هفته گذشته هم یکی دیگه از دوستانم مهاجرت کرد و رفت و حالا که اطرافم رو نگاه میکنم میبینم تقریبا کسی نمونده و همه رفتن. اونایی هم که موندن دارن کارای رفتن رو انجام میدن!
یادم میاد سال آخر دانشگاه بود که منم تصمیم جدی برای مهاجرت داشتم . میخواستم تحت هر شرایطی شده خارج از ایران ادامه تحصیل بدم . وسطای خودن برای کنکور ارشد بود که بیخیال شدم . حتی با شرط معدل هم میتونستم توی دانشگاه خودمون ارشد بخونم و اون رو هم نرفتم . تقریبا داشتم تمام کارای اپلای رو به سرانجام میرسوندم که به خاطر یه اتفاق ساده به خودم گفتم بذار یه فرصت دیگه به خودم و زندگیم توی ایران بدم و بمونم و یه کار بزرگ بکنم. موندم . یه کار کوچولو راه انداختم که اتفاقا آنلاین بود و توی مدت کم تر از 9 ماه تعداد اونایی که توی سایت کار میکردن از یک نفری که خودم بودم به 9 نفر رسیده بود یواش یواش میخواستمی پول دربیاریم! وقت سربازی رفتنم شد و من از بد روزگار افتادم مرز ایران و روی یه کوه که صبح تا شب پست میدادم! و هفته ای یک بار میتونستم بیام داخل شهر و اونم به مدت 2 ساعت که 45 دقیقه ش صرف رفت و برگشت میشد ! داستان اتفاقاتی که افتاد مفصله که بعدا مینویسم .
خلاصه کار رو تعطیل کردم تا این که سربازیم تموم بشه . سربازیم تموم شد و همه گفتن که برو دنبال استخدام شدن توی یه جایی که تو هر کاری راه انداختی یه بلایی سرش اومده! پس بیخیال شو! ولی خب من هنوز انرژی و انگیزه داشتم .کلی برنامه ریخته بودم که بتونم کار جدیدم رو راه بندازم . خلاصه با کلی دردسر اومدم و بیزنس جدیدم رو راه انداختم . این بار آفلاین بود و خدا رو شکر همه چی خوب رفت جلو ولی خب همیشه موانع کار که از بیرون هست سرعت آدم رو میگیره. الان که میبینم بیشتر انرژی من توی کارای بیهوده اداری میگذره و اینکه باید به همه جواب پس بدی . چون "اصولا کارآفرینی و رونق تولید توی ایران بیشتر شبیه شوی تلویزیونی هستش تا کار اساسی برای پیشرفت مملکت!"
الان که برمیگردم و گذشته رو نگاه میکنم با خودم فکر میکنم آیا تصمیم من برای موندن درست بوده؟ آیا باید برای رفتن و دوباره از صفر شروع کردن همه چیز توی خارج از کشور برنامه بریزم؟ اگه میرفتم اونجا الان صاحب کسب و کار خودم بودم یا داشتم دکتری میخوندم؟ ولی خب هرچی که میشد مطمئنا اولویت من حل مسائل مزخرف اداری نمیشد! این روزا دوباره خیلی ذهنم درگیر رفتن شده. یکی از دوستان که داره کارای رفتنش رو انجام میده میگه: گارسونی توی یه کشور غریب بهتر از مهندسی توی ایرانه که بعد از اینهمه درس خوندن بیای و با پایه حقوق، اپراتور بشی!