اوایل دهه ۱۹۹۰، وقتی جنگ سرد به پایان رسیده و تهدید روسیه ظاهراً از بین رفته بود، سر رابرت فلوئلز، دستیار خصوصی ملکه الیزابت دوم، در ناهاری با سر جری وارنر، معاون رئیس MI6، صحبت میکرد. او پرسید: «به ملکه چه بگویم که سرویس اطلاعات مخفی (SIS) برای چیست؟» سر جری پاسخ داد: «لطفاً بگویید، آخرین سایهی امپراتوری اوست.» کمی بعد، یکی دیگر از مأموران MI6 فعالیت جهانی بریتانیا در اطلاعات را «خارش بعد از قطع عضو» توصیف کرد.
اما وقتی بلیز متروئلی در اول اکتبر بهعنوان هجدهمین رئیس MI6 جانشین سر ریچارد مور میشود، احتمالاً با چنین نگرشهایی روبهرو نخواهد شد. آژانسهای اطلاعاتی بریتانیا در اوج قدرت هستند و پیش از حمله روسیه به اوکراین هشدارهای واضح و زودهنگام ارائه دادهاند. تهدیدها کم نیستند و بودجهی اطلاعاتی امسال، بیشترین افزایش را در نزدیک به یک دهه تجربه کرده است. نظرسنجیها نشان میدهند که، درست مانند نیروهای مسلح، این آژانسها از اعتماد بالایی برخوردارند—اگرچه عموم مردم هنوز عملکرد آنها را بهدرستی نمیفهمند.
MI6 امروز در یک نقطهی حساس تاریخی ایستاده است. جاسوسی سنتی سختتر شده، در حالی که نیاز به جمعآوری اطلاعات بیشتر از همیشه است. مرز میان اطلاعات انسانی و فنی محو شده و وارد کردن مأموران انسانی به عصر دیجیتال، هزینهبر شده است.
MI6 در اصل یک سرویس اطلاعات انسانی (HUMINT) است: یعنی «ما مأمور استخدام میکنیم تا برایمان جاسوسی کنند.» هدف آن جمعآوری اسرار برای سه چیز است:
حفاظت از امنیت ملی (مثلاً چگونه ولادیمیر پوتین به مذاکرات صلح نزدیک میشود؟)
منافع اقتصادی (موضع هند در مذاکرات تجاری چیست؟)
مقابله با جرایم سازمانیافته
وظیفه اصلی آن، ارائهی اطلاعات به تصمیمگیرندگان است؛ اما مأموریتهای پنهانتری هم دارد، مثل اختلال در برنامههای تهدیدکننده، مانند جاگذاری قطعات معیوب در زنجیره تأمین هستهای ایران.
در مرکز این عملیات افسران پرونده هستند: کسانی که مأموران را استخدام و هدایت میکنند. برخی در سفارتها بهعنوان دیپلمات پوشش دارند، برخی دیگر با هویت جعلی به خارج سفر میکنند—بدون مصونیت دیپلماتیک اگر شناسایی شوند. اطراف آنها شبکهای از کارشناسان و افسران دیگر وجود دارد که هدفها را شناسایی، برنامهریزی و پوشش مناسب ایجاد میکنند. اطلاعات خام جمعآوری شده، به سازمان مشترک اطلاعاتی (Joint Intelligence Organisation) منتقل میشود، جایی که با دادههای دیگر مثل ارتباطات رهگیریشده و گزارشهای خبری ترکیب شده و به نخستوزیر و دیگر مسئولان تحویل داده میشود.
برای بلیز متروئلی، مأمور اطلاعاتی با تجربه در خاورمیانه و فارغالتحصیل کمبریج، اولین چالش تعیین جهتگیری تلاشهای MI6 است. به طور رسمی اولویتها توسط دولت تعیین میشوند، اما MI6 نقش مهمی در شکلدهی آنها دارد. اکنون چین در رأس اولویتهاست؛ سازمانهای جاسوسی آن نه تنها بزرگتر از بریتانیا هستند، بلکه مهارتهای آنها نیز در حال برابر شدن است. سرویسهای اطلاعاتی روسیه پس از اخراج گسترده از اروپا در حال بازسازیاند و در خرابکاری و نفوذ فعالتر شدهاند. برنامه هستهای ایران نیز نگرانکننده است، به ویژه پس از اخراج بازرسان بینالمللی پس از حملات آمریکا و اسرائیل در اوایل سال جاری.
