علوم عقلی بر گرفته از سه اصل ریشه ای از اصول منطق ، سه اصل ریشه ای از تفکر سیستماتیک ، و قوانین استراتژیستی هستند.
-1- سه اصل منطقی جنس و نوع و فصل هستند.
-2- سه اصل سیستمی نقطه مرزی و نقطه کلیدی و نقطه اهرمی هستند. (بخش بندی پیترسنگه برای توضیح تفکرسیستماتیک)
-3- قوانین استراتژی هر عملکردی که باعث شود کارها راحتتر و سریع تر و مقرون بصرفه تر در بلندمدت انجام شوند. و دنباله دار باشند. یعنی هر نکته ای که باعث شود ما عملکرد بهتری داشته باشیم که در مسیر متوقف نشویم.
1.1- جنس خصوصیات ذاتی ، مورد بررسی را توضیح می دهد. که آن خواص شاکله مورد بررسی را ساخته و پرداخته کرده است.
1.2- نوع ویژگی های ظاهری و کلی را توضیح می دهد. یعنی به آنچه که بروز بیرونی اش بیشتر دیده می شود ، اشاره دارد.
1.3- فصل جدا کننده است. به نوعی مسبب عیان شدن جزءیاتی در مورد جنس و نوع می شود. که بیشتر با خواصی کار می کند که اغلب مخالف جنس و نوع اند. و با واضح کردن خواص و ویژگی های دیگر «هم شکلها و همانندها» باعث دقیقتر شدن جنسیت و نوعیت مورد بررسی خواهد شد.
2.1- نقطه مرزی آنچه که در بدو مواجهه با «مورد بررسی» دیده می شود. آنچه که در ظاهر می بینیم. و با آن مواجه می شویم.
2.2- نقطه کلیدی کاری است که «مورد بررسی» ، عامل به آن است. یعنی کاری که «مورد بررسی» انجام می دهد.
2.3- نقطه اهرمی چیزی است که نقطه کلیدی برای آن نقطه مرزی را ساخته است. و می تواند آنجایی قرار بگیرد که نقطه کلیدی را تغییر داده و یا بهتر کند.
3.1- راحت تر : وقتی به راحتیِ کاری که می خواهیم انجام دهیم نگاه می کنیم ، بیشتر به فکر این مسءله می اُفتیم که به همراه عملکردی که داریم دچار سختی ای نشویم ، و یا دچار سختی کمتری شویم.
3.2- سریع تر : وقتی که به کمیت هم فکر می کنیم.
3.3- مقرون بصرفه تر : وقتی که به هزینه ها هم فکر می کنیم.
3.4- بلندمدت : ماندگاری بالاترِ «مورد استفاده» سبب می شود که بیشتر بتوانیم از «مورد استفاده» بهره ببریم.
3.5- عملکرد بهتر : وقتی ما یک استراتژیست نمونه می شویم که بتوانیم از ابزارهای مان استفاده کرده و حاصل کارهامان را بهتر به نتیجه برسانیم.