رهبر یک کسب و کار، بزرگترین نقش را در موفقیت آن ایفا می کند، چه یک کسب و کار کوچک و محلی باشد یا یک شرکت بزرگ و جهانی. این رهبر می تواند فردی در قد و قامت جف بزوس، بنیانگذار فروشگاه اینترنتی آمازون باشد. شاید تا به حال از جف بزوس چیزهای زیادی به گوشتان نخورده باشد؛ چون این فرد به اندازه بیل گیتس یا مارک زاکربرگ شناخته شده نیست، اما باید بدانید جف بزوس در سال ۲۰۱۸ ثروتمندترین فرد جهان معرفی شد، به همین سبب رازها و نکاتی دارد که می تواند برای هر کارآفرینی مفید و موثر باشد.
جف بزوس پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه، توانسته بود چندین شغل با درآمد بالا به دست آورد، اما چیزی که برایش اهمیت داشت این بود که می خواست ایده خودش را راه اندازی کند و کسب و کار خودش را داشته باشد؛ همین خواسته او باعث شکل گیری ایده ای به نام آمازون شد.
کاری که جف بزوس در کسب و کار خود انجام داد این بود که تمرکز و انرژی خود را بر روی مشتریانش معطوف کرد. اولین هدف و خواسته او این بود که مشتریان خود را راضی نگه دارد و به آن ها تجربه خوبی را منتقل کند. جالب است بدانید از جف بزوس به عنوان کارآفرینی یاد می شود که توانست با تحلیل گری، تلاش و هوش بالای خود امپراطوری خودش را در دنیا بسازد و با سبک مدیریت و رهبری کارآمد خویش، چندین کسب و کار موفق دیگر را نیز راه اندازی نماید.
جف بزوس همیشه می گوید: «یک کارآفرین باید منعطف و پرتلاش باشد.» او با اشاره به شرکت آمازون می گوید: «ما در دیدگاه های کاری خودمان پرتلاش و در جزئیات کاری منعطف هستیم.» همان طور که متوجه شدید از دیدگاه جف بزوس، پرتلاش بودن اولین اولویت است و منعطف بودن در اولویت دوم قرار دارد.
جف بزوس همچنین می گوید: اگر پرتلاش و با انگیزه نباشید در همان مراحل تست اولیه کسب و کار تسلیم خواهید شد و اگر منعطف نباشید، تنها زمان خود را هدر می دهید و به قدری ناامید می شوید که دیگر برای حل مسائل به وجود آمده ناتوان خواهید بود.»
فروش رژ لب، صندلی تراکتور، دستگاه خواندن کتابهای الکترونیکی و ذخیرهسازی داده همگی بخشی از یک طرح بزرگ هستند که سه بعد ثابت دارند: ارائهی انتخاب گستردهتر، قیمت پایینتر و تحویل سریع و قابل اعتماد.
جف بزوس می گوید ویژگی ها و تمایزات پروژه های بزرگ و جدید شرکت آمازون مانند تبلت های کیندل و کتاب خوان های الکترونیکی، این است که به جای ساخته شدن بر اساس ذوق و سلیقه مهندسین سازنده، براساس نیازهای مشتریان ساخته شده اند. یعنی اگر مشتریان در این پروژه ها چیزی را نخواهند، آن چیز حذف خواهد شد حتی اگر این کار باعث نابودی بخش مهمی از شرکت شود. بنابراین یکی دیگر از مهم ترین رازهای موفقیت جف بزوس، اهمیت دادن به رضایت مشتری از محصولات و خدمات است.
طبق گفته های جف بزوس، در عصر شبکه های اجتماعی و محتواهای ویروسی، شکایت های مشتریان و نارضایتی های آن ها می تواند موضوعی ویرانگر برای یک کسب و کار باشد. به همین خاطر جف بزوس خودش و هزاران مدیر آمازون را مکلف می کند که دو روز از سال را در مرکز پشتیبانی مشتریان حضور پیدا کنند تا با تواضع و همدلی بتوانند درک بهتری از مشتریان داشته باشند و به مشکلات مردم رسیدگی کنند.
بزوس اشاره میکند که شرکتهای فناوری حساسیت زیادی روی رقبایشان دارند: آنها صبر میکنند تا ببینند رقبایشان چه چیزی معرفی میکنند، سپس به رقابت میپردازند و سعی میکنند از رقیبشان بهتر و برتر باشند. آمازون به جای این کار، با گوش دادن به مشتریان، کسب و کار “سرویس های وب امازون” (AWS) را به راه انداخت برای حل مشکلات مربوط به میزبانی وب درون سازمانی که بیش از حد گران بودند و محصولات متن باز که به اندازهی کافی قوی نبودند که شرکتهای به سرعت در حال رشد یا شرکتهای درحالحاضر بزرگ را به راحتی پشتیبانی کنند. AWS درحالحاضر یک کسب و کار ۱۰ میلیارد دلاری است.