فناوریهای نوظهور، یک چالش فزاینده برای MI6 هستند. جمعآوری اطلاعات درباره چیپهای چین، مدلهای هوش مصنوعی و مراکز داده، اهمیت حیاتی پیدا کرده است. پیشرفتهای رایانش کوانتومی در خارج میتواند امنیت دادههای رمزگذاریشده داخلی را به طور بنیادین تحت تأثیر قرار دهد. بودجه و مأموران کافی برای انجام همه این کارها وجود ندارد. همانطور که یکی از منابع داخلی میگوید: «آیا از آفریقا یا قاره آمریکا خارج میشویم؟ آیا این کار عاقلانه است؟»
چالش دوم اولویتبندی نه تنها بین اهداف، بلکه بین وظایف است. ضدجاسوسی، یعنی شناسایی مأموران سرویسهای خارجی و نفوذ به آنها، یکی از اولویتهای در حال افزایش است. فیلیپ دیویس از دانشگاه برونل میگوید: «جامعه اطلاعاتی به اندازه کافی برای اهمیت فزاینده ضدجاسوسی آماده نیست، بعد از دو دهه تمرکز روی تروریسم و شورشها.» او اضافه میکند که MI6 باید به مدل جنگ سرد بازگردد. بلیز متروئلی برای این کار کاملاً آماده است؛ او پیشتر رئیس شاخه Q، مسئول فناوری، و مدیر شاخه K MI5، مسئول مقابله با نفوذ و خرابکاری، بوده است.
همچنین بحث زیادی درباره نقش MI6 در عملیات مختلکننده در جریان است. MI6 هرگز ظرفیت شبهنظامی بزرگی مانند CIA نداشته، اما با نیروهای ویژه SAS همکاری نزدیکی داشته است. این آژانس بخشی از نیروی سایبری ملی است که عملیات سایبری تهاجمی انجام میدهد. سر ریچارد مور در ماههای اخیر بارها به این جنبه فعالیتهای MI6 اشاره کرده است: «ما میراث اقدامات مخفی خود را گرامی میداریم و امروز با کمک به اوکراین برای مقاومت در برابر حمله روسیه، آن را زنده نگه میداریم.»
یک مأمور سابق اشاره میکند که نحوه فعالیت موساد در جنگ اسرائیل علیه ایران میتواند الگویی باشد که MI6 نیز در زمان جنگ، همکاری عمیقتری با نیروهای مسلح داشته باشد.
چالش سوم برای MI6، ایجاد یک سرویس HUMINT مناسب برای عصر دیجیتال است. یکی از منابع داخلی میگوید: «اجرای مأموران هرگز به این اندازه سخت نبوده، چون ردپای آنها در دنیای بزرگ دادهها آشکار است.» هزینه فعالیت مخفی—مثل ساخت هویتهای جعلی مقاوم در برابر بررسیهای دیجیتال—از زمان ورود متروئلی به سرویس در ۱۹۹۹ به شدت افزایش یافته است. به همین دلیل نسبت اطلاعات انسانی به اطلاعات سیگنالی (SIGINT) در دهه گذشته به نفع اطلاعات سیگنالی تغییر کرده است.
اما این به معنای کماهمیت شدن جاسوسی سنتی نیست. دادههای فراوان و ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند فرآیند جذب مأمور یا یافتن سرنخها را تسریع کنند، اما قوانین و مقررات پیچیده مانع آن میشوند. حتی GCHQ در ۲۰۲۳ متوجه شد که جمعآوری دادهای که هر کسی میتوانست در عرض چند ساعت دانلود کند، برای آنها هفتهها زمان میبرده است. برای کاهش این مشکل، قانون Investigatory Powers Act 2016 در آوریل سال جاری بهروزرسانی شد.
نگهداری دادهها، آموزش مدلهای هوش مصنوعی و اجرای آنها نیازمند قدرت محاسباتی عظیمی است که برای پردازش اطلاعات فوق محرمانه طراحی شده است. سیستمهای IT آژانسهای اطلاعاتی بریتانیا، روی سیستمهای قدیمی بنا شده و شکنندهاند. یک منبع آگاه میگوید: «خطر این است که سرورهای ابری محرمانه، مانند بازدارندگی هستهای، کل بودجه اطلاعاتی را مصرف کنند.»
این تغییرات فناوری همچنین روابط MI6 با آژانسهای همکار را دگرگون کرده است. MI6 برای دسترسی به ردیاب سلامت یک هدف، به GCHQ نیاز دارد و GCHQ برای نفوذ به تجهیزات ارسالی به سایت هستهای ایران، به MI6 نیازمند است.
روری کورمک، کارشناس دانشگاه ناتینگهام، میگوید: «اگر امروز سرویسهای اطلاعاتی از صفر ساخته میشدند، احتمالاً دیگر آژانسهای HUMINT و SIGINT جداگانه نداشتیم. این تقسیم سازمانی میراث یک عصر گذشته است.»
با این حال، روحیه افسران پرونده برای MI6 حیاتی است. در CIA، اکثر روسای آن را ژنرالها، دریاسالارها، وکلا و سیاستمداران تشکیل دادهاند و تنها دو افسر عملیاتی طی ۵۰ سال گذشته آن را رهبری کردهاند. در مقابل، MI6 در همین دوره هرگز توسط یک فرد خارج از سرویس هدایت نشده است.
یک مقام اطلاعاتی میگوید: «این یک فرصت است برای اینکه سه آژانس به DNA منحصر به فرد خود احترام بگذارند.» و درباره MI6، واقع در جنوب لندن (Vauxhall) اضافه میکند: «قدرت آنها در ساخت شبکهها و پرورش مأموران انسانی است. این همان چیزی است که MI6 را منحصر به فرد میکند.»