جمعیت و تعداد نفرات جامعه مسئله ای بود که توماس روبرت مالتوس از همان ابتدای پژوهش ها و نظریه پردازی هایش با آن درگیر بود و امروز که بیش از 200 سال از آن روزها میگذرد هنوز هم مالتوس را به نام نظریاتش درباره جمعیت می شناسند. به بیان ساده تر، از نظر مالتوس در یک بازه معنا دار منابع غذایی مردم طبق یک تصاعد حسابی رشد میکند، اما جمعیت بر اساس تصاعدی هندسی. همین امر موجب می شود که جمعیت از جایی به بعد از منابع موجود سبقت بگیرد و اساسا یک جامعه توانایی تامین مازاد جمعیتش را نداشته باشد.
مالتوس در اوایل سال 1766 در انگلستان به دنیا آمد و در اواخر سال 1834 در همان کشور درگذشت. در سنین جوانی به آموزشگاه هایی در ناتینگهام شایر وسپس به آکادمی وارینگتون رفت اما تنها یک سال پس از حضورش، این آکادمی تعطیل شد و او هم نزد گیلبرت و کفیلد رفت تا آموزش ببیند.سپس در سال 1784 به کالجی در کمبریج رفت و تحصیلات خود را در آنجا به بالاترین سطوح در زبان یونانی و لاتین و ریاضیات و اقتصاد رساند.
مالتوس در نوشته ای با عنوان«جستاری در باب اصل جمعیت» با بررسی بریتانیا و قوانین مصوبه این منطقه در سال 1800، نسبت جمعیت و منابع را بررسی کرد. همانطور که گفته شد، از نظر او چیزی تحت عنوان«جمعیت مازاد» معنای واقعی دارد و از رویکرد کلی او واضح است که به شدت تحت تاثیر «انتخاب طبیعی» داروین و آلفرد راسل والاس قرار داشته است. مسئله زمانی جالب می شود که بفهمیم مالتوس پیش از این دو نفر این نظریات را مطرح کرده و در واقع او بوده که منبع الهام داروین و والاس در تبیین نظریه«انتخاب طبیعی» بوده است.
جستاری در باب جمعیت
سال انتشار :1798
مالتوس زمانی که 32 سال داشت ابتدا به صورت بی نام این اثر خود را منتشر کرد اما پس آنکه نام نویسنده آن شناخته شد، به نوشتن ویراست هایی جدید از آن اقدام کرد. مالتوس در این اثر آینده ای مهیب برای مردم تصور میکند زیرا جمعیت هر 25 سال تقریبا دوبرابر می شود اما تولید غذا چنین نیست این ناهمخوانی بین منابع و نیاز ها از نظر مالتوس منجر به قحطی، فقر و فلاکت می شود و به همین دلیل است که او راه حل موضوع را بیش از هر چیز دیگری کنترل جمعیت می داند. این اثر طی 28 سال بارها و بارها بازبینی شد و در زمان خودش به عنوان اثر گذارترین نوشته اقتصادی شناخته شد.
مالتوس در بخش های عمده این اثر خود به قانونی اشاره می کند که امروزه همه آن را با نام «قانون آهنین جمعیت» می شناسند. با افزایش جمعیت، جدای از کاهش منابع موجود برای همه یک مشکل دیگر نیز پیش می آید و اتفاقا همین مشکل است که مالتوس را تا امروز به صورت اقتصاددانی زنده و مهم حفظ کرده است. در صورتی که جمعیت افزایش پیدا کند، بازار کار با عرضه مضاعف نیروی کار رو به رو می شود. زمانی که عرضه نیروی کار شدت، گرفت قیمت نیروی کار پایین می آید و در واقع دستمزد ها کاهش پیدا می کند. بنابراین از یک سو با کمبود منابع روبرو هستیم و از سوی دیگر با کاهش دستمزدها. همین دو عامل باعث می شوند که در یک کشور قحطی و فقر ایجاد شود. مطمئن باشید اگر مالتوس امروز زنده بود و از او درباره مشکلات اقتصادی بسیاری از کشورهای موجود در جهان سوال پرسیده می شد، پاسخ او زیاد بودن جمعیت این کشور ها بود.
و اینجاست که مالتوس میگه :
هر اقتصادی توان اداره حد مشخصی از جمعیت را دارد.