قرار بود زودتر بنویسم، ولی کمی دیر شد پس زود میرم سر اصلا مطلب، البته قبلش بهتره پست قبلیم رو مطالعه کنید. ( دیوار مقابل آرزوها نباشیم )
خیلی وقته که خواستم بنویسم ولی مشغله زیاد مانع شده، قرار شده آرزوهامون رو پیدا کنیم و براش تلاش کنیم تا محقق بشن
اما چی کار باید کنیم؟ جواب یه نظریه کلی و عالی از "آقای منصور پیربنیادی" هستش
همه چیز داخل این جمله است، قول سادگیش رو نخورید، فکر نکنید قرار نیست هیچ تاثیری بذاره. بذارید بیشتر در موردش بگم تا بهتر درک کنیم. همین چند لحظه قبل از اینکه شروع کنم این پست رو بنویسم غرق یک بازی خیلی جذاب شده بودم. یک لحظه یادم افتاد که 2 هفته از پست قبلی گذشته و من باید این کار ناتموم رو تموم کنم و این پست رو هم بنویسم. بدون هیچ معطلی و قبل اینکه بذارم هیچ فکر دیگه ای وارد ذهنم بشه دکمه alt+F4 رو از رو کیبورد زدم و گیم رو بستم. تا اینجای قسمت دوم این نظریه یعنی "پایان آنی و ناگهانی" رو انجام دادم. سریع وارد ویرگول شدم و شروع کردم به نوشتن، حالا قسمت اول نظریه، یعنی "شروع آنی و ناگهانی" رو هم انجام دادم. خیلی ساده است، درسته؟
در روز چندین هزار فکر از ذهن ما عبور میکنه و اگر فقط یکی از این افکار بین تصمیم و شروع عمل ما قرار بگیره به نظرم احتمال انجام اون کار صفرد درصد میشه. برای همین آنی و ناگهانی بودن شروع ها و پایان هامون خیلی مهم ه. باز از خودم مثال میزنم، اگر لحظه ای که تصمیم گرفتم از بازی خارج بشم این فکر که میگفت " بذار یک مرحله دیگه بازی کنم و بعد بنویسم " رو کنترل نمیکردم به احتمال زیاد بازم نوشتن این پست به تعویق می افتاد. معمولا بعد هر فکر مثبتی که برای یک تصمیم خوب به ذهنمون میاد، فورا یک فکر منفی هم پشت بندش خواهد اومد که ما رو منصرف کنه، پس باید بتوانیم ذهنمون رو کنترل کنید و مانع غالب شدن این نوع فکر ها بشیم. البته خیلی نگران این فکر های منفی نباشید چون به مرور زمان که این نظریه رو دنبال کردین و ازش استفاده کردین، باعث خواهد شد این فکر های منفی هم کمتر سراغتون نیاد.
شاید اطراف شما هم کسانی بودن که به سیگار اعتیاد(من میگم عادت) داشتن ولی یک شبه ترکش کردن، من یکی از اونام. لحظه ای که تصمیم گرفتم سیگار رو برای همیشه از زندگی خودم حذف کنم، پاکت سیگار رو توی دستم مچاله کردم و انداختمش توی جوب. اگر اون لحظه قد کشیدن یک نخ دیگه صبر میکردم به احتمال زیاد هنوزم سیگاری بودم. اون روز در اون لحظه من تصمیم گرفتم یک عادت بد رو ترک کنم و این کار رو در یک لحظه به صورت آنی و ناگهانی پایان دادم.
به عنوان مثال آخر، مثالی که خود آقای پیربنیادی زدن رو براتون مینویسم
همه میدونیم که مسواک زدن یک عادت خوب و مفید ه، میدونیم که باید در روز سه وعده بطور مرتب مسواک بزنیم و شاید مهم ترین وعده مسواک زدن شب ها باشه. اما گاها شده که رفتم سر جام و یادم رفته مسواک بزنم، این فکر که خسته ام ولش کن یا صبح بیشتر مسواک میزنم سراغم اومده، اما چون میدونم این کار چقدر برای سلامتیم مهم و مفیده پس خیلی سریع از جام بلند شدم و رفتم مسواک زدم.
