گرگ کارلستروم، خبرنگار خاورمیانه نشریه اکونومیست
جنگهایی که طی دو سال گذشته خاورمیانه را درگیر کردهاند، هم تحولآفرین و هم بینتیجه بودهاند. برای دو دهه، ایران و متحدانش نفوذ خود را بر منطقه تحمیل کرده بودند. اما سپس اسرائیل شبکهٔ شبهنظامیانی که ایران پشتیبانی میکرد را در هم شکست و امپراتوری آن را ویران کرد. رژیم اسد در سوریه سقوط کرد و با حمایت آمریکا، اسرائیل تابوی حمله مستقیم به خود ایران را شکست.
با این حال، امپراتوری ایران کاملاً از بین نرفته است. حماس تضعیف شده اما هنوز فعال است و حزبالله در لبنان نیز همچنان قدرت دارد. نظام روحانی ایران پس از ۱۲ روز حمله اسرائیل و بمباران آمریکا دوام آورد. در سوریه، احمد الشرع تنها بهطور شکننده کنترل کشور را در دست دارد. بنابراین، سال پیشِ رو، صحنهٔ نبردی میان تغییر و تداوم وضع موجود خواهد بود.
دونالد ترامپ تصویری امیدوارکننده از تغییر ارائه میدهد: بازسازی غزه، توافق ایران با آمریکا و کنار گذاشتن جاهطلبیهای هستهایاش، و عادیسازی روابط کشورهای عربی بیشتری با اسرائیل. اما نیروهای قدرتمندی هم وجود دارند که بهسمت رکود و بیحرکتی فشار میآورند.
برای آغاز بازسازی جدی غزه، چند شرط مهم باید فراهم شود:
حماس باید با خلع سلاح موافقت کند.
کشورهای عربی باید نیروهای حافظ صلح اعزام کنند، حتی اگر نگران درگیری با فلسطینیها باشند.
اسرائیل باید نقش مشخصی برای تشکیلات خودگردان فلسطین بپذیرد و تضمین دهد که جنگ واقعاً تمام شده است.
اما همهٔ اینها غیرمحتمل به نظر میرسد. اگر روند بازسازی کند باشد، بخشی از ۲ میلیون جمعیت غزه ممکن است مهاجرت کنند، موضوعی که روابط اسرائیل با مصر را تحت فشار قرار میدهد و ممکن است به اسرائیل بهانهای برای ازسرگیری جنگ بدهد.
جمهوری اسلامی میتواند با امضای توافق با آمریکا از جنگ جدید دور بماند، اما آیتالله علی خامنهای حاضر نیست امتیازاتی بدهد که ترامپ خواستار آن است. برنامهٔ هستهای ایران پس از جنگ ۱۲ روزه آسیب جدی دیده، اما ایران حاضر به کنار گذاشتن کامل آن نیست.
اگر جنگ دوم رخ دهد:
اسرائیل احتمالاً تلاش میکند رژیم ایران را سرنگون کند.
اگر ایران تصور کند هدف اسرائیل تغییر حکومت است، ممکن است در سراسر خلیج فارس به همسایگانش حمله کند.
در این صورت، ترامپ مجبور خواهد شد بین مهار اسرائیل یا بهخطر انداختن ثبات متحدان عرب آمریکا یکی را انتخاب کند.
«توافقهای ابراهیم» همان توافقهایی هستند که در سال ۲۰۲۰ چهار کشور عربی روابط خود را با اسرائیل عادی کردند. انتظار اینکه سوریه و لبنان روابط کامل و رسمی با اسرائیل برقرار کنند واقعبینانه نیست، اما ممکن است سوریه یک پیمان عدمتجاوز با اسرائیل امضا کند تا مانع از تجاوزات بیشتر شود. لبنان شاید حتی همین قدم را هم برندارد، بهویژه با نزدیک شدن انتخابات بهار. با این حال، بحث دربارهٔ یک معاهدهٔ صلح — که سالها موضوعی ممنوعه بود — کمکم به جریان میافتد.
پیشرفت با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان هنوز سختتر خواهد بود. عربستان جایزهٔ بزرگ است: اگر روابط خود را با اسرائیل عادی کند، احتمالاً سایر کشورهای عربی و اسلامی نیز دنبال خواهند کرد. اما سعودیها بیش از یک سال است روشن کردهاند که اسرائیل را تنها در صورتی به رسمیت میشناسند که یک فرآیند واقعی صلح با فلسطینیها را بپذیرد و دلیل کمی دارند که از این وعده خود عقبنشینی کنند.
در گذشته، امیدوار بودند با پیوستن به توافقهای ابراهیم یک پیمان دفاعی رسمی با آمریکا به دست آورند. حتی در ۲۰۲۶ ممکن است این پیمان را به هر حال دریافت کنند.
اگر ترامپ پرچمدار تغییر است، ایران نیروی اصلی حفظ وضع موجود است. آیتالله سالها تلاش کرده تعادلی برقرار کند: نه در جنگ با اسرائیل باشد و نه صلح کامل، در حالی که در آستانهٔ ساخت بمب هستهای است. این تعادل شکست خورد، اما او با ۸۶ سال سن هنوز مسیر خود را تغییر نمیدهد و این کار باید به جانشین او سپرده شود.
اسرائیل هم، بهطرز گیجکنندهای، هم نیروی تغییر و هم نیروی رکود خواهد بود. این کشور از دیدگاه ترامپ برای یک منطقهٔ متحول حمایت میکند، اما هر کسی در انتخابات اسرائیل برنده شود، تمایلی به دادن امتیاز به فلسطینیها ندارد. بنابراین رویای یکپارچگی منطقهای باید منتظر بماند: اسرائیل یک هژمون خواهد بود، اما هژمونی محبوبی نخواهد بود.
تمام اینها یعنی سال ناآرامی برای شاهان خلیج فارس خواهد بود. آنها نگرانند که ایران آنها را هدف قرار دهد و همچنین مجبور شوند هزینهٔ بازسازی غزه را بپردازند. سعودیها همچنین میخواهند از هرگونه اولتیماتوم ترامپ دربارهٔ روابط با اسرائیل جلوگیری کنند.
آنها همچنان او را تحسین و حتی رشوه میدهند، حتی زمانی که روابط خود را با قدرتهای دیگر تقویت میکنند.
این ممکن است مشهودترین و پایدارترین تغییر دو سال گذشته باشد:
با پذیرفتن اسرائیل، آمریکا باعث شده که کشورهای خلیج فارس بیشتر از همیشه نگران تکیه بر آن برای ثبات منطقه باشند.