eco lib
eco lib
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

انرژی ذھنتان را در معامله گری مديريت كنيد



انرژی ذھنتان را در معامله گری مديريت كنيد : موارد زيادي ھستند كه مي توان در بازار رديابي كرد.

معامله گر بايد اين نكته را درك كند كه نمي تواند ھمه آن ھا را با ھم مد نظرقرار دھد و پيگيري كند.

شما اگر مي توانستيد اين كار را بكنيد به برترين ماشين معاملاتی جھان تبديل مي شديد.

منظورم اين است كه شما به عنوان معامله گر بايد اين نكته را درك كنيد كه يك موجود كامل نيستيد.

ما تنھا ميزان معيني انرژی ذھنی براي استفاده در يك چارچوب زماني خاص داريم.

بخشي از اين انرژي براي سرپا نگه داشتن بدنمان صرف مي شود.

نفس كشيدن، راه رفتن، حرف زدن و غيره. برخي ھم براي دنبال كردن برنامه زندگي مان صرف مي شود.

ساعت چند است، زير كتری را خاموش كرده ام يا نه، قبض تلفن را پرداخت كرده ام يا نه و …

بخش بسيار زيادي از آن صرف درك پيچيدگي ھاي جھان می شود.

پيام ھاي حسی كه ھمه گيرنده ھاي حسي بدنمان می فرستند و شناسايي و دسته بندي آن ھا.

براي انجام اين مورد ما سعي مي كنيم نشانه ھا را دسته بندي كنيم و از طريق تطابقشان با داده قبلي شناسايي كنيم .

انرژی ذھنتان را در معامله گری مديريت كنيد

متاسفانه اين بدان معني است كه يادگيري دقيق و صحيح چيزھاي جديد براي ما چندان كار آساني نيست.

يك مثال ساده رنگ قرمز است. اكثر ما رانندگي مي كنيم و در نتيجه رنگ قرمز براي ما به معني توقف است

و اگر ما اين رنگ را در جايي كه به رانندگي مربوط نمي شود ببينيم، باز ھم آن را با مفھوم توقف و ايست پيوند مي دھيم.

بسياري از تست ھاي روانشناسي اين امر را تاييد كرده اند.

در نتيجه، اگر قرمز در جايي ديگر معنايي به جز توقف داشته باشد،

ما نمي توانيم اين مفھوم را به سرعت بياموزيم و اگر ھم اين كار را بكنيم سايه «توقف» ھمچنان بر آن سنگيني مي كند.

بنابراين، معامله گران تازه كار تالش مي كنند بازار را با مفاھيم ذھني اشتباھشان تفسير كنند

و اين در حالي است كه بازار تشابه چنداني با زندگي اجتماعي ما ندارد.

در نتيجه علایمی كه بازار به ما نشان مي دھد مفھوم چنداني براي ما ندارد و اغلب ما تفسير اشتباھي از آن در ذھنمان داريم .

معامله گري كه در اين روند گيج شده است سعي مي كند شواھد بيشتري براي تاييد تفسير اشتباھش پيدا كند

و طي اين روند موقعيت را پيچيده تر مي كند.

او ھر چه بيشتر تلاش مي كند كه با استفاده از داده ھاي قبلي خود بازار را بشناسد،

داده ھاي موجود برايش گيج كننده تر مي شوند.

ھر چه بيشتر تالش مي كند، بيشتر انرژي موجود را در اين راه از دست مي دھد.

ميزان انرژي در يك محدوده زماني ميزان معيني است و در نتيجه با اين روش معامله گر از نظر ذھني خسته مي شود

و سعي مي كند انرژي مورد نظرش را از بخش ھاي ديگر زندگي – انرژي مورد نياز در فعاليت ھاي روزمره، پ

اسخ ھاي احساسي، فكر كردن و كنترل ذھني – به اين سو بكشاند. وقتي انرژي اين بخش ھا كم مي شود،

<br/>

ويژگي ھاي خاصي بروز مي كنند كه بارزترين آن ھا واكنش ھاي احساسي شديد از جمله

عصبانيت، ناراحتي، خستگي بيش از حد و بزرگ كردن مسائل است.

ھر كدام از اين ھا به نوبه خود توانايي معامله گر را براي درك بازار كاھش مي دھند.

معامله گر كه خسته و گيج است، با استفاده از اطلاعات مفيدي كه در اختيار دارد،

نمي تواند آنھا را به درستي ياد بگيرد و بشناسد، يك تصميم بد ديگر مي گيرد و اين مسير مارپيچ نزولي ادامه مي يابد.

معامله گر بايد خوب يادگرفتن را بياموزد تا بتواند ذھن خود را تا جاي ممكن پاك كند و تلاش كند

كه واقعيت را ببيند و بعد از آن براي مقابله با بازار استفاده كند نه اينكه از چيزي كه در حافظه خود دارد، در بازار استفاده كند.

بسياري از ما مي بينيم كه نرخ كاھش مي يابد و آموزش عمومي به ما مي گويد كه بايد اقدام به فروش كنيم،

اين در حالي است كه ممكن است علایم بازار حاوي اين مطلب باشند كه روند نشان دھنده فروش بيش از حد است

و بايد اقدام به خريد كنيم. اين خالف آموزش عمومي است، ولي در نھايت درست است .

كنترل احساسات

احساسات واكنش ھاي ذھني و فيزیكي به عوامل محرك ھستند.

برخي احساسات «خوب» و برخي ديگر «بد» ناميده مي شوند.

اگر چه اين ھم يكي از آن آموزش ھاي عمومي است و الزاما درست نيست.

احساسات ھميشه وجود دارند، و خوب يا بد نيستند.

مغرور بودن در زمان اتفاق افتادن يك مصيبت خوب نيست و عصباني شدن در برابر بي عدالتي ھم بد نيست.

در ھر صورت، احساسات انرژي زيادي از ما مي گيرند كه بخشي از آن از انرژي فعاليت ھاي ذھني دقيق ما گرفته مي شود

و اغلب آن ھا در طولانی مدت فايده چنداني براي ما ندارند.

یاد بگيريد كه ھر اتفاقی را بزرگ نكنيد.

ھمه ما يك حادثه را براي خودمان خيلي بزرگ مي كنيم. يك صدمه كوچك باعث مي شود كه واكنشي شديد نشان بدھيم.

به علاوه، ھمان بخش صدمه ديده مي تواند بخش زيادی از انرژي ذھنی ما را براي مقابله با آنچه به ما صدمه زده اختصاص دھد

و فكر اينكه «من مي بايست اين كار را بكنم و …» ذھنمان را به خود مشغول كند

و باعث شود كه براي مثال يك فرد كوچك و بي فكر و بي اھميت به مسئله اي بزرگ در زندگي مان بدل شود.

درباره معامله ھم وضع به ھمين صورت است.

بازار، محلي بسيار پراسترس و مملو از ترس ھا، اشتباھات شخصي و عوامل بیشماري براي منحرف كردن ذھن است.

ھمه معامله گران از شكست بدشان مي آيد،

معامله گران موفق تنھا آموخته اند كه به ھيچ وجه چنين مشكالتي را براي خود بزرگ نكنند

آن ھا ياد گرفته اند كه احساساتشان را «رھا كنند».


برای خواندن کامل مقاله &quot;انرژی ذھنتان را در معامله گری مديريت كنيد&amp;quot; اینجا را کلیک کنید

http://eco-lib.com/ کتابخانه اقتصادی و بازارهای مالی (بورس و فارکس)ا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید