بعد از اینکه از قله بند عیش برگشتم ذهنم همش درگیر این بود که حالا هفته دیگه کجا برم تا اینکه یه برنامه هیجان انگیز پیدا کردم
کانون کوهنوردی موسسه طبیعت یه برنامه دو روزه گذاشته بود که پنج شنبه صبح از تهران حرکت می کردیم و بعد از صعود به قله پرسون توی دشت هویج کمپ می کردیم و فردا صبح برای صعود به قله ساکا راهی می شدیم. واقعا دیگه چی ازین بهتر؟
با اینکه خیلی دوست داشتم برنامرو کامل شرکت کنم ولی یه مشکلی بوجود اومده بود و من باید پنج شنبه شب بر می گشتم تهران. با کلی ناراحتی یه کوله یه روزه برداشتم و ساعت ۷:۳۰ دقیقه پنج شنبه حرکت کردم به سمت روستای افجه. اول روستای افجه با یه گیت بسته شده بود و آقایی که اونجا بود گفت ۷۰۰۰ تومن(از بعضیا ۳۰۰۰ تومن گرفته بود) بده و ماشین رو ببر داخل، ازونجایی که من هیچ وقت پول نقد ندارم و اون بنده خدا!!! هم کارت خوان نداشت مجبور شدم ماشینمو قبل گیت پارک کنم.
کوله رو برداشتمو پیاده به سمت لوکیشن راه افتادم. اونجا بچه ها جمع شده بودند، ساعت ۹ از محل قرار حرکت کردیم، در ابتدای مسیر باید از روی رودخانه رد میشدیم که دوتا راه داشت، راه سخت تر یه کنده درخت بود که از سطح آب ۱.۵ متر ارتفاع داشت، من خیلی قلدر رفتم که رد بشم، قدم دوم با سرگیجه فرااااوون برگشتمو از مسیر آسونتر که چند قدم پایینتر بود رد شدم. :))
تا دشت هویج حدود دو ساعت راه بود، وقتی رسیدیم بچه هایی که قرار بود شب بمونن کمپ رو برقرار کردند و ناهار خوردیم و ساعت ۲ به سمت قله حرکت کردیم. به جز قسمتهایی که باید از توی برفها عبور می کردیم قله سختی نبود و به راحتی صعود کردیم.
تو قله یه چایی خوردیم و تا ۶ عصر برگشتیم دشت هویج، من کم کم داشتم آماده برگشتن به خونه می شدم که مشکل حل شد و دیگه لازم نبود برگردم تهران و می تونستم بمونم اما هیچییییی وسیله همراهم نداشتم!!! تو فکر بودم که چیکار کنم که امین گفت من تو چادر تنهام بیا پیش من، سپیده گفت من دارم برمی گردم زیر اندازه کیسه خواب و کیسه خوابم رو میدم بهت! خب داشت همه چیز جور می شد ولی هنوز هیچی غذا نداشتم!
سپیده وقتی داشت کیسه خوابشو میداد چشمش به کنسرو خورشت قیمه و لوبیاش افتاد و اونارو هم به هم داد:))
از قدیم گفتم وسایل دوتا چیز رو خدا میرسونه یکی کمپ و اونیکی هزینه عروسی
آخ آخ نگم براتون که تا صب چقدر هوا سرد و بود و کسی خوابش نبرد...