تنها دوربینی که تصویری را ضبط و مخابره میکند و ظاهرا کاملا سفید و بدون موضع به موضوع نگاه میکند فیلم گرفته شده توسط دوربین های راهنمایی رانندگی سر چهارراههاست. در حالی که خود این دوربینها هم ماموریتی دارند. برای ایجاد نظم و تخطی از قانون باعث جریمه شدن مردم خاطی میشوند. هر رخدادی آگاهانه یا ناخودآگاه توسط لحن صدا و کلماتی که استفاده میشود، ماموریت و پیام مشخصی را به مخاطبین مخابره میکند. بسیار ساده و ناخودآگاه این موضوع ماموریت، محتوای پیام و موضع گوینده توسط گیرنده شناسایی میشود .
به قول خولیو کورتاسار (نویسنده بزرگ آمریکای لاتین): «اگر از کسی نقل قول میکنیم داریم از خودمون نقل قول میکنیم.» (نقل به مضمون)
چند روز پیش خبر درگذشت ملکه انگلیس در اغلب شاید هم بتوان گفت تمام رسانه ها منتشر شد. لابلای حرفهای مردم موضوع مهمی هم دیده میشود که نشان از سواد رسانهای آنها داشت. و این موضوع نحوه انتشار خبر بود. مثلا شبکه خبر» بیان کرد: «ملکه انگلیس مرد» یا شبکه اینترنشنال بارها این عنوان را اعلام کرد: «ملکه انگلستان بالاترین رکورد سلطنت را داشت و ۷۰ سال سلطنت کرد و ۹۰ و چند سال داشت. و ...» برندها هم از این قاعده مستثنی نبودند. ناسا، اپل، گوگل و ... هر کدام به نوعی این خبر را منتشر و بعضی تسلیت گفتند.
فکت ۱: ملکه در راس یکی از قدرت های جهان حضور داشته و حتی اگر تشریفاتی بوده و رسما قدرت نداشته عنوان رهبر کشور را به دوش میکشید.
فکت ۲: مردم از پادشاهان و رییسجمهور و نخستوزیر جامعهشان ثبات، بالارفتن ارزش مالی، ارزش جایگاه بینالمللی، امنیت و مسائلی از این قبیل را آرزو دارند.
فکت ۳: انگلستان چه قبل از «برگزیت» و خروج از اتحادیه اروپا و چه بعد از آن به صورت نسبی در کل دنیا این موارد را داشت و حفظ کرد: جایگاه محترم و با نفوذی داشت. پوند یکی از ارزشمندترین پولهای دنیا بوده و هست.
فکت ۴: هرچند که ظاهر حکومت سلطنتی از نظر جامعه روشنفکری دِمُده و قدیمی است و شاید از نظر ما باعث شرمساری یک جامعه متمدن باشد. که هنوز جمهوریتی در آن وجود نداشته و دموکراسی محقق نشده است، با دموکراسی یا بی دموکراسی مردم انگلستان به اقتدارشان اذعان دارند.
فکت ۵: اگر مردم به اقتدار دولتشان ایمان نداشته باشند، اولین کاری که انجام میدهند ناسزا و فحشی است. در کشورهای دیگر به کرات شاهد این اتفاق هستیم. با ساختن جوک مقام و شخصیت وی را به عنوان نماد و سمبلی از قدرت به سخره میگرفتند.
فکت آخر: چیزی که انگار روشن است و از نتایح و حال مردم، دولتها و برندها پیداست این است که ملکه متوفی ماموریتخود در قبال مردمش را خوب انجام داده است. از نظر جامعهشناسی و مردم شناسی این نکتهای هست که ارزش توجه دارد.
در نتیجه با سخره گرفتن و تخریب و تحقیر وی نمیتوان اهمیت انجام موفق ماموریت را کمرنگ کرد.
از سویی دیگر نیت و قصد پشت سر تخریب و توهین و سیاست پشت پرده برای مخاطب بسیار شفاف خواهد بود. تخفیف و تحقیر کردن یک موفقیت باعث کاهش جایگاه رسانه در ذهن مردم خواهد بود. حتی اگر ذهن جامعه عموم مردم همه به اتفاق در همان لحظه اول متوجه موضوع نشوند بخاطر ثبت و ضبط پیام در شبکههای اجتماعی و نقد و بررسی توسط منتقدان عمومی و تخصصی که همان تئوری «شیشه های رنگیِ مکلوهان» است بالاخره باعث مشخص شدن سیاست ساده لوحانه و سادهانگارانهای راوی میشود.
تعبیر این خواهد بود که: « چون خودمون نتونستیم به جایگاه موفق فلان برسیم، با کوچک شمردن بقیه با کوتاه بینی مسئله را حل میکنیم.»
از طرف دیگر اگر هم کسانی موضوعی را مثل همین قضیه فوت ملکه با بزرگنمایی و رنگ و لعاب جلوه میدهند صرفا به معنای قدردانی نیست. تعداد کشورها و تعداد پرچمها و تصاویر و عکسهای حرفهای از پرتره ملکه انگلیس در این ۹۰ و چندسال در رسانههایی مانند گاردین، نیویورک تایمز، ایندیپندت و سایر نشریات بی چشم و بدون سیاست پشت پرده نیست. تحلیل و فهم ژرف ساخت و روساخت این پیامها نشان گر سواد رسانهای ماست.
وظیفه ما توانایی نقد ، بررسی و فهم سیاستها و ماموریتهای پشت پردهی این پیامها در عصری که سواد رسانهای یکی از مهمترین سوادهای لازم برای هر انسانی قلمداد میشود، است. از ابزارهایی تحلیل و بررسی معنا و تعابیر پشت این پیامها تحلیل معنا و ادراک عمومی از تصاویر و کلمات است.
«درگذشت» کلمهای است و «مُرد» هم کلمهای ظاهرا با همان معنا و اشاره است. یعنی این دو نشانه کلامی به یک رخداد اطلاق میشود. شاید همانطوری که عبارت «بفرما» و «بتمرگ» دو نشانه کلامی برای یک مفهوم است که تعابیر و معنای بسیار متفاوتی را تداعی میکند.
پس لحن تاثیر شفاف و مستقیمی رو از نیت و ماموریت پشت پرده رسانه نشان میدهد و یکی از قابلیتهای کسانی که در موضع برند، تولید محتوا و رسانه فعال هستند شناخت و توانایی تولید لحنهای متفاوت برای منظورهای مختلف ماموریتها نیتهای مختلف هست. برای تولید این معانی هم به فضای زمینه جامعه (کانتکس) هم رقبا، هم شخصیت برند خودمان توجه نکنیم قافیه را میبازیم.