تعریف از فیلم ترسناک چیست؟ وقتی اسم ژانر ترسناک به وسط میآید، دسته دسته فیلمهایی به ذهنمان میآید که شاید خیلیهایشان جز بدترین فیلمهای عمرمان بودند. چرا؟ خب، اول اینکه در هدف اصلیشان یعنی ترساندن مخاطب از یک یا چند موضوع شکست خوردند و دوم اینکه تقریبا در هر زمینهای افتضاح خالص هستند! در کل، انتظار مخاطبان از یک فیلم ژانر ترسناک بالا نیست و اکثریت دنبال فیلمهایی هستند که با تکیه بر بیپروایی در کشت و کشتار یا ترسهای لحظهای، آنها را برای یک مدت بترسانند. اما گاهی اوقات فیلمهایی هستند که چندین قدم از این کلیشه جلوتر هستند. شما را میترسانند، عصبیتان میکنند، کاری میکنند که شبها، وقتی که به آن فکر میکنید، تا مغز استخوان شما را وحشت زده کنند و اینکه به روان شما آسیب بزنند! بله! گاهی اوقات ژانر ترسناک و سینما دست به دست هم میدهند که به معنای واقعی کلمه، شما "ترس" را تجربه کنید.
1_Susupiria 2018
شکاندن مرز رویا و واقعیت، کار سختی است. مرز باریکی که این دو دارند اما رد شدن ازش، راحت نیست. لوکا گوادانینو در بازسازی فیلم آرجنتو، این کار را به نحو عالی انجام میدهد. داستان فیلم از این قرار است یک ورزشکار آمریکایی با بازی داکوتا جوهانسون به فرایبورگ آلمان رفته تا در تمرینات رقص باله یک آکادمی معروف تمرین کند، اما...
Suspiria میتواند دید مخاطب را به ژانر ترسناک عوض کند. فیلمی که عناصرش وهم، خیال، رقص و کمی اسلشر است و کاری میکند تا آخرین لحظه، در این دنیای رنگارنگ و بین جادوگران رقاص، غرق شوید. گوادانینو تنها به طراحی صحنه و رنگ و نور پردازی قانع نشده و به کمک شاتهای سایومبو موکدیپروم موسیقی غمگین تام یورک، توانسته سفری مالیخولیایی و ترسناک را برای مخاطبان این فیلم به وجود بیاورد. بعد از فیلم، ممکن است تا چند دقیقه بعدش خواب و بیداری را تشخصی ندهید و تا مدتها، با کابوس سر کنید.
درجه پیشنهادی بودن: شش از ده. اگر سخت گیر هستید و یا حوصله دیدن یک فیلم با ریتم کند و تا حد زیادی گنگ به طول مدت دو ساعت و نیم را ندارید، بعدا سراغش بیایید ولی اگر برایتان مشکلی ندارد، این فیلم محشر را حتما تجربه کنید.
2-Hereditary 2018
یک فیلم به شدت عجیب و نو. فیلمی که با درامی سوزناک و غافلگیری زود هنگام شروع میشود. اولین فیلمسینمایی آری آستر که ثابت کرد آمده است به ژانر وحشت، روحی تازه ببخشد. فیلم با فقدان یک خانواده شروع میشود که مادربزرگشان را از دست دادهاند و خانواده سعی دارد با این فقدان کنار بیاید، ولی این تمام داستان فیلم نیست!
فیلم فضاسازی به شدت غریبی دارد. انگار داریم ترکیبی از فیلمهای جن گیر و مرد حصیری را نگاه میکنیم. فیلمی که هر لحظه، با احساساتمان بازی میکند و هرچه به پایان نزدیکتر میشود، جزئیاتی را رعایت میکند که هر لحظه یاد آنها میافتید، مو به تنتان سیخ خواهد شد! بازی محشر و به شدت مریض تونی کلت و الکس وولف، یکی از پایههای وحشت فیلم هستند. فیلم برداری پائول پوگوژلسکی نیز سهم به سزایی در القای حس ترس به مخاطب را ایفا میکند. بعد از دیدن فیلم، شاید حس خاصی نداشته باشید یا بدتان بیاید، ولی بعدها وقتی یک بار دیگر سکانسهای آخر و کلاس فیلم را ببینید، وحشت تمام وجودتان را خواهد گرفت و ممکن است دچار کابوس و آسیب روحی بدی شوید!
درجه پیشنهادی بودن: هفت از ده. شب هنگام، در سکوت مطلق و بدون خوراکی. تمامی تمرکز خود را در فیلم بگذارید و لحظه به لحظه متوجه میشوید بدون اینکه خودتان بفهمید، فیلم دارد شما را وحشت زده میکند.
3-Funny Games 1997
تقریبا تمامی فیلمهای میشائیل هانکه، پوچی و ترسناکی عجیبی دارند. فضایی تاریک و خفقان آور که هربار مخاطب را با حسی از درد و رنج رها میکند. حالا ببینید آقای هانکه یک فیلم در ژانر ترسناک-تریلر ساخته است که موقع دیدن آن، حس میکنید دارید شکنجه میشوید! داستان فیلم درمورد یک خانواده معمولی است که به یک ویلا رفته و با دو غریبه مواجه میشوند ولی این دو غریبه، آنها را وارد یک بازی عجیب غریب میکنند.
در فیلم چیزی به اسم "اتفاق خوب" وجود ندارد. هر بار که با خودتان میگوید: دیگر از این بدتر نمیشود، دقیقا بدتر و بدتر میشود تا جایی که با حسی از خشم، اندوه و عصبانیت، فیلم شما را رها میکند و مدتهای طولانی باید با این احساسها زندگی کنید. فیلمی که تا اعماق وجودتان نفوذ میکند و حتی شاید از شدت خشن بودن، گریه کنید یا فریاد بزنید! به نظرم، یکی از ترسناکترین فیلمهای این لیست که نه جامپ اسکیر دارد نه خون و خون ریزی آن چنانی. ولی وحشتی که به شما وارد میکند، آنقدر شدید است که قطعا به یک ریکاوری و دیدن چند فیلم از گربههای بامزه نیازمند بشوید. بعد از دیدن فیلم، شاید برای مدتی طولانی هرجا رفتید، در خانهتان را قفل کنید و به روی هیچ غریبهای باز نکنید!
درجه پیشنهادی بودن : هشت از ده. بله! صد درصد! تنها به یک شرط، اگر روح و روان خوبی دارید چون بعد از این فیلم، قطعا چیزی برایتان نمیماند! و اگر ندارید، برای مدتی دورش را خط بکشید.
4-The Descent 2005
یک فیلم که با استفاده از کلاستروفوبیا، هیولاهای ترسناک و توهم، مخاطب را به یک دره نوردی مریض و ترسناک میبرد و وحشتی را به مخاطب تزریق میکند که گاهی مجبور میشود فیلم را متوقف و نفسی تازه کند و سپس ادامه فیلم را ببیند. چند خانم، برای اینکه دوستشان بتواند سانحه از دست دادن همسر و فرزندش را فراموش کند، یک دره نوردی ترتیب میدهند.
نیل مارشال در The Descent یک فضای عجیب غریب و نو خلق کرده است و توانسته وحشتی به یاد ماندنی خلق کند. تنها انتظار یک اسلشر هیولا محور را نداشته باشید، ابتدا با ترساندتان از فضای بسته شروع میشود و سپس شما را با هیولاهای ترسناکش آشنا میکند و بعد به یک فیلم بقا محوری که شخصیتهایش در تنگناها از هیولاها فرار میکنند تبدیل میشود! یک ترسناک-تریلر هیجان انگیز که وحشتش آنقدر بکر است که میتواند شما را مبتلا به کلاستروفوبیا کند و کاری کند تا آخر عمر دور کوه نوردی و دره نوردی و حتی طبیعت گردی را خط بکشید!
درجه پیشنهادی بودن: شش از ده. اگر از فضاهای بسته نمیترسید، میتوانید این فیلم را ببینید که نسبت به بقیه فیلمهای دیگر، راحت تر میتوانید وحشتش را هضم کنید.
5-Eraserhead 1977
دیوید لینچ فرد مشهور در عرصه سینمای سورئال است و امکان ندارد یکی از فیلم های او را ندیده یا اسمش را نشنیده باشید. فضای بکر و عجیبی که در فیلمهایش وجود دارد، هرکسی را جذب خودش میکند. فیلم دبیوت او به سینما، یعنی Eraserhead، به یکی از مفهومیترین و ترسناکترین فیلمهایی تبدیل میشود که در عمرتان خواهید دید. در این فیلم شاهد داستان هنری اسپنسر هستیم که با دنیای پوچ خودش، دوست دختر عصبانیش و یک نوزاد عجیب، دست و پنجه نرم کند.
