آدم‌های دسته‌ْدوم (مثل: جنسِ دست‌دوم)


امروز جمعه بیستم فروردین ۱۴۰۰ چیزی مثل خوره داشت مغزم رو تیکه تیکه می‌کرد. اون چیز، تفاوت آشکار و روشنی بود که اطرافیانم باهم داشتن. اولش از معرفی خودم- احسان آل‌آقا- شروع می‌کنم که همه بهش لطف دارن و می‌گن مدیر کنترل پروژه‌ و مدیر رویدادهای شرکت اثناس. حدود ۵ ساله که عضو خانواده این شرکته و قبلش تجربه حضور در تیم اجرایی اصلی رویدادهای مختلفی رو در دوران دانشجوییش داشته. فوق لیسانس مواد داره و فارغ‌التحصیل دانشگاه تهرانه. قبل‌ترش هم ۳۷۴ ساعت توی شرکت ناموران که مهندس مشاور نفت و گاز هستن در واحد پایپینگ و طراحی سه‌بعدی کارآموزی کرده. این آدم ایرادات زیادی داشته و داره و خواهد داشت و اگه بخواد ایراداتش رو بگه باید طومار پر کنه.

آدم‌ها از نظر من می‌تونن در بی‌شمار مدل دسته‌بندی بشن. اما اینجا به‌عنوان آدمی که مدیر پروژه‌س و مخلص همه‌س و باید بتونه با اعضای تیم، مدیر بالاسری، کارفرما و بقیه ذی‌نفعان پروژه (حتی بدون داشتن اختیار مستقیم) همکاری موثر داشته باشه یک دسته بندی دوتایی از مدیران بالاسری به شما بگم.

۱- مدیران بالاسری سازنده

علی‌اصغر کیهانی

مرحوم علی‌اصغر حاجی بابا

اسم‌های بالا رو احتمال داره شنیده باشین یا نشنیده باشین. اولی بنیان‌گذار صنعت نوین بتن در ایرانه و پیشنهاد می کنم مستند زیر رو درباره‌ش ببینین:

https://www.aparat.com/v/Srl4y/%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF_%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A7%D8%B5%D8%BA%D8%B1_%DA%A9%DB%8C%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_-_%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%87%D9%86%DB%8C1398

دومی هم بنیان‌گذار صنعت فروآلیاژه و زندگی‌شون پر از درس برای آموختن داره.

https://www.aparat.com/v/Hz36V/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D9%BE%D9%86%D8%A8%D9%87_%D8%AA%D8%A7_%D8%A2%D8%AA%D8%B4_-_%D8%A8%D8%AE%D8%B4_%D8%A7%D9%88%D9%84

این آدمها تعدادشون کم نیست؛ ولی زیاد هم نیست. از نظر من این افراد دسته‌اول اند و قدبلند و تمام اهدافشون رو می‌سازن. هوشمندانه کار می‌کنند و ارتباطات قوی دارند و اعتبار سال‌ها کسب‌وکار پشت نام اونهاست. این آدم‌ها یک ویژگی مهم دارند: حساب کار خودشون رو توی دستشون دارند و با درآمدی که کسب می‌کنند اهداف بزرگتری رو برای خودشون تعریف می‌کنن و بهش می‌رسن.

شاید این آدم‌ها اینستاگرام نداشته باشن و توی سخنرانی و پنل‌ها و جاهای دیگه پیداشون نکنین چون سرگرم کار خودشون هستن و دارن آرزوهاشون رو می‌سازن.

۲- مدیران بالاسری سوزنده

این مدیرها تا دلتون بخواد توی چشم بقیه هستن و احتمالا دور و بر شما هم کم نباشن. آدم‌هایی که اصلا حساب‌گر نیستن و حساب کارشون با حساب زندگی شخص‌شون آمیخته‌س و پر از آمال و آرزو هستن و مدام در حال تغییر مسیر هستن و غالبا شرکت‌هاشون هم کش‌وقوس‌های خودشو داره و کلی ترافیک رفت‌وآمد منابع انسانی دارن.

این‌ها هیچ استراتژی و برنامه‌ریزی ندارن؛ نه حتی برای کارشون بلکه برای زندگی‌شون هم. البته اگه شما باهاشون صحبت کنین می‌گن استراتژی داریم و فلان و بهمان. حواستون باشه همکاری با این مدیران رو حتما هدفمند کنین وگرنه یک روزی به خودتون میایین و می‌بینین عمرتون تلف شده. معمولا کسب‌وکار این‌ها بعد از چندین سال کار کردن هنوز در حالت مرگ و زندگی دست‌وپا می‌زنه و ساختار مالی شفافی ندارن. این‌ها کارها و پروژه‌های شخصی‌شون رو در زمان اداری شرکت انجام می‌دن. معمولا یک یا دو نفر در مجموعه‌شون سرسپرده‌ی اونها هستن و هرچی مدیر بگه بدون یک فکر و تامل درست؛ چشم‌بسته می‌پذیرن.

این مدیرها معمولا همیشه پول ندارن و به خاطر همین نمی‌تونن توی توافق با منابع انسانی اون‌ها رو راضی کنن و حقوق کافی بهشون بدن. چون همیشه پول ندارن باید همیشه پروژه‌های با ریسک بالا و دقیقه نودی انجام بدن. البته این موضوع به خودی خود ناراحت‌کننده نیست؛جای خطرناک موضوع اینجاست که بعضا به این سبک کار کردن افتخار می‌کنن.

.

خلاصه حرفم اینه که هرجایی و توی هر سمتی که کار می کنین بدونین آدم‌های سازنده هستن که شما رو رشد می‌دن.