ویرگول
ورودثبت نام
mostafa hosaini
mostafa hosaini
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

بازگشت قطر به آغوش عربستان؛ آیا قطر به محور ضد ایرانی خلیج فارس می پیوندد؟

اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس روز 16 دی ماه برگزار شد و اعضا بر تلاش برای حل اختلافات درون شورا تأکید کردند. چند ساعت پیش از برگزاری نشست، وزارت خارجه کویت از موافقت عربستان برای لغو محاصره زمینی و هوایی قطر خبر داده بود. دلایل عربستان برای آشتی با قطر چیست و آیا حل بحران شورای همکاری می‌تواند قطر را وارد جبهه عربستان علیه ایران کند؟


«بازتاب»، آرش صفار– اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس 16 دی ماه برگزار شد و اعضا به صدور بیانیه‌ای بر پایان اختلافات داخلی شورا تأکید کردند. پیش‌تر رایزنی‌های دیپلمات‌های قطر و عربستان منجر به صدور بیانیه گام نخست رفع محاصره قطر شده بود.

ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه سعودی همه سران کشورهای عضو و رئیس‌جمهور مصر را به اجلاس «العلا» دعوت کرده بود؛ اما در نهایت به جز شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر و شیخ نواف الاحمد الجابر الصباح، امیر کویت، هیچ یک از کشورها عضو -حتی خود عربستان- در سطح سران دولت در این نشست شرکت نکردند تا در نهایت این نشست، شیخ محمد بن راشد آل مکتوم، امیر دوبی و نخست‌وزیر امارات، محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، سلمان بن حمد آل خلیفه؛ ولیعهد و نخست‌وزیر بحرین و سامح الشکری وزیر خارجه مصر برگزار شود؛ ضمنا عمان نیز به تکرار سنت سال‌های اخیر به شرکت فهد بن محمود، نماینده سلطان هیثم اکتفا کرد.

این در حالی بود که حتی تا روز قبل از برگزاری، حضور امیر قطر در نشست سران قطعی نبود و تنها پس از صدور بیانیه وزرات خارجه کویت مبنی بر پایان دادن به محاصره زمینی و دریایی قطر از سوی عربستان، یک شب قبل از برگزاری نشست بود که تمیم بن حمد تصمیم به شرکت در این نشست العلا گرفت.

در همین رابطه بخوانید:

عربستان و قطر در آستانه عادی سازی روابط / خسارت این عادی سازی برای اقتصاد ایران چیست؟

مهم‌ترین پرسش این است که آیا نشست اخیر، به معنی پایان اختلافات شورای همکاری خلیج فارس و آشتی میان قطر و چهار کشور محاصره‌کننده (مصر، بحرین، عربستان و امارات) است؟

به نظر می‌رسد پاسخ منفی باشد. چهار کشور محاصره‌کننده قطر از همان آغاز بحران، 13 شرط را برای رفع محاصره و پایان دادن به محاصره مطرح کردند که از قطر می‌خواست روابط خود با ایران، حزب‌الله لبنان و شبکه اخوانی منطقه پایان دهد، پایگاه نظامی ترکیه در خلیج فارس را برچیند و محدودیت‌های جدی بر شبکه الجزیره اعمال کند؛ با گذشت نزدیک به 43 ماه عملاً هیچ یک از این شروط از سوی قطر پذیرفته نشده است.

از سوی دیگر، اقدام یک‌جانبه عربستان برای پایان دادن به محاصره قطر، با ناخرسندی امارت و بحرین و مصر همراه بوده است؛ موضوعی که سبب عدم شرکت عبدالفتاح السیسی، حمد بن خلیفه و محمد بن زاید در اجلاس العلا، علیرغم دعوت رسمی ملک سلمان، شد.

نکته این است که پس چرا علیرغم عدم تحقق شروط سیزده‌گانه و نارضایتی سه کشور دیگر، ریاض اقدام به لغو محاصره قطر کرده است؟ به نظر می‌رسد، تلاش برای کاهش پرونده‌های باز سیاست خارجی مهم‌ترین دلیل عربستان برای این اقدام باشد؛ تأکید بایدن بر بازنگری در روابط با عربستان و روابط سنتی دموکرات‌های آمریکا با شاخه نایف در خاندان سعودی -و شخص محمد بن نایف- ریاض را از چالش‌های احتمالی آینده با آمریکا نگران کرده است و سران سعودی تلاش دارند با بستن برخی از پرونده‌های سیاست خارجی، به مدیریت این چالش‌های احتمالی بپردازند؛ ضمن اینکه پایان دادن به پرونده قطر، ریاض را قادر به تمرکز بیش‌تر بر روابط با ایران و جنگ یمن (که از دیدگاه سعودی‌ها جدا از پرونده با ایران نیست) می‌کند.

از سوی دیگر تعمیق اختلافات ریاض با ابوظبی در پرونده یمن و نگرانی کلی عربستان از قدرت‌یابی امارات در سال‌های اخیر، ممکن است از جمله دیگر دلایل آشتی با قطر، بدون مشورت با سه کشور دیگر باشد، اقدامی که با توجه به رقابت ابوظبی و دوحه منطقی به نظر می‌رسد؛ ضمن اینکه عربستان همواره نسبت به امارات، نگرانی کم‌تری از جانب شبکه اخوان داشته است.

اینکه پایان «رسمی» بحران قطر منجر به قرار گرفتن دوحه در کنار محور ضد ایرانی خلیج فارس شود، چندان محتمل نیست؛ چرا که قطر در موضع قدرت قرار دارد و توانسته است با مدیریت صحیح پیامدهای محاصره به یک پیروزی دیپلماتیک با ارزش دست یابد؛ اگر قطر طی بحران حاضر به تن دادن به شروط محاصره‌کنندگان نبوده است، دلیلی ندارد که با حل بحران، در شرایطی که می‌تواند سیاست‌های آتی خود را با اعتماد به نفس بیش‌تری تنظیم کند، به این شروط تن دهد.

از سوی دیگر، احتمالا دوحه از این موضوع آگاه است که اختلافاتش با همسایگان به قوت خود باقی است و ممکن است با کاهش فشارها بر ریاض، این بحران دوباره و به شکلی متفاوت بروز کند؛ به نظر نمی‌رسد که دوحه اهمیت ایران برای مدیریت بحرانی این چنینی را نادیده بگیرد.

همچنین باید به این نکته توجه داشت که «مسئله ایران»، مهم‌ترین مسئله هیچ یک از اعضای شورای همکاری خلیج فارس –حتی امارات- به جز عربستان نیست و بنابراین دلیلی ندارد که قطر افزایش تنش با ایران را بپذیرد.

با این وجود نباید از یاد برد که کشورهای کوچک خلیج فارس، بیش از آن که نگرانی مستقیمی از همسایگان بزرگ‌تر خود داشته باشند، از به هم خوردن موازنه میان آن‌ها هراسان هستند؛ سیاست برتری‌جویانه در تهران دنبال شود یا ریاض، تأثیری بر این نگرانی نخواهد داشت.

ایران و قطرقطر و عربستان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید