این دومین ویرگولنوشت من است. دیروز که اولین بلاگ را در ویرگول نوشتم، فکر نمیکردم کسی آن را در کمتر از یک روز خوانده باشد. اما دیدم پنج نفر خوانده و چهار نفر آن را پسندیدهاند!
شاید پیش آمده برای مشتریانم متنهایی نوشتهام که بیشتر از صدها هزار نفر آن را خوانده و پسندیده باشند. یعنی ویوو & لایک. اما نکته اینجاست که هدفم آن روزها هم گرفتن لایک و بازدید خالی نبود.
نان شب را از راه نوشتن درآوردن یا تولید محتوا کسب و کار من بوده و است. بعضی وقتها با نوشتن نامم زیر پست، بعضی وقتها هم با سایه نویسی یا ghostwriting برای بقیه برندها با لحن و شخصیت برند آنها.
اما علاوه بر دلایل بالا فکر میکنم اگر کمی در هرم مازلو بالاتر بخزیم دلایل ارزشمندتری هم وجود داشته باشد. همانطور که در بلاگ قبلی هم به آن اشاره کردم دلایلی مانند حس خوب، دلایلی مانند ساختن. ساختن یک چیز مهم. اما چه چیزی اهمیت و ارزش این چیز مهم را تعیین میکند؟
این نقل قول به بیل گیتس منتسب است. اما شاید منظورش چیز متفاوتی با آن چیزی که من امروز اینجا مینویسم، باشد. از نظر افراد صاحبنظر در دنیای کسبوکار و برندسازی محتوا چه برای تبلیغات و چه برای روابط عمومی سرمایهگذاری بلند مدت است. برای هر برندی لازم است. هر کسبوکاری باید بخشی از بودجه خود را برای تولید محتوا تعریف و برنامهریزی کند.
محتوا یک نخ تسبیح است که با نوشتن بیشتر، دانههای آن بیشتر میشود.یک زنجیر است که با ارتباط بیشتر آدمهای آن شبکه، حلقههای آن زنجیر کلفتتر و محکمتر میشود. آنوقت است که میبینی محتوا واقعا پادشاه است.
محتوا میفروشد. محتوا باعث بالاتر رفتن یا پایینتر آمدن ارزش برندها میشود. محتوا باعث افشای بیعدالتیها میشود. محتوا جلوی اعدامها را میگیرد. محتوا میشود یک جریان و کنترلش بیشتر از اینکه در دسترس دولتها و نظامهای حاکمیتی باشد دست انسانهای سادهای که واقعا باهم برای واقعیت زندگی تصمیم میگرند.
پس مهمتر از اینکه چه کسی مینویسد، با چه اسمی و با چند بازدید و پسند و ... این است که محتوا جریان پیدا کند. و این جریان محتوا است که مهمترین سرمایه یک کشور، یک مردم و یک جامعه یعنی هویت آن را شکل و تغییر می دهد. و محتوانویس و محتوانویسها هستند که این جریان را کنترل میکنند. پس در حقیقت شهریار این ملک و شکل دهنده این هویت کسانی هستند که تولید محتوا میکنند یا محتوا را توزیع میکنند. پس محتواسازها پادشاه هستند!