ویرگول
ورودثبت نام
ebi
ebi
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

اسب درشکه خودت باش

اسب درشکه خودت باش
اسب درشکه خودت باش

+معلومه با خودت و زندگی چیکار می‌کنی؟

- بیخیال اگه میخوای بازم نصیحت کنی حوصله ندارم!

+ نصیحت چیزه! من نگرانتم و صدالبته عاشقتم

- مرسی دل به دل راه داره?

+ جدی میگم واس خاطر رفاقت گفتم یه احوالی ازت بپرسم و شاید تلنگری بهت بزنم!

- حالا چی میخوای بگی؟

+تو راحتی اینجور زندگی میکنی؟ منظورم اینه که لذت میبری از زندگی یا رنج میکشی؟ جدیدا میبینم خیلی درگیر خوشی شدی، مثلا یه وقتایی ساعتها شایدم نصف روز کله ات تو گوشی و اینترنت و آخر شب حالت خوب نیست به قول قدیمیا طَرْفی بر نبستی!

-والا از تو چه پنهون خستگی، بی معنایی، تجربه همزمان لذت و درد شدیدی دارم اما تهش راضی نیستم. فک میکنم جا موندم از خودم .. تو زندان کارهای نکرده ی گذشته گیر افتادم، ناتوانم کردند.

+ متوجه ام اوضاع بد ...چیزیه

- حالا تو کاری از دستت برمیاد؟ که فاز معرفت آموزی برداشتی ؟

+ ببین گفتم که من دوست دارم همین. از تو چه پنهون راه حل آماده ندارم. فقط از بیرون دیدم شاد نیستی گفتم یه حال و احوالی بپرسم

- مرسی که سر زدی. تا کی میتونی پیشم بمونی؟

+ هروقت و تا وقتی که بخوای هستم اما بمونم پیشت چکار میتونم بکنم؟

- نمیدونم شاید یه وقتایی با هم گپ بزنیم دلم سبک بشه بعدش شاید مغزم هم راه بیافته

+ مغزت مگه از کار افتاده؟?

- آره والا بعضی وقتا نمیکشه داغ میکنه

+ شاید برا بقیه هم همینطوره اما من فکر میکنم اگه ازش کار نکشی یا با نگرانی پرش کنی بدتر داغ می‌کنه

-به نظرت کجاهای زندگیمو کژ رفتم؟

+ خیلی درگیر گذشته نباش به قول استاد اعظم Oogway که به پاندا کونگ فوکار میگه:

Past is history, Tomorrow is a mystery, Today is a gift that's why we it call it PRESENT

لذا و so و بنابر این دم رو غنیمت بشمار و حال این هدیه رو ببر!

- ینی چیکار کنم؟ این غنیمت شمردن دم شامل من که ساعتا کله ام تو نت و سوشال مدیاست و لذت میبرم نمیشه؟

+ دقیق نمی‌دونم اما خودم اینجوری فکر میکنم اگه خیام میگه می بزن، منظورش شراب معنوی هست? (روحت شاد استاد ادبیات دبیرستان) که تو رو در زمان حال نگه داره و از حسرت گذشته و اضطراب آینده جداکنه. اگه اینستاگرام اینجوریه اوکی بزن دادا نوش! اگه نیست می ناب نیست

- نه واقعا اینجور نیست، همیشه این حس رو داشتم کارکرد شبکه های مجازی برای من انگار جمع نداشته ها و خواسته ها تو پوششی از لذت هست . مثل داستان مری پاپینز که دارو رو suger coat میکرد.

+چه جالب گفتی

- آره ولی موضوع اصلی من این نیست که تو سوشال مدیا باشم یا نه. عمیق تره. حس میکنم اون اسبی که کالسه زندگیمو میکشه چلاق شده.

+ درمون نمیشه؟

- اون وقتی که لنگ میزد چرا اما الان شدنی نیست!? حالا متوجه شدی چرا بیخیال رفتن شدم و نشستم به تماشای رفتن مردم !

+ اسب تازه بخر، نشد خودت جاش درشکه رو بکش

- اسب راهوار اگه باشه هم سخت گیر بیاد، خودمم درشکه بکشم خیلی جوون میخواد خیلی...

+ آره دیگه دقیقا نکته همینه دوستم! یا باید درد حسرت رفتن بقیه رو بکشی یا درد کشیدن درشکه خودتو

- چه حرف باحالی زدی

+ولی مسیر خیلی درد داره اما همین که فهمیدی باید نمونی و یه حرکتی بزنی خودش کلی پیشرفته

- آره.... نمیدونم ...شایدم اسب شدم، راهوار راهوار!

+ ولی بدان و اگاه باش من همین اطرافم همکلام خواستی خبر کن. وقتی باتو حرف میزنم حال خودمم خوب میشه.

- دمت گرم پیش ما زیاد بیا

سوشال مدیاشبکه‌های مجازیاسبدرشکهخودت بمال
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید