طالبان، گروهی که طی ۲۰ سال توانستند ارتش قدرتمند آمریکا را فرسوده کنند، در عرصه دیپلماسی تنها چهار سال نیاز داشتند تا از انزوای بینالمللی خارج شوند. از زمان به قدرت رسیدن در اوت ۲۰۲۱، اکثر کشورها طالبان را بهعنوان دولت رسمی افغانستان به رسمیت نشناختهاند و صرفاً بهعنوان «مقامات دوفاکتو» با آنها تعامل کردهاند. این وضعیت در جولای سال جاری تغییر کرد، وقتی روسیه رسماً طالبان را به رسمیت شناخت و پرچم امارت اسلامی افغانستان در سفارت مسکو برافراشته شد. بهصورت غیررسمی، دیگر کشورها نیز در حال دنبال کردن همین مسیر هستند. برای نمونه، طالبان در ۲۰ اوت نشست سهجانبهای با چین و پاکستان برگزار کرد.
طالبان قرار بود تا زمانی که رفتارهای زنستیزانه خود را متوقف نکرده و کابینه تکجنسیتی پشتون خود را تغییر ندهند، در انزوای دیپلماتیک باقی بمانند. اما این اتفاق نیفتاده است. دختران همچنان از تحصیل در مدارس متوسطه محروماند، زنان اجازه کار در سازمانهای غیردولتی یا حضور در پارکها را ندارند و پلیس امر به معروف و نهی از منکر با شدت بیشتری زنان را مجبور به رعایت حجاب و همراهی یک محرم میکند، طبق گفته یکی از معدود مدیران زن باقیمانده در بخش خصوصی کابل.
با این حال، مقاومت دیپلماتیک علیه طالبان در حال شکستن است. حداقل ۱۵ کشور، عمدتاً منطقهای، سفیرانی در کابل دارند، از جمله چین، روسیه، ایران و چند کشور خلیج فارس. بسیاری دیگر نیز نمایندگی دیپلماتیک سطح پایین دارند. روند عادیسازی سریعتر شده است: امارات در اوت ۲۰۲۴ سفیر طالبان را پذیرفت و چین در ژانویه همین مسیر را دنبال کرد. هر دو کشور به منابع معدنی افغانستان علاقهمند هستند و در عین حال نگران نفوذ داعش در منطقهاند.
فعالیتهای اقتصادی نیز در حال گسترش است. شرکتهای چینی، ترکی و ایرانی قراردادهایی با طالبان امضا میکنند. به گفته یکی از دیپلماتهای مستقر در کابل، وقتی طالبان بین قرارداد انرژی ازبکستان و «یک سخنرانی دیگر غربی درباره آموزش دختران» انتخاب میکند، گزینه واضح است.
کشورهای غربی تلاش میکنند بدون اعطای شناسایی رسمی، با طالبان در موضوعات مختلف تعامل کنند؛ فرآیندی که یک دیپلمات آمریکایی آن را «نمایش» توصیف میکند. بریتانیا یکی از معدود کشورهایی است که به خواسته طالبان مبنی بر عقبنشینی از دیپلماتهای دولت سابق تن داده و نماینده ویژهای دارد که حداقل یکبار با مقامات طالبان دیدار کرده است. اتحادیه اروپا دفتر خود در کابل را حفظ کرده و نروژ و سوئیس نیز دفاتر دیپلماتیک و بشردوستانه خود را بازگشایی کردهاند.
مهاجرت نیز عامل مهمی در این تعاملات است: آلمان در ژوئیه دو دیپلمات طالبان را در برلین و بن پذیرفت تا بازگرداندن مجرمان افغان محکومشده را هماهنگ کند. آمریکا نیز بین ۱۲ تا ۱۵ هزار مهاجر افغان غیرقانونی دارد که میخواهد بازگردانده شوند. در ژانویه، دولت بایدن تبادل زندانی با طالبان انجام داد و ۱۰ میلیون دلار جایزه برای سه رهبر طالبان، از جمله وزیر داخله سراجالدین حقانی، حذف شد. هرچند حقانی هنوز در فهرست تروریستهاست، اما محدودیتها به حدی کاهش یافته که کسبوکارها میتوانند با وزارتخانه او تعامل کنند.
قدرت طالبان در تثبیت داخلی آنهاست. برخلاف پیشبینیها که انتظار سقوط حمایت عمومی و اقتصادی میرفت، طالبان فساد را کاهش داده، کشت خشخاش را متوقف کرده، ۴۰ سال جنگ را پایان داده و شاخه محلی داعش (ISKP) را سرکوب کردهاند. هیچ مخالف معتبر داخلی یا در تبعید وجود ندارد و طالبان آنقدر احساس امنیت میکنند که برای صرفهجویی در هزینهها، دستگاه امنیتی خود را کاهش دادهاند.
عوامل تهدیدکنندهای مانند کاهش کمکهای بشردوستانه، فشار پناهجویان از سوی ایران و خشکسالی وجود دارد، اما طالبان پیشتر سختیهای بیشتری را تجربه کردهاند. همانطور که خود گفتهاند: «شما ساعتها را دارید، ما زمان را.» اکنون آنها هر دو را در اختیار دارند.