از نسل سوم بازاریابی عقب نمانیم(همه چیز راجب روح است!)
گاهی باید کتابهایی رو بخونیم که چیزی ازشون نمی فهمیم! یا کتابایی رو بخونیم که می فهمیم چی می گن اما می دونیم برای شرایط فعلی ما کاربرد ندارن!
جمله قصار بالا از خودم بود و بهش اعتقاد دارم!!چون باعث میشه بدونیم هنوز چیزایی هست که نمی دونیم و باید بدونیم! شاید برای شما هم پیش اومده که در پای صحبت یه مدرس نشسته باشید و چیزی از صحبتش نفهمید اما همین که گوشتون با برخی کلیدواژه ها و آمارها آشنا بشه سر نخی به شما میده که می تونه جرقه موفقیت کسب و کارتون باشه.
مطالعه کتابی مثل "نسل سوم بازاریابی" هم از این تجربه ها بود، فیلیپ کاتلر با تحلیل big picture بازاریابی کسب و کارهای بزرگ جهان، هم نوعی پیش بینی از آینده بازاریابی انجام دادن و هم چراغی رو روشن کردن که بدونیم برای سازمانمون در چه مسیری و ماهیتی بازاریابی کنیم.
این کتاب رو به پیشنهاد دوست خوبم آقای مهدی رحمانی تهیه و مطالعه کردم.
قطعاً نام فیلیپ کاتلر به عنوان پدر بازاریابی جهان گواه ارزشمندی این کتاب هست که با تحلیل فضای کسب و کارهای جهانی، نسل جدیدی از بازاریابی را با نام بازاریابی 3 به تصویر می کشه.
کتاب با مثالهای متعدد و نثری قابل فهم بیان شده اما برای استارتاپهای نوپا که محدودیتهای زیادی دارن مناسب نیست و آموزه های این کتاب برای مدیران ارشد بازاریابی و مدیران بازاریابی سازمان های بزرگ شدیداً توصیه می شه.
در واقع، مثالها، راهکارها و حتی سرفصل کتاب به گونه ای هست که برای اساتید بازاریابی و مدیران ارشد بازاریابی در سازمان ها مناسب باشه نه برای یه کسب و کار نوپا.
گرچه معتقدم ما به عنوان دیجیتال مارکتر باید در کنار دانش دیجیتال مارکتینگ به ارتقای دانش بازاریابی خودمون هم توجه کنیم و متاسفانه این امر، در بین عمده دیجیتال مارکترهای ایرانی اصلا رعایت نمیشه.
کتاب نسل سوم بازاریابی در ده فصل و توسط انتشارات آریانا قلم تهیه شده و در ادامه، مروری می کنیم بر برخی نکات مهم این کتاب:
نسل اول بازاریابی حول مشخصه های مرتبط با محصول(قیمت، کیفیت و...) بود. نسل دوم حول مشتری و مشتری مداری و نسل سوم در مورد روح انسان.
در بازاریابی نسل سه، رویکرد بازاریابان به انسان نه به عنوان مصرف کننده بلکه به عنوان انسانی کامل که قلب و ذهن و روح دارد شکل گرفته است.
مصرف کنندگان به دنبال محصولات و خدماتی هستند که علاوه بر الزامان عملکردی و عاطفی، نیازمندهای معنوی ایشان را نیز برآورده سازد.
بازاریابی نسل 3 بازاریابی را به مفهومی از آرمانهای انسانی، ارزشها و معنویات ارتقا می دهد.بازاریابی 3 معتقد است که مصرف کنندگان انسانهای کاملی هستند که نباید سایر نیازها و آرزوهایشان نادیده گرفته شود.بنابراین بازاریابی 3 بازاریابی عاطفی را با بازاریابی معنوی تکمیل می کند.
در بازاریابی 3 شرکتها، خود را از طریق ارزش هایشان متمایز می کنند.
امروزه شرکتها باید با مصرف کنندگان خود مشارکت داشته باشند.مشارکت زمانی آغاز می شود که مدیران بازاریابی به صدای مصرف کنندگان خود گوش دهند و افکار و نظراتشان را در جهت درک بازار به کار بندند.این مشارکت زمانی موثرتر است که خود مصرف کنندگان نقش کلیدی را در ایجاد ارزش از طریق فرآیند خلق مشترک محصولات و خدمات ایفا نمایند.
بازاریابان برای به دست آوردن قلب مصرف کنندگان خود،باید ذهن و روح آنان را به طور هم زمان هدف گیرند.
برند احتیاج به یک تمایز معتبر برای روح انسان دارد تا تصمیم خرید را تایید نماید؛ و نهایتاً این قلب مصرف کننده است که او را در گرفتن تصمیم برای خرید هدایت می کند.
شرکتهایی که قصد شاخص شدن دارند باید در رویاهای مصرف کنندگان مشارکت کرده و جهانی متفاوت بسازند.
وقتی ماموریت برندی در ذهن، قلب و روح مصرف کننده با موفقیت جای گیرد، برند متعلق به مصرف کننده می شود.
در کسب و کار، عشق ورزیدن به مشتری یعنی به دست آوردن وفاداری آنها از طریق اعطای ارزش های بزرگ و لمس کردن احساسات و معنویات آنها.
ده فرمان نسخه سوم بازاریابی:
فرمان اول : مشتریان خود را عاشقانه دوست بدارید و به رقبای خود احترام بگذارید
فرمان دوم : به تغییرات حساس باشید، آماده ی تبدیل باشید
فرمان سوم: از نام خود محافظت کنید، درباره ی اینکه که چه کسی هستید شفاف باشید
فرمان چهارم : مشتریان غواص هستند ابتدا به سراغ کسانی بروید که می توانید به ایشان بیشترین سود را برسانید
فرمان پنجم : همیشه یک پیشنهاد خوب با قیمتی منصفانه عرضه کنید
فرمان ششم : همیشه در دسترس باشید، اخبار خوب را انتشار دهید
فرمان هفتم: مشتریان خود را به دست آورده، آنان را حفظ کرده و رشد دهید
فرمان هشتم: کسب و کار شما هرچه که باشد، شما خدمت ارائه می کنید
فرمان نهم: همواره فرآیند کسب و کار خود را از لحاظ کیفیت و هزینه و قابلیت عرضه بازبینی نمایید.
فرمان دهم : اطلاعات مرتبط را جمع آوری نموده، در تصمیم گیری به خرد متکی باشید
خلاصه کردن چنین کتابهای مفهومی و پرنکته ای بسیار سخته، هر جمله به جمله قبل و بعدش مرتبطه و هیچ جمله اضافی نداره.
خیلی از بخش های متن کتاب رو هایلایت کردم اما درک اون بخش ها به مطالعه کل کتاب نیاز داره به همین دلیل در این مطلب بیان نشدن.
خوشحال میشم نظرتون رو هم در مورد کتاب و هم سبک نوشته ام بدونم.