سیستم عامل ویندوز اولین باری که من یادم هست ویندوز 98 بود . بعد ویندوز ایکس پی اومد بعد ویندوز هفت ، هشت ، ...ویندوز خودش رو به روز رسانی کرد و در اوج موند .
چقد نرم افزار ها و سخت افزار هایی که تو این مدت دیدیم خودشون رو با بروز رسانی در اوج نگه داشتن در جهانی که در هر ثانیه و هر لحظه تازه میشه .
چه الگوی خوبی میتونه باشه این بروز رسانی و چه واژه قشنگی . چقد خوب میتونه باشه که شاید تا سال گذشته این فکر ، اعتقاد یا باور رو داشتم و امروز رشد کردم و درب بروز رسانی رو باز نگه داشتم و الان باوری متفاوت و بهبود یافته.
خیلی چیزا تو زندگی با بروز رسانی میتونن بهتر بشن .خیلی باور ها خیلی ضرب المثل ها اگه تو یه زمانی خوب بودن دلیل نداره که نتونیم بروز رسانیشون کنیم حتی اگه اون به روز رسانی کامل تفاوت داشته باشه مثل محیط داس با ویندوز ..
بعضی ضرب المثل ها مثل نابرده رنج گنج میسر نشود ..چرا رنج؟! کدوم رنجی به گنج ختم میشه ؟ تا عاشق نباشیم تا لذت نبریم از کار و زندگی مگه میشه ...وقتی رنجی هست حتما یه جای کار میلنگه .. تا عاشق کاری نباشیم و ازش لذت نبریم و اشتیاقشو نداشته باشیم که نمیشه ..مگه کریس رونالدو رنج میکشه از فوتبال بازی ، مگه یک گل رنج میکشه از رشد . بنظرم زمانش هست که بروزرسانی کنیم و از کتاب های درسی برش داریم.
البته این یه مثال سادس من خیلی نمونه ها رو دیدم .
(لطفا اگه امکانش بود براتون تو نظرات مثال هایی رو بنویسید و بهش فکر کنیم .این کار میتونه خیلی ارزشمند باشه)
منظورم نگاه موردی نیست .منظورم بروزرسانی خود قدرت بروزرسانیه .اینکه خودمونو باور داشته باشیم که ما هم میتونیم بروزرسانی بشیم و بروز رسانی کنیم .
ما در لبه تاریخ جهان خودمون زندگی میکنیم ، یعنی اوج علم اوج قدرت اوج درک اوج فهم اوج بینش و البته اوج زمان ، البته تا الان . جهانی که در هر ثانیش تازه است . نه کره زمین تو ثانیه جای قبلیشه نه منظومه شمسی نه کهکشان راه شیری نه گروه محلی(چند کهکشانی که نزدیک ماست) نه خوشه عظیم سنبله (یعنی هزاران گروه کهکشانی همسایمون) که خود این خوشه هم ذره کوچکی در جهان قابل مشاهده است و نه هیچ چیزی از این بزرگی بیش از حد تصور.
ما در لبه تاریخی هستیم . تا کمی بیش از صد سال پیش استفاده از یکی از قدرت های موجود جهان، مثل برق (الکتریسیته) برای انسان و بشری که الان می دونیم بیش از هفتاد هزار سال زندگی تقریبا متمدن یعنی با کشاورزی و اهلی کردن حیوانات داشته ، درتاریکی زندگی میکردن و قدرت الکتریسیته که هزارن هزار سال موجود بوده ، برای این همه نسل های قبل از ما باورنرکردنی .
اینکه بتونی با آدمی که پشت کوه ها و دریا ها وایساده بتونی حرف بزنی یا حتی ببینیش برای روشنفکرترین انسانهای کل اون هفتادهزار سال بعید ، دور از منطق و عقل ،و.. بوده .ولی الان برای یه بچه سه ساله از این لبه تاریخی بدیهیه.
بزرگترین پادشاهان کل این هفتادهزار سال رو تجسم کنید که حاضر بودن چه بهای ارزشمندی رو بپردازن ولی فقط یک بار لذت دیدن سرزمین های دوردست و مردمانش یا پیام گرفتن در لحظه از اونا رو که یه کودک نسل ما داره رو داشته باشن .
و این چقدر با ارزش ، بزرگ و قابل ستایش در هر لحظه است.
بقول عادل فردوسی پور عزیز " چقد خوبیم ما " و اگه قدر همین یه مورد ساده رو بدونیم هر روز با اشتیاق برای دیدن و لذت بردن و کنجکاوی چشم هامون رو باز میکنیم .
این قدرشناسی از خودمون به معنای ندانستن ارزش بزرگان تاریخ نسل بشر نیست ، بلکه خود همه بزرگان هم اگه الان بودن و شانس حضور در لبه تارخی ما رو داشتن ، میتونستن خودشون رو بروز رسانی کنن و متعصبانه به باور های قبل پافشاری نکنن.
من فکر میکنم حدود 1 درصد از انسان های تاریخ بشر با آغوشی باز درب رو برای بروزرسانی باز نگه داشتن ،چون فقط یک درصد متفاوت بودن ،متفاوت اندیشیدن و متفاوت از گذشته خلق کردن ، ابداع کردن و اختراع کردن .
و چقدر خوشحالم که میبینم سرعت رشد در حال بیشتر شدنه و تا صد سال آینده این یک درصد خیلی بیشتر شده .چقد دوست دارم صد سال بعد و حتی اونور تر هزار سال بعد رو ببینم .