دیوید لینچ در این فیلم با به کارگیری تمامی عناصر موجود، از تدوین صدا و فیلمبرداری گرفته تا طراحی صحنه، گریم و بازی بازیگران، چنان محصولی ساخته است که شما را به یک سفر تاریک و ترسناک میبرد. در فیلم لینچ، خبری از جامپ اسکیر و خون و خون ریزی و اسلشر نیست، تنها بازی با صدا و بازی بازیگران و عجیب بودن رفتار کاراکترها، باعث وحشتی زیرپوستی میشود که هربار اسم Eraserhead میآید، باعث مورمور شدنتان شود. کافی است تنها یک شب صداهای نوزاد، قیافه عجیب زن و یا حتی آن مرغ سرخ شده به یادتان بیاید، خدا میداند که ممکن است آن شب خوب بخوابید یا نه!
درجه پیشنهادی بودن: هفت از ده. هر فیلم دیوید لینچ، تجربهای جدید برای بیننده است. هر بار او را به یک ماجراجویی عجیب برده و به احتمال کم مخاطب را ناراضی کند. این فیلم هم یک فیلم ترسناک سورئال تمام عیار است.
6-I Saw the Devil 2010
یک اسلشر به شدت بیپروا و ناب. فیلمی که با موضوعی دردناک آغاز میشود، همان اول مخاطب را شگفت زده میکند و او را وارد دنیای خشن و خون بار خودش میکند. یک قاتل بیرحم زنی را میکشد که آن زن، همسر یک مامور پلیس است و سپس آن مامور، به دنبال قاتل میافتد تا انتقام او را بگیرد.
فیلم موضوع انتقام را وحشتناکتر از فیلم Oldboy به تصویر میکشد و با تعقیب و گریزهای پایان ناپذیرش و قتلها و شکنجههای وحشتناکش، تصویر جدیدی از اسلشر را به مخاطب ارائه میکند. بعد از دیدن فیلم، واقعا باید تا یک مدت از هر گونه چیز منزجرکننده و غمناکی دوری کنید و فقط به ذهن و چشمتان استراحت بدهید تا این حجم از وحشت و غم را هضم کند. فیلم همانند خبر مرگ عزیزان است که به شما میدهند و نمیدانید باید چطور با آن کنار بیایید.
7-Rosemary's Baby 1968
یک فیلم ترسناک روانشناختی محشر، آخرین فیلم سه گانه ترسناک آپارتمان رومن پولانسکی و میا فارویی که تصویر جنون و پارانویا را به خوبی به تصویر میکشد. فیلمی که بعد از آن، ممکن است جوری شوید که به سایه خود هم اعتماد نکنید! داستان فیلم درمورد زوجی است که وارد یک آپارتمان میشوند و همسایههای عجیبی نیز دارند و بعد از حامله شدن این زن، اتفاقات عجیبی میافتد که او را به همه چیز و همه کس بدبین میکند.
فیلم تنها بر روی معما و گرههای عجیبش میچرخد. بودن فرقهی مرموز شیطان پرستی و بازیهای عجیب بازیگران را نیز اضافه کنید، همه اینها دست به دست هم میدهند تا فیلمی خلق شود که برای مدتی، احساس امنیت را از شما بگیرد! ترس فیلم با فیلمبرداری غیرمعمول و طراحی صجنه و رنگ پردازی خاصی عجیبن شده است که تا پایان فیلم، شما را میخکوب بر روی صندلیتان نگه میدارد .
درجه پیشنهادی بودن: نه از ده. از الان بگویم که احتمال وحشت زده شدنتان بالا است. وحشت زده از اینکه قرار است چه چیزی اتفاق بیافتد؟ در نهایت، همه اینها میخواهند به کجا ختم بشوند و یک لحظه به خود میآیید و میبینید همانند میا فارو، ترسیدهاید و میخواهید جیغ بزنید!
8-It Follows 2014
بعضی اوقات، فیلمهای ترسناک یک چیزی را به صورت استعارهای به مخاطب نشان میدهد و وقتی مخاطب منظور آن استعاره را میفهمد، متوجه هوشمندی فیلم میشود. It Follows دیوید رابرت میچل به خوبی از این کار برمیآید. یک نفرین عجیب که وقتی یک شخص به آن دچار شود، به شکلهای متفاوت او را تعقیب میکند و او را به فجیع ترین شکل ممکن میکشد. اما این شکل، هیولا یا روح نیست، بلکه انسانهای متفاوتی هستند که همانند زامبی به دنبال آن شخص میافتند و در حین این مدت، میتوانند چندبار تغییر کنند و تنها کسی میتواند آنها را ببیند که به این نفرین دچار است.