ما برای رسیدن به آرزوهامون لازمه که عادت های بدمون رو ترک یا به عبارتی پایان بدیم و بجاش کارهای مفیدی که لازمه رو شروع کنیم. هر چقدر که بیشتر جلو بریم عادت های بدمون کمتر و شروع هامون بیشتر و بیشتر خواهد شد. و اگر شما در این مسیر قرار بگیرید شما وارد مسیر موفقیت شدید.
دارن هاردی، نویسنده، سخنران و مربی موفقیت که ناشر مجله موفقیت هم بوده در کتاب اثر مرکب برای ایجاد تغییرات بنیادی این فرمول رو پیشنهاد کرده:
انتخاب(تصمیم) های کوچک و هوشمندانه + ثابت قدمی = تغییرات بنیادی
حالا بیاید نظریه شروع و پایانی آنی و ناگهانی رو با فرمول دارن هاردی ادغام کنیم، بله نتیجه شگفت انگیز خواهد بود. شما انتخاب میکنید که تصمیم های کوچک و هوشمندانه مثبتی بگیرید و ثابت قدم باشید بعد از مدتی تغییرات بزرگی رو خواهید دید، تغییراتی که شما رو به آرزوهاتون خواهد رسوند. ولی یادتون باشه موفقیت قطار سریع السیر نیست که فورا برسه. پس باید ثابت قدم باشید.
رعایت کردن نظریه شروع و پایان آنی و ناگهانی برای اکثر کارهای ما کافی خواهد بود، اما میخوایم راندمان خیلی بهتری داشته باشیم پس چند تا نکته ریز رو هم تیتر وار براتون میگم
برنامه ریزی
کلیشه ای ترین قسمت این پست همین جاست، اما باور کنید داشتن یک برنامه ریزی درست شما رو تا حد زیادی جلو میندازه. اما اگر میخواهید بدونید که کدوم برنامه ریزی درسته و کدوم بهتره جوابش اینه: هیچ کدوم و همه. شاید به اندازه کل آدم های روی زمین روش برنامه ریزی وجود داشته باشه و هر کس از یک سبک جدا جواب بگیره و لزومی نداره سبک برنامه ریزی که در من باعث پیشرفت شده حتما در فرد دیگه ای هم همین تاثیر رو داشته باشه(چطور که دیدم و دیدم که تاثیری روی فرد نداشته،شاید هم اجراش نکرده اصلا) ولی خود من از سبک برنامه ریزی ساج استفاده میکنم. بنظرم چون میتونید کارهاتون رو توش اولویت بندی کنید خیلی مفید تره.
محیط
بله، محیط و اطرفیانتون، جاهایی که میرید، افرادی که باهاشون در ارتباط اید همگی میتونند تاثیر زیادی روی ذهنیت و پیشرفت شما بذارند. برای درک بهتر این مورد و تاثیرش پیشنهاد میکنم پست « چه کسی اسفنج مرا دزدید؟» رو در کانال تفکر خلاق مطالعه کنید. لینک پست
صحبت کردن از چگونه موفق شدن شاید هیچ وقت تمومی نداشته باشه چطور که من هم نتونستم تمام چیزایی هایی که باید رو بطور کامل بگم. اما تمام سعیم رو کردم در یک پست مهم ترین و تاثیر گذار ترین مواردی که تاثیر گذار بودند رو بظور خلاصه بهتون انتقال بدم هر چند که مجبور به کوتاه نویسی شدم. امیدوارم شما هم تو زندگی تون همیشه موفق باشید و به اون آرزو های بزرگ تون برسید و چون
شما خارق العاده اید و آفریده شدهاید که آرزو ها تون رو به حقیقت تبدیل کنید
پانوشت: 1. پیشنهاد میکنم برای اینکه بیشتر و بهتر با نظریه " شروع و پایان آنی و ناگهانی" آشنا بشید کتابی که با همین عنوان «نظریه شروع و پایان آنی و ناگهانی» که توسط آقای منصور پیربنیادی نویسنده و صاحب این نظریه نوشته شده رو تهیه کنید. اگر مشکلی با تهیه این کتاب داشتید بهم بگید تا کمکتون کنم
2. دارن هاردی علاوه بر مواردی که بالا گفتم، یک میلیونر خود ساختها هستش که درآمدش در سن 24 سالگی بیش از 1 میلیون دلار بوده. پیشنهاد میکنم کتاب « اثر مرکب» رو هم بگیرید و مطالعه کنید
از موفقیت ها، راز های موفقیت و سختی هایی که داشته اید لطفا به منم بگید.