را درک کنید.
در سیاست هاشان نفوذ کنید
و الگوهای اشتباه را به افراد نشان بدهید.
باید افراد را قانع کنید که به اندازه کافی خوب نیستند.
???
آن هم در موقعیتی که حمایت نمی شوید!
اعتبار گروه تان بالاتر می رود و نه شما.
???
این بهبود کاملا بی صدا است. کسی متوجه موفقیت شما نمی شود،
ولی شما از وقوع بحران جلوگیری کرده اید و
سازمان را وارد چرخه بهبود نموده اید.
???
حال باید ایجاد چالش کنید.
از تیم خود نگهداری کنید و برایشان چالش های جدید ابداع کنید تا انگیزشان حفظ شود و رشد کنند.
بعد کم کم می توانید تیم ارشد را ارتقا دهید و سازمان را بزرگتر کنید.
?
این همه راه، پرتگاهی هم دارد:
اگر نتوانید از گروه حمایت کنید، به جای طعم شیرین بهبود، طعم بحران و شکست را خواهید چشید!
??
فشار این تغییرات مداوم و زیرپوستی،
می تواند تیم ارشد را متلاشی کند؛ چون به هنجارهایش عادت کرده است.
??
و شما دست تنها، مجددا باید تیم راه اندازی کنید.
هسته قابل اعتماد را نگه دارید
بحران اخراج های سخت برخی را بپذیرید
و دوباره تیم را بسازید.
.
.
?از الهه:
چقدر این چرخه ها آشناست.
همه جا،
بهبود سخت و بی صداست و فروپاشی، نامحسوس و یکباره است.
انگار گُنگ است. زبانش را نمی توان فهمید و یکباره فرو می ریزد.
کاش صبر جلوش را می گرفت.
انگار جا به اندازه همه کم است که تحمل حضور غریبه را اینقدر سخت میکند.
کاش هر کس پای گل سرخ مغرور و زیبای خود می ماند. تا اهلی اش کند، ولی چرخه را بهم نمی زد.
اما این زیاده خواهی مانع رشد ما شده است.
.
.
. #چرخه_بحران #بهبود #رشد #توسعه #شکست #تیم #سازمان #نقطه_قوت #تغییرعملکرد #الهه_بهاران