حس پارانویای مخاطب بعد از این فیلم چند برابر تشدید میشود. جامپ اسکیرهای فیلم، تمامیشان غیر منتظره هستند و برای هرکدامشان، فیلم زمینه چینی میکند. It Follows ممکن است در بعضی جاها، همانند سریالهای دسته چندم درام دبیرستانی نتفلیکس شود و تو ذوق مخاطب بزند، اما سوژه بکرش و فضاسازی مریضش و شروع شوکه کنندهاش، میتواند تا مدتها یک حس ناامنی شدید به شما بدهد.
درچه پیشنهادی بودن: پنج از ده. شاید به خاطر فضای نوجوانانه گونه، زود قضاوتش کنید و یا به خاطر ریتم آرامش، نصفه دیده رهایش کنید. اما It Follows، احتمال زیادی دارد که تبدیل به یکی از بهترین فیلمهای ترسناک روانشناختی شود.
9- possession 1981
نوشتن و معرفی کردن این فیلم سخت است. سورئال، اروتیک و ترسناک و یا حتی فانتزی. تصاویر جدید و ترسناک و کلی پیچش داستانیهای مغز بترکان و پایانی به شدت عجیب. قضیه فیلم از این قرار است که زنی میخواهد از شوهرش طلاق بگیرد و شروع به رفتارهای عجیبی میکند.
امکان ندارد بعد از دیدن این فیلم، حس گیجی و پارانویا نداشته باشد. آنقدر هرچه به پایان فیلم نزدیک میشویم فیلم رنگ و بوی واقعیت را از دست میدهد و به یک سورئال تمام عیار تبدیل میشود که ممکن است خودتا را چکی بزنید تا ببینید الان بیدار هستید یا خواب! آندری ژووافسکی به کمک برونو نویتن، یک فیلم برداری به شدت پویا را خلق کرده که هربار شخصیت وحشت زده است، آنقدر دوربین را میچرخاند و با زوایای نامتعارف فیلمبردای میکند که ما هم گیج و وحشت زده میشویم. بازی محشر و تمام عیار ایزابل آجانی و سم نیل را به فیلم اضافه کنید که در یک سکانس، ایزابل آجانی سنگ تمام میگذارد و کاری میکند از شدت ترس خشکمان بزند.
درجه پیشنهادی بودن: هشت از ده. از آن فیلمهایی است که امکان ندارد بگویید نترسیدم. قطعا وحشتش را حس خواهید کرد و شاید به خاطر پیچیده بودنش، کمی تو ذوق بزند که آن هم با وب گردی، قابل حل است!
10-Antichrist 2009
لیست را با فیلم ترسناک فون تریه تمام میکنیم. ضد زن، بدترین فیلم تاریخ و حتی منزجر کننده، چیزهایی است که به فیلم گفتهاند. یک زوج کودک خود را از دست داده و برای اینکه بتوانند این حادثه را هضم کنند، به طبیعت میروند.
ترس روانشناختی فیلم درجه یک است. شیمی بین شارلوت گینزبرو و ویلم دفو آنقدر خوب در آمده است که تا پایان فیلم شما را همراهی میکند. مفاهیم جدید و عمیق فیلم، شما را به فکر کردن وادار میکند و با استفاده از خون و خون ریزیهای غیرمتعارف و اروتیک به شدت عجیبش، به شما حسی میدهد که انگار یک قاتل تمامی ناخنهای شما را با انبردست کشیده است و سپس شما را در یک بیابان رها میکند. فیلمبرداری محشر آنتونی داد مانتل را هم به فیلم اضافه کنید که با شاتهاس مسحور کنندهاش، کاری میکند از فیلم لذت ببرید.
درجه پیشنهادی بودن: چهار از ده. فیلم واقعا مخاطب عام پسند نیست. برای دیدن فیلم یک جورایی باید با سینمای اروپا و بقیه درامهای نامتعارف آشنایی داشته باشید تا بلکه بتوانید از این فیلم لذت ببرید. بنابراین، بعدها سراغ این فیلم بیایید تا نهایت لذت را ببرید.