در روز استقلال هند، نارندرا مودی در سخنرانی ۱۵ اوت گفت: «وقتی رشد کنیم و پیشرفت داشته باشیم، دنیا ارزش ما را خواهد شناخت.» این اولین سخنرانی مهم او پس از آن بود که دونالد ترامپ با دو برابر کردن تعرفهی برخی کالاها، تصمیم گرفت هند را بهخاطر خرید نفت از روسیه مجازات کند. مودی با لحنی محکم اعلام کرد که هند با قدرت گرفتن در داخل، جایگاه خود را در جهان به دست خواهد آورد.
هدف بزرگ او رسیدن به تولید ناخالص داخلی ۱۰ تریلیون دلاری تا سال ۲۰۴۷ است؛ یعنی درست در صدمین سالگرد استقلال کشور. اگر این اتفاق بیفتد، هند به جایگاه یک «کشور توسعهیافته» میرسد. اما مسیر آسانی در پیش ندارد. حفظ نرخ رشد کنونی برای بیش از دو دهه در شرایطی که اقتصاد جهانی در حال کند شدن است و موانع تجاری رو به افزایشاند، چالشی بزرگ خواهد بود.
هند مزیتهای زیادی دارد: نیروی کار فراوان و ارزان، استعدادهای شکوفا نشده، و یک بازار داخلی گسترده. اما مشکلاتش هم کوچک نیستند: قوانین سختگیرانه جلوی شرکتها را گرفته، روستاییان همچنان با بیکاری پنهان دستوپنجه نرم میکنند، و شهرها آمادهی موج عظیم شهرنشینی نیستند. از طرفی مودی بعد از از دست دادن اکثریت پارلمانی، تمایل کمتری به اصلاحات جدی نشان داد. حالا این پرسش مطرح است که آیا فشارهای بیرونی میتوانند جرقهی اصلاحات تازه باشند؟
بعضی تحلیلگران میگویند هند در آستانهی یک «لحظهی ۱۹۹۱ دیگر» است؛ همان زمانی که بحران مالی کشور را مجبور به اصلاحات اساسی کرد. در آن سال هند در آستانه ورشکستگی بود و نیمی از جمعیت در فقر شدید زندگی میکردند. امروز اما اوضاع متفاوت است: کمتر از یک نفر از هر بیست نفر در فقر مطلق است و اقتصاد هند بهزودی چهارمین اقتصاد بزرگ جهان میشود.
مودی در سه زمینه نقش مهمی داشته است:
مدیریت اقتصادی: اصلاح نظام بانکی، کنترل هزینههای دولت، و پایین نگهداشتن تورم و نرخ بهره. همین اقدامات باعث شد رتبه اعتباری هند بعد از دو دهه ارتقا پیدا کند.
زیرساخت: گسترش سریع شبکه جادهای و ریلی؛ تنها در یک دهه، ۵۰ هزار کیلومتر جاده اصلی اضافه شد. همراه با مالیات ملی کالا و خدمات (GST)، این کار پایهی بازار داخلی قدرتمندی را بنا گذاشته است.
دیجیتال: ادامه و توسعهی اصلاحات دولت قبلی باعث شد تقریباً همهی مردم از سامانههای دیجیتال مثل «آدهار» برای خدمات و پرداختها استفاده کنند. حجم تراکنشهای دیجیتال سال گذشته به ۳ تریلیون دلار نزدیک شد.
با وجود این موفقیتها، مشکلات جدی پابرجاست. اقتصاد شغل کافی ایجاد نمیکند؛ بهطوریکه یکپنجم جوانان شهری بیکار هستند. سرمایهگذاری بخش خصوصی همچنان پایین است و سرمایهگذاران خارجی هم بهخاطر خروج سرمایه، اثر چندانی بر رشد ندارند.
از سوی دیگر، تمرکز بیش از حد پروژههای زیرساختی در دست چند شرکت بزرگ، باعث شده بقیه شرکتها برای سرمایهگذاری رغبت نداشته باشند. زیرساختهای دیجیتال هم اگرچه فقر را کاهش دادهاند، اما وابستگی به سیاستهای یارانهای را افزایش دادهاند؛ مثلاً در ایالت کارناتاکا یکششم بودجه صرف کمکهزینهها میشود.
یکی از نقاط حساس، روابط هند و آمریکا است. هند امیدوار بود از تغییر زنجیرههای تأمین جهانی و خروج شرکتها از چین سود ببرد. اپل نمونهی موفقی است که بخشی از آیفونهایش را در هند تولید میکند. اما اگر تعرفههای تجاری باقی بمانند، هند در صنایعی مثل پوشاک و نساجی از رقبایی مثل ویتنام و بنگلادش عقب خواهد ماند.
در حوزهی IT و فناوری، هند هنوز وابستگی شدیدی به آمریکا دارد. بحث درباره تأثیر هوش مصنوعی هم بالا گرفته است. برخی آن را تهدیدی برای مشاغل میدانند و برخی دیگر فرصتی بزرگ، چون هند میتواند در مقیاس وسیع و با هزینه کم مهندس استخدام کند.
مودی در واکنش به فشارها، سادهسازی نظام GST و کاهش نرخ مالیات بر درآمد را اعلام کرده است؛ اقدامی که میتواند مصرف داخلی را تقویت کند.
دولت اخیراً کمیتهای برای تسهیل فضای کسبوکار تشکیل داده و وعده داده بیش از ۳۰۰ جرم اقتصادی بیمورد—مثل فروش بیسکویت با وزن اشتباه—را از قوانین حذف کند. برخی سرمایهگذاران امیدوارند این آغاز موج تازهای از آزادسازی باشد. اما تجربه نشان میدهد اجرای اصلاحات سخت، همیشه با مقاومت اجتماعی همراه بوده است. اعتراضات گسترده کشاورزان در سال ۲۰۲۱ نمونهی روشن آن بود که مودی را مجبور به عقبنشینی کرد.
بسیاری از مشکلات کلیدی، مثل اصلاحات زمین، کار و کشاورزی، دیگر در اختیار دولت مرکزی نیستند و به ایالتها مربوط میشوند. مودی تلاش کرد با روش دستوری از مرکز تغییر ایجاد کند، اما موفق نشد. حالا نگاهها به سمت ایالتهاست.
ایالت تامیل نادو سال گذشته با رشد ۱۱ درصدی از بقیه پیشی گرفت و توانست شرکتهایی مثل اپل را جذب کند. ایالتهای تلانگانا و ماهاراشترا هم اصلاحات بزرگی در بخش انرژی انجام دادهاند. این تحولات میتواند زمینهساز «فدرالیسم رقابتی» شود؛ رقابتی میان ایالتها برای جذب سرمایه و ایجاد رشد. البته برای تحقق این چشمانداز، مودی باید به فدرالیسم مالی تن دهد—چیزی که برخلاف رویکرد همیشگی اوست.
هند در آستانهی فصل تازهای از تاریخ اقتصادی خود ایستاده است. ظرفیتهای بزرگ در کنار چالشهای سخت، آیندهای پر از آزمون و فرصت ساختهاند. پرسش اصلی این است: آیا مودی میتواند بین خودکفایی داخلی، جذب سرمایه خارجی، و همکاری واقعی با ایالتها تعادل برقرار کند؟