ما اول راه هستیم و الان روز اول اینترنت است، هنوز چیزهای خیلی زیادی وجود دارد که باید یاد بگیریم. جف بزوس این دیدگاه خودش را برای اولین بار در سال ۱۹۹۷ در نامه ای که برای سهامداران آمازون ارسال کرده بود عنوان کرد و هنوز هم بر این دیدگاه خودش استوار است و آن را یکی از تاثیرگذارترین رازهای موفقیت خود می داند.
در محل شرکت مرکزی آمازون دو ساختمان بزرگ قرار دارد که نام یکی از آن ها ساختمان روز اول شمالی و نام دیگری روز اول جنوبی است. جف بزوس در مصاحبه های خودش هم همیشه عنوان می کند که اینترنت یک جهان ناشناخته است که خودش درک نمی شود و باید منتظر ظهور شگفتی های جدیدی در آن باشیم
هنگامی که بزوس این را در نخستین نامهی سالانهی آمازون نوشت، ۶۱۴ کارمند داشت در حالی که یک سال قبل از این ۱۵۸ کارمند داشت و درحالحاضر ۲۳۰.۰۰۰ دارد.
یکی از مولفههای کلیدی این رویکرد استفاده از گزینههای سهام کارگران در روند استخدام بود. بزوس در نامهی سال ۱۹۹۷ نوشت، “ما همچنان به تمرکز روی استخدام و حفظ کارکنان همه فن حریف و با استعداد ادامه میدهیم، و همچنان دستمزد آنها را به جای پول نقد با گزینههای سهام کارگران پرداخت میکنیم. ما میدانیم موفقیتمان تا حد زیادی تحت تاثیر توانایی ما برای جذب و حفظ کارمندان باانگیزهای خواهد بود که هر یک از آنها باید خودشان را مالک شرکت بدانند، و در نتیجه باید واقعا مالک باشند.”
یکی دیگر از رازهای موفقیت جف بزوس در مورد فرهنگ شرکت آمازون است که همواره سخت کوشی و پرداخت هزینه برای آگاهی را در دستور کار خود داشته است. این فرهنگ برای شرکتی که مانند یک شرکت دولتی، براساس اصول و قوانین پذیرفته شده حسابداری در طول فعالیت خود، سود کمی به دست آورده و ضرر کمی را متحمل شده کاملا مناسب است.
جف بزوس در نامه سالانه خود که مربوط به سال ۲۰۱۵ بود این طور نوشت: «ما ادعا نمی کنیم کاملا روش کاری مان در آمازون درست است، اما این روش برای ماست. در طول دو دهه قبل ما گروه بزرگی از افراد خوش فکر را جمع آوری کرده ایم. آن ها کسانی هستند که باور دارند روش کاری ما انرژی بخش و با معنی است و همین نکته یکی از مهم ترین رازهای موفقیت ما به شمار می آید.»
جف بزوس می گوید: «روش سنتی شرکت ها برای برگزاری جلسات، این است که یک شخص جلوی اتاق کنفرانس می ایستد و موضوعات را به کمک اسلایدها نمایش می دهد. با این روش، تنها می توان اطلاعات کمی را دریافت کند؛ پس وقت آن رسیده که این روش را کنار بگذارید. با این روش تنها مطالبی را انتقال می دهید که لیست شده هستند و کارآیی خاصی ندارند. این روش شاید برای ارائه دهنده آسان باشد اما برای شنونده ها و شرکت کنندگان در جلسه سخت و دشوار است.»
یکی از رازهای موفقیت ما در آمازون این است که به جای نمایش اسلایدها، جلساتمان را با استفاده از یادداشت های گزارشی در حدود ۶ صفحه برگزار می کنیم. وقتی مجبور باشید ایده های خود را به صورت یادداشت بنویسید، وضوح بیشتری در آن ها وجود دارد و تفکر در مورد آن ها نیز عمیق تر خواهد بود. با نوشتن اتفاقات جالبی می افتد، مغز شما در این حالت سریع تر از زمانی که تایپ می کنید ایده ها و افکار را برایتان تولید می کند. اما ساخت اسلاید این تاثیر را ندارد چون شما مجبور خواهید بود افکارتان را فقط به ارائه نکات اصلی محدود کنید. پس از این به بعد، یادداشت برداری نکات مهم را فراموش نکنید.
جف بزوس می گوید یکی دیگر از رازهای موفقیت ما این بود که در ابتدای مسیر رشد شرکت آمازون، حواس دیگران را از عدم سودآوری این شرکت پرت می کردیم. این موضوع گاهی اوقات موجب کاهش قیمت سهام می شد و باعث می شد تحلیلگران تحقیر و مسخره شوند. جف بزوس در این مورد خودش را به بی خبری می زده و عنوان می کرده که اطلاعی در این مورد ندارد و می گفته که اگر راهکارها و ابتکار عمل های جدیدش در او حس استراتژیک ایجاد کند، بازدهی مالی این شرکت، پس از ۵ تا ۷ سال آینده هم خوب خواهد بود.