عده اي از ما به صورت ذاتي كار با اعداد را دوست داريم فلسفه به دلمان مينشيند
معمولا در برخورد با وقايع و پديده ها ريز بين و نكته سنج هستيم، برنامه ريزي و طبقه بندي كارها خوراك ماست
در مقابل
عده اي ديگر هستند نگاهي كلي و تقريبي دارند به روياپردازي علاقه خاصي دارند
استعدادهاي هنري زيادي دارند، نقاشي و موسيقي در خونشان جاري است و معمولا خلاق و بلند پروازند
اگر احساس نزديكي بيشتري به پاراگراف اول ميكنيد شما نيم كره چپ مغزتان فعال است
و پاراگراف دوم مربوط به كساني است كه نيم كره راست قويتري دارند
دوست دارم برايتان مثالهايي بزنم
دوستي دارم كه هنگام تحليل رايان سايپا براي محاسبه دقيق فرع وام هاي دريافتي كه درآمد شركت هاي ليزينگ است
١ ماه وقت گذاشت تا بتواند سود رايان سايپارا به دقت ميكرون محاسبه كن
(به او ميگفتم در اين مدت سهم ٣٠ درصد رشد كرد و تو درگير اين بودي كه دقت مدلت را از ٩٠ درصد به ٩٧ درصد برساني)
او كاملا آگاه بود كه شايد اين همه ريز بيني در دنياي سرمايه گذاري زياد از حد است
ولي انگار ناخودآگاهش به او اجازه نميداد تا به ٩٠٪ احتمال موفقيت رضايت دهد
دوست ديگري دارم نگاه استراتژيك و كل نگرش حرف ندارد مثل عقابي همه بازار سرمايه زير بالهاي اوست
حركت هاي كلي بازار امكان ندارد از نگاه كل نگر و تيز بينش دور بماند
بر اساس همين نگاه تشخيص داد صنعت فولاد دوره رشد خوبي خواهد داشت در يكي از سهم هاي صنعت شروع به سرمايه گذاري كرد
غافل از اينكه محصولات اصلي شركت شمش فولادي نيست و بيشتر آلياژهاي خاص توليد ميكند.
هر دو دوست من مسير را درست حدس زدند ولي من معتقد بودم كه حقشان سودهاي بيشتري بود.
در بازار سرمايه شما بايد يادبگيريد از هر دو نيم كره مغزتان استفاده كنيد اكثر ما معمولا بصورت ذاتي يك نيم كره قوي داريم
و بايد تمرين هايي انجام دهيم تا بتوانيم نيم كره ديگر را درگير كنيم در مثال اول اگر دوست من سعي در افزايش بينش كل نگر داشت
شايد خيلي زودتر دلش رضايت ميداد كه وارد سهم شود و
در مثال دوم اگر مقداري بينش جزء نگر تقويت شده بود احتمالا در سهم فولادي كه بازده بالاتري داشت سرمايه گذاري انجام ميشد
حقيقتا براي خود من چالش سختيه
